*♥*•*♥* آقا قسم که خوب میشوم... *♥*•*♥*

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
اگر واقعا عاشقش باشی، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود.

اگر واقعا عاشقش باشی، در کنار او که هستید احساس امنیت می کنید.

اگر واقعا عاشقش باشی، حتی با شنیدن صدایش ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.

اگر واقعا عاشقش باشی، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است.

اگر واقعا عاشقش باشی، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.

اگر واقعا عاشقش باشی، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که برای او گذرانده اید.

اگر واقعا عاشقش باشی، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید.

اگر واقعا عاشقش باشی، هر چیزی را که متعلق به اوست دوست دارید.

اگر واقعا عاشقش باشی، برای ظهورش لحظه شماری می کنید.

اگر واقعا عاشقش باشی، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید.

اگر واقعا عاشقش باشی، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید.

اگر واقعا عاشقش باشی، حاضرید به هرجایی بروید تا در کنار او باشید.

اگر واقعا عاشقش باشی، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.

اگر واقعا عاشقش باشی، واژه تنهایی برایتان بی معناست.

اگر واقعا عاشقش باشی، آرزوهایتان آرزوهای اوست.

اگر واقعا عاشقش باشی، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.

اگر واقعا عاشقش باشی، از محبوبیت او شاد گشته و احساس سربلندی می کنید.

اگر واقعا عاشقش باشی، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود.

اگر واقعا عاشقش باشی، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند.

اگر واقعا عاشقش باشی، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید.

اگر واقعا عاشقش باشی، در مواقعی که به بن بست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید.

اگر واقعا عاشقش باشی، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست.

به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست؟!

«...و بدان كه دل هاى مردم ديندار و بااخلاص مانند پرندگانى كه ميل به آشيانه دارند مشتاق لقاى تو خواهد بود»

یادمان باشد سر سجاده عشق؛

جز برای دل محبوب دعایی نکنیم.

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند؛

طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم.‬​


 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
تمام راه ظهور تو با گنه بستم​
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم


كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم

اگرچه شهر براي شما چراغان است
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است

من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم

من از سياهي شب هاي تار مي گويم
من از خزان شدن اين بهار مي گويم

درون سينه ما عشق يخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا

كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست
براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست
 

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
آقا قسم به جان شما خوب میشوم

باور کن آخرش به خدا خوب میشوم

این روزها ز دست خویش شاکی ام

قدری تحمل بنما خوب میشوم

:(:(:(:(:(
 

غریب آشنا

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"

عمری گذشت فقط شنیدیم حجتی می آید



فقط منتظر شدیم که طلوع کند خورشید فاطمه از مشرق دنیا​


روزهای سه شنبه عاشق شدیم از شوق قدم های مبارکت به جمکران


جمعه ها لباس تازه پوشیدیم به انتظار آمدن میهمان


دیر شد... دیر شد... دیرتر از این دیگر دلم طاقت ندارد


این بغض نفس گیر شده، چرا نمی بینم تو را؟ چشمانم حقیقت را گم کرده اند


شرق و غربم را پیدا نمی کنم به کدام سوی آسمان نظاره کنم ای امید دلم؟


از کجا طلوع می کنی ای خورشید عالم تاب؟

چشمانم آسمان را مدام ابری می بینند پس این ابرها کی کنار می روند؟


دلم دیوانه شده از دست این چشم ها و این باطن پست که لیاقت درک تو را ندارد


گم شده ام مولا.. به فاطمه خسته ام.. نمی دانم کجا ایستاده ام!

مولا دستهایم ... دستهای ناتوانم را که این چنین حسرت زده می لرزد بگیر


چه پریشان خیال و ناتوانم...چقدر سخت شده اند روزهایم.. آقا نکند که قهر کرده ای با ما؟


نکند دل شسته ای از مردمان این سرزمین که دل تو و فاطمه را شکسته اند؟


آقا بد شده ایم درست...اما تو نیایی از این هم بدتر می شویم


چقدر گستاخ شده ایم انگار از یاد برده ایم عزیز زهرا ایستاده و نگاه می کند ما را


آقا بیا زودتر... این دل ها طاقت اشک چشمان فاطمه را ندارد...


ما که روزگاری گریه کردیم در غم فاطمه...حالا خودمان مصیبت تازه می نشانیم بر دل او

بس است هر چه آزارت دادیم، بس است هر چه خون گریه کردی در کربلای حسین

بیا آقا... بیا دیگر خطا نمی کنیم


 

rata

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
آقا قسم به جان شما خوب می شوم
باور کنید آخرش به خدا خوب می شوم
حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش
با یک نگاه لطف شما خوب می شوم
این روزها ز دست دل خویش شاکیم
قدری تحملم بنما خوب می شوم
من ننگ و عار حضرتتان تا به کی شوم
کی از دعای اهل بکا خوب می شوم
با یک دعای مادر دلسوز و مهربان
ام الائمه جوان خوب می شوم
جمعی کبوتر حرم فاطمه شدند
من هم شبیه آن شهدا خوب می شوم
من بدترین غلام حقیر ولایتم
ای بهترین امام بیا خوب می شوم
با این همه بدی به ظهور شما قسم
با یک نسیم کرب و بلا خوب می شوم​
 

rata

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
مولا بیا و دوا کن این درد نالایقی را

پایان خوبی رقم زن این قصه عاشقی را
 

rata

خودمونی
"منجی دوازدهمی"

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]رویم نمیشود که بگویم مرا ببخش[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] با این همه گناه ولیکن خدا ببخش[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] شاید دلت گرفته ازاین توبه های سست[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اینبار چندمین ولی آخر بیا ببخش[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ای مهربان عرش نشین ای همیشه خوب[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]این بنده ی به خاکِ غم افتاده را ببخش[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]شاید چنان بدم که نمیخواهی ای عزیز![/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]از جرمهام بگذری ، اما چرا؟ببخش[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]حالا تو هستی و من و تصمیم آخرت[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یا غرق کن درون عذابم...ویا ببخش[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]کوه گناه خالص و خوبی همه ریا[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]رویم نمیشود که بگویم مرا ببخش[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]

 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
مولای من وقت آمدنت دیر شد بیا
این دل در انتظار تو پیر شد بیا
این جمعه هم گذشت،ولیکن نیامدی
آیات غربتم همه تفسیر شد بیا
گفتی که پاک کن دلت از هر چه غیر ماست
قلبم به احترام تو تطهیر شد بیا
در دفترم به یاد تو نرگس کشیده ام
نرگس هم از فراق تو دلگیر شد بیا
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
مولای جان…


آقا... اجازه من بنویسم برای تو . . .

دارائی ام تویی ، دل و جانم فدای تو

می خوانمت به حرمت آوای قدسی ات

جان می دهد به ما نفس آشنای تو

تنها خودت شفاعتمان کن که این طلسم . . .

وا می شود به معجزه ی ربنای تو​
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
مولای من؛
بی سر وپا به سر شود
بی دل و جان به سر شود
بی تو به سر نمیشود
بی همگان به سر شود
بی من و ما به سر شود
بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم

جای دگر نمیشود
درد مرا دوا تویی
رنج مرا شفا تویی
تشنه ام و سقا تویی
بی تو به سر نمیشود
در دل و جان من تویی

جان و جهان من تویی
بی تو به سر نمیشود
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا