راه رسیدن به یقین چیست؟

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

باید دانست پس از اعتقاد به اصول دین آنچه مهم است قلب پاک، انجام عبادات و اعمال شایسته فردی و رفتار مناسب و خداپسندانه اجتماعی است. چرا که با عبادت و عمل صالح است که ایمان و یقین عمق پیدا می کند و آثار ایمان به طور نمایان آشکار می شود و اعتقادات در قلب نقش می بندد به طوری که در ناملایمات زندگی و سختی ها هنگام مرگ و پس از مرگ، همچنان ملکه ایمان آدمی پابرجا می ماند. البته هر چه معرفت نظری بالاتر باشد کیفیت عمل نیز کامل تر و پایدارتر خواهد بود.
برای توضیح بیشتر توجه شما را به متن زیر جلب می کنیم:

- یقین به خداوند اقسامی دارد و برای رسیدن به هر یک، راهی ویژه را باید پیمود:

الف) یقین عقلی و نظری (علم الیقین):این مرحله اولین مرتبه یقین و نیل به آن کمال قوت نظری است. برای رسیدن به این مرتبه باید جهاد و خیزش علمی، کلامی و فلسفی نمود و با تحقیقات و کاوش‏های پردامنه، ادله گوناگون مربوط به وجود خدا و مباحث مربوط به صفات و اسما را بررسی و حجاب شبهات را یکی پس از دیگری خرق نمود تا بتوان از پرتو خورشید تابان معرفت، بهره گرفت.

در این زمینه مطالعه کتاب‏های زیر سودمند است:

«بهترین راه شناخت خدا» ، محمدی ری شهری ؛ «آفریدگار جهان» ، مکارم شیرازی ؛ «اثبات وجود خدا» ، چهل تن از دانشمندان «خدا در قرآن»، شهید بهشتی ؛ «اصول فلسفه و روش رئالیسم ، ج 5» ، علامه طباطبایی - شهید مطهری ؛ «کلیات فلسفه» ، ترجمه دکتر مجتبوی ؛ «علل گرایش به مادیگری» ، شهید مطهری

ب ) یقین قلبی و شهودی:در این مرحله به جای سیر با پای چوبین استدلال، با بال تزکیه و تصفیه نفس از جمیع رذایل و خبائث؛ از جمله خودبینی و دنیا پرستی که ام الرذائل است و با آراستن دل به جمیع اوصاف محموده و عبادت و بندگی خالصانه، می‏توان خدا را با تمام وجود یافت. به قول حافظ:

شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس .......ورنه هر کو ورقی خواند معانی دانست
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : راه رسیدن به یقین چیست؟


از این رهگذر به آن جا می‏توان رسید که امیرالمؤمنین(ع) فرمود:«انی لم اعبد ربا لم اره؛ خدایی را که نبینم بندگی‏اش نمی‏کنم».

این کشف شهودی و احساس باطنی نیز مراتبی دارد که اول آن «عین الیقین» و آخر آن «حق الیقین» است و هر یک از آن دو را نیز درجاتی است بی‏شمار. آن که به چنین جایگاه رفیعی رسید، دیگر جهان شگفت خلقت را دلیل و مقدمه بر اثبات وجود خدا قرار نمی‏دهد؛ بلکه به کشف لمی با رؤیت جمال و کمال حق، مخلوقات را که چیزی جز فعل او و درعین ربط و تعلق به او نیستند باز خواهد شناخت.

چنان که ابا عبدالله(ع) در دعای شریف عرفه به محضر حق عرضه داشت:«... کیف یستدل علیک بما هو فی وجوده مفتقر الیک، ایکون لغیرک من الظهور ما لیس لک حتی تکون الاثار هی التی توصل الیک، عمیت عین لاتراک علیها رقیبا ؛ چگونه بر تو به چیزی استدلال شود که در وجود به تو نیازمند است؟!آیا غیر تو ظهوری افزون بر تو دارد تا آشکار کننده تو باشد؟راستی کی پنهان گشته‏ای تا نیازمند دلیل برای راهنمایی به سویت باشی؟و کی دور گشتی تا آثار و نشانه‏ها، رساننده به سویت باشند؟آه، چه نابیناست چشمی که تو را مراقب خود نبیند!»

برای مطالعه و خودسازی در این زمینه نگاشته‏های زیر سودمند است:

«چهل حدیث» ، امام خمینی(ره) ؛ «آداب الصلوه یا پرواز در ملکوت» ، امام خمینی (ره) ؛ «نامه حضرت امام» به مرحوم سید احمد خمینی و به فاطمه (عروسش) ؛ «اسرار عبادات» ، آیت الله جوادی آملی ؛ «کلیات اخلاق اسلامی» (ترجمه جامع السعادات) ، ترجمه دکتر مجتبوی؛ «نامه‏ها و برنامه‏ها» ، حسن زاده آملی؛ «ترجمه المراقبات»، میرزا جواد ملکی تبریزی.

یکی از مهم‏ترین عوامل ایمان آفرین و یقین‏آور، عبودیت واقعی خداوند تعالی است. از این رو خصوصیات یک عبد واقعی را باید بدانید و سپس آن را به کار گیرید تا در سایه دانستن و عمل کردن، ایمانتان محکم گردد.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : راه رسیدن به یقین چیست؟


خصوصیات بنده واقعی خدای تبارک و تعالی:


1- شناخت خدا:امام رضا(ع) می‏فرمایند:«اول عباده الله معرفته...» اولین مرتبه عبادت خدا معرفت و شناخت خدا می‏باشد بنابراین یک بنده واقعی اول باید شناخت خدا پیدا کند.
برای آگاهی بیشتر ر.ک:توحید، استاد مطهری.

2- ایمان به خدا:
از شناخت و اعتقاد بالاتر و با ارزش‏تر ایمان به خدا می‏باشد امام علی(ع) می‏فرمایند:«الایمان شجره اصلها الیقین...» ایمان درختی است که ریشه آن یقین است پس بر حسب این روایت ریشه ایمان همان یقین قلبی است نه صرف اعتقاد و شناختی که در معرض رد واثبات است و در روایتی دیگر امام رضا(ع) می‏فرمایند:«لا عباده الا بیقین» عبادتی نیست مگر با یقین پس اصل شجره ایمان یقین است و یقین قوام بخش عبادت واقعی است در نتیجه ایمان به خدا عبادت واقعی را محقق می‏سازد بنابراین بنده واقعی خدا باید علاوه بر شناخت خداایمان به خدا هم داشته باشد این نکته قابل ذکر است که مهمترین چیزی که ایمان را در قلب پا برجا و مستحکم می‏کند ورع است که در کلام امام صادق(ع) آمده:«سئل الصادق(ع) ما الذی یثبت الایمان» قال:الذی یثبته فیه الورع والذی یخرجه منه الطمع» از حضرت سؤال شد چه چیزیایمان را در قلب تثبیت می‏کند؟فرموند:چیزی که ایمان را در قلب تثبیت می‏کند ورع (اجتناب از معاصی و شبهات حرام) می‏باشد و چیزی که ایمان را از قلب خارج می‏کند طمع (نسبت به گناهان و انجام معاصی) می‏باشد.

3- شناخت دستورات خدا:شناخت دستورات خدا بعد از شناخت و ایمان به خدا شناخت فرستادگان الهی را نیز می‏طلبد زیرا اول باید آنها را بشناسیم تا بعد به رسالت آنها پی ببریم و در زمان غیبت امام معصوم(ع) به شأن و رسالت علما و فقهای عظام واقف گردیم که در این باب ازجهت نظری و بحث‏های کلامی و اعتقادی باید به بحث نبوت و امامت رجوع کرد ولی از جهت صرف شناخت دستورات عملی کافی است که به رساله‏های عملیه مجتهدین کرام رجوع شود بنابراین بارجوع به رساله می‏توان واجب و حرام الهی را شناخت تا این ویژگی دیگر بنده واقعیخدا تحقق یابد.

4- ترجیح دستورات خدا:دستورات خدا را باید بر دستورات نفس شیطان و هر چیز دیگری در عمل ترجیح داد امام سجاد(ع) می‏فرمایند: «من عمل بما افترض الله علیه فهو من اعبد الناس» ؛ هر کس به آنچه خدا بر او واجب کرده عمل کند از عابدترین مردم می‏باشد.

امام علی(ع) می‏فرمایند: «لا عباده کاداء الفرائض» ؛ هیچ عبادتی مثل انجام واجبات نیست. بنابراین انجام واجبات و ترک محرمات بر هر چیزی ترجیح دارد و نشانه دیگری از بندگی واقعی خدا می‏باشد.
 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : راه رسیدن به یقین چیست؟


5- استقامت در بندگی:
بندگی خدا مادام العمری و همیشگی است خداوند تبارک و تعالی به پیامبر اکرم(ص) در قرآن چنین خطاب می‏کند: «فاعبده واصطر لعبادته...» او را عبادت کن و در راه پرستش او شکیبا باش، (مریم، آیه 65).

خستگی و عبادت و بندگی مقطعی از ساحت بنده واقعی خدا بدور است حضرت علی(ع) می‏فرمایند: «دوام العباده برهان الظفر بالسعاده» ؛ عبادت دوام دار و همیشگی دلیل قاطع ظفر و دستیابی به سعادت و خوشبختی است، (الغرر والدرر، باب العباده، ص 24 و 318).
این نکته درخور یادآوری است که مراد از عبادت فقط نماز و روزه نیست بلکه یعنی طاعت و فرمانبرداری از دستورات خدا که در مرحله اول فعل و انجام واجبات و ترک محرمات است زیرا مولا علی(ع) می‏فرمایند: «غایه العباده الطاعه» ؛ نهایت عبادت طاعت است، (همان، 30). بنابراین بندگی و سرسپردگی دائم نسبت به خدای تعالی از ویژگی‏های مهم بنده واقعی خدا می‏باشد.

6- بندگی با آزادگی: بنده واقعی خدا باید به حدی برسد که فقط لذت و محبت و عشق او را به بندگی وادارد از شوق بهشت و ترس جهنم آزاد باشد.
امام صادق(ع) می‏فرمایند: «ان العباد ثلاثه:قوم عبدوا الله عزوجل خوفافتلک عباده العبید و قوم عبدوالله تبارک و تعالی طلب الثواب فتلک عباده الاجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلک عباده الاحرار و هی افضل العباده» ؛
بندگان سه گونه‏اند:
1- گروهی از روی ترس (از جهنم و عذاب الهی) خدای عز وجل را عبادت می‏کنند که این عبادت از آن بردگان می‏باشد.
2- گروهی با دل‏خواهان ثواب (و دریافت پاداش و بهشت) خدای تبارک و تعالی را عبادت می‏کنند که این عبادت ازآن مزدبگیران می‏باشد.
3- گروهی به خاطر حب وعشق (حق‏تعالی) خدای عزوجل را عبادت می‏کنند که این عبادت، بهره آزادگان (و وارستگان از بند غیرعشق) می‏باشد و همین عبادت هم برترین عبادت‏ها می‏باشد، (میزان‏الحکمه، ج 6، ص 17، روایت 11346).

تذکر:این قسم اخیر عبادت را نباید از خود انتظار داشت زیرا وصول به آن حال بلند معنوی، سال‏های دراز و پیاپی را می‏طلبد البته اگر انسان استقامت در بندگی داشته باشد به مرور زمان شمه‏ای از آن حال را در خود می‏یابد. در این قسم اخیر نه تنها عبادت از ریا و عجب خالص است بلکه از ترس جهنم و اراده ثواب هم خالص است آزاد از هر قید غیرخدایی است).

7- چشم به کرم خدا نه عمل خود:
بنده واقعی خدا همیشه خود را مقصر می‏بیند و عمل خود را به هیچ می‏انگارد برای عمل خود قدری قائل نیست و پیوسته چشم به کرم کریم دوخته نه از غرور عمل باد در پوست انداخته امام صادق(ع) می‏فرمایند: «علیک بالجدولا تخرجن نفسک من حد التقصیر فی عباده الله تعالی و طاعته، فان الله تعالی لایعبد حق عبادته» ؛ بر تو باد کوشیدن (و جد و جهد در عبادت) و نفس تو از حد تقصیر در عبادت و طاعت خدای تعالی خارج نشود (و خویش را مقصر بداند) زیرا خداوند تعالی آن گونه که شایسته پرستش است عبادت نمی‏شود، (همان، ص 25، روایت 11407).

اینها پاره‏ای از خصوصیات مهم بنده واقعی خدا می‏باشد که فقط با عمل دقیق به آن می‏توان بنده واقعی حضرت دوست شد.
 
بالا