علم غیب در سینه امامت

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[h=2]حقیقت علم غیب
[/h] در قرآن كریم مى خوانیم: «و كل شى ء احصیناه فى امام مبین(یس/12)؛ همه چیز را در پیشواى آشكار جمع آورى كرده ایم».

از امام باقر علیه السلام روایت است كه فرمود: چون این آیه بر پیامبر اكرم نازل شد، ابوبكر و عمر از جا برخاسته گفتند: اى رسول خدا آیا منظور تورات است؟
فرمود: خیر.
گفتند: انجیل است؟
فرمود: خیر.

گفتند: قرآن است؟
فرمود: خیر.
در این میان امیرالمۆمنین على بن ابیطالب علیه السلام وارد شد، پیامبر اكرم فرمود: این همان است ، اوست آن امام كه خداوند تبارك وتعالى علم هر چیزى را در او جمع كرده است.(1)

1) انه الامام الذى احصى الله تبارك و تعالى فیه علم كل شىء؛ معانى الاخبار، ص 95؛ ینابیع المودة، ص 77 بااندك اختلاف .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : علم غیب در سینه امامت

فراگیرى از صاحب علم


بعد از جنگ جمل وقتى حضرت امیر علیه السلام در ضمن خطبه اى به برخى از حوادث آینده خبر داد یكى از یاران آن حضرت با تعجب گفت: یا امیرالمۆمنین! به شما علم غیب داده شده است. شاید او منظورش این بود كه علم غیب مختص خداوند است.

على علیه السلام در حالیكه تبسم مى كرد، فرمود: این علم غیب نیست، بلكه آموختن و فراگیرى است از صاحب علم (یعنى رسول خدا).(2)



و از آنجا كه دانستن علم غیب در نظر بسیارى معنایش این بود كه او شریك خداوند است در دانستن غیب، و دانستن علم غیب را از صفات الهى مى شمرند. به این جهت در برخى روایات، این موضوع را انكار مى كردند و مى فرمودند: این علم غیب نیست ، بلكه علمى است كه از پیامبر اكرم فرا گرفته ایم.



در روایت دیگرى مردى بنام یحیى بن عبدالله به امام هفتم علیه السلام گفت: فدایت شوم اینان مى پندارند كه شما علم غیب میدانى !

حضرت فرمود: سبحان الله، دستت را بر سرم بگذار، بخدا قسم تمامى موهاى سرم(از تعجب) سیخ شد. سپس فرمود: نه بخدا قسم، چیزى نیست مگر آنچه از پیامبر اكرم ارث برده ایم.(3) یعنى آنچه ما مى دانیم علم ذاتى نیست بلكه برگرفته از خداوند است.



2) لیس هو بعلم الغیب و انما هو تعلم من ذى علم ؛ نهج البلاغه خطبه 128 فیض السلام . و در ادامه كلام ، حضرت آن علم غیب را كه كسى نمى داند منحصر درآیه 34 سوره لقمان دانسته و فرمود: غیر از اینها، علمى است كه خداوند به پیامبرش تعلیم كرده و او به من یاد داده است .
3) لا والله ما هى الا وراثة عن رسول الله؛ امالى شیخ مفید، ص 14.
4) تفسیر نورالثقلین ، ج 2، ص 522 از اصول كافى .

 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : علم غیب در سینه امامت

[h=2]همه علم كتاب نزد ماست[/h] سدیر گوید: من و ابوبصیر و یحیى بزاز و داود بن كثیر در منزل امام صادق علیه السلام بودیم كه دیدیم حضرت با حالت خشم آمد وقتى نشست فرمود:

شگفتا از كسانى كه مى پندارند ما علم غیب داریم، جز خدا كسى غیب نمى داند، من مى خواستم خدمتكار را تنبیه كنم،گریخت و من نمى دانم در كدام اتاق رفته است !
سدیر گوید: وقتى حضرت از مجلس برخاست و به داخل منزل رفت ، من و ابوبصیر و میسر به دنبال حضرت رفتیم و گفتیم: فدایت گردیم از شما چنین سخنانى شنیدیم در مورد آن خدمتكار، ما مى دانیم كه شما دانشى فراوان دارى و علم غیب را هم به شما نسبت نمى دهیم.
حضرت(براى اینكه حقیقت امر روشن گردد) فرمود: اى سدیر آیا قرآن نخوانده اى؟
عرض كردم: آرى .


فرمود: در قرآن یافته اى این آیه را «قال الذین عنده علم من الكتاب انا آتیك به قبل ان یرتد الیك طرفك؛ كسى كه از علم كتاب بهره اى داشت گفت من آن تخت را قبل از بهم خوردن چشم تو نزد تو حاضر مى كنم».
سدیر گوید: عرض كردم : فدایت شوم خوانده ام .
فرمود: آیا آن مرد را مى شناسى و مى دانى چه مقدار از علم كتاب نزد او بود؟
عرض كردم: شما مرا آگاه كنید.
فرمود: به مقدار یك قطره در مقابل دریاى سبز! این مقدار در مقابل علم كتاب چقدر خواهد بود؟
عرض كردم: فدایت شوم این خیلى كم است .
حضرت فرمود: اى سدیر چقدر زیاد است؟ (اگر بدون مقایسه در نظر گرفته شود) وقتى خداوند صاحب آن را به علم نسبت مى دهد. اى سدیر آیا در كتاب خداى عزوجل خوانده اى: «قل كفى بالله شهیدا بینى و بینكم و من عنده علم الكتاب؛ بگو خداوند و كسى كه علم كتاب نزد اوست، میان من و شما به عنوان گواه كافیست».
عرض كردم: فدایت شوم خوانده ام .
فرمود: كسى كه تمامى علم كتاب نزد اوست فهمش بیشتر است یا كسى كه برخى از دانش كتاب را دارد؟
عرض كردم: نه، كسى كه تمامى علم كتاب را دارد.(برتر است)
آنگاه حضرت در حالى كه با دست خود به سینه اش اشاره مى كرد، دو بار فرمود: «علم الكتاب و الله كله عندنا؛ به خدا سوگند همه علم كتاب نزد ماست».(4)
از آنچه گفته شد، می توان اینگونه نتیجه گرفت، شیعه كه خاندان پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله را عالم به برخى از غیبها مى داند، فقط به عنوان برگزیدگان و بزرگانى كه مورد رضاى خداوند بوده اند و از حضرت حق جل و علا كسب فیض كرده اند، مى باشد نه بعنوان علم ذاتى كه مختص به ذات اوست و در آن شریكى ندارد.
 
بالا