***سلـــــــــــــــــــام بر...***

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"

سلام بر ستاره‎های سوخته بر اندام دشت!

سلام بر بدن‎های چاک چاک!

سلام بر خورشیدهای بر نیزه!

سلام بر مظلومیت بر خاک مانده.

سلام بر اربعین!

سلام بر لحظه‎های غریب وصال!

سلام بر لحظه‎ای که تو را از عطر خوش بهشتی‎ات باز شناختم!

سلام بر پیراهنی که بوی غربت مادر را می‎دهد!

سلام بر اجساد مطهری که غریب، بر خاک رها شدند!

سلام بر حنجره خشک و تشنه علی اصغر!
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : ***سلـــــــــــــــــــام بر...***


سلام بر خیمه‎های سوخته، بر بدن‎های جدا شده از سر، معصومیت خاکستر شده، سلام بر تو برادر!

چهل وادی دویدم منازل صبر را .

چهل وادی کشیدم بر دوش خود رنج را .

چهل وادی فرو خوردم بغض را .

چهل وادی ویران شدم در خویشتن؛

خراب گشتم برادر، در خرابه‎های شام .

فرو ریختم برادر، در گریه‎های شبانه سه ساله.

زینت پدر را زیر خنده‎های خویش به تاراج بردند.

حرمت فرزندانت را نادیده گرفتند.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : ***سلـــــــــــــــــــام بر...***

چهل وادی صبر کردم، برادر! صبر کردم؛ صبری جمیل برادر؛ «ما رأیت إلاّ جمیلا.»

پروانه سان سوختم بر گرد خیمه سجاد.

شعله‎ها را در آویختم تا جگرگوشه‎ات را از هیمه آتش بیرون کشیدم.

ذره ذره آب شدم تا کودک هراسانت را از تاریکی‎ها بیرون کشیدم .

هزاران بار مرگ چشیدم تا ضجه‎های داغ دیده طفلان را آرام کردم.

هزاران بار بغض فرو خوردم تا از پس دروازه‎های نامردی گذشتم.

ایستادم، برادر؛ همانگونه که سزاوار خواهر چون تویی است.

ایستادم؛ سربلند، در اوج شکستگی.

ایستادم و یک به یک پرده‎های نیرنگشان را چون تار عنکبوتی سست، پاره کردم.

ایستادم و مصیبت حنجره‎های خشک را به گوش‎های غفلت زده رساندم. ایستادم و چشم‎های کور را به سوختگی خیام، باز کردم.

ایستادم و انگشت‎های ظلم را در جام‎های به خون آلوده شکستم.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : ***سلـــــــــــــــــــام بر...***

چه کسی می‎توانست بعد از این همه رسوایی، صدای حقیقت را بر خاک ترک خورده کربلا نشنود؟!

چه کسی می‎توانست بعد از این رسوایی تظلم را نبیند؟! چه کسی می‎توانست بعد از این، مظلومیت تو را انکار کند؟!

من آمدم برادر؛ با یک دنیا حرف‎های ناگفته، با کمری شکسته و گیسوانی به سپیدی نشسته.

من آمدم؛ با دلی داغ دیده و اندوهی فراوان و با قلبی سوخته.

حالا منم و تو و رنج چهل روز اسارت که بیش از چهل سال، مرا در هم شکست.


آرام بخواب، برادر! در آرامشی ابدی که
خون سرخ تو و یارانت، تا قیامت بر صحنه تاریخ نقش بسته است.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : ***سلـــــــــــــــــــام بر...***

سلام بر زینب(س)

«ما رأیت إلاّ جمیلا.»

<<ندیدم چیزی جز زیبایی>>

این برداشت نزدیک ترین چشم های کربلاست

زینب جان اجازه بده من هم تماشاگر کربلا باشم و این بار از تو بپرسم...

زینب جان از کدام زیبایی می گویی؟زیبایی کربلا کجاست ؟زیبایی عاشورا چست؟

چرا من نمی بینم ؟کدام زیبایی؟تشنگی حسین و فرزندانش؟تحقیر اهل بیت پیامبر؟

دستان بریده عباس ؟کشته شدن تمام عزیزانت؟تماشای سر بریده حسین؟

آتش زدن خیمه ها؟تحمل آن همه تازیانه؟کدام زیبایی؟

زینب جان ،زیبایی را برایم تعریف کن.انگار زیبایی من و تو متفاوت است.

من حرفت را نمی فهمم .منی که برای سلام کردن به مردم دنبال دلیل می گردم

منی که برای عشق ورزیدن به بنده های خدا با چرتکه مشورت می کنم.

منی که برای عبادت کردن خدا استخاره می کنم.

منی که گفتن حق را پشت تقیه پنهان می کنم.برای انسان بودنم برهان می خواهم

زیبایی تو با من غریبه است.کدام زیبایی؟

زینب جان پدرت می گوید طایفه ایمان سه دسته هستند .

عده ای خدا را عبادت می کنند برای بهشت.عدهای خدا را عبادت میکنند چون از

جهنم می ترسند.اما عده ای هم خدا را ستایش می کنند چون خدا را شایسته

پرستش می دانند...من که از دسته سوم نیستم شاید برای همین است که تعریف

زیبایی تو را نمی فهمم و تا زمانی که زیبایی تو را از کربلا نفهمم .

فقط گریه کردن بلدم......
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : ***سلـــــــــــــــــــام بر...***

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]سلام بر کربلا[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
تو خود بگو چه رازى در این میان نهفته است.
کربلا مدتهاست در آرزوى دیدار تو مى‏سوزم و مى‏سازم
کربلا عطش استشمام بوی سیب وجودم را ذوب می کند
کربلا تو خود عنایتى کن و مرا به آستانت ‏بخوان
کربلا جواب سلامم را بده با هر زبانى که تو را بیشتر رضاست !
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]و ای کربلا می دانم تو هم مثل ما منتظری! منتظر منتقم خون حسین![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
167.jpg
 
بالا