الهی ، عاجز و سر گردانم ؛ نه آنچه دارم دانم و نه آنچه دانم دارم .

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



امام صادق (ع) وارد مجلسی شد که در آن ، طبیبی از اهل هند کتاب های طب هندی خود را برای یکی از یاران امام صادق (ع) می خواند.حضرت ساکت در گوشه ای نشست تا این که طبیب کتاب را خواند طبیب به حضرت رو کرد و گفت :« آیاقبول دارید، آنچه من می دانم بهتر از آن است که شما می دانید ؟»

امام (ع) فرمود : « آیا اجازه می دهید ابتدا چیزهایی از شما سوال کنم .»

طبیب گفت:« بپرسید اگر بدانم جواب می دهم .»

امام(ع)پرسید :«چرا ابرو بالای چشم قرار دارد؟»

طبیب گفت:«نمی دانم »

- چرا کف دست و پا مو ندارد؟

- نمی دانم .

- چرا ناخن مو و روح ندارد ؟


- نمی دانم .

- چرا بینی میان دو چشم قرار دارد ؟

- نمی دانم .

- چرا چشم به شکل لوزی است ؟


- نمی دانم .

امام (ع) فرمودند :« پس گوش کن . ابرو بالای چشم قرار دارد تابه قدر لازم نور به چشم برسد زیادی نور چشم را اذیت می کند و از این رو در روشنایی زیاد دست خود را در برابر چشم می گیریم تا آسیب نبیند . کف دست از مو برهنه مانده است تا اشیا را لمس کنیم و از قوه لامسه بهره کافی داشته باشیم . مو و ناخن روح ندارند تا چیدن و بریدن آن دردی ایجاد نکند . بینی میان دو چشم قرار دارد تا نور را به دو قسمت مساوی تقسیم کند و نور را به طور اعتدال به چشمان برسد . چشم به شکل لوزی است دارو های لازم به آسانی وارد چشم شوند و چرک به سهولت از آن بوسیله اشک خارج شود .»

از کتاب طب الصادق / عبد الله نصیری

الهی ، به حرمت آن نام که تو خوانی وبه حرمت آن صفت که توچنانی ،

دریاب که می توانی .

 
بالا