حیات بخشی دین برای کودکان

عاطفه

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
[h=1]
img.tebyan.net_big_1386_12_2131367911912169626125108456425122824732.jpg

[/h]


اقدامات لازم
در پاسخ به این که در این وضع و شرایط چه باید کرد و آیا امکان اصلاح و نوسازی وجود دارد؟ باید گفت راههایی در این زمینه وجود دارد و امکان رهیابی هم هست، اگر چه طی این راه همه گاه آسان و سریع نیست. اصول و نکاتی که در این راه میتواند قابل ذکر باشد عبارتاند از:

1- توجه به اصول جلب: در این مسئله باید به سه نکته توجه داشت:

- شکلگیری که در آن این اندیشه وجود دارد که ظاهر امر و زرق و برقسازی برای جلب و جذب مهم است، زیرا عقل مردم در چشم مردم است. پس ظاهر دینی را باید جاذب کرد و عوام به این امر عنایت دارند.
- میلگرایی و در آن این اندیشه مطرح است که باید بین دین و زندگی رابطه به وجود آورد، آنچنان که خواستها در سایه آن اقناع گردد. افراد عاقل و بصیر به این نکته عنایت دارند.
- اختلاطی از این دو که معمولا هر دو گروه فوق را جلب و جذب میکند.

2- توجه به روش: و در آن تاکید بر ارائه ی روش مناسب است والبته این امر به تناسب سن و فهم و درک و بصیرت است. باید به تناسب شرایط و ظرفیت در فرد همان بصیرتی را به وجود آورد که اسلام ما را به آن دعوت میکند. نقش تبیین و تحلیل که از اهداف اسلام است و بیان روابط علت و معلولی در پارهای از امور عقلانی مذهب در این راه موثر است. به ویژه که پایههای اعتقادی مبتنی بر عقلانیت است.
در بحث روش، جنبه ی الگویی عاملان تربیت، شاهد و شهید بودن آنان و قابلیت تأسیشان در رفتار ، نقشی سرنوشتساز دارد. هر قدر دامنه ی ارتباط و آشنایی فرد با دیگری بیشتر است بعد الگویی باید زیادتر باشد. به ویژه آنان که در عرصه ی جامعه، صدا و سیما حضور دارند، یا کودک در خانه و مدرسه با آنان در ارتباط است.

3- ابزار و فنون: در این عرصه چه بسیارند وسایل و ابزاری که باید از آ نها یاد کرد. محیطی که آدمی در آن زندگی میکند، از خانه و مدرسه و اجتماع، باید پاکسازی شده، دعوت کننده افراد به شرافت و عفت و تقوا باشد. تبلیغات و ابزار تبلیغاتی خیابانها، تابلوها، عکسها، تیترها، پوسترها باید انسانیت و اخلاق و شرف را القا کنند. از دیگر ابزار و فنون نصیحت کردن، موعظه، خیراندیشی از روی خلوص و اخلاص، ارائه و نمایش صحنههای مورد دعوت است که اسلام آن را در شکزدایی و جهتدهی بسیار مهم و موثر میداند. داستانسرایی و در قالب آن عرصه و ارائه حقایق که در آن عبرتآموزیهاست، شورانگیزیها، حماسهسازیها، استفاده اثرات درام یا صحنههای کمیک به تناسب، جانشینسازی (که اگر کودک را از چیزی منع کردیم با چیزی دیگر آن منع را جبران کنیم) و بالاخره کنترلهای غیر مستقیم، تشویقها، تحسینها، هشدار دادنها، منعها در موارد لازم، تحکمها، ملامتها در موارد ضرور و ... از ابزار لازماند. مهم این است که دریابیم هر کدام را در کجا به کار بریم.

در طریق تنفیذ دین
در مورد اینکه چه کنیم که در شرایط موجود گرایشی به سوی دین حاصل شود، شیوههایی وجود دارند که برخی از آنها بدین قرار است:

- ایجاد رابطه بین دین و زندگی به گونهای ملموس و قابل فهم و بیرون آوردن آن از حالت خشک و تشریفاتی که در آن نه فهمی باشد و نه برداشت مفیدی. آن دین که نتواند خط زندگی را برای آدمی ترسیم کند عدمش به ز وجود ، و اصولا کار دین حیاتبخشی است.


- پرده برداری از حقایق و اسراردین و بیان قواعد و تعالیم و ارائه بینات آن ، تا در آن توجیهی برای حیات و مماتشان یا زندگی و هلاکشان باشد.

- پاسخ به سوالات آنان و حتی پرسش از افراد آگاه در صورت جهل به مسئله، به گونهای که خلاء آنان را پر کنند و او را برای دستیابی به پاسخ پرسش به سوی دیگری جهت ندهند.

- اعتراف به خطا در صورتی که خطایی مرتکب شویم- تا او از آن درس غلط نگیرد یا ما را اهل کبر و دروغ نبیند.

- عامل به دعاوی خود بودن که عدم آن مایه خشم خداست.

- عدم هراس از تخریب کسانی که راه خطا میپیمایند، در هر شأن و وضع و مقامی که باشند. پردهپوشی در این راه نوعی بیعدالتی و گریز دیگران از مذهب است. حق را باید گفت اگر چه به ضرر ما باشد.
حل و رفع بدگمانیها- پیامبر را در تاریکی شب با زنی دیدند. پیامبر فورا آن مرد را صدا زد و اعلام کرد که او زوجه من است. در جایی مهمان بودیم و فعلا به خانه میرویم.

- رفع بدبینیها از افراد یا اشخاصی که برای فرد الگو بوده، به دلایلی به او بدبین شدهاند. اگر آن فرد خطاکار نبود باید برایش توجیه کرد.

- شکزداییها، که در مواردی وجود شک عامل تخریب است و آدمی در آن دست و پا میزند و سرگرم میشود و در آن صورت از کار و وظیفه باز میماند.

کارهای جنبی
چه کنیم که فرزندمان به دین گرایش پیدا کند؟ اگر خود اهل دیانتیم بهتر است او را به خود نزدیک گردانیم. انس و صفای دینداران و معاشرت با خوبان، خود از عوامل سازندهاند. همچنان که معاشران بد عامل سیهرویی و بدبختی افراد به حساب میآیند.

- تقویت اراده که بسیاری از رشدها و انحطاطها نشأت گرفته از ارادههای نیرومند یا ضعیف است. خواستها زمینهساز پیروزیهایند.

- همگرایی و همسانی با فرزند در مواردی که خلاف شرعی وجود ندارد تا احساس کند که خواست و رأی او را به حساب میآوریم و کرامت او را مدنظر داریم. مرز ما در رد و قبول، حدود شرع است و از آن تجاوز نداریم.

- مقاومسازی و ایجاد روحیه مقاومت در فرد در برابر لغزشها و انحرافات که خود ناشی از بصیرت و ایمان و تمرینها و ممارست و در نهایت ایجاد عادت اندیشیده است و در آن صورت پیروزی حاصل است.

- عرصه و ارائه ملاک و معیار دین که براساس آن به پیش رود.

در طریق کارایی
برای اینکه والدین و مربیان بخواهند در امر تربیت دینی نسل موفق و کارا باشند نیاز دارند به:
- آگاهی و اطلاع از جریانات، راه و رسم تربیت و فنون و ابزار لازم برای توفیق در کار.
- تجهیز و سازندگی خود در جهت انجام وظیفهای که آن را برعهده گرفتهاند.
- ایمان و باور به آگاهیها، وظایف، مسئولیتها و تعهدی که با خداوند دارند و ایمان چراغ راه و خط انبیاست.
- صبر و تحمل در طریق انجام وظیفه و خالی نکردن میدان تربیت تحت هیچ شرایطی، حتی در برابر سرزنشها.
- مقاومت و پیگیری وظیفه تا رساندن نسل به استقلال در زندگی که تا سن بیست و یک سالگی ادامه خواهد یافت.
- مدد خواهی از خداوند در اعانت او به تربیت نسل.
 
بالا