◆*◆ 14. شهدای نهضت عاشورا-جَون بن حویّ مَولی اَبی‎ذر الغِفّاری ◆*◆

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
www.hammihan.com_users_status_original_HM_2013558207372411701383833061.8377.gif




14. جَون بن حویّ مَولی اَبی‎ذر الغِفّاری

سلام خدا بر امام حسین(ع)، اصحابشون و همه دوستداران ایشون:


شهیدی که امروز در موردشون صحبت می کنیم، جَون بن حویّ مَولی اَبی‎ذر الغِفّاری هستن. «جَون » بن ابي مالك وابسته يا غلام سیاه پوست آزاد شده ابوذر غفاري، اهل «نوبه» بود كه نامش در زمره ي اصحاب رسول خدا (ص) و اميرالمؤمنين (ع) و امام حسن (ع) ذكر شده و در خدمت ابوذر غفاري و در ماجراي تبعيد او به شام و سپس به ربذه هم بوده و بعد از رحلت ابوذر غفاري به مدينه اومد و در خدمت اميرالمؤمنين (ع) بود و بعد از شهادت اون حضرت در خدمت امام حسن (ع) و سپس امام حسين (ع) بود.

جَون ، امام حسین علیه السلام رو از مدینه تا مکه و سپس از مکه تا عراق همراهی کرده بود. گفته شده جَون در ساخت و تعمیر سلاح جنگ مهارت داشته ودر شب عاشورا خیمه ویژه‎ای برای خود برپا کرده بود تا سلاح یاران حسین علیه السلام رو تعمیر و اصلاح کنه.

جون در روز عاشورا در مقابل امام حسین علیه السلام ایستاده و از اون حضرت اجازه رزم خواست. اما امام به ایشون اذن جهاد ندادن و حضرت فرمودن: ما تو رو برای ایام عافیت و آسودگی خریداری کردیم ولی الان خود رو گرفتار نکن. جَون خود رو بر قدم‎های امام انداخت و می‎گفت: ای فرزند رسول خدا! من برای آسودگی خاطر خویش در گرفتاری از شما کمک می‎گرفتم. من خود می‎دونم که بوی خوشی ندارم، خویشانم افرادی فرومایه‎اند و رنگم سیاهه، اما شما بر من از اون نفس بهشت گونه‎تان بدمید تا که خوشبو بشم، شرافت خویشاوندی یابم و سیمام سفید بشه. به خدا قسم از شما جدا نمی شم تا این خون تیره‎ام با خون پاکتون مخلوط بشه.

در برخی منابع گفته شده بعد از این بود که جَون به خدمت حضرت زینب(سلام الله علیها) و اطرافیان امام رسید تا اون ها رو شفیع خود کنه و اجازه جهاد بگیره. پس از اون از امام اجازه جهاد گرفت و وارد میدان رزم شد.

جَون وارد معرکه جنگ شد در حالی که این رجز رو می خوند:



ای کفار، ضرب شمشیر سیاه رو چگونه می‎بینید؟ به شمشیر ضربه‎ای از فرزند محمد، از اونها با زبان و دست حمایت می‎کنم، در حالی که به بهشت در روز قیامت امیدوارم.
بعد از اون، بیست و پنج نفر از سپاه دشمن رو به خاک انداخت.

وقتی که جَون به زمین خورد، اباعبدالله الحسین علیه السلام بر بالینش اومدن و در حق او این طور دعا کردن: پروردگارا! سیمای او رو سفید کن و او رو خوشبوی گردان و با محمد صلی الله علیه و آله محشورش نما، و بین او و محمد و آل محمد، آشنایی برقرار ساز.
می گن وقتی که بنی‎اسد برای دفن شهدا، به معرکه جنگ اومدن، بعد از چند روز دیدن که بوی خوشی، چون مشک از اندام جَون متصاعده.

سلام بر جَون در زیارت ناحیه این طور اومده:
السلام علی جَون بن حوی ابن حریّ مولی ابی ذر الغفاری؛ سلام بر جَون غلام ابی ذر غفاری.

و از کسی که در مکتب اهل بیت(ع) تربیت شده و از محضر شخصیت بزرگی چون ابوذر غفاری بهره مند شده، چیزی غیر این انتظار نمی رفت. جَون در حالی جان خودش رو فدای آرمان هاش کرد که امام به ایشون اجازه مرخص شدن از جهاد رو داده بودن.

حالا شما برامون از این شهید بزرگوار بگین.

بسم الله...
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : 14. جَون بن حویّ مَولی اَبی‎ذر الغِفّاری

شهید جَون بظاهر غلام و برده بودند.کسی که خدمت امیر المومنان علی علیه السلام و امام حسن و امام حسین را کرده باشد غلام و برده است؟

یا از هر آزادی آزادتر است

پس خوشا بحال چنین غلامی
 

Paradise

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : 14. جَون بن حویّ مَولی اَبی‎ذر الغِفّاری

کسانی که اباعبدالله خود را به بالین آنها رسانده است، عده‏ی معدودی هستند. دو نفر از آنها افرادی هستند که ظاهراً مسلّم است که قبلاً برده بوده‏اند، یعنی برده‏های آزاد شده بوده‏اند. اسم یکی از آنها «جون» است که می‏گویند مولّی ابی‏ذر غفاری، یعنی آزاد شده جناب ابی‏ذر غفاری.
به نقل برخی از تاریخ نگاران 25 نفر و به نقل مقتل ابی مخنف، 70 نفر از لشگر عمر سعد را کشت و عده ای را زخمی کرد آنگاه با ضربه ی شمشیری که به سرش خورد در میدان جنگ به شهادت رسید.


این هم مطلبی بود که من تونستم پیدا کنم اضافه بر گفته‏های گمنام جان!
امیدوارم مفید بوده باشه!
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : 14. جَون بن حویّ مَولی اَبی‎ذر الغِفّاری

نوکری ننگ است اما گاه دارد افتخار***هرکه نوکر بر حسین گردد آقایی کند


کاش نظری به ما کنی اقا
کاش ما رو هم مثل غلام خودتون مورد محبت قرار بدین اقا

یا حسین دلی درام که از هر در تب و تابه................
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
در واقعه ی عاشورا ، علاوه بر بزرگانی همچون حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و ... چند غلام نیز حضور داشتند که همگی از جان و دل ، و رضایت قلبی در رکاب امام حسین علیه السلام شهید شدند ....از شهدای کهنسال عاشورا بود. غلام ابوذرغفاری و امام حسین علیه السلام. وی غلام سیاهپوست فضل بن عباس بن عبدالمطلب بود که امام علی علیه السلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر غفاری بخشید تا خدمتگزارش باشد. زمانی که عثمان (خلیفه سوم) ابوذر را به ربذه تبعید کرد، جون نیز همراه او به ربذه رفت.

سال 32 هجری قمری بعد از وفات ابوذر، او به مدینه برگشت و به امام علی علیه السلام پیوست و برای همیشه در خانه ی خاندان آل علی علیه السلام ماند نزد امام حسن و بعد امام حسین علیهما السلام. ...



با تمام بچه بازیهای قلبم ساختی
بازبر من از سر فضلت نگاه انداختی
باز این بد را کشاندی تا حریم خوبها
باز در روضه ز من از هیچ،نوکر ساختی:53:
 

Mehrban

دوست خوب همه
"منجی دوازدهمی"
غلامی که با تفاوت نژادها باز هم خودش را فدای حق کرد کسی که آزادی را با مبارزه علیه باطل باور کرده بود....
 
بالا