حاج سید کاظم یزدی، معروف به صاحب عروه الوثقی

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
عروه الوثقی
مؤلف:
حاج سید کاظم فرزند سید عبدالعظیم طباطبائی یزدی، معروف به صاحب عروه (م 1337 ق).
زندگینامه و اظهار نظرها:
وی یکی از بزرگ ترین علما و مراجع جهان تشیع در قرن چهاردهم هجری است که پس از میرزای بزرگ و آخوند خراسانی تدریس در حوزه نجف اشرف و همچنین زعامت و مرجعیت جهان تشیع به او منتهی گردید. علامه یزدی در جوانی از یزد عازم اصفهان شد و مدتها نزد شیخ محمد باقر اصفهانی و علامه خوانساری و دیگر اعلام با دقت و عمیقانه تحصیل می نمود و از آنها اجازه اجتهاد دریافت داشت. او سپس عازم عتبات شد و چند سالی از محضر درس میرزای بزرگ بهره مند شد و پس از فوت میرزا و آخوند خراسانی کرسی درس خارج او شهرت یافت.
مدرس تبریزی در ریحانه الادب می نویسد: «آن جناب عالمی متقی، عادل محقق و مدقق، جامع تمام علوم دینیه در اصول و فروع، سید علمای امت و حامل لوای شریعت، از مفاخر شیعه بوده است. وی از علمایی می باشد که مخالف مشروطه بوده اند».
استادان:
ملا محمد ابراهیم اردکانی، زین الدین عقدائی، آخوند ملا هادی شیخ باقر نجفی، سید محمد باقر موسوی، میرزا محمد هاشم چهارسوقی، شیخ محمد جعفر آبادی، میرزای شیرازی، شیخ راضی، شیخ مهدی جعفری، شیخ مهدی آل کاشف الغطاء و....
شاگردان:
سید محمود ابن شرف الدین علی تبریزی مرعشی، آیت الله شیخ احمد کاشف الغطاء، شیخ محمد حسین کاشف الغطاء، سید یحیی، سید حسین مدرس، سید محمد فیروزآبادی، سید عبدالحی یزدی، شیخ محمد بن علی حززالدین نجفی، شیخ موسی بن شیخ عبدالله احسانی.
تألیفات:
حاشیه بر مکاسب، عروه الوثقی، رساله در تعادل و تراجیح، صحیفه کاظمیّه، بستان راز و گلستان نیاز (فارسی) ، رساله در اجتماع امر و نهی. [1]
معرفی اجمالی کتاب:
این کتاب از مهم ترین کتب فتوایی نزد شیعه امامیه است که جامع بسیاری از فروع فقهی با عبارات شیوا می باشد. بنا بر قول صاحب الذریعه، کتاب عروه الوثقی حاوی 3260 مسئله فقهی است.
این کتاب از همان ابتدا به سبب ویژگیهای منحصر به فردی که دارد، محور تحقیق و تدریس فقهای بزرگ شیعه گردیده است و بسیاری از مجتهدین بزرگ بر آن تعلیقه و یا شرح نوشته اند.
این کتاب حاوی این مباحث می باشد: تقلید، طهارت، صلات، صوم، اعتکاف، زکات، خمس، حج، اجاره، مضاربه، مضارعه، مساقات، ضمان، حواله، نکاح، وصیت. این کتاب دارای تتمه ای معروف به ملحقات عروه می باشد که مشتمل است بر بسیاری از ابواب معاملات؛ مانند ربا و وکالت، هبه، وقف، عدد و قضا.
مجتهدان بزرگی بر کتاب عروه الوثقی تعلیقه نوشته اند؛ مانند شیخ علی بن شیخ جواهری (م 1340 ق) ، فیروزآبادی (1345 هـ) ، میرزا حسین نائینی (م 1355 ق) ، عبدالکریم حائری (م 1355 ق) ، آقا ضیاءالدین عراقی (م 1361 ق) ، سیدابوالحسن اصفهانی (م 1365 ق) ، کاشف الغطاء (م 1373 ق) ، سید حسین بروجردی (م 1380ق) ، سید عبدالهادی حسینی شیرازی (م 1382 ق) ، سید محسن طباطبائی حکیم (م1390ق) ، شیخ محمد رضا آل یاسین (م 1370 ق) ، سید احمد خوانساری (م 1405 ق) ، امام خمینی (م 1409 ق) ، سیدابوالقاسم خوئی (م 1413 ق) ، سیدمحمدرضا گلپایگانی (م1414 ق).
وضعیت نشر:
این کتاب در 5 جلد به زبان عربی، به کوشش مؤسسه نشر اسلامی قم در سال 1417 هـ ق چاپ شده است.
[1]. مقدمه عروه الوثقی؛ علمای بزرگ شیعه، ص 347.
محمدرضا ضميري- کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، ص 53 - 54​


 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حاج سید کاظم یزدی، معروف به صاحب عروه الوثقی

آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروة)

کشور: عراق
شهر: نجف اشرف
تاریخ: سه شنبه ۲۸ ماه رجب سال ۱۳۳۷ ه ق. در سن نود سالگی به ملکوت اعلی پیوست
محل دفن: فرزندش حضرت آیت الله سید علی یزدی، بر جنازه پدر نماز خواند و ایشان را در صحن مطهر حضرت علی (ع) در ایوان کبیر پشت سر مبارک حضرت و در جوار پسر شهیدش به خاک سپردند (محل دفن در نقشه)

سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، معروف به «صاحب عروه» از فقهای نامدار شیعیان جهان در قرن گذشته بود. آنچه مایه شهرت وی گردید، یکی تسلط بر مسائل فقهی و تألیف کتاب «عروة الوثقی» بود که بسیار مورد توجه فقها تا عصر حاضر قرار گرفت، و دوم زعامت و رهبری شیعیان در دوره مشروطه در تاریخ ایران است. وی، که نسبت به جریان مشروطه در ابتدا ابراز نظر نمیکرد، به علت فشار مشروطه خواهان برای گرفتن رأی موافق از او برای همراهی مردم با مشروطهخواهی، در آخر مخالفت خویش را با مشروطه اظهار کرد و به عنوان شخصیت طراز اول ضدِمشروطه در میان علما نامدار شد. سید محمدکاظم یزدی، زندگی زاهدانهای داشت و شاگردان زیادی را در حوزه نجف پرورش داد. نقش وی در مبارزه با استعمار انگلیس، در منابع تاریخی مربوط به حوادت سالهای ۱۹۲۰م و نفوذ نیروهای انگلیسی به عراق، ثبت شده است.

آن وجود سعادتمند در سال ۱۲۴۸ هجری قمری در روستای کسنویه یزد پا به عرصه گیتی نهاد. از همان زمان بزرگی در چهره کوچکش نمایان بود و با تولدش، رشته های امید را در قلب پدر و مادر خویش محکم ساخت. پدرش به تبرک نام رسول خدا(ص) و با یاد امام هشتم، او را محمد کاظم نام نهاد.

سید محمد کاظم دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشت و با تشویقهای پدر و مهم تر از همه عنایت خاص خداوند به علوم دینی رو آورد. و حوزه علمیه دومنار یزد پذیرای آن نوجوان مخلص از دودمان پاک پیامبر(ص) شد. سید محمد کاظم مدتها در درس ادبیات استاد ملا محمد ابراهیم اردکانی و زین العابدین عقدایی شرکت کرد و از آن دو بهره های فراوان برد.

جدیت فراوانش در کسب علوم اهل بیت :S (31): او را مورد توجه اساتید مدرسه قرار داد. پس از اتمام ادبیات عرب، در درس فقه و اصول آخوند ملا هادی یزدی که از علمای بزرگ آن زمان محسوب می شد دوره سطح را به پایان رسانید. دیری نپایید که مقام علمی اش او را در زمره نزدیکان خاص استاد جای داد. با توصیه استاد، در ضمن فراگیری فقه و اصول، به تدریس ادبیات پرداخت. کیفیت تدریس و شیوه بیان او، سرانجام کار را بدانجا رساند که بعد از اندک زمانی سید محمد کاظم یزدی به مثابه یکی از اساتید حوزه علمیه یزد شناخته شد. جوان یزدی پس از مشورت با دو استادش، اردکانی و عقدایی، به امید بهره مندی از وجود مقدس امام هشتم علیه السلام راهی مشهد مقدس شد تا با استعانت از آن امام همام، به مقامات علمی و معنوی نایل آید.

وی در مدت زمان کوتاهی، علم هیئت و ریاضی را آموخت و طولی نکشید که در زمره اساتید این علوم در آمد. حوزه علمیه اصفهان نیز دورانی به وجود استادی گرانقدر چون یزدی مفتخر گردید. وی با ورودش به اصفهان در مدرسه صدر سکونت گزید.

سید محمد کاظم، ابتدا درس علامه شیخ محمد باقر نجفی فرزند شیخ محمد تقی نجفی، نویسنده کتاب هدایه المسترشدین را بر درس سایر علما ترجیح داد. و از محضر اساتیدی چون آیت الله سید محمد باقر موسوی خوانساری و برادرش آیت الله حاج میرزا هاشم خوانساری و آیت الله محمد جعفر آباده ای استفاده های فراوانی برد.

سید محمد کاظم در سال ۱۲۸۱ ه ق. با اجازه و معرفی استادش آیت الله شیخ محمد باقر نجفی، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت کرد و در آنجا از محضر بزرگانی همچون آیت الله شید محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ ) فتوا دهنده تحریم تنباکو، آیت الله شیخ راضی و آیت الله شیخ مهدی جعفری و آیت الله شیخ مهدی آل کاشف الغطاء استفاده های علمی و توشه معنوی فراوانی کسب نمود.

استاد یزدی تبار، هیچ گاه از تدریس غافل نبود. وی بعد از هجرت میرزای شیرازی به سامرا به طور رسمی حوزه درس خود را در نجف تشکیل داد و به تدریس دروس عالی فقه و اصول که مرحله نهایی تحصیلات حوزوی است، پرداخت. دیری نپایید که شاگردان زیادی در درس ایشان حاضر شدند، به طوری که عدد آنان را تا دویست نفر ذکر کرده اند.

استاد آیت الله یزدی، بر مباحث فقهی تسلط کامل داشت. از این رو مسائل مشکل و پیچیده فقهی را با بیانی روان و ساده و با استدلالی قوی، به طلاب عرضه می کرد، به گونه ای که شاگردان فراوانی جذب شیوه درس وی شدند. آن گونه که مورخان نوشته اند وی با تسلط کامل و مهارت تحسین برانگیز و استدلال قوی به طرح نظرات خود می پرداخت و ابواب مختلف فقهی را یکی پس از دیگری به بهترین وجه و آسانترین شیوه به پایان می رساند.

او بدون استدلال قوی و قانع کننده، از مباحث علمی نمی گذشت و به مثالهای فراوان فقهی استشهاد می کرد. وقتی شاگردان اشکالات و سوالات خود را مطرح یا در مثالهای ایشان خدشه می کردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش می داد و با وقار خاص به آنان می گفت:این اشکال به ذهن من نیز آمده ! آنگاه به اشکال جواب می داد.

آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، سیره علمای صالح گذشته را در زمینه مرجعیت رعایت می کرد و با اینکه از بزرگترین علمای آن زمان به شمارآمد همواره از پذیرش این امر خطیر اجتناب ورزیده، دوری می جست. مردم و علمای نجف که به مقام علمی و معنوی وی بخصوص پس از رحلت میرزای بزرگ در سال ۱۳۱۲ ه ق. پی برده بودند نسبت به پذیرش مرجعیت، به آن فقیه وارسته، اصرار می کردند. ایشان سرانجام با احساس مسوولیت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمین، به این بار گران تن سپرد و با قبول مرجعیت جهان اسلام در ردیف علمایی همچون آیت الله العظمی آخوند خراسانی (متوفای ۱۳۲۹ ه ق.) و آیت الله العظمی شیخ محمد طه نجف (متوفای ۱۳۲۳ ه ق.) و دیگر مراجع آن زمان جای گرفت. وی بعد از رحلت آخوند خراسانی و آیت الله محمد طه نجف، زعیم بزرگ جهان تشیع گردید و به مثابه بزرگترین قدرت مذهبی و یگانه پاسدار حریم تشیع، حفظ کیان مسلمین را بر عهده گرفت. آن روز که دشمنان اسلام، کمر به نابودی اسلام بسته بودند این مرد بزرگ چونان مجاهدی نستوه و سیاستمداری فرزانه به صحنه آمد.

عصر آیت الله سیدمحمد کاظم یزدی عصر پر حادثه بود و مرجع بودن برای مردم، مسؤولیت بزرگ و بسیار خطرناک بود. در آن عصر، از یک طرف انقلاب مشروطه خواهی شروع شده بود، از یک طرف حکومت عثمانی برای خود قانون اساسی نوشته بود و از طرف دیگر ایتالیا برای اشغال لیبی به آن کشور اسلامی قصد حمله داشت، روسها نیز شمال ایران را اشغال کرده بودند و انگلیسها هم در جنوب ایران نیروهای نظامی پیاده کرده بودند و به این ترتیب جهان اسلام در معرض خطر بزرگ قرار گرفته بود. به علاوه جنگ جهانی اول نیز همه جهان را تهدید به نابودی می کرد.

در سال ۱۳۲۴ ه.ق انقلاب مشروطه در ایران پیروز شد. برخی از مراجع نجف مانند آخوند خراسانی صاحب کفایه و میرزای نائینی پشتیبان مشروطه بودند. در حدود بیست تن از علماء هم خواهان مشروطه مشروعه شدند که یکی از آنان آیت الله شیخ فضل الله نوری بود. در ابتدا نیز آیت الله سید محمد کاظم یزدی هم خواستار حکومت مشروطه مشروعه بود. گرچه آیت الله سید محمد کاظم یزدی می دید که دستی پنهان در کار است و مشروطیت را از مشروعیت و اسلامی بودن جدا می کند و برای اسلام در این حکومت جدید نقشی قائل نیست. چنانچه به جمعی از شاگردان گفت: “عاقبت مشروطه را تاریک می بینم چون این آقایان به اسلام و روحانیت رحم نخواهند کرد. من می بینم روزی را که عمامه از سر روحانیون برداشته و آنان را از صحنه خارج خواهند کرد.”

به طوری که در نهایت فتوایی راجع به حرمت مشروطه به ایشان نسبت داده شده است به این مضمون که: “شنیده شده از تمام بلاد عود فتنه خاموش شده را از درگاه اعلیحضرت قدر قدرت همایونی خواسته اند، لذا اعلان به تمام بلاد می شود که علماء اعلام و حجج اسلام و متدینین، هیچ راضی نیستند که فتنه خاموش شده عود کند و مشروطه موهومه اسباب خیالات اشرار گردد، لذا به تمام بلاد اعلام می داریم که خواهش نمودن این امر حرام است.”

آیت الله سید محمد کاظم یزدی نسبت به قانون اساسی حکومت عثمانی موضع قاطعانه ای در پیش گرفت و با آن مخالفت کرد و برای همین از سوی حکومت عثمانی، از عراق اخراج گردید. یکی از رهبران حکومت عثمانی نزد آیت الله سید محمد کاظم یزدی رفت و از ایشان درخواست کرد که قانون اساسی را به رسمیت بشناسد. آیت الله یزدی به او گفت: «شعار شما، شعار غربی است و قانون شما گرفته شده از غرب است و اینهائی که دم از آزادی می زنند جز نابودی اسلام چیزی در سر ندارند».

همچنین زمانی که ایتالیا نیروهایش را برای اشغال کشور لیبی به حرکت در آورد و می رفت تا بخش عظیمی از ممالک اسلامی به اشغال بیگانگان در آید این مرجع عالی مقام، فتوای تاریخی و سرنوشت ساز خود را درباره وضعیت مسلمانان جهان صادر کرد. فتوای جهاد ایشان چنین بود: “بسم الله الرحمن الرحیم در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب (لیبی ) حمله نموده و از طرفی روسها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند و انگلیسیها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و اسلام را در معرض خطر نابوی قرار داده اند، بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی، واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روسی و انگلیسی از ایران، هیچ فروگذار نکنند، زیرا این عمل از مهمترین فرایض اسلامی است، تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی ها محفوظ بماند.”

در نهایت همزمان با جنگ جهانی اول ۱۳۳۲ ه ق، انگلستان علیه امپراتور عثمانی اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به کشور اسلامی عراق کشیده شد. انگلیس برای تصرف بصره در شط العرب نیرو پیاده کرد. آیت الله سید محمد کاظم یزدی با فتوی خود مبنی بر وجوب جهاد، مسلمانان را به جهاد علیه کفار انگلیس ترغیب می کرد. و در فتوایی فرمود: “فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفار بر بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است. از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدید آورده است بر هر کس لازم است در عقب راندن قوای دشمن وسعی در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد غفلت نور زند.” بعد از ابلاغ فتوای جهاد، جمع زیادی از علما به سوی جبهه های جنگ شتافتند. از جمله سید محمد یزدی فرزند ارشد آیت الله یزدی که سرانجام نیز به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

آثار زیادی از فقیه نامدار شیعه، آیت الله یزدی به یادگار مانده که حاصل تلاش سالهای متمادی وی بوده است. برخی از آنها در زمان حیاتشان جمع آوری و تدوین شده و برخی نیز بعد از وفات آن بزرگوار، به همت شاگردانش به چاپ رسیده که عبارت است از: العروه الوثقی، حاشیه بر مکاسب،رسالة فی الاستصحاب،بستان نیاز و گستان راز، مجموعه شعر و نثر ادبی، التعارض، حاشیه آداب التجاره،حاشیة المتاجر،حاشیة الخیارات،حاشیه تبصره علامه حلی،حاشیه جامع عباسی شیخ بهایی،حاشیه ذخیرة العباد فاضل شرابیانی، سؤال و جواب، حاشیه فرائد الاصول، حاشیه مجمع المسائل، حاشیه منتخب الرسائل خوانساری، حاشیه منهج الرشاد، حاشیه نخبه، رساله ذخیرة الصاحلین، رسالة فی ارث الزوجة من الثمن أو العقار، رساله تعادل و تراجیح، رساله جواز اجتماع امر و نهی، الرفاق تحت المجهر، الصحیفة الکاظمیة،غرر الغرویة، الکلم الجامعة والحکم النافعة، مجمع الرسائل، وسیلة النجات.

العروه الوثقی مهمترین تالیف و ارزنده ترین کتاب فقهی آیت الله سید محمد کاظم یزدی به حساب می آید. این اثر فقهی به حدی معروف است که مولف آن نزد همگان، بخصوص علما و فضلای حوزه های علمیه به” صاحب عروه” شناخته می شود. کتاب مزبور در بر گیرنده ابواب مختلف فقه است. و احکام و مسائل شرعی را بیان می کند. این اثر، در مجموع، محتوی ۳۲۶۰ مساله در سه جلد تالیف شده است.مسائل کتاب به نحوی ترتیب یافته که دستیابی به آنها بسیار آسان و همواره مورد توجه مراجع تقلید بوده است و بسیاری از مراجع بزرگ بر آن حاشیه یا شرح نوشته اند.

آیت الله سید محسن حکیم می گوید: “کتاب پرارزش عروه الوثقی از حیث دقت و تحقیق، به گونه ای است که در حوزه های محور درسی بسیاری از فقها قرار می گیرد. با اینکه قبل از آن محور درسهای فقهی علما، کتاب شرایع الاسلام و تبصره المتعلمین بود اما با ظهور کتاب عروه الوثقی، این کتاب ارزشمند محور درسی حوزه های علمیه گردیده و شروح و تعلیقات زیادی بر آن نگاشته شده است.”

عالم پرهیزگار، آیت الله یزدی در طول عمر مبارک خود، آثار زیادی را به یادگار گذاشت و کمکهای بسیاری به سرپرستان و یتیمان مبذول داشت. وی در عمران شهرها و روستاها بویژه در ساخت مسجد، حمام و کاروانسرا، همتی والا و نسبت به رسیدگی به امور حوزه های علمیه و طلاب علوم دینی، عنایت خاصی داشت و بناهای زیادی را بنیاد نهاد که مهمترین آنها، مدرسه علمیه و کتابخانه ایشان معروف به “مسجد سید” در نجف اشرف است.

هر چه از ماه رجب می گذشت حال سید رو به وخامت می گذاشت و رنگ رخسارش زردتر می شد. این وضع تا شب سه شنبه ۲۸ ماه رجب سال ۱۳۳۷ ه ق. ادامه داشت. سرانجام نزدیک طلوع فجر، خورشید فقاهت، ایثار، زهد و مردانگی در سن نود سالگی غروب کرد و به ملکوت اعلی پیوست. فرزندش حضرت آیت الله سید علی یزدی، بر جنازه پدر نماز خواند و بدن مبارک را در صحن مطهر حضرت علی (ع) در ایوان کبیر پشت سر مبارک حضرت و در جوار پسر شهیدش به خاک سپردند.​




 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حاج سید کاظم یزدی، معروف به صاحب عروه الوثقی

عروة الوثقي

نويسنده: محمدرضا ضميري
مؤلف:
حاج سيد کاظم فرزند سيد عبدالعظيم طباطبائي يزدي، معروف به صاحب عروه (م 1337 ق).
زندگينامه و اظهار نظرها:
وي يکي از بزرگ ترين علما و مراجع جهان تشيع در قرن چهاردهم هجري است که پس از ميرزاي بزرگ و آخوند خراساني تدريس در حوزه نجف اشرف و همچنين زعامت و مرجعيت جهان تشيع به او منتهي گرديد. علامه يزدي در جواني از يزد عازم اصفهان شد و مدتها نزد شيخ محمد باقر اصفهاني و علامه خوانساري و ديگر اعلام با دقت و عميقانه تحصيل مي نمود و از آنها اجازه اجتهاد دريافت داشت. او سپس عازم عتبات شد و چند سالي از محضر درس ميرزاي بزرگ بهره مند شد و پس از فوت ميرزا و آخوند خراساني کرسي درس خارج او شهرت يافت.
مدرس تبريزي در ريحانة الادب مي نويسد: «آن جناب عالمي متقي، عادل محقق و مدقق، جامع تمام علوم دينيه در اصول و فروع، سيد علماي امت و حامل لواي شريعت، از مفاخر شيعه بوده است. وي از علمايي مي باشد که مخالف مشروطه بوده اند».
استادان:
ملا محمد ابراهيم اردکاني، زين الدين عقدائي، آخوند ملا هادي شيخ باقر نجفي، سيد محمد باقر موسوي، ميرزا محمد هاشم چهارسوقي، شيخ محمد جعفر آبادي، ميرزاي شيرازي، شيخ راضي، شيخ مهدي جعفري، شيخ مهدي آل کاشف الغطاء و....
شاگردان:
سيد محمود ابن شرف الدين علي تبريزي مرعشي، آيت الله شيخ احمد کاشف الغطاء، شيخ محمد حسين کاشف الغطاء، سيد يحيي، سيد حسين مدرس، سيد محمد فيروزآبادي، سيد عبدالحي يزدي، شيخ محمد بن علي حززالدين نجفي، شيخ موسي بن شيخ عبدالله احساني.
تأليفات:
حاشيه بر مکاسب، عروة الوثقي، رساله در تعادل و تراجيح، صحيفه کاظميّة، بستان راز و گلستان نياز (فارسي) ، رساله در اجتماع امر و نهي. [1]
معرفي اجمالي کتاب:
اين کتاب از مهم ترين کتب فتوايي نزد شيعه اماميه است که جامع بسياري از فروع فقهي با عبارات شيوا مي باشد. بنا بر قول صاحب الذريعه، کتاب عروة الوثقي حاوي 3260 مسئله فقهي است.
اين کتاب از همان ابتدا به سبب ويژگيهاي منحصر به فردي که دارد، محور تحقيق و تدريس فقهاي بزرگ شيعه گرديده است و بسياري از مجتهدين بزرگ بر آن تعليقه و يا شرح نوشته اند.
اين کتاب حاوي اين مباحث مي باشد: تقليد، طهارت، صلات، صوم، اعتکاف، زکات، خمس، حج، اجاره، مضاربه، مضارعه، مساقات، ضمان، حواله، نکاح، وصيت. اين کتاب داراي تتمه اي معروف به ملحقات عروه مي باشد که مشتمل است بر بسياري از ابواب معاملات؛ مانند ربا و وکالت، هبه، وقف، عدد و قضا.
مجتهدان بزرگي بر کتاب عروة الوثقي تعليقه نوشته اند؛ مانند شيخ علي بن شيخ جواهري (م 1340 ق) ، فيروزآبادي (1345 هـ) ، ميرزا حسين نائيني (م 1355 ق) ، عبدالکريم حائري (م 1355 ق) ، آقا ضياءالدين عراقي (م 1361 ق) ، سيدابوالحسن اصفهاني (م 1365 ق) ، کاشف الغطاء (م 1373 ق) ، سيد حسين بروجردي (م 1380ق) ، سيد عبدالهادي حسيني شيرازي (م 1382 ق) ، سيد محسن طباطبائي حکيم (م1390ق) ، شيخ محمد رضا آل ياسين (م 1370 ق) ، سيد احمد خوانساري (م 1405 ق) ، امام خميني (م 1409 ق) ، سيدابوالقاسم خوئي (م 1413 ق) ، سيدمحمدرضا گلپايگاني (م1414 ق).
وضعيت نشر:
اين کتاب در 5 جلد به زبان عربي، به کوشش مؤسسه نشر اسلامي قم در سال 1417 هـ ق چاپ شده است.

پی نوشت:

[1]. مقدمه عروة الوثقي؛ علماي بزرگ شيعه، ص 347.
منبع: کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي​




 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حاج سید کاظم یزدی، معروف به صاحب عروه الوثقی

1. عروة الوثقی[122]

این کتاب، مهمترین تالیف و کتاب فقهی آیة الله سید محمد کاظم یزدی به حساب می آید، به گونه ای که کمتر عالمی است که این کتاب رانزد خود نگهداری نکند. این اثر فقهی به حدی معروف است که مؤلف آن نزد همگان، به خصوص علما و فضلای حوزه به «صاحب عروة» شناخته می شود. کتاب مزبور دربرگیرنده ابواب مختلف فقه است و احکام و مسائل شرعی را بیان می کند. این اثر در مجموع، محتوی 3260 مساله درسه جلد تالیف شده و جلد اول آن به ترتیب حاوی این مسائل است: مباحث اجتهاد و تقلید؛ کتاب الطهارة؛ کتاب الصلاة؛ کتاب الصوم؛ کتاب الاعتکاف؛ کتاب الزکاة؛ کتاب الخمس؛ کتاب الحج؛ کتاب الاجاره؛ کتاب المضاربه؛ کتاب المزارعه؛ کتاب المساقات؛ کتاب الضمان؛ کتاب الحواله؛ کتاب النکاح؛ کتاب الوصیه.

مطالب جلد دوم آن نیز عبارت است از: مباحث حرمت ربا؛ مباحث عده و احکام آن؛ کتاب الوکاله؛ کتاب الهبه؛ کتاب الوقف؛ رساله ای کوچک در صدقه بالمعنی الاخص.

جلد سوم آن مشتمل بر کتاب القضاء(20)است و مسائل آن به نحوی ترتیب یافته که دستیابی به آنها بسیار آسان و همواره مورد توجه مراجع تقلید بوده است و بسیاری از بزرگان مراجع بر آن حاشیه زده و یا شرحی بر
[123]

آن نوشته اند. عالم پرهیزگار مرحوم شیخ عباس قمی (متوفی 1359 ه . ق. ) بخش اول آن را به فارسی ترجمه کرده است و عالمی دیگر آن را تمام کرده، به نام غایة القصوی فی ترجمة عروة الوثقی به چاپ رسانده است.

شیخ عباس قمی در مقدمه کتاب غایة القصوی چنین می گوید: مدتهابود در خاطرم خطور می کرد که چقدر شایسته و لازم است که برای مکلفین یک رساله جامع فراهم شود که مشتمل باشد بر کثرت فروع ومهمات مسائل و ایشان را در مقام حاجت، از جمع آوردن اسفار و رسائل، بی نیاز کند و اگر چه رساله های عملیه بسیار بود، لیکن در بین آنها ندیدم رساله ای را که از هر جهت جامع و برای کافه مقلدین نافع باشد، مگر دراین اواخر که به رساله شریفه عروة الوثقی فیما تعم به البلوی برخوردم که ازقلم درر بار حضرت حجة الاسلام و آیة الله فی الانام، مبین الحلال والحرام و فقیه اهل البیت :S (31): سیدنا الاعظم و ملاذنا المعظم ابوالمکارم مولانا السید محمد کاظم الطباطبائی - ادام الله ظله العالی - بیرون آمده است. من دیدم، الحق همان کتابی است که همیشه دیدار آن را متمنی وطالب و زیارت مثل آن را شایق و راغب بودم، چه آن رساله ای است، سهل التناول و مرغوب، در نهایت جودت تالیف و حسن اسلوب، جامع جمیع رسائل و حاوی کافه مسائل و کافل انواع فروع فقهیه، بل ناسخ رساله های عملیه.

یکی از شاعران درباره عروة الوثقی ومؤلف آن شعرزیررا سروده است:

فقیه بیت الوحی ماخاب فی.

عروته الوثقی من استمسکا.

فان اهل البیت ادری بما.

فی البیت من احکامه مدرکا.
[124]

لیکن چون این کتاب شریف، عربی بود و فارسی زبانان را از آن بهره ای نبود، به خاطرم رسید که آن را فارسی کنم تا نفعش عام و ذخیره این مجرم کثیرالآثام گردد. پس نصرت و توفیق خود را از حق تعالی خواستم و به ترجمه آن پرداختم و آن را الغایة القصوی فی ترجمة عروة الوثقی نامیدم و آن را بر یک مقدمه و پنج کتاب مرتب کردم - والله الموفق للصواب. (21).

در مقدمه کتاب مستمسک العروة الوثقی تالیف آیة الله العظمی سیدمحسن طباطبایی حکیم که اولین شرح بر العروة الوثقی است، این گونه آمده است:

کتاب پرارزش عروة الوثقی از حیث دقت و تحقیق، به گونه ای است که در حوزه ها محور درسی بسیاری از فقها قرار می گیرد، با این که قبل از آن، محور درسهای فقهی علما، کتاب شرائع الاسلام و بعد از آن کتاب، تبصرة المتعلمین نوشته مرحوم علامه حلی بود، اما بعد از ظهور کتاب عروة الوثقی تالیف مرحوم آیة الله یزدی، این کتاب ارزشمند محور درسی حوزه های علمیه گردیده و شروح و تعلیقات زیادی بر آن نگاشته شده است. همچنین مطالب و نظریات آن، مورد عنایت مدرسان و محصلان بوده ومحل نقد و بررسی آنان قرار گرفته است. (22).

فقهای بزرگ حوزه ها حواشی و شروح فراوانی بر کتاب ارزشمندعروة الوثقی نوشته اند که ما در این جا به بیان تعدادی بسنده می کنیم:
[125]

الف) حاشیه جمعی از شاگردان آیة الله سید محمد کاظم یزدی که تدوین و چاپ نشده است.

ب) حاشیه شیخ میرزا محمد حسین بن شیخ الاسلام (متولد 1277 ه . ق. ) که تدوین گشته و به صورت کتابی مستقل چاپ شده است.

پ) حاشیه شیخ محمد رضا آل یاسین بن شیخ عبدالحسین کاظمی که در نجف به چاپ رسیده است.

ت) حاشیه حاج آقا حسین قمی بن سید محمود که به صورت منظم تدوین و در نجف به چاپ رسیده است.

ث) حاشیه حاج شیخ عبدالکریم بن محمد جعفر مهرجردی یزدی (1276ه . ق. - 1355ه . ق. ) که مشتمل بر فتاوای وی بوده و در ایران درسال 1347 قمری به چاپ رسیده است.

ج) حاشیه شیخ عبدالله بن محمد حسن مامقانی (متوفی 1351ه . ق. ) مؤلف کتاب تنقیح المقال که مشتمل بر فتاوای وی می باشد و به صورت مستقل و منظم به چاپ رسیده است.

چ) حاشیه سید محمد فیروزآبادی (متوفی 1345ه . ق. ) که در نجف به چاپ رسیده است. (23).

ح) مستمسک العروة الوثقی: مستمسک، اولین شرح استدلالی جلد اول کتاب عروة الوثقی و یکی از کتابهای مهم فقه استدلالی ومورد اعتماد ومراجعه فقهای معاصر که توسط آیة الله سید محسن حکیم تدوین شده و
[126]

در حوزه های علمیه به عنوان یکی از کتب دم دستی برای فقیه به شمارمی رود. مرحوم آیة الله حکیم مطالب کتاب را اول به صورت درس خارج فقه که محور آن، کتاب شریف عروة الوثقی بود عرضه و سپس به صورت کتاب حاضر، تدوین کردند که به حق می توان آن را یکی ازدایرة المعارفهای بزرگ فقه استدلالی به حساب آورد. چاپ اول کتاب درسال 1368 و چاپ دوم در سال 1376 و چاپ سوم در سال 1384 و چاپ چهارم در سال 1391 ه . ق. و سپس به علت علاقه شدید فقها و طلاب حوزه های علمیه مکررا به چاپ رسیده است، البته چاپ سوم آن ازمزایای خاصی از جهت چاپ و غیره برخوردار بوده و احادیث و بعضی از منابع آن، توسط حضرت آیة الله آقای حاج سید مرتضی خلخالی، استخراج و تحقیق شده است. این کتاب در چهارده جلد به چاپ رسیده است. (24).

خ) بحوث فی شرح العروة الوثقی: این کتاب، تقریرات شهید آیة الله محمد باقر صدر که توسط آیة الله سید محمود هاشمی تحقیق و به رشته تحریر درآمده است. این کتاب در 1391 ه . ق. در نجف اشرف به چاپ رسید. آیة الله صدر در مقدمه اولین جزء کتاب (طهارت) می نویسد: مباحث این کتاب، روز چهارشنبه دهم از ماه جمادی الآخره سال 1385ه . ق. شروع شد و بحثهای آن عددی از مسائل آب از کتاب عروة الوثقی است که با روشهای بحث علمی به صورت استدلالی و به شیوه
[127]

متداول علمای بزرگ، منسجم و با شرایط عمومی تدریس به طلاب عرضه شده است. استاد سید محمود هاشمی در ابتدای کتاب می نویسد:

این کتاب با تحقیق فراوان، احادیث و منابع روایاتی که در هنگام بحث اشاره شده را به طور استدلالی به همراه تفصیل بعضی مبانی اصولی که آیة الله صدر در ضمن مباحث به آن پرداخته را بیان می کند. (25).

ح. مدارک العروة: نوشته شیخ علی پناه اشتهاردی است که اولین چاپ آن در 1378ه . ق. منتشرشد. وی در مقدمه کتاب، شیوه خود را در این کتاب بیان می کند و می گوید:

من در مقام نقل اقوال در مسائل برای این که نفع آن، تمام و کاملتر باشد، عین عبارات را در متن آورده ام و روایات را با سند آن ذکر کرده ام و باتعبیر متاخرین از علامه، مثل تعبیر صحیحه فلان و فلان یا مؤثقه فلان و فلان اکتفا نکرده ام و نیز روایت مورد استدلال را غالبا به صورت کامل نقل کرده ام... و در شروع بحث به جای بحث مسائل تقلید از اول بحث آبها شروع کرده ام. (26).

خ) الحاشیه علی العروة الوثقی: از السید میرزا مهدی الحسینی الشیرازی الحائری که در 1368 قمری در چاپخانه علمیه نجف اشرف به چاپ رسید.

د) التنقیح فی شرح العروة الوثقی: تقریرات بحث آیة الله العظمی سیدابوالقاسم خویی (ره) که توسط علامه میرزا علی تبریزی غروی در ماه
[128]

شعبان 1411 هجری در چاپخانه علمیه قم در سه هزار جلد به چاپ رسیده است.

ذ) مبانی العروة الوثقی: تقریرات بحث آیة الله سید ابوالقاسم خویی قدس سره که توسط فرزندش محمد تقی خویی به رشته تحریر درآمده است. مرحوم آیة الله خویی در مقدمه کتاب می نویسد:

مقداری از آنچه فرزندم سید محمد تقی نوشته را ملاحظه کردم و آن رااز جهت اسلوب و بیان تعابیر زیبا یافتم به طوری که تعابیر آن نه کوتاه و نه طولانی و بیان کننده مراد به نحو کامل بود. (27).

ر) دلیل العروة الوثقی: تقریرات بحث آیة الله العظمی شیخ حسین حلی است. این کتاب به قلم استادحسن سعید است و در 1379ه . ق. در چاپخانه نجف چاپ شده است. آیة الله حسین حلی در مقدمه کتاب می گوید:

با دقت نظر در کثیری از مطالب این کتاب که به رشته تحریر درآمده، آن را در بیان مراد رسا دیدم و نوشته هایش به نحوی زیبا همه مطالبی را که در مجلس درس بیان کردم شامل می شود. (28).

ز) مبانی العروة الوثقی: تالیف آیة الله شیخ محمد تقی فقیه عاملی که در1398 ه . ق. در بیروت به چاپ رسید. وی در مقدمه کتابش می نویسد:

بنده تصمیم گرفتم مسائل کتاب عروة الوثقی را به نحو واضح و با احاطه به مبانی مسائل به نحو امکان... به رشته تحریر درآورم. (29).

ژ) مدارک العروه: تالیف آیة الله حاج شیخ یوسف خراسانی حائری بیارجمندی، چاپ نعمان، نجف.
[129]

س) الحاشیه علی کتاب العروة الوثقی: تالیف آیة الله حاج شیخ یوسف خراسانی حائری بیارجمندی، چاپ نعمان، نجف.

ش) الدر النضید فی الاجتهاد و الاحتیاط و التقلید: محمد حسن مرتضوی لنگرودی، چاپ انصاریان، قم.
20) ناصر باقری بیدهندی، «نجوم امت» ، مجله نور علم، دوره دوم، شماره 12.21) غایة القصوی در ترجمه عروة الوثقی، ص 2 - 3، (با تصرف اندک) .22) سید محسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ص 4.23) شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج 6، ص 149.24) ناصر باقری بیدهندی، نجوم امت، مجله نور علم، دوره دوم، شماره 12.25) سید محمود هاشمی، بحوث فی شرح العروة الوثقی، تقریرات آیة الله صدر، چاپ اول، انتشارات آداب، نجف اشرف 1393ه . ق.26) شیخ علی پناه اشتهاردی، مدارک العروة، ج 1، مقدمه.27) محمد تقی خویی، مبانی العروة الوثقی، تقریرات آیة الله سید ابوالقاسم خویی، مقدمه.28) حسن سعید، دلیل العروة الوثقی، تقریرات آیة الله شیخ حسین الحلی، مقدمه.29) شیخ محمد تقی فقیه عاملی، مبانی العروة الوثقی، مقدمه.​




 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حاج سید کاظم یزدی، معروف به صاحب عروه الوثقی

عالي ترين کتاب فقهي


عروه الوثقي از مهم ترين کتب فتوايي نزد شيعه اماميه است که جامع بسياري از فروع فقهي با عبارات شيواست. اين کتاب حاوي 3260 مساله فقهي است. عروه از همان ابتدا به سبب ويژگي هاي منحصر به فردي که دارد، محور تحقيق و تدريس فقهاي بزرگ شيعه شد و بسياري از مجتهدان بزرگ بر آن تعليقه يا شرح نوشتند. ساختار رساله هاي عمليه امروز مراجع تقليد بر همين اساس است. البته اين کتاب تنها مورد توجه عالمان قرار نگرفت و حتي در زمان حيات نويسنده، به عنوان رساله عمليه بود.
در حقيقت سبک عروه بيشتر متاثر از »مجله الاحکام عثماني« است. دولت عثماني در سال 1286 هجري کميته علمي اي را متشکل از فقهاي بزرگ اسلامي مکلف کرد تا احکام معاملات فقهي (نظام حقوقي اسلامي) را از منابع وسيع و متعدد فقه حنفي استخراج و آن را به شکل يک قانون نامه مدني تدوين کنند. اين کار مهم به شکل يک قانون حاوي 1850 ماده به نام »مجله الاحکام العدليه« انجام پذيرفت.
مهم ترين ويژگي کتاب عروه عبارت است از متن، کثرت فروع به ويژه در مسائل مستحدثه و ترتيب و شماره گذاري در اين فروع است. اين کار در فقه شيعه به عنوان يک ابتکار محسوب مي شود. تا پيش از عروه، متن اصلي مورد توجه فقهاي اماميه، متن شرايع محقق حلي بود. شرايع خلاف عروه مسائل را به صورت مجزا مطرح نمي کند بلکه مسائل هر باب را به صورت به هم پيوسته ذکر و بررسي مي کند.
امروزه متن اصلي مورد بررسي در دروس خارج فقه حوزه علميه، را متن کتاب عروه سيدمحمدکاظم طباطبايي يزدي تشکيل مي دهد. کتاب عروه داراي 17 کتاب فقهي است. در آغاز کتاب مباحثي پيرامون اجتهاد و تقليد مطرح و با 72 مساله به زواياي مختلف اين بحث اشاره شده است. مباحث اصلي اين کتاب شامل تقليد، طهارت، صلات، صوم، اعتکاف، زکات، خمس، حج، اجاره، مضاربه، مزارعه، مساقات، ضمان، حواله، نکاح و وصيت است. عروه الوثقي داراي تتمه اي معروف به ملحقات عروه است که مشتمل بر بسياري از ابواب معاملات؛ مانند ربا وکالت، هبه، وقف، حدود و قضا است.
در قرن اخير، حاشيه نويسي بر عروه نشان دهنده رسيدن يک عالم به درجه اجتهاد محسوب مي شود. مجتهدان بزرگي بر کتاب عروه الوثقي تعليقه نوشته اند؛ از جمله شيخ علي بن شيخ جواهري (م 1340 ق)، فيروزآبادي (1345)، ميرزا حسين نائيني (م 1355 ق)، عبدالکريم حائري (م 1355 ق)، آقا ضياءالدين عراقي (م 1361 ق)، سيدابوالحسن اصفهاني (م 1365 ق)، کاشف الغطاء (م 1373 ق)، سيدمحمدحسين بروجردي (م 1380ق)، سيد عبدالهادي حسيني شيرازي (م 1382 ق)، سيدمحسن طباطبايي حکيم (م1390ق)، شيخ محمدرضا آل ياسين (م 1370 ق)، ميرزاحسن بجنوردي (م 1396 ق)، سيد احمد خوانساري (م 1405 ق)، امام خميني (م 1409 ق)، سيدابوالقاسم خويي (م 1413 ق)، سيدمحمدرضا گلپايگاني (م1414 ق) و....
روال حاکم بر حواشي عروه، اشاره به موارد اختلافي حاشيه نويس با نظر صاحب عروه است. »مستمسک العروه الوثقي« را مي توان يکي از قويترين کتبي دانست که به طور تحقيقي به بررسي نظريات صاحب عروه در کتابش پرداخته است. آيت الله سيد محسن حکيم، در کتاب 14 جلدي اش، به تفصيل، احاديث و مستندات فقهي مورد توجه صاحب عروه را ذکر کرده است. تعليقه آيت الله خويي بر عروه نيز يکي از منابع قوي استدلالي فقهي به حساب مي آيد که از نگاه بعضي از علما، جايگزيني است براي مستمسک عروه.
کتاب عروه الوثقي به زبان عربي و در پنج جلد، به کوشش موسسه نشر اسلامي قم در سال 1417 قمري چاپ شده است.​




 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حاج سید کاظم یزدی، معروف به صاحب عروه الوثقی

از همان زمان بزرگی در چهره کوچکش نمایان بود و با تولدش، رشته های امید را در قلب پدر و مادر آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی ( عالم برجسته - صاحب عروه) خویش محکم ساخت. پدرش به تبرک نام رسول خدا(ص) و با یاد امام هشتم، او را محمد کاظم نام نهاد. زندگینامه سید محمد کاظم طباطبایی
www_portal_yz_ir_image_image_gallery_7af74243abb8bccc02e47e0c79e32474._.jpg

القاب: آیت الله یزدی و...
محل تولد:
استان یزد شهرستان: یزد
شاخص : عالم دینی - صاحب کتاب عروه الوثقی - مفسر قران
دوره حیات: معاصر - متوفی
سال ولادت:1248 هجری قمری - روستای کسنویه یزد
زمان ارتحال (وفات) : سه شنبه 28 ماه رجب سال 1337 ه ق.
محل دفن: صحن مطهر حضرت علی (ع) در ایوان کبیر پشت سر مبارک حضرت و در جوار پسر شهیدش
کتب:عروة الوثقی و دههای کتاب مشهور


زندگی نامه:

ولادت : آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در سال 1248 هجری قمری در روستای کسنویه یزد پا به عرصه گیتی نهاد.
از همان زمان بزرگی در چهره کوچکش نمایان بود و با تولدش، رشته های امید را در قلب پدر و مادر آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی ( عالم برجسته - صاحب عروه) خویش محکم ساخت. پدرش به تبرک نام رسول خدا(ص) و با یاد امام هشتم، او را محمد کاظم نام نهاد.
سید محمد کاظم دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشت و با تشویقهای پدر و مهم تر از همه عنایت خاص خداوند به علوم دینی رو آورد. و حوزه علمیه دومنار یزد پذیرای آن نوجوان مخلص از دودمان پاک پیامبر(ص) شد. سید محمد کاظم مدتها در درس ادبیات استاد ملا محمد ابراهیم اردکانی و زین العابدین عقدایی شرکت کرد و از آن دو بهره های فراوان برد.

جدیت فراوانش در کسب علوم اهل بیت :S (31): او را مورد توجه اساتید مدرسه قرار داد. پس از اتمام ادبیات عرب، در درس فقه و اصول آخوند ملا هادی یزدی که از علمای بزرگ آن زمان محسوب می شد دوره سطح را به پایان رسانید. دیری نپایید که مقام علمی اش او را در زمره نزدیکان خاص استاد جای داد.
با توصیه استاد، در ضمن فراگیری فقه و اصول، به تدریس ادبیات پرداخت. کیفیت تدریس و شیوه بیان او، سرانجام کار را بدانجا رساند که بعد از اندک زمانی سید محمد کاظم یزدی به مثابه یکی از اساتید حوزه علمیه یزد شناخته شد. جوان یزدی پس از مشورت با دو استادش، اردکانی و عقدایی، به امید بهره مندی از وجود مقدس امام هشتم علیه السلام راهی مشهد مقدس شد تا با استعانت از آن امام همام، به مقامات علمآیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی ( عالم برجسته - صاحب عروه) ی و معنوی نایل آید.

وی در مدت زمان کوتاهی، علم هیئت و ریاضی را آموخت و طولی نکشید که در زمره اساتید این علوم در آمد. حوزه علمیه اصفهان نیز دورانی به وجود استادی گرانقدر چون یزدی مفتخر گردید. وی با ورودش به اصفهان در مدرسه صدر سکونت گزید.

سید محمد کاظم، ابتدا درس علامه شیخ محمد باقر نجفی فرزند شیخ محمد تقی نجفی، نویسنده کتاب هدایه المسترشدین را بر درس سایر علما ترجیح داد. و از محضر اساتیدی چون آیت الله سید محمد باقر موسوی خوانساری و برادرش آیت الله حاج میرزا هاشم خوانساری و آیت الله محمد جعفر آباده ای استفاده های فراوانی برد.

سید محمد کاظم در سال 1281 ه ق. با اجازه و معرفی استادش آیت الله شیخ محمد باقر نجفی، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت کرد و در آنجا از محضر بزرگانی همچون آیت الله شید محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ ) فتوا دهنده تحریم تنباکو، آیت الله شیخ راضی و آیت الله شیخ مهدی جعفری و آیت الله شیخ مهدی آل کاشف الغطاء استفاده های علمی و توشه معنوی فراوانی کسب نمود.

استاد یزدی تبار، هیچ گاه از تدریس غافل نبود. وی بعد از هجرت میرزای شیرازی به سامرا به طور رسمی حوزه درس خود را در نجف تشکیل داد و به تدریس دروس عالی فقه و اصول که مرحله نهایی تحصیلات حوزوی است، پرداخت. دیری نپایید که شاگردان زیادی در درس ایشان حاضر شدند، به طوری که عدد آنان را تا دویست نفر ذکر کرده اند.

مرجعیت سید محمد کاظم طباطبایی
www_portal_yz_ir_image_image_gallery_1be4d57a02b592f2f24ab58bd858e533._.jpg

استاد آیت الله یزدی، بر مباحث فقهی تسلط کامل داشت. از این رو مسائل مشکل و پیچیده فقهی را با بیانی روان و ساده و با استدلالی قوی، به طلاب عرضه می کرد، به گونه ای که شاگردان فراوانی جذب شیوه درس وی شدند. آن گونه که مورخان نوشته اند وی با تسلط کامل و مهارت تحسین برانگیز و استدلال قوی به طرح نظرات خود می پرداخت و ابواب مختلف فقهی را یکی پس از دیگری به بهترین وجه و آسانترین شیوه به پایان می رساند.
او بدون استدلال قوی و قانع کننده، از مباحث علمی نمی گذشت و به مثالهای فراوان فقهی استشهاد می کرد. وقتی شاگردان اشکالات و سوالات خود را مطرح یا در مثالهای ایشان خدشه می کردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش می داد و با وقار خاص به آنان می گفت:این اشکال به ذهن من نیز آمده ! آنگاه به اشکال جواب می داد.
آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، سیره علمای صالح گذشته را در زمینه مرجعیت رعایت می کرد و با اینکه از بزرگترین علمای آن زمان به شمارآمد همواره از پذیرش این امر خطیر اجتناب ورزیده، دوری می جست.

مردم و علمای نجف که به مقام علمی و معنوی وی بخصوص پس از رحلت میرزای بزرگ در سال 1312 ه ق. پی برده بودند نسبت به پذیرش مرجعیت، به آن فقیه وارسته، اصرار می کردند.
ایشان سرانجام با احساس مسوولیت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمین، به این بار گران تن سپرد و با قبول مرجعیت جهان اسلام در ردیف علمایی همچون آیت الله العظمی آخوند خراسانی (متوفای 1329 ه ق.) و آیت الله العظمی شیخ محمد طه نجف (متوفای 1323 ه ق.) و دیگر مراجع آن زمان جای گرفت.
وی بعد از رحلت آخوند خراسانی و آیت الله محمد طه نجف، زعیم بزرگ جهان تشیع گردید و به مثابه بزرگترین قدرت مذهبی و یگانه پاسدار حریم تشیع، حفظ کیان مسلمین را بر عهده گرفت. آن روز که دشمنان اسلام، کمر به نابودی اسلام بسته بودند این مرد بزرگ چونان مجاهدی نستوه و سیاستمداری فرزانه به صحنه آمد.

صاحب عروه و سیاست سید و مشروطه

مرحوم سید محمد کاظم یزدی در آغاز نهضت مشروطه، همراه و همگام با مشروطه خواهان بود؛ چنانکه آقای ابوالحسنی منذر می نویسد:«بر پایه اسنادی که از آن مرحوم در دست است و فتوکپی آنها نزد اینجانب موجود می باشد، سید در دوران تحصن معترضانه علمای تهران و برخی بلاد، در قم (در صدر مشروطه) جهت رفع مظلومیت علما و تحریض دربار به قبول درخواست های مشروع آنان، دست به اقداماتی زده است که احتمالاً در صدور دستخط مظفرالدین شاه بی تاثیر نبوده است».
مرحوم آیة اللّه سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در جریان نهضت مشروطه بر اثر اشاعه افکار ضدّ دینی، ادامه این حرکت را به مثابه شبی ظلمانی و آسمانی تیره و تار در افقی نامعلوم و مبهم یافت و برای کشف حقایق سکوت کرد و در هنگامه اختلاف مجلس، بر خلاف آیة اللّه آخوند خراسانی، ملا عبداللّه مازندرانی و حاج میرزا حسین میرخلیل تهرانی، حاضر نشد در این فضا تلگرافی در تأیید مشروطه و مجلس امضا کند تا مبادا بدخواهان آن را در تضعیف مرحوم شیخ فضل اللّه تبلیغ کنند.

از یکی از روحانیان سرشناس یزد نقل شده است: روزی یکی از اهالی یزد به بهانه پرسش مسأله ای خدمت سیّد یزدی رسید و به محض حضور، نامه ای دالّ بر تأیید مشروطه جلوی آقا نهاد و با تهدید اسلحه (سلاح) خواستار امضای آن شد.
سید سینه را سپر کرد و گفت: من سال هاست آماده شهادتم. در «النجوم المسرده» به نقل از سیّدهاشم بن سیّد عبدالحی آمده است:«یکی از اشرار به چنین کاری مبادرت کرده و سیّد در پاسخ گفته: جان فدا کردن پیش من آسان تر از امضا کردن این مشروطه است.

سید و استعمار

بدیهی است مخالفت سید بامشروطه نیز عمدتاً ناشی از هویدا بودن دست دشمن در آستین آن حرکت و تأثیر دیگ پلوی سفارت انگلیس در تأسیس آن بود. و درست از همین رو بود که از قبول پول «موقوفه اَوَد» هند خودداری می کرد.
دولت انگلستان بسیار کوشید تا با استفاده از وجوه موقوفات هند، نظر سید را جلب کرده، او را وادار به سکوت نماید، اما سید همانند شیخ مرتضی انصاری از پذیرفتن آن وجوه سربازمی زد.
سر رونالد استورزیکی، از سیاستمداران انگلیسی که برای تقدیم هزار لیره به نزد سید رفته بود و سید از پذیرفتن آن خودداری کرده بود، نقل می کند: «من اطمینان حاصل کردم که با او نمی توان صحبت پول کرد، مقام عالیِ او، قابل خرید و فروش نیست و بسیار خوشوقت است که در این باب با او صحبتی ننماییم و البته چنین وضعی را در کشورهای «مصر و حجاز» که همه برای پول به دنبال ما می دوند نمی توان یافت.»
سید از مبارزه اقتصادی نیز با استعمارغفلت نداشت و متوجه بود که استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی ممکن نیست. بنابراین، با تحریم کالاهای غربی تلاش کرد تا از این طریق، به مبارزه با آنان برخیزد.
همچنین زمانی که ایتالیا نیروهایش را برای اشغال کشور لیبی به حرکت در آورد و می رفت تا بخش عظیمی از ممالک اسلامی به اشغال بیگانگان در آید این مرجع عالی مقام، فتوای تاریخی و سرنوشت ساز خود را درباره وضعیت مسلمانان جهان صادر کرد.

فتوای جهاد ایشان چنین بود: "بسم الله الرحمن الرحیم در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب (لیبی ) حمله نموده و از طرفی روسها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند و انگلیسیها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و اسلام را در معرض خطر نابوی قرار داده اند، بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی، واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روسی و انگلیسی از ایران، هیچ فروگذار نکنند، زیرا این عمل از مهمترین فرایض اسلامی است، تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی ها محفوظ بماند."
در نهایت همزمان با جنگ جهانی اول 1332 ه ق، انگلستان علیه امپراتور عثمانی اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به کشور اسلامی عراق کشیده شد. انگلیس برای تصرف بصره در شط العرب نیرو پیاده کرد.

آیت الله سید محمد کاظم یزدی با فتوی خود مبنی بر وجوب جهاد، مسلمانان را به جهاد علیه کفار انگلیس ترغیب می کرد. و در فتوایی فرمود: "فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفار بر بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است.
از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدید آورده است بر هر کس لازم است در عقب راندن قوای دشمن وسعی در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد غفلت نور زند." بعد از ابلاغ فتوای جهاد، جمع زیادی از علما به سوی جبهه های جنگ شتافتند. از جمله سید محمد یزدی فرزند ارشد آیت الله یزدی که سرانجام نیز به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

رابطه آخوند با سید
رابطه شخصی سید با آخوند و به عکس، بسیار خوب بوده است، هیچگاه دیده نشد که این دو حرفی در تنقیص هم زده باشند بلکه عکس آن
www_portal_yz_ir_image_image_gallery_1c6aad6a86b113e5a41d35bd8835e2ab._.jpg
گزارش شده است به عنوان نمونه: سید در تشیع جنازه آخوند شرکت کرده بود با آنکه بعضی ها در همان تشییع جنازه زخم زبان می زدند، ولی ایشان اهمیتی به زخم زبانها نمی داد.

نمونه دیگر اینکه: شخصی نزد آیة اللّه آخوند خراسانی آمده، عرض می کند که: آقا! من مقلّد سید محمد کاظم یزدی هستم و می خواهم با فلان کس معامله ای انجام دهم، مهر و امضای اجازه سید محمد کاظم یزدی را برای خریدار برده ام، ولی چون خریدار مقلّد شماست، قبول نکرده و می گوید: برو اجازه آقای آخوند را بیاور، هنوز کلام آن مرد تمام نشده بود که آقا با ناراحتی می فرمایند: ای مرد، برو از قول من به او بگو، اگر تو واقعاً مقلّد من هستی باید مُهر و امضای آقای سید محمد کاظم یزدی را روی سرت بگذاری و فوراً اطاعت کنی.

اثار و تألیفات سید محمد کاظم طباطبایی
از سید نوشته های زیادی برجای مانده که معروف ترین و گرانقدرترین آنها کتاب «عروة الوثقی» در فقه می باشد. به سبب نگارش این کتاب، ایشان به صاحب عروه شهرت یافت. سایر کتابهای سید عبارتند از:
1. تعلیقه بر متاجر شیخ انصاری، چاپ تهران.
2. رسالة فی حکم الظن المتعلّق بأعداد الصلاة و أفعالها و کیفیة صلاة الاحتیاط
3. رسالة فی منجّزات المریض
4. غایة القصوی، ترجمه فارسی «عروة الوثقی» به قلم شیخ عباس قمی، چاپ بغداد.
5. رسالة فی التعادل و التراجیح، چاپ تهران.
6. الصحیفة الکاظمیه، چاپ بغداد.
7. مجموعه بستان نیاز و گلستان راز، چاپ بغداد.
8. حاشیه نجاة العباد فی یوم المعاد، شیخ محمدحسن صاحب جواهر.
9. حاشیة جامع العباسی، شیخ بهایی.
10. حاشیه مجمع المسائل محمدحسن میرزای شیرازی.
11. حاشیه ذخیرة العباد لیوم المعاد، فاضل شربیانی.
12. حاشیه فراید الأصول، شیخ مرتضی انصاری.
13. الرسالة فی جواز اجتماع الأمر و النهی، چاپ تهران.
14. حاشیه مکاسب شیخ انصاری.
15. السوءال و الجواب، چاپ نجف.

شاگردان
آیة اللّه سید محمدکاظم یزدی شاگردان بسیاری در حوزه پربار خود پرورش داد که برخی از آن ها به درجه اجتهاد رسیدند؛ از جمله معروف ترین شاگردان ایشان عبارتند از: آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی (موءسس حوزه علمیه قم)، آیة اللّه آقا سید محمّدتقی خوانساری، آیة اللّه سیداحمد خوانساری، مجاهد شهید شیخ محمّدتقی بافقی، آیة اللّه آقاضیاء عراقی، آیة اللّه مجاهد سیدحسن مدرس، آیة اللّه حسین بروجردی (مرجع عالیقدر جهان اسلام)، محمّد تنکابنی (موءلف قصص العلما)، شیخ احمد کاشف الغطا، آیة اللّه شیخ محمدحسین کاشف الغطا، آیة اللّه حاج آقاحسین قمی، حاج آقا رضا مسجد شاهی اصفهانی، سید عبدالحسین شرف الدین عاملی، سید محمد فیروزآبادی، شیخ زین الدین العابدین عابدی زنجانی، شیخ فضل اللّه شیخ الاسلام زنجانی، سید یونس اردبیلی، شیخ جعفر نقدی، آقا میرزا محمود (امام جمعه زنجانی) میرزا مهدی آشتیانی، شیخ عبدالنبی عراقی و...


سید مردم را دوست می داشت و مردم نیز او را دوست داشتند، تا جایی که در نجف او را پدر می خواندند. میزان عشق و اعتقاد مردم به سید به حدی بود که صحرانشینان از خاک پای او برداشته، با خود به چادر می بردند و در کیسه ریخته، هنگام سوگند خوردن برای اثبات حقانیت خود به آن قسم می خوردند و می گفتند: «به حق تراب قدم السید».
سید با همه تواضعی که داشت نسبت به خصوصیات علمی افراد سختگیری می کرد و به آسانی به کسی اجازه اجتهاد نمی داد. سید در ابتدا از پذیرش مرجعیت اجتناب می ورزید مردم و علمای نجف که به مقام علمی و معنوی وی به خصوص پس از رحلت میرزای شیرازی در سال 1312 پی برده بودند، نسبت به پذیرش مرجعیت، به ایشان اصرار می کردند، اما وی در زمان حیات میرزای شیرازی، مرجعیت را نپذیرفت.

اصول اندیشه های سیاسی ـ اجتماعی سید (مانند میرزای شیرازی و شیخ انصاری) بسیار محتاطانه با این نوع مباحث برخورد می کند برای دستیابی به اندیشه های سیاسی ـ اجتماعی ایشان، سراغ کتاب فقهی وی «عروة الوثقی» برویم که در رأس آنها کتاب القضاء می درخشد. در این که چه کسی حق حکومت دارد، در تمام کلمات سید ذکری از سلطان به میان نمی آید.
در همه موارد، فقیه عادل جامع الشرائط را در مقابل حاکم جور قرار داده و حتّی ایشان برای این که نشان دهند که تنها فقیه جامع الشرائط حق حاکمیت بر جامعه اسلامی دارد هر جا که می خواهد نامی از سلطان (غیر فقیه جامع الشرائط) بیاورد کلمه «جور» را بدون فاصله به آن اضافه می کند.
در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت که سید، بر خلاف بعضی از علمای وقت، معتقد بود حکومتی که فقیه عادل جامع الشرائط در راس آن نباشد، نمی تواند مشروعیت داشته باشد. وی بر همین اساس، در ماجرای مشروطه، بسیار محتاطانه عمل کرد و وقتی دید وضع جوری است که مجتهد طراز اول تهران مجبور شده به زاویه حضرت عبد العظیم پناه ببرد، آن گونه مسیر سیاسی خود را از مشروطه چیان جدا کرد.

آثار خیر سید محمد کاظم طباطبایی
عالم پرهیزگار، آیت الله یزدی در طول عمر مبارک خود، آثار زیادی را به یادگار گذاشت و کمکهای بسیاری به سرپرستان و یتیمان مبذول داشت. وی در عمران شهرها و روستاها بویژه در ساخت مسجد، حمام و کاروانسرا، همتی والا و نسبت به رسیدگی به امور حوزه های علمیه و طلاب علوم دینی، عنایت خاصی داشت و بناهای زیادی را بنیاد نهاد که مهمترین آنها، مدرسه علمیه و کتابخانه ایشان معروف به "مسجد سید" در نجف اشرف است.

وفات
کاظما تا کی به خواب غفلتی فکر خود کن تا که داری مهلتی
هر چه از ماه رجب می گذشت حال سید رو به وخامت می گذاشت و رنگ رخسارش زردتر می شد. این وضع تا شب سه شنبه 28 ماه رجب سال 1337 ه ق. ادامه داشت. سرانجام نزدیک طلوع فجر، خورشید فقاهت، ایثار، زهد و مردانگی در سن نود سالگی غروب کرد و به ملکوت اعلی پیوست. فرزندش حضرت آیت الله سید علی یزدی، بر جنازه پدر نماز خواند و بدن مبارک را در صحن مطهر حضرت علی (ع) در ایوان کبیر پشت سر مبارک حضرت و در جوار پسر شهیدش به خاک سپردند.




 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حاج سید کاظم یزدی، معروف به صاحب عروه الوثقی

سید محمدکاظم طباطبایی یزدی

سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، معروف به «صاحب عروة» در سال 1248 هجری قمری در روستای کسنویه یزد به دنیا آمد.

ولادت و تحصیلات


سید محمد کاظم دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشت و با تشویقهای پدر و مهم‏تر از همه عنایت خاص خداوند به علوم دینی رو آورد. و حوزه علمیه دومنار یزد پذیرای آن نوجوان مخلص از دودمان پاک پیامبر(ص) شد. سید محمد کاظم مدتها در درس ادبیات استاد ملا محمد ابراهیم اردکانی و زین العابدین عقدایی شرکت کرد و از آن دو بهره های فراوان برد.


جدیت فراوانش در کسب علوم اهل بیت :S (31): او را مورد توجه اساتید مدرسه قرار داد. پس از اتمام ادبیات عرب، در درس فقه و اصول آخوند ملاهادی یزدی که از علمای بزرگ آن زمان محسوب می‏شد دوره سطح را به پایان رسانید. جوان یزدی پس از مشورت با دو استادش، اردکانی و عقدایی، به امید بهره ‏مندی از وجود مقدس امام هشتم علیه السلام راهی مشهد مقدس شد تا با استعانت از آن امام همام، به مقامات علمی و معنوی نایل آید.


وی در مدت زمان کوتاهی ، علم هیئت و ریاضی را آموخت و طولی نکشید که در زمره اساتید این علوم در آمد. حوزه علمیه اصفهان نیز دورانی به وجود استادی گرانقدر چون یزدی مفتخر گردید. وی با ورودش به اصفهان در مدرسه صدر سکونت گزید.


سید محمد کاظم ، ابتدا درس علامه شیخ محمد باقر نجفی فرزند شیخ محمد تقی نجفی، نویسنده کتاب هدایه المسترشدین را بر درس سایر علما ترجیح داد. و از محضر اساتیدی چون آیت الله سید محمد باقر موسوی خوانساری و برادرش آیت الله حاج میرزا هاشم خوانساری و آیت الله محمد جعفر آباده ای استفاده های فراوانی برد.


سید محمد کاظم در سال 1281 ه ق . با اجازه و معرفی استادش آیت الله شیخ محمد باقر نجفی، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت کرد و در آنجا از محضر بزرگانی همچون آیت الله شید محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ ) فتوا دهنده تحریم تنباکو، آیت الله شیخ راضی و آیت الله شیخ مهدی جعفری و آیت الله شیخ مهدی آل کاشف الغطاء استفاده های علمی و توشه معنوی فراوانی کسب نمود.


مرجعیت


آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، سیره علمای صالح گذشته را در زمینه مرجعیت رعایت می‏کرد و با اینکه از بزرگترین علمای آن زمان به شمار آمد همواره از پذیرش این امر خطیر اجتناب ورزیده، دوری می‏جست. مردم و علمای نجف که به مقام علمی و معنوی وی بخصوص پس از رحلت میرزای بزرگ در سال 1312 ه ق . پی برده بودند نسبت به پذیرش مرجعیت، به آن فقیه وارسته، اصرار می‏کردند. ایشان سرانجام با احساس مسؤولیت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمین، به این بار گران تن سپرد و با قبول مرجعیت جهان اسلام در ردیف علمایی همچون آیت الله العظمی آخوند خراسانی (متوفای 1329 ه ق ) و آیت الله العظمی شیخ محمد طه نجف (متوفای 1323 ه ق ) و دیگر مراجع آن زمان جای گرفت . وی بعد از رحلت آخوند خراسانی و آیت الله محمد طه نجف، زعیم بزرگ جهان تشیع گردید و به مثابه بزرگترین قدرت مذهبی و یگانه پاسدار حریم تشیع، حفظ کیان مسلمین را بر عهده گرفت. آن روز که دشمنان اسلام، کمر به نابودی اسلام بسته بودند این مرد بزرگ چونان مجاهدی نستوه و سیاستمداری فرزانه به صحنه آمد.


تألیفات


آثار زیادی از آیت الله یزدی به یادگار مانده برخی از آنها عبارت است از : العروه الوثقی، حاشیه بر مکاسب،رسالة فی الاستصحاب ،بستان نیاز و گستان راز، مجموعه شعر و نثر ادبی ، التعارض ، حاشیه آداب التجاره ،حاشیة المتاجر ،حاشیة الخیارات ،حاشیه تبصره علامه حلی ،حاشیه جامع عباسی شیخ بهایی ،حاشیه ذخیرة العباد فاضل شرابیانی ، سؤال و جواب، حاشیه فرائد الاصول ، حاشیه مجمع المسائل ، حاشیه منتخب الرسائل خوانساری ، حاشیه منهج الرشاد ، حاشیه نخبه ، رساله ذخیرة الصاحلین ، رسالة فی ارث الزوجة من الثمن أو العقار ، رساله تعادل و تراجیح ، رساله جواز اجتماع امر و نهی ، الرفاق تحت المجهر ، الصحیفة الکاظمیة ،غرر الغرویة ، الکلم الجامعة والحکم النافعة ، مجمع الرسائل ، وسیلة النجات .


العروه الوثقی مهمترین تالیف و ارزنده ترین کتاب فقهی آیت الله سید محمد کاظم یزدی به حساب می‏آید. این اثر فقهی به حدی معروف است که مولف آن نزد همگان، بخصوص علما و فضلای حوزه‏های علمیه به" صاحب عروه" شناخته می‏شود. کتاب مزبور در بر گیرنده ابواب مختلف فقه است و احکام و مسائل شرعی را بیان می کند. این اثر، در مجموع ، محتوی 3260 مساله در سه جلد تالیف شده است .مسائل کتاب به نحوی ترتیب یافته که دستیابی به آنها بسیار آسان و همواره مورد توجه مراجع تقلید بوده است و بسیاری از مراجع بزرگ بر آن حاشیه یا شرح نوشته اند.


سیاست صاحب عروه


عصر آیت الله سیدمحمد کاظم یزدی عصر پر حادثه بود و مرجع بودن برای مردم، مسؤولیت بزرگ و بسیار خطرناک بود. در آن عصر، از یک طرف انقلاب مشروطه خواهی شروع شده بود، از یک طرف حکومت عثمانی برای خود قانون اساسی نوشته بود و از طرف دیگر ایتالیا برای اشغال لیبی به آن کشور اسلامی قصد حمله داشت، روسها نیز شمال ایران را اشغال کرده بودند و انگلیسها هم در جنوب ایران نیروهای نظامی پیاده کرده بودند و به این ترتیب جهان اسلام در معرض خطر بزرگ قرار گرفته بود. به علاوه جنگ جهانی اول نیز همه جهان را تهدید به نابودی می کرد.


در سال 1324 ه.ق انقلاب مشروطه در ایران پیروز شد. برخی از مراجع نجف مانند آخوند خراسانی صاحب کفایه و میرزای نائینی پشتیبان مشروطه بودند. در حدود بیست تن از علماء هم خواهان مشروطه مشروعه شدند که یکی از آنان آیت الله شیخ فضل الله نوری بود. در ابتدا نیز آیت الله سید محمد کاظم یزدی هم خواستار حکومت مشروطه مشروعه بود. گرچه آیت الله سید محمد کاظم یزدی می دید که دستی پنهان در کار است و مشروطیت را از مشروعیت و اسلامی بودن جدا می کند و برای اسلام در این حکومت جدید نقشی قائل نیست. چنانچه به جمعی از شاگردان گفت: "عاقبت مشروطه را تاریک می بینم چون این آقایان به اسلام و روحانیت رحم نخواهند کرد. من می بینم روزی را که عمامه از سر روحانیون برداشته و آنان را از صحنه خارج خواهند کرد."


به طوری که در نهایت فتوایی راجع به حرمت مشروطه به ایشان نسبت داده شده است به این مضمون که: "شنیده شده از تمام بلاد عود فتنه خاموش شده را از درگاه اعلیحضرت قدر قدرت همایونی خواسته‏اند، لذا اعلان به تمام بلاد می‏شود که علماء اعلام و حجج اسلام و متدینین، هیچ راضی نیستند که فتنه خاموش شده عود کند و مشروطه موهومه اسباب خیالات اشرار گردد، لذا به تمام بلاد اعلام می‏داریم که خواهش نمودن این امر حرام است."


آیت الله سید محمد کاظم یزدی نسبت به قانون اساسی حکومت عثمانی موضع قاطعانه‏ای در پیش گرفت و با آن مخالفت کرد و برای همین از سوی حکومت عثمانی، از عراق اخراج گردید. یکی از رهبران حکومت عثمانی نزد آیت الله سید محمد کاظم یزدی رفت و از ایشان درخواست کرد که قانون اساسی را به رسمیت بشناسد. آیت الله یزدی به او گفت: «شعار شما، شعار غربی است و قانون شما گرفته شده از غرب است و اینهائی که دم از آزادی می زنند جز نابودی اسلام چیزی در سر ندارند».


وفات


سرانجام مرحوم آیت الله سید کاظم یزدی در بیست و هشتم ماه رجب سال 1337 قمری در سن نود سالگی از دنیا رفت و فرزندش حضرت آیت الله سید علی یزدی، بر جنازه پدر نماز خواند و بدن پاک ایشان در ایوان پشت سر مرقد مطهر حضرت علی(ع) در کنار قبر پسر شهیدش به خاک سپرده شد.


منابع


گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى، تهران، کتاب‏فروشی اسلامیه


ریحانه الادب، محمد علی مدرس تبریزی، انتشارات علمی، تهران


نورعلم، شماره سوم​




 
بالا