سلام بر همگی.
قبل از هرچیز گمنام از همگی یه خواهش داره:
-شایسته است در به بار نشستن این بحث و گفتگو صبور باشیم.
- اجازه بدیم موضوع آروم آروم جای خودش رو باز کنه.
- اصلا عجله نکنیم.
- به نظرات همدیگه احترام بذاریم.
ان شاالله بتونیم گفتگوی خوبی داشته باشیم.
خب بسم الله:
یکی بود یکی نبود، یه امام حسین (علیه السلام) بود و یه دنیا عشق و معرفت، بندگی و آزادگی، به یاری خدا و ائمه اطهار قصد داریم از شهدای نهضت انسان ساز عاشورا صحبت کنیم. نزدیک محرم هستیم، ان شاالله بتونیم دل هامون رو برای ورود به این ماه آماده کنیم و عمیق تر به مسائل عاشورا نگاه کنیم.
1. مُسلم ابن عَوسَجَه اَسَدی
مسلم ابن عوسجه که بود؟
مسلم فرزند «عوسجه»، فرزند «سعد» و از اهالی کوفه بوده. ایشون از اصحاب خاص امام علی(علیه السلام) بوده که در تمامی جنگ های اون حضرت شرکت داشته. بعد از امام علی(ع)، از اصحاب امام حسین(ع) بوده. مسلم هم قبیله ای حبیب ابن مظاهر هست و هر دو از قبیله بنی اسد هستند. مسلم از جمله معدود کوفیانی بود که به بیعت خودش با امام حسین(ع) وفادار موند. ایشون از قاریان قرآن و شجاعان کوفه بودند.
اگه بخوام خلاصه بگم، باید داستان مسلم بن عوسجه رو از کوفه بیان کنم. ایشون در واقع نماینده مسلم بن عقیل برای بیعت گرفتن بودند. وقتی ابن زیاد وارد کوفه شد، مسلم بن عقیل، مسلم بن عوسجه رو هم به فرماندهی یکی از گروه ها انتخاب کرد و اونها تونستن ابن زیاد رو در قصر محاصره کنن اما خب ابن زیاد با فریبکاری اونها رو از اطراف مسلم بن عقیل پراکنده کرد و اون حوادث شوم رقم خورد. و منجر به شهادت سفیر امام حسین(ع) یعنی حضرت مسلم ابن عقیل در کوفه شد...
در شب عاشورا، بعد از اینکه امام حسین(ع)، فرمودند که: می توانید بروید، من بیعت خود را از شما برداشتم، مسلم بن عوسجه از جمله کسانی بود که تجدید میثاق کرد و بیان کرد که:
ای پسر رسول خدا، آیا ما دست از تو برداریم؟ پس به کدام حجت نزد خدای متعال عذر بخواهیم؟ آیا پیش از ادای حقّت تو را تنها بگذاریم؟... نه به خدا سوگند من از شما جدا نشوم تا نیزة خود را در سینة دشمنان تو فرو برم و تا شمشیر در دست من باشد بر دشمنان فرود آورم و اگر سلاحی نداشته باشم با سنگ با آنها خواهم جنگید. به خدا قسم ما دست از یاری تو برنمیداریم تا خداوند بداند که ما حرمت پیغمبر را در حق تو رعایت نمودیم، سوگند که اگر بدانم کشته میشوم، سپس مرا زنده کرده و دوباره میکشند و میسوزانند و خاکستر مرا بر باد میدهند و این کار را هفتاد مرتبه تکرار میکنند، هرگز از تو جدا نخواهم شد تا هنگامی که به شهادت برسم و زندگی جاوید و سعادتمند اخروی را نصیب خود سازم.
مسلم بن عوسجه در روز عاشورا رشادت زیادی به خرج داد تا این که «مسلم بن عبدالله ضیائی» و «عبدالرحمن بن ابی خشکاره بجلی» هر دو به «مسلم» حملهور شد و مسلم به لحظه شهادت خودش نزدیک شد. در این زمان امام حسین(ع) به نزد مسلم میان و میفرمایند که: ای مسلم! خدای تو را رحمت کند، آری برخی از آنها شهید شدند و بعضی دیگر در انتظار شهادت به سر میبردند. در حالی که (قضای الهی) تغییر پذیر نیست. بعد از امام «حبیب بن مظاهر» به مسلم نزدیک شد و گفت: ای مسلم! بر من دشوار است که تو را به این حال رو زمین ببینم مژده باد تو را به بهشت.
مسلم جواب داد که : تو را به خیر بشارت میدهم. حبیب ادامه داد: اگر نبود جز این که من خود در همین لحظه پای جای گام تو مینهم دوست داشتم که به آن چه بر تو مهم است مرا وصیت کنی تا آن را به انجام رسانم.
مسلم در حالی که به امام اشاره میکرد، گفت: تو را به این مرد سفارش میکنم، تلاش کن تا جان خود را فدای وی کنی.
و جبیب پاسخ داد که: به خدای کعبه سوگند این کار را خواهم کرد و در این جا بود که مسلم ابن عوسجه به شهادت رسید...
در زیارت ناحیه مقدسه چنین اومده:
هو أول شهيد من أنصار الحسين بعد الحملة الأولى...
بنابر بیان زیارت ناحیه مقدسه، او اول شهیدی است که پیمان خویش با امام حسین :علیه السلام: را به انجام رسانید و در این زیارت نامه امام معصوم به پروردگار کعبه سوگند یاد کرده که او از رستگاران است.
السلام علی مسلم بن عوسجه الاسدی القائل للحسین و قد اذن له فی الانصراف: أنحن نخلّی عنک و بم نعتذر عندالله من اداء حقک…
................
فقط یه سری کلیات گفتم تا دلمون آماده بشه برای گفتن و شنیدن...هدف بیشتر اینه که ببینیم این شهدا چطور شد که به این مقام بالا رسیدن، بیایم تو سیره و زندگینامه شون کنکاش کنیم و راه درست عاشقی رو ازشون یاد بگیرم. شهدا برای ما الگو هستند، پس اول باید شناخت و معرفتمون نسبت به اونا بالا بره تا بتونیم دنباله رو اون بزرگواران باشیم. لطفا بقیه بیان هر چی در مورد این شهید بزرگوار به ذهنشون میرسه بگن تا ما هم استفاده کنیم. هنوز کلی ناگفته در مورد مسلم بن عوسجه هست که گذاشتم بقیه هم بیان مشارکت کنن، تشریف بیارین و از درس هایی که از این شهید گرانقدر می تونیم بگیریم، بگین و...
شما شروع کنید تا بنده هم به همرا شما ادامه بدم...
پیشاپیش از مشارکت شما سپاسگزارم.