ابالفضل علیه السلام ....2

  • نویسنده موضوع hasan
  • تاریخ شروع

hasan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
همراه با امير المومنين(عليه السلام)

اميرالمومنين (عليه السلام) دردوران کودکي از ابالفضل مراقبت مي نمود و به شدت به ايشان توجه ميکرد تا آنجاکه اندوخته هاي عظيم دروني خويش را که به نور ايمان مزين بود به وي عنايت نمود تا آنکه بواسطه اين عنايات به پهلواني از پهلوانان اسلام مبدل گردد و برگ زريني در تاريخ مسلمانان باشد .
اميرالمومنين (عليه السلام) فرزندش را بسيار در آغوش ميکشيد و بوسه ميزد بطوريکه تمام عواطف امام(عليه السلام) معطوف به وي شده بود . مورخان نقل ميکنند روزي امام (عليه السلام) در حجره نشسته بودند که عباس(عليه السلام) برروي دستانش به زمين ميخورد . امام (عليه السلام) دستان فرزندش را بوسه ميزند و به شدت مي گريد بطوريکه مادرش ام البنين (عليها السلام) متحير و متعجب ميشود و از امام(عليه السلام) مي پرسد:
" چه چيز شما را اينچنين به گريه وا مي دارد؟"
امام (عليه السلام) با صدائي آرام و حزين ميفرمايند :
"به اين دو دست نگاه کردم و آنچه را برايشان پيش مي آيد به ياد آوردم"
ام البنين (عليها السلام) با نگراني مي پرسد:
"مگر براي آنها چه پيش خواهد آمد ؟"
امام با صدائي بسيار حزين و ناراحت ميفرمايند :
"از بازو قطع مي شوند"
اين کلمات همچون صاعقه اي بر قلب ام البنين (عليها السلام) فرود آمد و قلبش را سوزاند و با پريشاني وسردرگمي پرسيد :
"براي چه قطع مي شوند؟"
امام (عليه السلام) فرمودند :
"اين دستها براي ياري اسلام و حمايت از برادرش ريحانه رسول خدا(صلى الله عليه واله وسلم) که پشتيبان شريعت الهي است قطع مي شوند."
با اين کلمات بعض در گلوي ام البنين (عليها السلام) ترکيد و اشک از چشمانش سرازير شد . در اين حال همه زناني که در کنار ام البنين (عليها السلام) بودند با وي همدردي نمودند .
ام البنين (عليها السلام) در صبوري جاودانه شد و از اينکه فرزندش فداي نواده رسول خدا (صلى الله عليه واله وسلم) خواهد شد ، خداي را شکر نمود .
اباالفضل (عليه السلام) بطور درست و بزرگ منشانه اي که کمتر کسي توفيق آن را بدست مي آورد در سايه پدرش که پيشگام عدالت گستري بر روي زمين بود تربيت شد و از چشمه هاي علم و تقوي امام(ع) بهره برد.وي از امام(ع) گرايشات پاک و عادات نيکو را آموخت تا بتواند مثل پدر بوده وبراي سايرين الگو باشد . مادرش نيز از ابتداي کودکي همه صفات و فضائل نيکو را به او آموخت و وي را از همان ايام با محبت خالق و اطاعت وي آشنا نمود تا آنجاکه اين تعليمات در تمامي طول حياتش با وي همراه بود.
ابالفضل (ع) هميشه با برادرانش و نوادگان رسول خدا (ص) همراه بود و از ايشان فضائل و سجاياي اخلاقي را مي آموخت . حضرت عباس(ع) به نحو خاصي همراه برادرش امام حسين (ع) بود بطوريکه حتي در سفر همراه ايشان مي بود و از اخلاق و منش امام(ع)اثر مي پذيرفت . اين سجاياي اخلاقي در وجودش نقش بست تا آنجائيکه فعل و گفتارش، صادقانه و همانند امام (ع) گرديد . امام حسين(ع) با مشاهده اين سجايا ، وي را بر اهل بيت خويش نيز برتري داد تا آنکه عباس(ع) جان خويش را براي امام فدا نمود .
همانا اندوخته هاي اخلاقي و تربيتي حضرت ابوالفضل العباس(ع) وي را به جايگاه رفيع مصلحاني رساند که با فداکاريهاي بزرگ و قابل توجهشان مسيرهاي سرنوشت ساز تاريخ بشريت را تغيير داده و از بدبختي و بندگي نجات دادند.
اباالفضل(ع) بر مبناي فداکاري و از جان گذشتگي در راه اعتلاي کلمه حق تربيت يافت و پيام اسلام مبني بر آزاد نمودن اختيار انسان و بناي اجتماعي که بر محور عدالت و محبت و ايثار اداره مي شود را به همگان رساند.عباس(ع) از اين اصول بنيادي متاثر گرديد و از براي حفظ آنها به شدت مبارزه نمود .
پدر اين دلاور مرد امير المومنين (ع) و برادرانش امام حسن و حسين (عليهم السلام) همان بزرگاني بودند که مشعل آزادي و کرامت را به دست گرفتند و افقهاي روشني را پيش روي ملتهاي جهان از براي کرامت و آزادي و حاکميت عدالت گشودند.
 
بالا