چرا خداوند پيش از خلقت انسان، زمين و ديگر موجودات در آن را آفريد؟

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
اگر منظور از اين پرسش، سؤال از هدف آفرينش جهان و بالخصوص زمين و حيوانات است، در جواب بايد گفت: بسياري از آيات قرآني بر اين مطلب تأكيد دارند كه آفرينش آسمانها و زمين و تمام مخلوقات عبث و بيهوده نيست، و هدف حكيمانهاي در خلقت الهي نهفته است. به عنوان نمونه در سورة دخان، آيات 38 و 39 آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما لاعبين، ما خلقنا هما الاّ بالحقّ ...» ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است، بيهدف نيافريديم، ما آن را به حق آفريديم. خداوندي كه قادر، حكيم و عالم است محال است كه كاري را عبث و بيهدف انجام بدهد.

امّا سوال مهم اين است كه اين هدف چيست؟
در جواب اين سوال توجّه به نكتهاي لازم است و آن اينكه: ما موجودي هستيم از هر نظر، محدود و به همين دليل تمام تلاشهايمان براي رفع كمبودهايمان است.

ولي آيا آن وجودي كه از هر نظر بي نهايت است، علم و قدرت و نيروهايش بيانتها و از هيچ نظر كمبود ندارد، معقول است كاري براي رفع كمبودش انجام دهد؟ از اين تحليل روشن به اينجا ميرسيم كه هدف آفرينش به خداوند متعال باز نميگردد و اين هدف حتماً و بدون شك چيزي مربوط به خود مخلوقات است..(1) يعني هدف خداوند از آفرينش موجودات، نفع خود موجودات است نه اين كه خداوند از اين آفرينش نفعي ببرد.

اكنون اين سؤال پيش ميآيد كه اين نفعي كه عائد مخلوقات ميشود، چيست؟
به طور خلاصه بايد جواب داد: رسيدن هر موجودي به كمالات خاصّ خودش، توضيح اينكه: هر موجودي استعدادها مخصوص به خودش را دارد كه اين استعدادها بر اثر شرايط خاصّي شكوفا شده، و باعث ميشوند كه آن موجود، به كمال مطلوب خودش برسد. مثل يك دانة درخت، اين استعداد را دارد كه به يك درخت تنومند تبديل شود ولي اين سير تكاملي، نيازمند شرايطي همچون گذشت زمان، آب كافي، نور خورشيد، خاك مناسب و ... ميباشد. زمين و حيوانات نيز از اين قاعده مستثني نيستند. پس هدف خداوند از آفرينش موجودات اين است كه در جهان، اين سير تكاملي را بپيمايند و به كمالي كه شايستگي و استعداد آن را دارند، برسند.

البته ممكن است اين سؤال به ذهن آيد كه چرا خداوند كمالات هر موجودي را از همان روز نخست به آنها نميبخشد؟ چرا درختي كه لياقت رشد و دادن يک خروار سيب را پس از ده سال دارد، از همان اوّل بايك خروار سيب آفريده نميشود؟ چرا حيواني كه از اول در تخم يا رحم مادر به صورت ناچيزي به وجود ميآيد و بعد در اثر رشد و تكامل به مراحل كاملهاي از هستي ميرسد از اوّل با همان كمال خلق نميشود؟
در پاسخ بايد گفت: فرض بحث ما در مورد موجودات مادّي است، يعني موجوداتي كه اصلاً رشد و كمالشان تدريجي است، و با پيمودن هر مرحلهاي از كمال، شايستگي پيدا ميكنند تا وارد مرحلة ديگري شوند و مسير تكامل را قدم به قدرم ميپيمايند.(2)
اگر مقصود از پرسش اين باشد كه: با وجود اينكه انسان اشرف مخلوقات است و زمين و حيوانات موجود در آن، به خاطر انسان خلق شدهاند چرا قبل از خلقت انسان، زمين و حيوانات وجود داشتهاند؟
در پاسخ اين سئوال بايد گفت:
درست است كه زمين و حيوانات موجود در آن بخاطر انسان خلق شده اند اما لازمة اين سخن، آن نيست كه حتماً بايد زمين و حيوانات بعد از انسان خلق شوند. چنانکه در مورد زمين، تحقيقات علمي نشان مي دهد كه زمين در آغاز كه از خورشيد جدا شد مادام كه سوزان و شعله ور بود مطلقاً هيچ موجود زنده اي نداشت (3) و زماني، موجودات و از جمله انسان در زمين خلق شدند كه زمين گرماي خود را از دست داد و تدريجاً اين قابليت را يافت كه حيات در آن شروع شود و موجودات گوناگون در آن مستقر شوند.
و لذا خداوند متعال، براي اينكه زمين آمادگي لازم براي استفاده انسان را داشته باشد، آن را قبل از انسان خلق كرد تا زمين تدريجاً آمادگي لازم براي حضور انسان را داشته باشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسر نمونه، ج 13، ص 372 و جلد 24، ص 260 و جلد 22، ص 389.
2. معارف قرآن، استاد مصباح يزدي، بخش «هدف چيست؟» و بخش «خلقت آسمانها و زمين».


...............................................................................................................................

1:
مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 13، ص 372 و 373
2:مصباح يزدي، محمّد تقي، معارف قرآن، بخش خداشناسي، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، 1378، ص 172 و 171.
3:مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 6، ص 100.




منبع اندیشه قم
 
بالا