◆*◆23. شهدای نهضت عاشــــــــورا. حضرت علی اکبــــــر(ع) ◆*◆

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
23. حضرت علی اکبرعلیه السلام:

سلام به همه محبان و پیروان خاندان پاک رسول خدا(ص):

ان شاالله از امروز در مورد شهدای بنی هاشم صحبت می کنیم.

در روز عاشورا تا حتی یه نفر از اصحاب زنده بودن، خود اون ها اجازه ندادن یه نفر از اهل بیت پیغمبر :S (31): و از خاندان امام حسین علیه السلام به میدون بره. می گفتن آقا اجازه بدید ما وظیفه مون رو انجام بدهیم، وقتی ما کشته شدیم خودتون می دونید. آخرین فرد از اصحاب ابا عبد الله علیه السلام که شهید شد، یک مرتبه ولوله ای در میان جوانان خاندان پیغمبر افتاد. همه از جا حرکت کردن. شروع کردن با یکدیگر وداع کردن و خدا حافظی کردن، دست به گردن یکدیگر انداختن، صورت یکدیگر را بوسیدن...

اولین کسی که از اهل بیت :S (31): اجازه میدون رفتن رو گرفت، حضرت علی اکبر علیه السلام بود. ایشون فرزند ابي عبدالله الحسينعلیه السلام بودن و در شهر مدینه متولد شده بودن. وقتی براى مبارزه اجازه گرفتن، چشمان حسین علیه السلام، گریون شد و گفت:

خدایا ! گواه باش . جوانى به نبرد آنها مى رود كه از نظر صورت و سیرت و سخن گفتن ، شبیه ترینِ مردم به پیامبر توست و ما هر گاه مشتاق پیامبرت مى شدیم، به او مى نگریستیم.

حضرت علی اکبرعلیه السلام به سمت دشمن رفتن و عده زیادی رو به درک واصل کردن. بعد به سمت پدر برگشتن و از تشنگی خودشون گفتن.

امام فرمودن: ناراحت نباش، بزودی با جدت ملاقات می کنی . به تو شربتی می نوشاند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهی شد...

بعد على اكبر علیه السلام مجدا به میدون رفتن. جنگ شدیدی در گرفت و سرانجام منقذ بن مره عبدی ایشون رو با تیری هدف قرار دادن. علی اکبر بر زمین افتادن و پدرشون رو صدا زدن و گفتن: اى پدر ! سلام بر تو ! این جدّم است كه به تو سلام مى رساند و مى فرماید: زودتر ، به سوى ما بیا.

اولین فرد هاشمی به شهادت رسید. حتما همگی بارها داستان لحظه ای که امام حسینعلیه السلام بر بالین فرزندشون حاضر میشن رو شنیدین. امام صورت به صورت فرزندشون گذاشتن و فرمودن: خدا بكشد جماعتی كه تو را كشتند... ای پسر! اُف بر زندگی بعد از تو.

در اين وقت بود که حضرت زينب(س) هم بر بالين حاضر شدن و فریاد زدن: ای حبیبم، ای فرزند برادرم ... ولی امام حسينعلیه السلام خواهرش را نزد زنان برگرداند و جنازه علیاكبرعلیه السلام را با كمك جوانان بنیهاشم نزد ديگر شهيدان برد.

و این گونه بود که بر هتک حرمت به خاندان رسول الله(ص) گستاخ شدن و چه بد سرنوشتی برای خودشون رقم زدن...

در «زیارت ناحیه مقدّسه»، خطاب به ایشون اینطور اومده:

سلام بر تو ، اى نخستین كُشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل ! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه كه در باره ات فرمود: «خدا ، بكُشد آن گروهى را كه تو را كُشت . پسرم ! چه جرئتى بر خداى مهربان كردند. و چه جسارتى در هتكِ حرمت پیامبر ! پس از تو ، خاك بر سرِ دنیا !

حضرت علی اکبر، نزدیکترین شهیدی است که با امام حسین دفن شده. مدفن ایشون پایین پای اباعبد الله الحسین قرار داره و به این خاطره ضریح امام شش گوشه است.

صحبت در مورد این شهید بزرگوار زیاد هست، برای پرهیز از زیاده گویی، نکاتی رو باقی گذاشتم تا شما تشریف بیارید و بیان کنید. اگر لازم بود مجددا میام و نکات ناگفته رو بیان می کنم.
منتظر حضورتون هستیم.

بسم الله...


 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : 23. حضرت علی اکبر(ع)

حضرت علی اکبر(ع) سبط اکبر حضرت سیدالشهداء(ع) که جدا از تشیع در نزد اهل سنت هم به نیکویی و وارستگی یاد میشه و همه مسلمین به مقام شامخ ایشون اذعان دارن.......شاید ایشون تنها کسی باشه که در دوحمله کافران رو هلاک میکنه و این از نوه حضرت علی(ع) تعجب آور نیست.........چراکه خون رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) در ایشون هست......... و ایشون خلاصه و عصاره تمام خوبیهاست...........
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
پاسخ : 23. حضرت علی اکبر(ع)

جدا از همه ی کمالات و ویژگی های خاصی که فقط در وجود علی اکبر (علیه السلام)
جمع شده بود ،والاترین ویژگی این بزرگوار عشق و اطاعت از امام زمان خویش است.
آنچه باعث این مقام والاست ،عشق به امام خویش است نه فقط در مقام پدری عزیز
و دردانه ی عالم ،نه فقط فرمانده ای با تمام احساسات لطیف و دلاوریش، بلکه امامی
که در زمان حال اطاعتش بر او واجب ولازم است.

 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : 23. حضرت علی اکبر(ع)

مگر میشود از نسل خیبر شکن باشی و دلیر و شجاع نباشی؟ سلام خدا بر علی اکبر دشت کربلا.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : 23. حضرت علی اکبر(ع)

ای اربا اربا هستیِ بابا
تو از برِ من رفتی به یغما


************************

از امام صادق(علیه السلام ) پرسیدند بهترین حالت برای یک پدر چه موقعی است؟

امام جواب دادند: اون وقتی که جوانی رو بزرگ کنه و اون جوان جلو بابا راه بره.
..........................در نظر بگیرید اون وقتی که علی اکبر(ع) هنوز به میدان نرفته و جلو بابا قدم میزنه.

.........................................................................................................................................یکی از مداحهای معروف میخوند:چند قدم در برم راه برو سرو قدم...........آه

اون شخص سوال میکنه یابن رسول الله..درد آورترین حالت برای یک پدر چه موقعیه؟

امام جواب دادند: وقتی بدن جوانشو ببینه که جلو چشمانش پر پر بشه.
...................................تجسم کنید :حضرت از خیمه میاد بیرون نظاره میکنه میدان رو...نگاه میکنه میبینه

........................................................................................................................................... یه گوشه ای از میدان شمشیراها بالا میره پایین میاد..........آه

السلام علی الحسین و علی
علـــــی بــن الحــــسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
حق از ديدگاه علي اکبر عليه السلام

ابي مخنف از عقبة بن سَمْعان گزارش کرده، کاروان حسيني به «قصر بني مقاتل» رسيده بود، در آخر شب ناگاه امام جوانانش را فراخواند و فرمان حرکت داد. کاروان در شب آرام آرام سير مي‌کرد. زمزمه آرام امام در حالي که کلمات«انّا لله و انّا اليه راجعون و الحمدلله ربّ العالمين» را تکرار مي‌فرمود، به گوش مي‌رسيد. اين عبارت بيانگر واپسين روزهاي عمر امام بود. علي اکبر از آن حضرت علت انتخاب آن گفتار را سؤال کرد. گفت و گوي امام با او و پرسش‌هاي ديگر او چنين است:
پسرم! مرا خواب ربود و چشمم گرم شد، ناگاه شنيدم سواري مي‌گويد: اين قوم حرکت مي‌نمايد و مرگ، آنها را تعقيب مي‌کند، از اين گفتار فهميدم که مرگ ما فراخواهد رسيد. علي اکبر گفت: پدر جان! خداوند بر شما بدي نبيند، مگر ما بر حق نيستيم؟ امام فرمود: آري، به حق آن کسي که همه بندگان به سوي او باز مي‌گردند.
با شنيدن اين کلام امام، علي اکبر گفت: اي پدر! در هنگامي که بر حق استوار باشيم از مرگ ابائي ندارم. امام در حق علي دعاي خير فرمود: خداوند بهترين اجر و پاداش فرزندي را از جانب پدر به فرزند خويش به تو عنايت فرمايد.»

منبع:تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 408 – 407؛ ابصارالعين، ص 51-50.
 

Mehrban

دوست خوب همه
"منجی دوازدهمی"
خدایا ! گواه باش . جوانى به نبرد آنها مى رود كه از نظر صورت و سیرت و سخن گفتن ، شبیه ترینِ مردم به پیامبر توست و ما هر گاه مشتاق پیامبرت مى شدیم، به او مى نگریستیم.
 
بالا