پلنگ راسته : Carnivara
خانواده : Felidae
جنس و گونه : Panthera Pardus
اندازهها
ارتفاع تا شانهها: 50 تا 60 سانتيمتر
طول: 100 تا 130 سانتيمتر از سر تا انتهاي دم
وزن: 65 تا 80 كيلوگرم
توليدمثل
بلوغ جنسي: 2 تا 3 سالگي
جفتگيري: تمام اوقات سال در استوا، در بهار در ساير نقاط
دوره بارداري: 90 تا 112 روز
تعداد تولد: 2 تا 3 توله، گاهي تا 6
شيوه زندگي
عادت: انفرادي و منزوي
رژيم غذايي: حيوانات و پرندگان بزرگ و كوچك
طول عمر: 12 سال در وحش، 20 سال در اسارت
گونههاي خويشاوند
جاگوار آمريكايي جنوبي، Panthra onca خويشاوند نزديك او علايم بسيار مشابهي دارد ولي از پلنگ بزرگتر و تنومندتر است.
گستره زيست پلنگ
پراكندگي: در سراسر بخش بزرگتر آفريقا و بيشتر آسيا از خاورميانه تا شوروي سابق، كره، چين، هند، مالزي و ايران
حفاظت: تعداد آن به شدت تقليل يافته است. تا حد زيادي در آسياي صغير، منچوري، ايران و مناطق مسكوني از بين رفته است. تجارت بينالملل پوست در حال همكاري در زمينه قانونمند كردن تجارت پوست پلنگ ميباشد.
استتار زيركانه پلنگ
علايم داراي كنتراست زياد پلنگ، خطوط كلي بدن او را تجزيه كرده و به آن كمك ميكنند در محيط اطراف محو شود خواه در حال استراحت روي يك درخت باشد (سمت راست) يا در علفهاي بلند پنهان شده باشد (زير). از استتار عالي و حركت آرام خود براي نزديكتر شدن به طعمه بدون نمايان شدن استفاده ميكند پيش از آن كه ناگهان به حيوان شگفتزنده حمله برد.
پنگ هر چند غالباً در نواحي جنگلي يافت ميشود، ميتواند در زيستگاههاي متنوعي زندگي كند از نيمه بياباني گرفته تا حدود بالاي گياهان زير خط برف، رنگ پوشش خالدار آن از زرد بسيار كم رنگ تا سياه متغير است.
زيستگاهها
به جز يك زمان كوتاه در جفتگيري و هنگام پرورش توله، توسط مادران، پلنگ يك زندگي انفرادي معمولاً در يك قلمرو تعيين شده دارد. اگر بسياري از پلنگها در يك منطقه پرسه ميزدند و شكار ميكردند، قطعاً موجب مشكلاتي از قبيل شكار بيرويه يا فراري دادن طعمه ميشد.
پلنگ قلمرو خود را مانند ساير اعضا خانواده گربهسانان با ادرار علامتگذاري ميكند. همچنين درختان خاصي را با پنجه علامت ميگذارد. اندازه قلمرو پلنگ از فصلي به فصل ديگر و نيز با توجه به زيستگاه تغيير ميكند.
در مناطق غني از نظر طعمه، قلمروها كوچكتر از مناطق فقيرتر است. قلمروي نرها معمولاً از قلمروي ماده بزرگترند و اغلب با يك يا چند زيستگاهها همپوشاني دارد هر چند اين زيستگاهها مربوط به نرها نميباشد.
توليدمثل
پلنگها شش يا هفت روز وقتي ماده در موسم توليدمثل قرار دارد، گرد هم ميآيند. نر با بوي قوي ادراري كه ماده در اين زمان روي درختها ميپاشد، به سوي او كشيده ميشود. پس از جفتگيري، نر با ترك ماده براي به دنيا آوردن تولهها و مراقبت از آنها به تنهايي به قلمروش باز ميگردد.
زايمان در يك لايه به دقت مخفي شده پس از يك دوره كوتاه بارداري سه ماهه روي ميدهد. بارداري طولانيتر توانايي شكار ماده را محدود ميكند و مانع كشتن طعمههاي كافي توسط او براي ادامه حيات او و تولههاي در حال رشدش ميشود. اين يعني تولهها كوچك و بيدفاع ميشوند و وزنشان فقط 430 تا 570 گرم ميشود.
ممكن است تا شش توله وجود داشته باشند ولي معمولاً يك يا دو توله زنده ميمانند. چشمهاي آبي روشن از خصوصيت همه تولهها از همه گونههاي گربههاست كه پس از نه روز باز ميشوند. در اين مرحله، خالها به قدري به هم نزديكاند كه پوست توله ظاهر خاكستري پيوسته دارند.
تولهها عموماً با مادرشان به مدت دو سال زندگي ميكنند. وقتي آنها خيلي كوچك هستند، مادر آنها را چند روز براي دور ماندن از ديد شيرها، كفتارها يا حتي پلنگهاي نر به مخفيگاه جديدي ميبرد.
در زماني كه آنها با مادرشان زندگي ميكنند، شكار كردن و دفاع از خود را از طريق بازي و سپس با همراهي در زمان شكار ميآموزند.
غذا و شكار
معمولاً در موقع سحر يا غروب پلنگ از يك تركيب پنهانكار و حيلهگري براي گرفتن طعمه استفاده ميكند. بعضي اوقات، بدون سر و صدا در كمين، شايد در شاخه درخت آماده پريدن مينشيند ولي اغلب قربانيان خود را با آرامش و حيلهگري مرگباري تعقيب ميكند.
پلنگ با فرو كردن دندانهايش در گلوي طعمه يا با يك گاز هدفدار از پشت سر، او را ميكشد.
اغلب طعمه كشته شده ممكن است به سنگيني خود او باشد را به بالاي درخت ميبرد و آن را روي شاخهها جاي ميدهد. در اين جا شكار دور از دسترس لاشهخواراني مانند كفتارها و شغالها حفظ ميشود.
پس از يك وعده غذايي، پلنگ معمولاً براي نوشيدن آب به كنار يك گودال ميرود.
پلنگ طيف وسيعي از حيوانات متفاوت را در رژيم غذايي خود دارد از بوزينه، گراز افريقايي و انتلوپهاي متوسط تا پستانداران و پرندگان كوچك.
پلنگهاي تنها، گاهي براي انواع خاص غذا، طعمههاي ويژهاي را ميپسندند.
امكان دارد كه اين به دليل انسان خوارشدن بعضي از آنها باشد كه وقتي يك بار گوشت انسان را چشيدهاند، به آن علاقمند شده باشند. با اين حال پلنگهاي آدمخوار كاملاً نادرند.
رابطه پلنگ و انسان
پلنگ كه به خاطر زيبايياش توسط انسانها تحسين ميشود، به خاطر پوستش سالها شكار ميشده است. دهه 1960، شكار پلنگ به بالاترين حد رسيد و تقريباً 000/500 پلنگ در آفريقا كشته شدند.
امروزه، پلنگ يك گونه حفاظت شده است ولي هنوز هم توسط چوپانان، گلهداران و شكارچيان غير قانوني شكار ميشود.
هر چند نبود غذا پلنگ را به كشتن دامهاي اهلي وا ميدارد، ولي اين عمل به نظر كشاورزان به عنوان عملي مفيد تلقي ميشود؛ زيرا جمعيت حيواناتي مانند بوزينه و خوكها كه باعث خرابي محصول ميشوند را كنترل ميكند.
در مكانهايي كه پلنگ نابود شده است علفخواران موجب آسيب رساندن به محصول شدهاند.
آيا ميدانستيد كه
- پلنگ دوست دارد در روز آب بياشامد ولي در موقع شكار خوب به آب كمتري نياز دارد.
- پلنگ يكي از اولويتهاي خود را خوردن سگها قرار داده است – بسياري از آنها از ايوان خانه گرفته شدهاند.
- پلنگها غريزه لانهيابي پيشرفتهاي دارند؛ گروهي كه در حومه نايروبي پرسه ميزدند، جمعآوري شده و در پارك ملي Tsavo، 320 كيلومتر دورتر رها شدند در چند هفته راه خود را به نايروبي پيدا كردند.
- حواس تيز استثنايي و توانايي ناشناخته باقي ماندن در حداقل پوشش، همانند يك دامنه صخرهاي يافتن آن را حتي از شير و ببر نيز سختتر ميكند.
- پلنگهاي سياه زماني به عنوان گونه جداگانهاي قلمداد ميشدند ولي اكنون پلنگهاي واقعي شناخته ميشوند. هر چند سياهاند خالهاي آنها كماكان كمي قابل رويت هستند و بعضي اوقات در ميان تولههاي پلنگ معمولي ديده ميشوند.
- گستره شنوايي پلنگ دو برابر از انسان است و در نور ملايم، بينايياش شش برابر بيشتر و بهتر است.
خانواده : Felidae
جنس و گونه : Panthera Pardus
اندازهها
ارتفاع تا شانهها: 50 تا 60 سانتيمتر
طول: 100 تا 130 سانتيمتر از سر تا انتهاي دم
وزن: 65 تا 80 كيلوگرم
توليدمثل
بلوغ جنسي: 2 تا 3 سالگي
جفتگيري: تمام اوقات سال در استوا، در بهار در ساير نقاط
دوره بارداري: 90 تا 112 روز
تعداد تولد: 2 تا 3 توله، گاهي تا 6
شيوه زندگي
عادت: انفرادي و منزوي
رژيم غذايي: حيوانات و پرندگان بزرگ و كوچك
طول عمر: 12 سال در وحش، 20 سال در اسارت
گونههاي خويشاوند
جاگوار آمريكايي جنوبي، Panthra onca خويشاوند نزديك او علايم بسيار مشابهي دارد ولي از پلنگ بزرگتر و تنومندتر است.
گستره زيست پلنگ
پراكندگي: در سراسر بخش بزرگتر آفريقا و بيشتر آسيا از خاورميانه تا شوروي سابق، كره، چين، هند، مالزي و ايران
حفاظت: تعداد آن به شدت تقليل يافته است. تا حد زيادي در آسياي صغير، منچوري، ايران و مناطق مسكوني از بين رفته است. تجارت بينالملل پوست در حال همكاري در زمينه قانونمند كردن تجارت پوست پلنگ ميباشد.
استتار زيركانه پلنگ
علايم داراي كنتراست زياد پلنگ، خطوط كلي بدن او را تجزيه كرده و به آن كمك ميكنند در محيط اطراف محو شود خواه در حال استراحت روي يك درخت باشد (سمت راست) يا در علفهاي بلند پنهان شده باشد (زير). از استتار عالي و حركت آرام خود براي نزديكتر شدن به طعمه بدون نمايان شدن استفاده ميكند پيش از آن كه ناگهان به حيوان شگفتزنده حمله برد.
پنگ هر چند غالباً در نواحي جنگلي يافت ميشود، ميتواند در زيستگاههاي متنوعي زندگي كند از نيمه بياباني گرفته تا حدود بالاي گياهان زير خط برف، رنگ پوشش خالدار آن از زرد بسيار كم رنگ تا سياه متغير است.
زيستگاهها
به جز يك زمان كوتاه در جفتگيري و هنگام پرورش توله، توسط مادران، پلنگ يك زندگي انفرادي معمولاً در يك قلمرو تعيين شده دارد. اگر بسياري از پلنگها در يك منطقه پرسه ميزدند و شكار ميكردند، قطعاً موجب مشكلاتي از قبيل شكار بيرويه يا فراري دادن طعمه ميشد.
پلنگ قلمرو خود را مانند ساير اعضا خانواده گربهسانان با ادرار علامتگذاري ميكند. همچنين درختان خاصي را با پنجه علامت ميگذارد. اندازه قلمرو پلنگ از فصلي به فصل ديگر و نيز با توجه به زيستگاه تغيير ميكند.
در مناطق غني از نظر طعمه، قلمروها كوچكتر از مناطق فقيرتر است. قلمروي نرها معمولاً از قلمروي ماده بزرگترند و اغلب با يك يا چند زيستگاهها همپوشاني دارد هر چند اين زيستگاهها مربوط به نرها نميباشد.
توليدمثل
پلنگها شش يا هفت روز وقتي ماده در موسم توليدمثل قرار دارد، گرد هم ميآيند. نر با بوي قوي ادراري كه ماده در اين زمان روي درختها ميپاشد، به سوي او كشيده ميشود. پس از جفتگيري، نر با ترك ماده براي به دنيا آوردن تولهها و مراقبت از آنها به تنهايي به قلمروش باز ميگردد.
زايمان در يك لايه به دقت مخفي شده پس از يك دوره كوتاه بارداري سه ماهه روي ميدهد. بارداري طولانيتر توانايي شكار ماده را محدود ميكند و مانع كشتن طعمههاي كافي توسط او براي ادامه حيات او و تولههاي در حال رشدش ميشود. اين يعني تولهها كوچك و بيدفاع ميشوند و وزنشان فقط 430 تا 570 گرم ميشود.
ممكن است تا شش توله وجود داشته باشند ولي معمولاً يك يا دو توله زنده ميمانند. چشمهاي آبي روشن از خصوصيت همه تولهها از همه گونههاي گربههاست كه پس از نه روز باز ميشوند. در اين مرحله، خالها به قدري به هم نزديكاند كه پوست توله ظاهر خاكستري پيوسته دارند.
تولهها عموماً با مادرشان به مدت دو سال زندگي ميكنند. وقتي آنها خيلي كوچك هستند، مادر آنها را چند روز براي دور ماندن از ديد شيرها، كفتارها يا حتي پلنگهاي نر به مخفيگاه جديدي ميبرد.
در زماني كه آنها با مادرشان زندگي ميكنند، شكار كردن و دفاع از خود را از طريق بازي و سپس با همراهي در زمان شكار ميآموزند.
غذا و شكار
معمولاً در موقع سحر يا غروب پلنگ از يك تركيب پنهانكار و حيلهگري براي گرفتن طعمه استفاده ميكند. بعضي اوقات، بدون سر و صدا در كمين، شايد در شاخه درخت آماده پريدن مينشيند ولي اغلب قربانيان خود را با آرامش و حيلهگري مرگباري تعقيب ميكند.
پلنگ با فرو كردن دندانهايش در گلوي طعمه يا با يك گاز هدفدار از پشت سر، او را ميكشد.
اغلب طعمه كشته شده ممكن است به سنگيني خود او باشد را به بالاي درخت ميبرد و آن را روي شاخهها جاي ميدهد. در اين جا شكار دور از دسترس لاشهخواراني مانند كفتارها و شغالها حفظ ميشود.
پس از يك وعده غذايي، پلنگ معمولاً براي نوشيدن آب به كنار يك گودال ميرود.
پلنگ طيف وسيعي از حيوانات متفاوت را در رژيم غذايي خود دارد از بوزينه، گراز افريقايي و انتلوپهاي متوسط تا پستانداران و پرندگان كوچك.
پلنگهاي تنها، گاهي براي انواع خاص غذا، طعمههاي ويژهاي را ميپسندند.
امكان دارد كه اين به دليل انسان خوارشدن بعضي از آنها باشد كه وقتي يك بار گوشت انسان را چشيدهاند، به آن علاقمند شده باشند. با اين حال پلنگهاي آدمخوار كاملاً نادرند.
رابطه پلنگ و انسان
پلنگ كه به خاطر زيبايياش توسط انسانها تحسين ميشود، به خاطر پوستش سالها شكار ميشده است. دهه 1960، شكار پلنگ به بالاترين حد رسيد و تقريباً 000/500 پلنگ در آفريقا كشته شدند.
امروزه، پلنگ يك گونه حفاظت شده است ولي هنوز هم توسط چوپانان، گلهداران و شكارچيان غير قانوني شكار ميشود.
هر چند نبود غذا پلنگ را به كشتن دامهاي اهلي وا ميدارد، ولي اين عمل به نظر كشاورزان به عنوان عملي مفيد تلقي ميشود؛ زيرا جمعيت حيواناتي مانند بوزينه و خوكها كه باعث خرابي محصول ميشوند را كنترل ميكند.
در مكانهايي كه پلنگ نابود شده است علفخواران موجب آسيب رساندن به محصول شدهاند.
آيا ميدانستيد كه
- پلنگ دوست دارد در روز آب بياشامد ولي در موقع شكار خوب به آب كمتري نياز دارد.
- پلنگ يكي از اولويتهاي خود را خوردن سگها قرار داده است – بسياري از آنها از ايوان خانه گرفته شدهاند.
- پلنگها غريزه لانهيابي پيشرفتهاي دارند؛ گروهي كه در حومه نايروبي پرسه ميزدند، جمعآوري شده و در پارك ملي Tsavo، 320 كيلومتر دورتر رها شدند در چند هفته راه خود را به نايروبي پيدا كردند.
- حواس تيز استثنايي و توانايي ناشناخته باقي ماندن در حداقل پوشش، همانند يك دامنه صخرهاي يافتن آن را حتي از شير و ببر نيز سختتر ميكند.
- پلنگهاي سياه زماني به عنوان گونه جداگانهاي قلمداد ميشدند ولي اكنون پلنگهاي واقعي شناخته ميشوند. هر چند سياهاند خالهاي آنها كماكان كمي قابل رويت هستند و بعضي اوقات در ميان تولههاي پلنگ معمولي ديده ميشوند.
- گستره شنوايي پلنگ دو برابر از انسان است و در نور ملايم، بينايياش شش برابر بيشتر و بهتر است.