حضرت زينب (س) و مديريت بحران
اگر نگاهي منصفانه و توأم با دقت نظر به حوادث و رويدادهاي واقع شده در تاريخ بشر داشته باشيم. در خواهيم يافت که واقعه کربلا يکي از عظيم ترين، بحراني ترين و سخت ترين وقايعي بوده كه اتفاق افتاده است. شرايط و ويژگي هاي اين واقعه از حيث عظمت و بزرگي به گونه اي است كه بحراني نظير آن را نمي توان در طول ادوار گذشته تاريخ يافت. در بسياري از حوادث و وقايع تاريخي معمولاً بحرانها يک وجهي بوده و پس از گذر از يک واقعه چند روزه و از بين رفتن علل و اسباب بروز آن، حواشي حوادث پايان مييابد و بحران خاتمه شده انگاشته ميشود. اما در واقعه کربلا بحران دو وجه و دو دوره زماني داشته كه دوره دوم بسيار سخت تر و دهشتناک تر از دوره اول بوده ( اگرهم بيشتر نباشد کمتر نيست) دورهي اول از آغاز حركت حضرت امام حسين(ع) از مكه و نيمه تمام كردن مراسم حج تا عصر عاشورا و به شهادت رسيدن تمام ياران و انصار و اهل بيت آن حضرت که در بدترين شرايط و به شقاوت ترين وجه ممکن صورت گرفت و در اين دوره تعداد اندکي از ياران عاشق و از جان گذشته به نداي هل من ناصر ينصرني ابا عبدالله لبيک گفتند و در اين راه نيز تا آخرين لحظه، ذرهاي از عقايد خويش عقب ننشستند و به وعده اي که داده بودند عمل کردند و جملگي به شهادت رسيدند.
دوره دوم از عصر عاشورا شروع مي شود و تا جريان اسيري و اعزام کاروان به شام ادامه پيدا مي كندکه در جريان اين سفر پر مشقت و بسيار بحراني مصائب و سختيهاي بسياري بر حضرت زيبنب (س) گذشت که ميزان آن کمتر از دو ه اول نبوده است مديريت بر يک جمعي متشكل از زنها و بچه ها و كودكان که تماماً از يک طرف غم ديده و مصيبت زدهاند و از طرف ديگر رفتارهاي ناشايست، اسائه ادب و اذيتهاي مأموراني که وظيفه انتقال آنها را به شام داشتند و همچنين نوع برخورد تحقرآميز و بسيار زشت مردمان شهرها و قبايل مسير حرکت آنها كه اين كاروان اسراء را به چشم يک خارجي نگاه ميکردند وبا زخم زبان و دشنام و .... استقبالي ناشايست از آنها مينمودند از طرف ديگر همه اين مسائل و رفتارها و مشکلات عظيم را در کنار هم بگذاريم بيان از واقعهاي دردناك و اسفناک دارد که در طول تاريخ نيز چنين بحران وحشتناکي بر کسي واقع نشده است. عليرغم همه اين مصائب عظماي بوجود آمده براي كاروان كربلا، براي ادامه روند نهضت كربلا و دستيابي به اهداف عالي ترسيم شده براي آن از سوي ابا عبدالله الحسين(ع)، اين امر، نيازمند مديري توانمند و لايق هست تا بتواند ضمن اداره احسن امور، به خوبي اين حركت عظيم را به جلو برده و به بهترين نحو ممکن رسالت و وظيفه اي را که تعيين و تبيين شده به بهترين وجه ممكن به انجام رساند. رسالتي كه همانا جز تبلغ و بيان واقعيتهاي موجود و مسائلي که بر دين اسلام رفته و انحرافات و ناراستي هايي توسط حکام به ظاهر اسلامي بر جامعه اسلامي ترويج و اعمال شده بود نبوده است. حضرت زينب (س) اين شير زن كربلا به خوبي توانست اين رسالت عظيم را به سرانجام برساند. مؤيد اين ادعا مانايي و پايا بودن حرکت عظيم عاشورا پس از گذشت بيش از هزارسال است که هنوز زنده و پابرجا مانده و مانند چشمهاي جوشان هنوز هم موجب استمرار حرکت عاشورايي در نسل ها و عصرهاي بعد و تا به حال شده است که همه اينها مديون مديريت حضرت زينب بر بحران کربلا ست.
اگر نگاهي منصفانه و توأم با دقت نظر به حوادث و رويدادهاي واقع شده در تاريخ بشر داشته باشيم. در خواهيم يافت که واقعه کربلا يکي از عظيم ترين، بحراني ترين و سخت ترين وقايعي بوده كه اتفاق افتاده است. شرايط و ويژگي هاي اين واقعه از حيث عظمت و بزرگي به گونه اي است كه بحراني نظير آن را نمي توان در طول ادوار گذشته تاريخ يافت. در بسياري از حوادث و وقايع تاريخي معمولاً بحرانها يک وجهي بوده و پس از گذر از يک واقعه چند روزه و از بين رفتن علل و اسباب بروز آن، حواشي حوادث پايان مييابد و بحران خاتمه شده انگاشته ميشود. اما در واقعه کربلا بحران دو وجه و دو دوره زماني داشته كه دوره دوم بسيار سخت تر و دهشتناک تر از دوره اول بوده ( اگرهم بيشتر نباشد کمتر نيست) دورهي اول از آغاز حركت حضرت امام حسين(ع) از مكه و نيمه تمام كردن مراسم حج تا عصر عاشورا و به شهادت رسيدن تمام ياران و انصار و اهل بيت آن حضرت که در بدترين شرايط و به شقاوت ترين وجه ممکن صورت گرفت و در اين دوره تعداد اندکي از ياران عاشق و از جان گذشته به نداي هل من ناصر ينصرني ابا عبدالله لبيک گفتند و در اين راه نيز تا آخرين لحظه، ذرهاي از عقايد خويش عقب ننشستند و به وعده اي که داده بودند عمل کردند و جملگي به شهادت رسيدند.
دوره دوم از عصر عاشورا شروع مي شود و تا جريان اسيري و اعزام کاروان به شام ادامه پيدا مي كندکه در جريان اين سفر پر مشقت و بسيار بحراني مصائب و سختيهاي بسياري بر حضرت زيبنب (س) گذشت که ميزان آن کمتر از دو ه اول نبوده است مديريت بر يک جمعي متشكل از زنها و بچه ها و كودكان که تماماً از يک طرف غم ديده و مصيبت زدهاند و از طرف ديگر رفتارهاي ناشايست، اسائه ادب و اذيتهاي مأموراني که وظيفه انتقال آنها را به شام داشتند و همچنين نوع برخورد تحقرآميز و بسيار زشت مردمان شهرها و قبايل مسير حرکت آنها كه اين كاروان اسراء را به چشم يک خارجي نگاه ميکردند وبا زخم زبان و دشنام و .... استقبالي ناشايست از آنها مينمودند از طرف ديگر همه اين مسائل و رفتارها و مشکلات عظيم را در کنار هم بگذاريم بيان از واقعهاي دردناك و اسفناک دارد که در طول تاريخ نيز چنين بحران وحشتناکي بر کسي واقع نشده است. عليرغم همه اين مصائب عظماي بوجود آمده براي كاروان كربلا، براي ادامه روند نهضت كربلا و دستيابي به اهداف عالي ترسيم شده براي آن از سوي ابا عبدالله الحسين(ع)، اين امر، نيازمند مديري توانمند و لايق هست تا بتواند ضمن اداره احسن امور، به خوبي اين حركت عظيم را به جلو برده و به بهترين نحو ممکن رسالت و وظيفه اي را که تعيين و تبيين شده به بهترين وجه ممكن به انجام رساند. رسالتي كه همانا جز تبلغ و بيان واقعيتهاي موجود و مسائلي که بر دين اسلام رفته و انحرافات و ناراستي هايي توسط حکام به ظاهر اسلامي بر جامعه اسلامي ترويج و اعمال شده بود نبوده است. حضرت زينب (س) اين شير زن كربلا به خوبي توانست اين رسالت عظيم را به سرانجام برساند. مؤيد اين ادعا مانايي و پايا بودن حرکت عظيم عاشورا پس از گذشت بيش از هزارسال است که هنوز زنده و پابرجا مانده و مانند چشمهاي جوشان هنوز هم موجب استمرار حرکت عاشورايي در نسل ها و عصرهاي بعد و تا به حال شده است که همه اينها مديون مديريت حضرت زينب بر بحران کربلا ست.