◆*◆ 1. شهدای نهضت عاشورا- مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی ◆*◆

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
Osajeh.jpg



سلام بر همگی.

قبل از هرچیز گمنام از همگی یه خواهش داره:

-شایسته است در به بار نشستن این بحث و گفتگو صبور باشیم.
- اجازه بدیم موضوع آروم آروم جای خودش رو باز کنه.
- اصلا عجله نکنیم.
- به نظرات همدیگه احترام بذاریم.

ان شاالله بتونیم گفتگوی خوبی داشته باشیم.

خب بسم الله:
یکی بود یکی نبود، یه امام حسین (علیه السلام) بود و یه دنیا عشق و معرفت، بندگی و آزادگی، به یاری خدا و ائمه اطهار قصد داریم از شهدای نهضت انسان ساز عاشورا صحبت کنیم. نزدیک محرم هستیم، ان شاالله بتونیم دل هامون رو برای ورود به این ماه آماده کنیم و عمیق تر به مسائل عاشورا نگاه کنیم.


1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی

مسلم ابن عوسجه که بود؟


مسلم فرزند «عوسجه»، فرزند «سعد» و از اهالی کوفه بوده. ایشون از اصحاب خاص امام علی(علیه السلام) بوده که در تمامی جنگ های اون حضرت شرکت داشته. بعد از امام علی(ع)، از اصحاب امام حسین(ع) بوده. مسلم هم قبیله ای حبیب ابن مظاهر هست و هر دو از قبیله بنی اسد هستند. مسلم از جمله معدود کوفیانی بود که به بیعت خودش با امام حسین(ع) وفادار موند. ایشون از قاریان قرآن و شجاعان کوفه بودند.

اگه بخوام خلاصه بگم، باید داستان مسلم بن عوسجه رو از کوفه بیان کنم. ایشون در واقع نماینده مسلم بن عقیل برای بیعت گرفتن بودند. وقتی ابن زیاد وارد کوفه شد، مسلم بن عقیل، مسلم بن عوسجه رو هم به فرماندهی یکی از گروه ها انتخاب کرد و اونها تونستن ابن زیاد رو در قصر محاصره کنن اما خب ابن زیاد با فریبکاری اونها رو از اطراف مسلم بن عقیل پراکنده کرد و اون حوادث شوم رقم خورد. و منجر به شهادت سفیر امام حسین(ع) یعنی حضرت مسلم ابن عقیل در کوفه شد...

در شب عاشورا، بعد از اینکه امام حسین(ع)، فرمودند که: می توانید بروید، من بیعت خود را از شما برداشتم، مسلم بن عوسجه از جمله کسانی بود که تجدید میثاق کرد و بیان کرد که:
ای پسر رسول خدا، آیا ما دست از تو برداریم؟ پس به کدام حجت نزد خدای متعال عذر بخواهیم؟ آیا پیش از ادای حقّت تو را تنها بگذاریم؟... نه به خدا سوگند من از شما جدا نشوم تا نیزة خود را در سینة دشمنان تو فرو برم و تا شمشیر در دست من باشد بر دشمنان فرود آورم و اگر سلاحی نداشته باشم با سنگ با آنها خواهم جنگید. به خدا قسم ما دست از یاری تو برنمیداریم تا خداوند بداند که ما حرمت پیغمبر را در حق تو رعایت نمودیم، سوگند که اگر بدانم کشته میشوم، سپس مرا زنده کرده و دوباره میکشند و میسوزانند و خاکستر مرا بر باد میدهند و این کار را هفتاد مرتبه تکرار میکنند، هرگز از تو جدا نخواهم شد تا هنگامی که به شهادت برسم و زندگی جاوید و سعادتمند اخروی را نصیب خود سازم.

مسلم بن عوسجه در روز عاشورا رشادت زیادی به خرج داد تا این که «مسلم بن عبدالله ضیائی» و «عبدالرحمن بن ابی خشکاره بجلی» هر دو به «مسلم» حمله‎ور شد و مسلم به لحظه شهادت خودش نزدیک شد. در این زمان امام حسین(ع) به نزد مسلم میان و میفرمایند که: ای مسلم! خدای تو را رحمت کند، آری برخی از آنها شهید شدند و بعضی دیگر در انتظار شهادت به سر می‎بردند. در حالی که (قضای الهی) تغییر پذیر نیست. بعد از امام «حبیب بن مظاهر» به مسلم نزدیک شد و گفت: ای مسلم! بر من دشوار است که تو را به این حال رو زمین ببینم مژده باد تو را به بهشت.

مسلم جواب داد که : تو را به خیر بشارت می‎دهم. حبیب ادامه داد: اگر نبود جز این که من خود در همین لحظه پای جای گام تو می‎نهم دوست داشتم که به آن چه بر تو مهم است مرا وصیت کنی تا آن را به انجام رسانم.

مسلم در حالی که به امام اشاره می‎کرد، گفت: تو را به این مرد سفارش می‎کنم، تلاش کن تا جان خود را فدای وی کنی.
و جبیب پاسخ داد که: به خدای کعبه سوگند این کار را خواهم کرد و در این جا بود که مسلم ابن عوسجه به شهادت رسید...

در زیارت ناحیه مقدسه چنین اومده:
هو أول شهيد من أنصار الحسين بعد الحملة الأولى...
بنابر بیان زیارت ناحیه مقدسه، او اول شهیدی است که پیمان خویش با امام حسین :علیه السلام: را به انجام رسانید و در این زیارت نامه امام معصوم به پروردگار کعبه سوگند یاد کرده که او از رستگاران است.

السلام علی مسلم بن عوسجه الاسدی القائل للحسین و قد اذن له فی الانصراف: أنحن نخلّی عنک و بم نعتذر عندالله من اداء حقک…

................

فقط یه سری کلیات گفتم تا دلمون آماده بشه برای گفتن و شنیدن...هدف بیشتر اینه که ببینیم این شهدا چطور شد که به این مقام بالا رسیدن، بیایم تو سیره و زندگینامه شون کنکاش کنیم و راه درست عاشقی رو ازشون یاد بگیرم. شهدا برای ما الگو هستند، پس اول باید شناخت و معرفتمون نسبت به اونا بالا بره تا بتونیم دنباله رو اون بزرگواران باشیم. لطفا بقیه بیان هر چی در مورد این شهید بزرگوار به ذهنشون میرسه بگن تا ما هم استفاده کنیم. هنوز کلی ناگفته در مورد مسلم بن عوسجه هست که گذاشتم بقیه هم بیان مشارکت کنن، تشریف بیارین و از درس هایی که از این شهید گرانقدر می تونیم بگیریم، بگین و...
شما شروع کنید تا بنده هم به همرا شما ادامه بدم...

پیشاپیش از مشارکت شما سپاسگزارم.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : 1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی

مسلم بن عوسجه

از اصحاب رسول خدا (ص ) مى باشد.
پير مردى عابد و زاهد و شجاعت او در فتوحات اسلامى زبانزد بوده است .
او در كوفه مسئوليت جمع آورى اموال و خريد سلاح و گرفتن بيعت براى امام حسين (ع ) را بر عهده داشت .
او پس از شهادت مسلم بن عقيل متوارى شد و سپس با خانواده اش به كاروان حسين (ع ) پيوست .
مسلم در روز عاشورا به دشمن حمله ور شد و سپس با ضربتى نقش بر زمين گشت ، هنوز رمقى داشت كه امام حسين (ع ) بر بالين او آمد و فرمود: اى مسلم بن عوسجه ! خدا تو را رحمت كند.
سن او بيش از 60 سال بود.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : 1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی

سلام.
خب یه درس که میشه از این شهید بزرگوار گرفت این هست که در شرایطی که اکثر مردم کوفه، بیعت شکستند، ایشون به عهدشون وفادار موندند و همرنگ جماعت نشدند. اسیر انفعال نشدند و به آرمانش هاشون در اون شرایط بحرانی پایبند بودند.

خب بقیه اش رو شما تشریف بیارید بگین.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : 1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی


به نام خدا

سلام



برا جوانمرد بودن سن و سال ملاک نیست


واقعا مسلم و حبیب با اینکه پیرمرد بودند جوانمرد بودند

 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : 1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی

به نقل از کتاب نفس المهموم شیخ عباس قمی:

مسلم بن عوسجه از بندگان نیک خدا و پارسا و بسیار نماز بود، ابوحنیفه دینوری در اخبار طِوال در ضمن قصمه مسلم بن عقیل گوید که: معقل جاسوس عبیدالله در جستجوی مسلم بن عقیل بیرون آمد و به مسجد اعظم رفت ، نمیدانست چه کند ، مردی را دید پشت ستون مسجد بسیار نماز میگزارد، با خود گفت: این گروه شیعه بسیار نمازند ، و گمان کرد این مرد از آنها باشد و او مسلم بن عوسجه بود.
طبری گوید: آنگاه عمرد بن حجاج که بر میمنه عمر سعد بود بر حسین(علیه السلام) بتاخت در کنار فرات و ساعتی نبرد کردند و مسلم بن عوسجه نخستین کس از اصحاب حسین(ع) کشته شد و عمر بن حجاج بازگشت.
و .............

 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : 1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی

مسلم بن عوسجه اسدي و فداكاري او


از جمله شهيدان وفادار خدمتگذار و از رادمردان عبادت پيشه و ديندار مسلم بن عوسجه است كه از اشراف و سران قبيله بني اسد و از صحابه رسول خدا و دلاوران صداقت شمار و شجاعان كامل عيار به شمار آمده در جنگ هاي مذهبي و غزوات اسلامي اغلب همراه و مددكار و از افسران نامدار بوده و او از كساني است كه به خدمت امام (ع) از كوفه نامه نوشته و حضرت را به كوفه دعوت كرده و تا آخرين رمق از جان نثاري و وفاداري و فداكاري خود دست برنداشته با جناب مسلم بن عقيل همچنانكه پيش از اين نگاشته شد همراهي ها كرده و دچار تدبير غلام پسر زياد شده و پس از شهادت مسلم مدت ها پنهان گرديد تا موكب حسيني ع بكربلا رسيد و او خود را با حبيب به كربلا رسانيد و از او در شب عاشورا سخناني است كه اخلاص و وفاداري او را حاكي بوده و ارباب مقاتل گفتار او را ضبط نموده اند و در زيارت ناحيه هم ضمن سلام سخنان او را متذكر گرديده كه: السلام علي مسلم بن عوسجة الاسدي القائل للحسين و قد اذن له في الانصراف: انحن نخلي عنك و بم نعتذر عندالله من اداء حقك لا و الله حتي اكسر في صدورهم رمحي هذا و اضربهم بسيفي ما ثبت قائمه في يدي و لا افارقك و لو لم يكن معي سلاح افاتلهم به لقذفتهم بالحجارة و لم افارقك حي اموت معك، كنت اول من شري نفسه و اول شهيد شهد الله و قضي نحبه ففزت و رب الكعبة شكر الله استقدامك و مواساتك امامك اذ مشي اليك و انت صريع فقال رحمك الله يا مسلم و قرء عليه السلام فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا.
سيد بن طاوس در لهوف مي نويسد [1] مسلم بن عوسجه از براي مبارزه و جهاد در آمده و در ميدان جنگ پافشاري و ايستادگي شديد نموده و بر شدايد و بلا تحمل و صبوري كرده تا اينكه از زين به زمين افتاد و او را اندك رمقي در تن بود امام عليه السلام با حبيب بن مظاهر به بالين او آمده، امام فرمود رحمك الله يا مسلم فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا، حبيب نزديك آمده گفت اي مسلم كشته شدن تو بر من خيلي سخت و دشوار است و ليكن اي مسلم بشارت باد تو را به بهشت، مسلم به آهنگي ضعيف گفت بشرك الله خدا تو را بشارت خير دهد، حبيب گفت اي مسلم اگر من نمي دانستم كه در دنبال تو خواهم آمد دوست داشتم كه تو به من وصيت كني هر آنچه را كه مطلوب و منظور تو است، مسلم گفت اي حبيب من تو را درباره اين بزرگوار وصيت مي كنم و اشاره به طرف امام عليه السلام نمود، اي حبيب بايد تو در برابر او جانفشاني كني تا بميري مسلم اين سخن را گفته و جان را به جان آفرين تسليم نمود رحمه الله



{1} لهوف سيد ص 47 چاپ نجف.
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : 1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی

به نقل از کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی:

مبارزات نافع بن هلال و شهادت مسلم بن عوسجه

از اصحاب سيّد الشّهداء عليه السّلام نافع بن هلال جَمَلى به مبارزت بيرون شد وبدين كلمات رجز خواند:
اَنَا اْبنُ هِلالِ الْجَمَلَى ، اَنَا عَلى دينِ عَلىّ عليه السّلام مزاحم بن حريث به مقابل او آمد وگفت : اَنَاعَلى دين عُثْمان ؛من بر دين عثمانم ، نافع گفت : تو بر دين شيطانى و بر او حمله كرد و جهان را از لوث وجودش پاك نمود.
عمرو بن الحجّاج چون اين دلاورى ديد بانگ برلشكر زد و گفت : اى مردمِ احمق ! آيا مى دانيد با چه مردمى جنگ مى كنيد همانا اين جماعت فرسان اهل مصرند و از پستان شجاعت شير مكيده اند و طالب مرگ اند احدى يك تنه به مبارزات ايشان نرود كه عرصه هلاك مى شود، و همانا اين جماعت عددشان كم است و به زودى هلاك خواهند شد، واللّه ! اگر همگى جنبش كنيد و كارى نكنيد جز آنكه ايشان را سنگ باران نمائيد تمام را مقتول مى سازيد.
عمر بن سعد گفت : راءى محكم همان است كه تو ديده اى ، پس رسولى به جانب لشكر فرستاد تا ندا كند كه هيچ كس از لشكر را اجازت نيست كه يك تنه به مبارزت بيرون شود، پس عمرو بن الحجّاج از كنار فرات با جماعت خود بر ميمنه اصحاب امام حسين عليه السّلام حمله كرد، بعد از آن كه آن منافقان را به اين كلمات تحريص بر كشتن اصحاب امام حسين عليه السّلام نمود: يا اَهْلَ الْكُوفَةِ اَلْزِمُواطاعَتَكُمْ وَ جَماعَتَكُمْ وَ لا تَرْتابُوا فى قَتْلِ مَنْ مَرَقَ مِنَ الدّينِ وَ خالَفَ الاِمام ،
خداوند دهان عمرو بن الحجّاج را پر از آتش كند در ازاى اين كلمات كه بر جناب امام حسين عليه السّلام بسى سخت آمد و به حضرتش اثر كرد، پس ساعتى دو لشكر با هم نبرد كردند و در اين گيرودار جنگ ، مسلم بن عَوْسَجه اَسدى رحمه اللّه از پاى در آمد و از كثرت زخم و جراحت به خاك افتاد، لشكر عمر سعد از حمله دست كشيدند و به سوى لشكرگاه خود برگشتند، چون غبار معركه فرو نشست مسلم را بر روى زمين افتاده ديدند حضرت امام حسين عليه السّلام به نزد او شتافت و در مسلم رمقى يافت پس او را خطاب كرد و فرمود: خدا رحمت كند ترا اى مسلم ؛ و اين آيه كريمه را تلاوت نمود: (فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مِنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً).(179)
حبيب بن مظاهر كه به ملازمت خدمت آن حضرت نيز حاضر بود نزديك مسلم آمد و گفت : اى مسلم ! گران است بر من اين رنج و شكنج تو اكنون بشارت باد ترا به بهشت ، مسلم به صداى بسيار ضعيفى گفت : خدا به خير ترا بشارت دهد، حبيب گفت : اگر مى دانستم كه بعد از تو در دنيا زنده مى بودم دوست داشتم كه به من وصيّت كنى به آنچه قصد داشتى تا در انجام آن اهتمام كنم لكن مى دانم كه در همين ساعت من نيز كشته خواهم شد و به تو خواهم پيوست . مسلم گفت : ترا وصيّت مى كنم به اين مرد و اشاره كرد به سوى امام حسين عليه السّلام و گفت : تا جان در بدن دارى او را يارى كن و از نصرت او دست مكش تا وقتى كه كشته شوى ، حبيب گفت : به پررودگار كعبه جز اين نكنم و چشم ترا به اين وصيّت روشن نمايم ، پس مسلم جهان را وداع كرد در حالى كه بدن او روى دستها بود او را برداشته بودند كه در نزد كشتگان گذارند، پس صداى كنيزك او به نُدبه بلند شد كه يَابْنَ عَوْسَجَتاهُ يا سَيّداه .
و معلوم مى شود كه مسلم بن عوسجه از شجاعان نامى روزگار بود چنانكه شَبَث شجاعت او را در آذربايجان مشاهده كرده بود و آن را تذكره نمود، و در زمانى كه مسلم بن عقيل به كوفه آمده بود مسلم بن عوسجه وكيل او بود در قبض اموال و بيع اسلحه و اخذ بيعت . و با اين حال از عُبّاد روزگار بود و پيوسته در مسجد كوفه در پاى ستونى از آن مشغول به عبادت و نماز بود چنانكه از (اَخبار الطّوال ) دينورى معلوم مى شود، و او را اهل سِيَر اوّل اصحاب حسين عليه السّلام گفته اند و كلمات او را در شب عاشورا شنيدى و در كربلا مقاتله سختى نمود و به اين رجز مترنّم بود:
شعر :
اِنْ تَسْاءَلوُا عنّى فَّاِنّى ذوُلُبَدٍ
مِنْ فَرْعِ (180)قَوْمٍ مِنْ ذُرى بنى اَسَدٍ
فَمَنْ بَغانا حاَّئِدٌ عَنِ الرَّشَدِ
وَ كافِرٌ بِدينِ جَبّارٍ صَمَدٍ
و كُنْيه آن بزرگوار ابو جَحْل است چنان كه كُميت اسدى در شعر خود به آن اشاره كرده :
وَ اِنَّ اَبا جَحْلٍ قَليلٌ مُجَحَّلٌ .
جَحْل به تقديم جيم بر حاء مُهمله ، يعنى مهتر زنبوران عسل و مُجَحَّل كمُّعَظَّم ، يعنى صريع و بر زمين افكند شده ، و قاتل او مسلم ضبابى و عبدالرّحمن بجلى است .
 

*Man*

کاربر فعال
"بازنشسته"
پاسخ : 1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی

شهيد مسلم بن عوسجه اسدي


تاریخ شهادت : روز عاشورا سال 61 هـ.ق.
محل شهادت :كربلا
مزار شهید :كربلا



«مسلم بن عوسجه اسدي» همنام پسرش و پدرش، و از قبيله بنياسد بود. كنيه او «مسلم ابوجعل» ميباشد كه به معني مهتر زنبوران عسل است. مسلم از شجاعان نامدار و در تمامي جنگها در خدمت اميرالمؤمنين (ع) بوده است. به طوريكه امام علي (ع) او را برادر خود خوانده و چند مرتبه قرآن را نزد آن حضرت آموخته است. او در كوفه زندگي ميكرد و از كساني بود كه به امام حسين (ع) نامه نوشت و حضرت را به آنجا دعوت نمود. وي در نهضت مسلم بن عقيل مسئوليت دريافت پول از هواداران حضرت و تهيه سلاح را به عهده داشت. همچنين مسلم بن عقيل فرماندهي قسمتي از نيروهاي قبايل «مذحج و بنياسد» را به او سپرده بود. مسلم داراي فضايل درخشان بوده و از موقعيت اجتماعي و سياسي خوبي برخوردار بود و از قاريان و عباد محسوب ميشد. او بعد از شهادت مسلم بن عقيل در ميان قوم خويش مخفي شد و در هنگام نبرد كربلا به ياري حسين بن علي (ع) شتافت و در روز عاشورا توسط «عبدالله ضبابي, عبدالله بن خشكاره بجلي و مسلم بن عبدالله ضبابي و عمرو بن حجاج زبيدي» به شهادت رسيد. مسلم همانند حبيب بن مظاهر از برترين شهداي كربلا ميباشد.



 

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
پاسخ : 1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی

سلام!

براساس زندگی این شهید بزرگوار ایشون دارای بصیرتی بودند که خدا در دل هرکسی قرار نمیده.........شما ببینید که این شهید عزیز در اون بحبوحه ها چه بصیرتی داشت که در کنار جناب مسلم موند......مگر نه اینکه ایشون جز بیعت کنندگانی که جمعیتشون به گمانم 18000 هزار نفر بودند..........اما چه شد که همه به جز ایشون دست کشیدند...............اما ایشون با بصیرتی که داشتند حق رو دیدند..........

بهترین درسی که میشه گرفت اینه که بصیرت رو از ایشون یاد بگیریم

وقتی امام حسین(ع) هنوز به کوفه نیامدند....مسلم بن عقیل ولی مکان و زمان کوفه بود تا با اومدن ایشون امورات رو تحویل امام حسین (ع) بدن.........همه بیعت شکستن ولی اشخاصی مثل مسلم بن عوسجه(ره) با بصیرت درکنار مسلم بن عقیل بود............

حالا امام زمان (عج) هنوز ظهور نکردند........و امام خامنه ای ولی زمان و مکان هستند.....و با اومدن ایشون امورات رو تحویل امام زمان(عج) میدن.......و کاری نکنیم که بیعت شکنی کنیم و آقا رو تنها بذاریم.............
 
بالا