مقدمات ظهور

RainiMan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
imam003.jpg
نويسنده در مقاله مقدمات ظهور سعي كرده با استمداد از آيات و روايات و سنتهاي الهي حاكم بر هستي، گامي در راستاي اين كه هواداران جبهه ي حق در عين اميدواري و دلدادگي به بشارتهاي پيروزي حق عليه باطل بايد حركتي در جهت فراهم آوردن و زمينه سازي آن روز موعود داشته باشند، به موارد ذيل پرداخته است:
- انقلاب از طرق طبيعي - ضرورت مقدمات - فراهم بودن زمينه هاي اجتماعي - دو نمونه حكومت رسول خدا و حضرت علي(ع) - وجود ياران كارآمد.
مقدّمات ظهور
هرگز آنقدر ندارم كه شوم مِسكينت اين شرف بس كه به مسكين درت مِسكينم!
دنيا، ميدان تنازع حق و باطل، و سراي پيروزيها و شكستهاي گذراي اين دو جبهه بوده و خواهد بود: (وتلك الايّام نُداوِلُها بين النّاس)؛ اين روزگار (گاهي فتح و غلبه، گاهي شكست و مغلوبيّت) را ما ميان خلايق ميگردانيم.1
آن چه در اين ميان، اميد بخشِ دل خسته ي مؤمنان است، فرجام گرم و شيريني است كه قرآن كريم براي اين درگيري نويد داده است: (اِنّ الذين يُحادّونَ اللّهَ ورَسولَهُ اولائك في الاذلّين كتب اللّهُ لاَغلِبَن انا و رُسُلي) كساني كه با خدا و رسولاش مخالفت ميكنند، آنان در پَستترين مرتبه ي ذلّت اند. خداوند، چنين حتم گردانيد كه البته من و فرستادگان ام، (بر دشمنان) غالب ميشويم.2
زبانِ ، نشانه ي اراده ي حتمي خدا است.
گويا، مسير سربلندي و غلبه ي حق و تحقّق آن فرجام روشن، تنها از راه آن ميدان درگيري و نزاع ميگذرد. كه در آيه ديگري چنين آمده است: (بَل نَقذِفُ بالحقّ علي الباطِل فَيَدمِغُهُ فاِذا هو زاهقٌ)3؛ بلكه ما، هميشه، حق را بر باطل پيروز ميگردانيم تا باطل را محو و نابود سازد.
در اين باره، آن چه حايز اهمّيّت است، اين است كه . اين جا است كه ضرورت بحث از، عوامل، مقدمات و زمينه هاي ظهور، آشكار ميشود و آدمي را در پي كنكاش از آنها وادار ميسازد.
مقدمات ظهور، نوشتاري است كه سعي كرده با استمداد از آيات و روايات و سنّتهاي الهي حاكم بر هستي، گامي در اين جهت بردارد.
فصل يكم - كلّيات
الف) تعريف:
واژه ي ، كه جمعِ ميباشد، در لغت عبارت است از ،4 و در اصطلاح، به اموري گفته ميشود كه وجود آنها پيش از ظهورِ منجي موعود، حضرت حجة بن الحسن العسكري(عليهم السلام)، بايسته است؛ چرا كه با فراهم آمدن اين مقدمات، مقتضيات ظهور فراهم گشته و موانعِ آن برطرف ميگردد.
گفتني است عرصه ي پژوهش در نوشته ي حاضر، در دايره ي فرهنگ لغات عربي رقم خورده است، بر همين اساس بايد دانست كه واژگان ذيل در بردارنده ي معناي مورد نظر ميباشند:
1- وطاء؛ كه در بردارنده ي معناي هموار سازي است. و عبارتِ به معناي 5 آمده و در حديث نيز چنين آمده است: 6 (از مشرق زمين مرداني خروج ميكنند و براي حضرت مهدي(عليه السّلام)، حكومتش را آماده ميسازند)
2- مهد؛ كه در بردارنده ي معناي آماده سازي است، و عبارت يعني 7، چنان كه اين آيه شريفه ميفرمايد: 8 (آنها كه كار شايسته انجام ميدهند، سود خود را آماده ميسازند).
3- هيء: كه متضمن معنايِ، اصلاح و برطرف كردن نواقص، حاضر نمودن، و فراهم سازي است. همانطور كه در آيه شريفه آمده: (و گفتند: پروردگارا ما را از سوي خودت رحمتي عطا كن و راه نجاتي براي ما فراهم ساز).9
ب) انقلابي از طرق عادي (طبيعي)
يكي از مطالب مهمّي كه در ميان آيات نوراني قرآن، بارها، مورد تصريح قرار گرفته، مسئله ي است.
طبق آيات فرواني، تاريخ بشر و سرنوشت انسانها در دايره ي نظام خاصّي رقم ميخورد كه در آن، هرگونه دگرگوني و انقلابي، تابعِ يك سلسله قوانين مشخّص و معيّني است كه به اراده ي خداوند براي تدبير جهان به اجرا در آمده است. در تعابير قرآني، از آنها، با عنوان ياد شده است.10
شايد بتوان يكي از اين سنّتها را ناميد. طبق اين سنّت، بهره مندي از نعمتهاي الهي به ميزان سعي و تلاش آدمي بستگي دارد و اين انسان ست كه در پرتو اختيار، با عملِ خويش، يا جامعه را به پيش ميبرد و تاريخ را تكامل ميبخشد و يا به خاطر سستي و عدم تلاش، قابليّت دريافت نعمتهاي الهي را از دست ميدهد و در سرازيري سقوط قرار ميگيرد. قرآن كريم، در رابطه با اين سنّت، چنين ميفرمايد: (وَ ان ليسَ للاِنسانِ اِلاّ ما سَعي وان سَعيَهُ سوفَ يُري ثم يُج ‏زاهُ الجَزاءَ الاو ‏في)11؛ (براي انسان، بهره اي جز سعي و كوشش او نيست، و تلاش او، به زودي، ديده ميشود سپس به او جزاي كافي داده خواهد شد). بنابراين، اعطاي نعمتهاي الهي، اعم از مادّي يا معنوي، در زندگي دنيا و يا در سراي آخرت، بسته به چگونگي تلاش و كوشش انسان است. اين، قانوني است كه براي تمامي امّتها، يك سان است و هيچ قومي از اين قانون استثنا نشده است.
البته بايد در نظر داشت كه در كنار اين سنّت، قانونِ امداد رساني و تأييدات غيبي خداوند كه در مواقع لزوم براي ياريِ انسانهاي پاك و مصلح به اجرا در ميآيد، تحت الشعاع واقع نميشود، بلكه هر گاه ايشان به وظايف خويش در قبال تكاليف الهي عمل كنند، آن سنّت نيز به اجرا در خواهد آمد. خداوند متعال، در آيهي هفتم سورهي محمّد(صلّياللّهُعليهوآلهوسلّم) ميفرمايد: (يا اَيُّها الذين ءامنُوا اِن ‏ تَنصرُوا اللّهَ يَنصُر ‏كم و يثبّت اقدامكم)؛ (اي كساني كه ايمان آوردهايد! اگر (آيين) خدا را ياري كنيد، شما را ياري ميكند و گامهايتان را استوار ميدارد.)
در اين آيهي شريف، خداوند متعال، مرحلهي فعليّت رسيدنِ سنّتِ نصرت و ياري مؤمنان را مشروط به انجام دادن وظيفهي ايشان - كه همان نصرت دين خدا و تحمّل سختيها است - كرده است.
بنابراين، يك انسان مؤمن، در عين حال كه معتقد به امدادهاي غيبي و ياري رساني خداوند متعال است، هيچ گاه اين مطلب اساسي را فراموش نميكند كه جهان هستي، عالم اسباب و مسبّبات است و انسان براي رسيدن به مقصود خويش بايد كمر همّت را ببندد و از طريقي كه سنّت الهي است، مطلوب خويش را به دست آورد. امام صادق (عليهالسّلام) در اين باره ميفرمايد: .
بر همين اساس، شكستن شوكت متجاوزان و از بين بردن صاحبان ستم و گمراهي، محو كردن شبكههاي دروغ پراكني و انحراف و ويران ساختن مراكز بي ديني و بيدادگري، هدفي است كه جز با پيمودن مسيري كه قانون حاكم بر هستي پيش روي انسانهاي شايسته قرار داده، ممكن نخواهد بود.
اين قانون، همان فراهم كردن اسباب و شرايط پيروزي حق بر باطل است كه به تحقيق، مسيري است آكنده از سختيها و دشواريها. در روايتي از امام باقر (عليهالسّلام) چنين رسيده است:
.
بنابراين، همان طور كه حاكمانِ ستم پيشهي دنيا، از ابتداي تاريخ تا كنون و از اينك تا هنگام برپايي حكومت عدالت پيشهي حضرت مهدي (عليهالسّلام) با ابزار معمولي و از مسير طبيعيِ حوادث (رويدادهاي) روزگار، به قدرت رسيدهاند و تازيانهي ستمهاي پنهان و آشكار خويش را بر گُردهي انسانهاي پاك سيرت فرود آوردهاند،14 سقوط و نابودي و ذلّت آنان به دست حضرت مهدي موعود (عليهالسّلام) نيز با ابزار و وسايل موجود در عالم هستي صورت خواهد گرفت.
آخرين فرستادهي خدا، پيامبر گرامي اسلام (صلّياللّهُ عليهوآلهوسلّم) براي برپايي و تأسيس حكومت اسلامي خويش، همين مسير را پيمود و با تلاش و كوشش، مشكلات و سختيها را پشت سر نهاد و عزّت بندگان شايستهي خدا را به ارمغان آورد. اين، نكتهاي است كه امام باقر (عليهالسّلام) در بخشي از سخنان خود به بشير نبّال متذكّر آن ميشوند. بشير ميگويد:
... لمّا قدمتُ المدينه، قلتُ لابي جعفر (عليهالسّلام): . فقال: .15
هنگامي كه به مدينه رسيدم، به امام باقر (عليهالسّلام) عرض كردم: . حضرت فرمود: ، سپس به پيشاني خود دست كشيد.
البتّه بايد توجّه داشت كه آن چه در اين روايت شريف مورد اشاره قرار گرفته، گوشهاي از سختيها و مشقّاتي است كه ياوران امام زمان (عليهالسّلام) بايد به جان بخرند؛ چرا كه سنّت جاري بر عالم هستي چنين اقتضا ميكند كه هدف، هر قدر بزرگتر و با ارزشتر باشد، رسيدن به آن نيز سختتر و مشكلتر خواهد بود و آدمي به اندازهاي كه تلاش كند، نتيجه برداشت ميكند. اگر قرار باشد كه انسانهاي صالح، به دنبال برپايي حكومت عدلي - كه ولايت الهي را در سرتاسر جهان محقق سازد - باشند، بايد به اندازهي اين هدف والا نيز تلاش كنند و سختيها را هموار كنند؛ چرا كه بدون شك، حكومتي با چنين آرمان بلند، آن هم در گسترهي جهان، به آساني شكل نميگيرد؛ زيرا، پر واضح است كه حاكمان جهان خواري كه زير سايهي سرپرستي شيطان، در طول تاريخ، ظلمها و بيدادگريهاي خود را در پهنهي زمين به اجرا در آوردند، در راه پايداري و استمرار تشكيلات شيطاني خويش، از هيچ كوششي دريغ نكنند و در برابر برپا كنندگان حكومت الهي به مخالفت برخواهند خاست و با ايشان به ستيز ميپردازند، آن هم در موقعيّتي كه شبكه ي بيدادگري متمردان و مستكبران دنيا، هر چه به زمان قيام امام عصر (عليهالسّلام) نزديكتر ميشود، گسترده تر و قويتر ميگردد.
از سوي ديگر نيز هدف و آرمان لشكريان امام زمان(عليهالسّلام) به مراتب بزرگتر از هدفِ اطرافيانِ پيامبر اكرم (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) است؛ چرا كه انقلاب حضرت مهدي (عليهالسّلام) در ادامه ي همه ي انقلابهاي انبيا است و تحقّق كامل همه ي آرمانها، نويدها، و بشارتهاي آنان خواهد بود.
 

RainiMan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : مقدمات ظهور

در حديثي از امام باقر (عليهالسّلام) اين نكته ي حايز اهمّيّت، چنين مورد اشاره قرار گرفته است:
<عن ابي حمزه الثمالي، قال: سمعتُ ابا جعفر (عليه السّلام) يقول: 16؛
ابوحمزه ثمالي ميگويد: از امام باقر (عليهالسّلام) شنيدم كه ميفرمود: .
افزون بر اين، بايد دانست كه تحمل اين ناگواريها، براي كساني كه ميخواهند در دولت حضرت امام مهدي (عليهالسّلام) از جملهي ياران نزديك آن حضرت باشند، شبانه روزي و به طور مستمر خواهد بود و اين طور نيست كه فقط در ابتداي نبرد با ستمگران و خون خواران جهان، مدّتي سختي بكشند و بعد از استقرار حكومت، در خوشي و نعمت به سر برند.
در حديثي از امام صادق (عليهالسّلام) چنين وارد شده است:
... عن مفضل بن عمر، قال: كنتُ عند ابي عبداللّه (عليهالسّلام) بالطّواف فَنَظَر اِليَّ و قال لي: .
قال: قلتُ له: . فقال: يا مفضّل! اما لوكانَ ذالك لم يكن اِلاّ سياسه الليل و سَباحه النهار، واكلُ الجشب ولبس الخشن شبه اميرالمؤمنين (عليهالسّلام)، واِلاّ فالنّار...17!>؛
مفضل ميگويد: هنگام طواف نزد امام صادق (عليهالسّلام) بودم كه آن حضرت نگاهي به من كرد و فرمود: اي مفضّل چه شده تو را غمزده و رنگ پريده ميبينم؟ مفضل ميگويد: عرض كردم: . در اين هنگام حضرت فرمود: .
در بيان ديگري از امام رضا (عليهالسّلام) اين طور رسيده است:
عن معمّر بن خلاّ د قال: ذكر القائم (عليهالسّلام) عند ابي الحسن الرضا (عليهالسّلام) فقال: . قالوا: .
قال: ؛ معمر بن خلاد ميگويد: در مجلس امام رضا (عليهالسّلام) از امام قائم (عليهالسّلام) يادي به ميان آمد، آن حضرت فرمود: . از آن حضرت پرسيدند: . فرمود: .
بنابراين، جاي دارد كساني كه در انتظار فرا رسيدن روزگار رهايي از چنگال زورگويان خون آشام و خوار كنندگان انسانيّت هستند، با بصيرتي تمام، ديده به راه آيندهاي زيبا و روشن داشته باشند و با نور حاصل از اين بصيرت، زيستن خويش را تكامل بخشيده و زندگي خود را مهيّاي درك آن زمان سازند؛ چرا كه حكومت سربلند دولت حضرت مهدي (عليهالسّلام) نيز بايد منزلها و مراحلي را كه قوانين و سنّتهاي الهي براي نظام آفرينش قرار داده است، طي كند، هر چند كه در تمامي اين مراحل، انقلاب و حكومت امام عصر (عليهالسّلام) توام با تأييدات غيبي نيز خواهد بود، همان طور كه اين امدادهاي الهي براي امّتهاي پيشين كه همسو با دين خدا حركت ميكردند نيز بوده است.19
ج) ضرورت:
با اينكه اساسيترين وظيفه انبياء و اولياء و حجتهاي الهي را، هدايت جامعهي بشري به سوي كمال مقصود و رهايي از منجلاب پست حيواني و نجات از چنگال حاكمانِ ستم پيشهي شيطان مدار، بايد ارزيابي كرد و يكي از مهمترين راههاي رسيدن و پيش رفت در جهت نيل به آن را از طريق به دست گرفتن زمام امور جامعه بايد دانست، امّا باز هم مشاهده ميشود كه وقتي براي برخي از امامان معصوم(عليهمالسلام) مسألهي عهده داري حاكميت ظاهري بر مردم مطرح ميشود، ايشان از پذيرش آن سر باز زده و از قبول آن امتناع ميكنند؛ با دقّت در روايات و بررسي منابع تاريخي، به اين نكته ميتوان پي برد كه يكي از اساسيترين و عمدهترين علتهاي عدم پذيرش حاكميت و به دستگيري زمام امور جامعه در برهههاي خاصي از زمان توسط امامان از اهل بيت پيامبر(عليهمالسلام)، عدم وجود زمينهي مناسب بوده است؛ چرا كه اقدام به تشكيل و برپايي حكومت، پيش از فراهم آمدن زمينههاي مناسب و مقدمات لازم آن، ثمرهاي جز برباد رفتن طرح و نقشههاي سرّي و روبهرو شدن با شكست و ناكامي را در پي نخواهد داشت كه به دنبال آن از بين رفتنِ نخبگان نهضت، و قدرت و صلابت و هيبتِ بيشتر يافتنِ جبههي ستمگران نمايان ميشود.
ايشان در برخي از روايات، اقدامِ پيش از موعِد و بدون ايجاد تمهيدات لازم را، به پرواز كردن جوجهاي نورس كه هنوز پر و بال لازم جهت پريدن را پيدا نكرده، تشبيه نمودهاند:
امام باقر(عليهالسّلام) ميفرمايد: (قيام قائم ما اهلبيت، همانند قيامِ رسول خدا(صلّياللّهُ عليهوآلهوسلّم) است (كه آن حضرت بعد از انجام مقدمات لازم، از مردم يثرب پيمان بر ايجاد حكومت در مقابل مشركان را گرفت) و آن كس كه از ما خاندان، قبل از قيام قائم، به پا خيزد، بسان جوجهاي ميماند كه (بدون داشتن بال پرواز) پرواز كند و از آشيانهي خود فرو افتد و در نتيجه دستخوشِ بازيچهي كودكان گردد).20
و در همين راستا نيز رواياتي كه شيعيان را از عجله و شتابزدگي در امر اهلبيت(عليهمالسلام)، باز ميدارند، مورد تحليل قرارمي گيرند؛ چرا كه تعجيل به معناي طلبِ پيش از موعد و قبل از فراهم آوري زمينههاي لازم است كه نتيجهاش ناكامي و دوري از هدف خواهد بود؛
عبدالرحمن بن كثير ميگويد: نزد امام صادق(عليهالسّلام) بودم كه مهزم اسدي به محضر حضرت شرف ياب شد و عرض كرد: جانم فداي شما باد! زمان اين امري كه در انتظارش هستيد (قيام قائم(عليهالسّلام) ) چه وقت خواهد بود؟ به درستي كه مدت آن طولاني گشت. حضرت در پاسخ فرمودند: (اي مهزم! دروغ گفتند آنان كه (براي امر ما) وقت تعيين نمودند، هلاك شدند آنان كه عجله كردند، و نجات يافتند كساني كه خود را تسليم كردند و به سوي ما برگشتند).21
آن چه گذشت به روشني حكايت گر آن است كه وجود زمينه براي اقدام جهتِ به دستگيري زمام جامعهي بشري، از ضرورتي انكارناپذير برخوردار بوده و دست زدن به هر گونه اقدام نابجايي ثمرهاي جز ناكامي را به دنبال نخواهد داشت.
امّا در اين باره بايد توجه داشت كه .
شايد بتوان شرايط ظهور و اسباب برپايي حكومت عدل جهاني را در چهار عامل خلاصه كرد:
1- قانون مدوّن و جامع و حكيمانهاي كه بتواند منشورِ ادارهي جامعهي بشري قرار گيرد.
2- رهبر عادل و مدبّر و توانمندي كه انقلاب را هدايت كند، به پيروزي برساند و پيرو آن ادارهي حكومت جهاني را بر عهده گيرد.
3- آمادگي پذيرش جامعهي جهاني و فراهم بودن زمينههاي مناسب اجتماعي در جهت پشتيباني از حكومت.
4- تعداد كافي فرمانبرداران وياوران آگاه و كارامد براي كمك رساني به رهبري و تشكيل و ادارهي هستهي مركزي حكومت.
در اين ميان، دو عامل نخست، با نزول قرآن و وجود آخرين وصيِّ بر حق پيامبر مكرّم اسلام، يعني حضرت بقيّهاللّه الاعظم مهدي موعود (عليهالسّلام) تاءمين شده است، امّا دو عامل ديگر، شرايطي هستند كه بايد تحقّق پيدا كنند.
فصل دوم - فراهم بودن زمينهي اجتماعي
در فلسفهي تاريخ اسلامي، انسانها، معمار سرنوشت جامعه و تاريخاند. ايشان، محور دگرگونيِ اوضاع اجتماعي هستند. با خودِ آنان است كه بتوانند جامعه ي خويش را از وضع بد و نامناسب به كيفيّت خوب و مناسب برسانند و يا برعكس.
با دقّت در آيات قرآن كريم و بررسي سرگذشت اقوام پيشين، به روشني مييابيم كه سنّت الهي چنين مقرّر شده كه ايجاد هر گونه تغيير و تحوّلي براي جوامع انساني، به دست خود انسانها و با اراده و خواست آنان امكانپذير است. همان طور كه سرنوشت يك انسان، در گروِ چگونگي فعّاليّتها و كارهاي او است، سرنوشت يك جامعه نيز بسته به كاركرد جمعي افراد است. خداوند متعال در آيه ي يازدهم از سوره ي مبارك رعد، اين قانونِ حاكم بر جوامع بشري را چنين بيان ميفرمايد: (اِنّ الله لايُغيِّر ما بقومٍ حتّي يغيِّروُا ما بأنفسهم)؛ خداوند، سرنوشت هيچ قوم و ملّتي را تغيير نميدهد، مگر آن كه آنان آن چه را در جانشان است، تغيير دهند.
نيز در آيه ي پنجاه و سوم از سوره ي شريف انفال ميفرمايد: (ذالك بأنّ الله لميك مُغيِّراً نعمه انعَمَها علي قومٍ حتّي يُغيِّروا ما بأنفسهم)؛ اين به خاطر آن است كه خداوند، هيچ نعمتي را كه به گروه و امّتي داده، تغيير نميدهد جز آنكه آنان آن چه در جانشان است را تغيير دهند.
از كلمات و در ايندو آيه شريف، ميتوان چنين استفاده كرد كه اراده ي جمعي جامعه، فراهم كننده ي بسترهاي گوناگونی است كه در سرنوشت آن اجتماع تأثير بسزايي دارد. در واقع، تغيير زيرساخت هاي ارزشي جامعه، بستر و زمينه ي مهمّي در دگرگوني اوضاعِ اجتماعي است. اين تغيير از درون انديشه و جان انسانها نشئت ميگيرد و آغاز ميشود و سپس اراده ي نوِ اجتماعيِ مناسب با آن انديشه و آرمان، به دنبالش بروز پيدا ميكند.
بنابراين، جهت تكامل جامعه و در نهايت رسيدن به يك نتيجه ي مطلوب اجتماعي، فراهم آوردن برخي از زمينه هاي اجتماعي، امري اجتناب ناپذير است.
زمينه هاي اجتماعي: آثار و نتايج
 

RainiMan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : مقدمات ظهور
 

RainiMan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : مقدمات ظهور
 

RainiMan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : مقدمات ظهور
 
بالا