شهید اویس قرنی

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
زندگینامه


اویس قرنی گرچه گمنام زیست، اما در روزهای واپسین زندگی، مردم متوجّه شدند که اویس آشنای دیرین آن هاست.
اویس در دوران جوانی با شور و حرارتی فراوان به یگانگی خداوند متعال ایمان آورد؛ اما هرگز پیامبر اسلام را ندید؛ چرا که او در یمن می زیست و باید از مادر پیرش مراقبت می نمود.
اویس علاقه و پشتکار کم نظیری که به عبادت و نیایش با خدا داشت، روز و شبش با سجده بر ستایش الهی می گذشت.
زندگی او از راه شتربانی می گذشت و تنها عاملی که او را از مدینه النبی دور نگه می داشت، خدمت به مادر بود و با وفات مادر، اویس به ولایت امیرمؤمنان (ع) قسم یاد کرد و سرسپرده ی مولای عارفان گشت.
وی همراه با سپاهیان اسلام به عراق رفت و در شهر کوفه ساکن گردید و سرانجام در نبرد صفین در رکاب حیدر کرّار به شهادت رسید و در بهشت برین سکنی گزید.

سخن شهید


* کسی که خدا را شناخت، چیزی برایش پوشیده و پنهان نخواهد ماند.
*به درستی که علم مؤمن به حقوق خداوند، طلا و نقره ای برایش باقی نمی گذارد.
* ای هرم (1)! آن گاه که می خوابی، مرگ را بالش خود گردان و هنگامی که برمی خیزی، مرگ را پیش روی خود قرار ده.
* رفعت و بزرگواری را طلب کردم، پس آن را در تواضع یافتم؛ ریاست را طلب کردم، پس آن را در نصیحت مردم یافتم؛ مروّت و جوان مردی را جست و جو کردم، پس آن را در صداقت یافتم.
* به درستی که گفتن سخن حق، برایم دوست و رفیقی باقی نگذاشته است.
* از حکیمان سخنی از این سودمندتر برای خویش نشنیده ام که گفته اند: یک چهره برای خود بساز، که تو را از تمامی چهره ها بی نیاز می کند.
(1)هرم بن حیّان

کلام رسول الله (ص)


* بوی خوش و رایحه های بهشتی از سوی قَرَن منتشر می شود. ای اویس قرنی! چه قدر به دیدار تو مشتاقم.
* اویس قرنی از نظر نیکوکاری بهترین تابعین است.
 
بالا