چگونه پاکستان به بهشت بنیادگراهای وهابی تبدیل شد؟

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
به گزارش«شیعه نیوز»، اخیراً روزنامه معتبر «گلوب اند میل» کانادا در مورد نفوذ وهابی ها در بخش های مختلف جامعه پاکستان منتشر نموده است.

دریافت کمک مالی به قیمت گسترش نفوذ نیروهای وهابی

عربستان سعودی سالهاست که به ادارات، دانشگاهها و مراکز مختلف خصوصی و دولتی کشور فقیر و پرجمعیت پاکستان کمک مالی می کند. البته عربستان این کمک ها را بدون هدف و از روی خیرخواهی انجام نمی دهد بلکه در برابر ارائه این کمک ها، انتظاراتی از دولت، شرکت ها و مردم پاکستان دارد. به عنوان مثال، انتخاب دکتر احمد درویش به ریاست دانشگاه اسلامی بین المللی پاکستان یکی از شروط سعودی ها برای تداوم حمایت مالیشان از این دانشگاه بوده است.

مردم و دولت پاکستان مدتهاست که با این وضعیت خو گرفتهاند و اصولاً در پاکستان کمتر کسی باور دارد که پای یک معامله در میان است. این امر موجب شده است تا به رغم فشارهای بین المللی و تلاش های روشنفکران پاکستانی، نفوذ وهابی ها و طالبان، که ترجمانی از وهابیت در پاکستان هستند، روز به روز در جامعه بیمار پاکستان افزایش یابد.

خشونت های طالبان در پاکستان تمامی ندارد

تیراندازی شبه نظامیان طالبان به دخترانی که در اوایل اکتبر برای دفاع از حق تحصیل خود دست به تجمع اعتراضآمیز زده بودند منجر به مجروح شدن دختری 15 ساله به نام«ملاله یوسفزای» شد تا مردم پاکستان و جهان متوجه شوند که طالبان هنوز زندهاند و به خشونت و کشتار مخالفان افکار متحجرانه خود ادامه میدهند.

از آنجا که میزان فعالیتهای خشونتطلبانه طالبان در شهرهای بزرگ پاکستان طی 18 ماه اخیر کاهش یافته، برخی از مردم این کشور به غلط فکر میکنند که طالبان اکنون ملایمتر شدهاند. اما واقعیت این است که طالبان و نیروهای وابسته به القاعده تقریباً هر روز به نیروهای ارتش پاکستان و نیز به غیرنظامیان این کشور حمله میکنند. این حملات بیشتر متوجه نواحی قبیلهنشین در مرز افغانستان و استان «خیبر پختونخوا» در شمال غربی پاکستان است. البته محلهای پرتجمع شیعیان نیز از دید بنیادگرایان القاعده و طالبان پنهان نمیماند.

امسال در آیینهای مذهبی ماه محرم حداقل 50 شیعه بر اثر بمبگذاریهای طالبان کشته شدند تا شمار شیعیان پاکستانی که از ابتدای امسال تاکنون قربانی کینه و قساوت وهابیها شده اند به بیش از 350 نفر برسد.


ادامه دارد
 

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
پاسخ : چگونه پاکستان به بهشت بنیادگراهای وهابی تبدیل شد؟


مقامات ارتش پاکستان عزمی برای پاکسازی کشور از شبه نظامیان طالبان ندارند

پس از ترور ملاله یوسفزای 15 ساله توسط نیروهای طالبان، بحث بر سر شرارتهای این گروه در پاکستان بالا گرفت و این سوال مطرح شد که چرا ارتش نباید با انجام عملیاتی گسترده در منطقه وزیرستان شمالی اقدام به حذف یا دست کم تضعیف نیروهای طالبان کند.

اما یک سوال مهمتر هم وجود دارد؛ سوال اینجاست که آیا ارتش و سرویسهای اطلاعاتی پاکستان، که خود ایجادکننده و پشتیبان اصلی بسیاری از این شبه نظامیان بودهاند، اصولاً علاقهای به حذف آنها دارند؟ چه دستهای قدرتمندی پشت پرده وجود دارد که نمیگذارد خدشهای به روابط دیرین آنها و شبه نظامیان تندرو وهابی وارد شود؟

شبه نظامیان طالبان در ابتدا توسط سرویسهای اطلاعاتی عربستان و پاکستان با هدف انجام عملیات تروریستی در مناطق مورد مناقشه با هند آموزش دیده و به کار گرفته شدند. در ادامه گروهی از آنها به افغانستان اعزام شدند تا با جذب جوانان افغانی، پایگاهی استراتژیک را برای اربابان عربستانی و پاکستانی خود، در افغانستان ایجاد کنند. به همین دلیل است که ژنرال اشفق کیانی، از فرماندهان بلندپایه ارتش پاکستان طالبان را عنوان نیرویی تأثیرگذار و قابل اتکا برای حفظ منافع پاکستان در افغانستان میداند و آشکارا از آنها حمایت میکند.

ارتش پاکستان مملو از اسلامگراهای افراطیست

ابن عبدالرحمن، سیاستمدار کهنهکار و رئیس کمیسیون حقوق بشر پاکستان می گوید: «ارتش پاکستان به طور کلی اهمیتی برای منافع مردم پاکستان قائل نیست. بدنه فرماندهی این ارتش از اسلامگرایان افراطی تشکیل شده که تفکرات ملیگرایانه در بین آنها هیچ جایی ندارد».

ریشه این مشکل ارتش پاکستان به سیاستهای ژنرال ضیاءالحق برمیگردد. وی که به مدت 11 سال مقام فرماندهی کل ارتش پاکستان را بر عهده داشت، در دوران تصدی این سمت همواره تلاش کرد تا فقط مسلمانان بنیادگرا بتوانند در ارتش ترفیع درجه بگیرند و مراتب فرماندهی را طی کنند. آثار این سیاست هنوز هم به شدت در ارتش پاکستان نمود دارد. بسیاری از فرماندهان کنونی ارتش از خود میپرسند وقتی بر اساس قانون اساسی، پاکستان یک کشور اسلامیست و طالبان هم برای گسترش اسلام در کشور و منطقه تلاش میکنند، چرا باید با آنها جنگید؟

ابن عبدالرحمن خیلی راحت پاسخ این سوال را میدهد: « زیرا آنها ما و شما را میکشند. برای آنها نظامی یا غیرنظامی فرقی نمیکند. آنها در این چند ساله بیش از 8000 نظامی و 45 هزار غیرنظامی را در پاکستان به خاک و خون کشیدهاند.

رئیس کمیسیون حقوق بشر پاکستان در ادامه با عصبانیت میگوید: «حماقت هم حدی دارد؛ متأسفانه بسیاری از مردم عامی پاکستان هنوز هم فکر میکنند نیروهای طالبان هم مانند سایر گروههای سیاسی، برای دفاع از حق مشروع خود یعنی حضور در رأس حکومت تلاش میکنند. آخر این چه حق مشروعیست که با کشتار هزاران انسان بیگناه به دست میآید؟»

طالبان، جامعه پاکستان را به گروگان گرفته است

اکثریت قریب به اتفاق احزاب پاکستان ظاهراً هیچ مشکلی با طالبان ندارند. در جریان ملاله یوسفزای، تنها دو حزب سیاسی کشور اقدام وحشیانه طالبان را محکوم کردند. طالبان در مراسم مذهبی شیعیان بمبگذاری میکنند و سالانه صدها شیعه را به کام مرگ میفرستند اما هیچ پیگرد قانونی در این خصوص صورت نمیگیرد؛ این در حالیست که هویت بسیاری از عوامل اصلی این بمبگذاریها کاملاً مشخص است.

غزاله امینالله، یکی از فعالان برجسته حقوق بشر در اسلامآباد پاکستان مسئله را اینچنین باز میکند: «گویی بنیادگرایان، کل جامعه ما را به گروگان گرفتهاند. دولت به یک عروسک خیمهشببازی تبدیل شده است. کنترل بخشهای زیادی از ارتش در دست آنهاست. جهانیان فکر میکنند طالبان مردانی هستند که ریش بلند دارند و در مناطق کوهستانی مشغول فعالیت و توطئهچینی هستند، اما واقعیت چیز دیگریست؛ آنها در همه پستهای مهم کشور حضور دارند».
منبع :
http://www.shia-news.com
 
بالا