بحث ضرورت
می دانیم که انسان فطرتا طالب کمال انسانی خویش است و می خواهد به وسیله انجام دادن کارهایی به کمال حقیقی خویش برسد.اما برای اینکه بداند چه کارهایی او را به هدف مطلوبش نزدیک می کند، باید:
نخست کمال نهایی خودش را بشناسد، و شناخت ، آن در گرو آگاهی از حقیقت وجود خودش و آغاز و انجام آن است .
سپس باید رابطه مثبت یا منفی میان اعمال مختلف و مراتب گوناگون کمالش را تشخیص دهد تا بتواند راه صحیحی را برای تکامل انسانی خویش بیابد.و تا این شناختهای نظری ( اصول جهان بینی) را بدست نیاورد نمی تواند نظام رفتاری ( ایدئولوژی ) صحیحی را پذیرد.
لذا تلاش برای شناختن دین حق که شامل جهان بینی و ایدئولوژی صحیح می باشد ضرورت دارد، و بدون ، رسیدن به کمال انسانی ، میسر نخواهد بود چنانکه رفتاری که برخاسته از چنین ارزشها و بینشها یی نباشد، رفتاری انسانی نخواهد بود.
و کسانی که در صدد شناختن دین حق بر نمی آیند یا پس از شناختن آن ،از روی لجاج و عناد ، کفر می ورزند و تنها به خواسته های حیوانی و لذتهای زودگذر مادی ، بسنده می کنند در واقع حیوانی بیش نیستند.
چنانکه قرآن کریم می فرماید:
« یتمتعون و یأکلون کما تاکل الانعام ،محمد ،12).
و چون استعدادهای انسانی خود را تباه می کنند به کیفری دردناک خواهند رسید « ذرهم یأکلوا و یتمتعوا و یلههم الأمل فسوف یعلمون،حجر،3».
نتیجه اینکه: اگر رسیدن به منفعت و گریز از زیان ، مطلوب فطری انسان است پژوهش درباره دینی که مدعی ارائه راه صحیح به سوی منفعت بینهایت و ایمنی از ضرر بی نهایت است ضرورت دارد و می دانیم که رسیدن به منفعت و ایمنی از ضرر ، مطلوب فطری انسان است ، پس پژوهش درباره چنین دینی ضرورت دارد.
و نیز اگر رسیدن به کمال انسانی مطلوب فطری باشد شناختن اصول جهان بینی که شرط لازم برای تکامل روح می باشد ضرورت خواهد داشت . و می دانیم که رسیدن به کمال ، مطلوب فطری است، لذا شناختن اصول مذبور ضرورت دارد( آموزش عقاید، استاد محمد تقی مصباح یزدی ، ج 1 ، ص 48)