14. جَون بن حویّ مَولی اَبیذر الغِفّاری
سلام خدا بر امام حسین(ع)، اصحابشون و همه دوستداران ایشون:
شهیدی که امروز در موردشون صحبت می کنیم، جَون بن حویّ مَولی اَبیذر الغِفّاری هستن. «جَون » بن ابي مالك وابسته يا غلام سیاه پوست آزاد شده ابوذر غفاري، اهل «نوبه» بود كه نامش در زمره ي اصحاب رسول خدا (ص) و اميرالمؤمنين (ع) و امام حسن (ع) ذكر شده و در خدمت ابوذر غفاري و در ماجراي تبعيد او به شام و سپس به ربذه هم بوده و بعد از رحلت ابوذر غفاري به مدينه اومد و در خدمت اميرالمؤمنين (ع) بود و بعد از شهادت اون حضرت در خدمت امام حسن (ع) و سپس امام حسين (ع) بود.
جَون ، امام حسین علیه السلام رو از مدینه تا مکه و سپس از مکه تا عراق همراهی کرده بود. گفته شده جَون در ساخت و تعمیر سلاح جنگ مهارت داشته ودر شب عاشورا خیمه ویژهای برای خود برپا کرده بود تا سلاح یاران حسین علیه السلام رو تعمیر و اصلاح کنه.
جون در روز عاشورا در مقابل امام حسین علیه السلام ایستاده و از اون حضرت اجازه رزم خواست. اما امام به ایشون اذن جهاد ندادن و حضرت فرمودن: ما تو رو برای ایام عافیت و آسودگی خریداری کردیم ولی الان خود رو گرفتار نکن. جَون خود رو بر قدمهای امام انداخت و میگفت: ای فرزند رسول خدا! من برای آسودگی خاطر خویش در گرفتاری از شما کمک میگرفتم. من خود میدونم که بوی خوشی ندارم، خویشانم افرادی فرومایهاند و رنگم سیاهه، اما شما بر من از اون نفس بهشت گونهتان بدمید تا که خوشبو بشم، شرافت خویشاوندی یابم و سیمام سفید بشه. به خدا قسم از شما جدا نمی شم تا این خون تیرهام با خون پاکتون مخلوط بشه.
در برخی منابع گفته شده بعد از این بود که جَون به خدمت حضرت زینب(سلام الله علیها) و اطرافیان امام رسید تا اون ها رو شفیع خود کنه و اجازه جهاد بگیره. پس از اون از امام اجازه جهاد گرفت و وارد میدان رزم شد.
جَون وارد معرکه جنگ شد در حالی که این رجز رو می خوند:
ای کفار، ضرب شمشیر سیاه رو چگونه میبینید؟ به شمشیر ضربهای از فرزند محمد، از اونها با زبان و دست حمایت میکنم، در حالی که به بهشت در روز قیامت امیدوارم.
بعد از اون، بیست و پنج نفر از سپاه دشمن رو به خاک انداخت.
وقتی که جَون به زمین خورد، اباعبدالله الحسین علیه السلام بر بالینش اومدن و در حق او این طور دعا کردن: پروردگارا! سیمای او رو سفید کن و او رو خوشبوی گردان و با محمد صلی الله علیه و آله محشورش نما، و بین او و محمد و آل محمد، آشنایی برقرار ساز.
می گن وقتی که بنیاسد برای دفن شهدا، به معرکه جنگ اومدن، بعد از چند روز دیدن که بوی خوشی، چون مشک از اندام جَون متصاعده.
سلام بر جَون در زیارت ناحیه این طور اومده:
السلام علی جَون بن حوی ابن حریّ مولی ابی ذر الغفاری؛ سلام بر جَون غلام ابی ذر غفاری.
و از کسی که در مکتب اهل بیت(ع) تربیت شده و از محضر شخصیت بزرگی چون ابوذر غفاری بهره مند شده، چیزی غیر این انتظار نمی رفت. جَون در حالی جان خودش رو فدای آرمان هاش کرد که امام به ایشون اجازه مرخص شدن از جهاد رو داده بودن.
حالا شما برامون از این شهید بزرگوار بگین.
بسم الله...