آسيبهاي اعتقادي خانوادة منتظر

RainiMan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
[h=2][/h]



خانوادة منتظر، خانوادة آرماني و مورد نظر اسلام ميباشد؛ از اين رو، آسيب شناسي آن نيز از اهميت ويژهاي برخوردار است که در اينجا به برخي از
www.mahdi313.ir_images_stories_asibkhanvada.s.jpg
آسيبهاي فکري و اعتقادي خانوادة منتظر اشاره شده است.
در نگاه اسلامي، انسان اشرف مخلوقات است و بر بيشتر مخلوقات کرامت و برتري دارد[1]، خليفة خدا بر روي زمين است[2]، به بهترين شکل آفريده شده و از بدو تولد پاک و خدا خواه است[3]؛ از اين رو انسان ميبايست به اين وضعيت ايدهآل استمرار بخشد و از هر عاملي که به اين وضعيت آسيب ميرساند، دوري کند. بر همين اساس، بخش وسيعي از آموزههاي ديني و اسلامي، درصدد حفظ اين وضعيت مطلوب براي انسان است و بخش ديگري از آن، به آسيبهايي که به اين وضعيت وارد شده و راههاي جبران آن مربوط ميگردد.
اولين جامعه انساني در قالب يک نهاد خانوادگي، توسط حضرت آدم و حوا عليهما السلام تشکيل شد که در بهترين وضعيت معنوي به سر ميبرد و تا آن هنگام که به عبوديت خداوند سرسپرده بود، از آن وضعيت بهرهمند بود. ماجراي حضرت آدم و حوا و حضور ايشان در بهشت، از بُعد آسيبشناسانة حيات انسان در فرد، اجتماع و هستي حکايت ميکند؛ چون با بروز آسيب نافرماني در وضع عبوديت، زندگي آنها دچار مشکل شده و خروج آدم و هوا از بهشت رخ ميدهد.
بر اين اساس، ميتوان به اهميت آسيب شناسي براي محافظت از حيات معقول و ديني انسان اشاره کرد.
هدف ازآسيب شناسي
آگاهي از آسيبهايي که ممکن است در آينده واقع شوند، باعث افزايش توان انسان در مواجهه با آنها شده و سهم بزرگي در دور شدن از آنها و استمرار وضعيت سلامت دارد. بر اين اساس، کسب آگاهي و شناخت از پيشگوييهاي معصومين عليهم السلام درباره آسيبهايي که خانوادهها در زمان غيبت به آن دچار ميشوند، باعث ميشود تا ضمن درک بهتر از دوران سخت و سرنوشتساز غيبت و فهم عمق ابتلا و سختي آزمايش، بيشترين تلاش ممکن در جهت کاستن از آن آسيبها و در امان ماندن از آنها انجام پذيرد و فاصلة عصر غيبت تا زمان ظهور به بهترين شکل سپري شود.
اصطلاح شناسي خانواده
خانواده از نگاه ديني مجموعهاي از افراد هستند که وظيفه دارند تحت سرپرستي پدر خانواده در مسير رضايت ولي خدا، خود را رشد دهند و در برخورد با محيط اطراف، نه تنها از خود پاسداري نموده، بلکه براساس باورهاي آسماني، در رشد و شکوفايي خود و جامعه تأثيرگذار باشند. خانواده ميتواند با التزام عملي به اصول اعتقادي، زمينهساز جامعة فردا باشد.
جامعة امروز، جامعهاي باز است. جامعه باز جامعهاي است که عوامل تأثيرگذار در آن، به خصوص خانواده، به شدت گسترده و متفاوت است. رسانهها، مدارس، افراد جامعه و باورهاي اجتماعي مردم، هر يک حامل پيامي براي خانواده هستند که برخي قصد دارند نظام و ساختار اين نهاد ارزشي را يا مخدوش نمايند و يا در حرکت رو به رشد آن، کاستي و کندي ايجاد نمايند. در چنين شرايطي بايد اولاً خانواده اهداف بلند خويش را پيگيري نمايد و ثانياً مقاومتي را در اعضا به وجود آورد تا آنها در مقابل آسيبها، ايستادگي نمايند.
چنين خانوادهاي است که با درک حضور ولي خدا در متن زندگي، سعي دارد که رفتار خويش را با رضايت ولي خدا هماهنگ کند و خود را در مسير اهداف آن يار غايب از نظر به شکوفايي برساند، تا نه تنها در مقابل شياطين جني و انسي مقاوم باشد که آنها را نيز در مسير حق رهبري نمايد.
خانوادة منتظر، خانوادهاي از شيعيان و معتقدين به مذهب دوازده امامي است که در عصر غيبت واقع شده و اعضاي آن در انتظار ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به سر ميبرند. يعني پيوسته چشم به راه موعود ميباشند؛ همچون مادري که فرزندش به سفر رفته و از او بيخبر است، هر لحظه نگاهش به درِ خانه است. خانوادهاي که التهاب و نگرانيِ خاص فرد منتظر را ندارد، خانوادهاي منتظر نيست. البته احساس انتظار، دردمندي، التهاب، سوز و گداز، و شور و حال خاص خودش را به همراه داشته باشد، اما به هرحال اين احساس، يک احساس بسيار زيبا و دوستداشتني است و رنجِ انتظار هم رنجي شيرين و گواراست.
به سخن ديگر، خانوادة منتظر خانوادهاي است که در سير تاريخي و حرکت اجتماعي خود، چشم اندازي روشن را ميبيند که در آن، به تمامي خواستههاي انساني و ايدههاي ديني خود خواهد رسيد.
خانوادة منتظر، شکل تکامليافتة خانوادة اسلامي و شيعي است که بايد الگوي ساير خانوادههاي اسلامي قرار گيرد البته ممکن است همين خانواده در حوزه اعتقادات، با آسيبهايي روبه رو شود که به دو مورد از آنها اشاره ميشود:

1. برداشت انحرافي از مفهوم غيبت
يکي از آسيبهاي مهم که به شدت خانوادههاي منتظر امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را تهديد ميکند، برداشت نادرست از مفهوم غيبت است. با توجه به وضعيتي که در زمان غيبت کبري وجود دارد و امام معصوم از دسترس خانوادهها بيرون است، آسيبهايي براي خانواده، منتظر به وجود ميآيد که يکي از اين آسيبها فرض کنارهگيري امام از جامعة انساني است. در چنين فضايي ممکن است تصور شود که امام به جغرافياي ديگري از عوالم مهاجرت کرده و در هنگامة ظهور، از آن عالم برميگردد.
طبق اين انحراف، رابطة امام با مردم و حتي جهان هستي به کلي قطع ميباشد اين در حالي است که بنا به روايات اهلبيت عليهم السلام عليه السلام امام عجل الله تعالي فرجه الشريف در زمان غيبت زنده است، در ميان مردم رفت و آمد مي‏كند، به بازارهايشان مي‏رود و بر فرش‏هايشان قدم مي‏نهد؛ ولي او را نمي‏شناسند. از اين رو تمام برداشتهايي که چگونگي حضور حضرت در زمان غيبت کبري را به چيزي غير از اين برداشت روايي تفسير ميکنند، به عنوان تحريف اين مسئله شناخته ميشود.

2. برداشت انحرافي از مفهوم انتظار
از جمله مفاهيمي که از آن، برداشت‏هاي مختلفي در آموزههاي مهدوي شده است، انتظار ظهور مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف است. به واسطه همين تعدد برداشتها و اختلاف تفاسير، امکان بروز آسيب ديگري براي افراد و خانوادة منتظر به وجود ميآيد، که در آن، مفهوم انتظار از معناي اصلي خود تهي شده و معناي ديگري از آن برداشت شود.
انتظار از يکسو به معناي چشم به راه بودن، و آماده شدن است و از سوي ديگر به درنگ در امور، مراقب بودن و استقامت ورزيدن تفسير ميشود. به عبارت ديگر، انتظار در يک جا به معناي توقف و درنگ و يا مهمل گذاشتن تلقي ميشود و در جايي ديگر، به معناي مهيا شدن، توقع، تجهيز و آمادهباش که اين دو معنا، در روايات نيز به چشم ميخورد.
در انتظاري که به معناي درنگ و توقف است، افراد خانواده دست روي دست ميگذارند و با تحمل وضعيت فعلي، هيچگونه مسئوليت ديني را براي قيام نميپذيرد؛ چرا که برقرار ساختن حکومت همه جانبه را وظيفة امام دانسته و خودشان را در برابر هيچ تلاش و کوششي مسئول نميدانند. ولي در انتظار فعالانه و سازنده، که ماية حرکت، پويايي، عمل و آمادگي است، خانوادة منتظر در صدد است تا با آمادگي يافتن براي ظهور، به نزديکي آن کمک کند و از طريق اصلاح مداوم، گام به گام به وضعيت ايدهآل نزديک گردد.
آنچه در اين رابطه از روايات اسلامي برداشت ميشود، گوياي آن است که انتظار يک عمل و يک اقدام است؛ و به يک حالت روحي و رواني محدود نميگردد.
در واقع وظيفة خانوادة منتظر، تطبيق خواست و ارادة خود با خواست و ارادة الهي است و در اين مسير همواره ميبايست در برابر ارادة الهي تسليم بوده و منتظر تحقق اراده الهي باشند.
در طرف مقابل، دستهاي ديگر از روايات که به زمينهسازي ظهور مربوط ميشوند و بر ابعاد مثبت انتظار تأکيد ميکنند و به حوزة اراده انساني مربوط ميشوند، گوياي اين مهم هستند که اگر چه خواست خداوند بر غيبت امام تعلق گرفته است، اما خانوادههاي مؤمن ميبايست با حفظ اعتقاد صحيح خود و رعايت عفت و تقوي، به انجام واجبات و ترک محرمات فردي و اجتماعي بپردازند و از زير بار اين مسئوليت بزرگ شانه خالي نکنند. جمع بين اين روايات، نه تنها به فهم عميقتر آموزه انتظار کمک ميکند، بلکه فرد و خانوادة منتظر را از آسيبهاي موجود در اين زمينه، مصون ميدارد.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. Nوَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلي كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلاً؛ سوره اسراء.
[2]. Nوَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الأْرْضِ خَلِيفَةًM؛ سوره بقره/31.
[3]. الکافي، جلد2، ص 12.



پدیدآونده:سيد محمد ميرتبار
 
بالا