♦***♦ مصباح الشریعه امام جعفر صــــــادق(علیه السلام) ♦***♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه ويكم :حسادت

امام صادق (ع ) فرمود:
حسود پيش از آن كه به محسود زيان برساند، به خود ضرر مى رساند، مانند ابليس كه با حسدش لعنت ابدى را براى خود خريد وبراى آدم مقام پيامبرى را فراهم آورد. پس محسود باش ، نه حسود، زيرا كفه ميزان حسود همواره به واسطه سنگين گشتن كفه محسود، سبك باشد وحال آن كه رزق هر كدام معلوم است وحسد، تغييرى در قسمت ندهد وبه حال حسود سودى نبخشد ومحسود را زيانى نرساند.


اصل حسد از كورى دل است وناسپاسى نسبت به فضل خداوند متعال ، واين دو صفت ، دو بال كفر است . به واسطه حسد بود كه فرزند آدم گرفتار حسرتى ابدى گرديد وبه هلاكتى درغلتيد كه او را نجاتى از آن نباشد.

وحسود را توبه اى نيست ، زيرا حسادت همواره در او هست وبه شدّت با وجود او درآميخته وشكل گرفته است (ودر نتيجه ، توبه نمى كند).
حسادت ، بدون هيچ مانعى يا سببى بروز مى كند؛ چرا كه خصلت فطرى دگرگون نشود، اگر چه به درمان آن پردازند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه ودوم :طمع

امام صادق (ع ) فرمود:
مرا رسيده است كه از كعب الاحبار پرسيدند: صلاح وفساد دين در چيست ؟
گفت : صلاح دين در پرهيزكارى وورع ، وفساد آن در طمع است .
پرسش كننده بدو گفت : راست گفتى اى كعب !


طمع ، شراب شيطان است كه با دست خويش به خواصش مى خوراند. اگر كسى به واسطه آن مست شود، به هوش نيايد، جز در آتش دردناك خداى متعالى در كنار ساقى آن شراب (شيطان ). اگر طمع را هيچ عيبى به جز ترجيح دنيا بر آخرت نباشد، همين زشتى ، بسى سنگين است.

خداوند عزّ وجلّ مى فرمايد: (آنان همان كسانى هستند كه گمراهى را به [بهاى ] هدايت ، وعذاب را به [ازاى ] آمرزش خريدند...).
امير مؤ منان (ع ) فرمود: به هر كس كه بخشش وعطا كنى ، امير او شوى واز هر كس بى نيازى جويى ، همسنگ وى شوى وبه هر كس اظهار نياز كنى ، اسير او باشى.

ايمان انسان طمع كار، از او ستانده مى شود، در حالى كه خود نمى داند، زيرا ايمان ميان بنده وطمع بردن در خلق ، حايل مى شود وبه وى مى گويد: اى صاحب من ! خزاين خداى متعال پر از اشياى گران بهاست واو اجر نيكوكاران را ضايع نمى كند، وآنچه كه در دست مردمان است همراه خفّت وخوارى ، پليدى وبيمارى است .
آن گاه او را به سوى توكل وقناعت وكوتاه كردن آرزوها وطاعت خدا وياءس از خلق مى خواند. پس اگر آن بنده ، به اين امور عمل كند، ايمان نيز همراهش بماند، ولى چنانچه نافرمانى كند، ايمان نيز از او جدا مى شود.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه وسوم :سخاوت

امام صادق (ع ) فرمود:
سخاوت از اخلاق پيامبران وستون ايمان است . هيچ مؤ منى نيست ، مگر آن كه سخاوتمند است ، وسخاوتمند نيست ، مگر اين كه داراى يقين وهمّتى عالى باشد، زيرا سخاوت ، نشانه نور يقين است وهر كس بداند دنبال چه چيزى است ، دهش ، براى او آسان گردد.
پيامبر (ص ) فرمود: خميره اولياى خدا، با سخاوت آميخته شده است .
سخاوت آن است كه درباره هر چه كه محبوب است ، سخى باشد، وكم ترين آن ، دنياست .

از نشانه هاى سخاوت آن است كه اعتنا نكنى كه دنيا در دست كيست واز آن كه باشد، در دست مؤ من يا كافر، فرمان بردار يا گناهكار ومردمان بلند مرتبه يا افراد پست مايه ، وديگران را سير كند وخود گرسنگى كشد، ديگرى را لباس پوشاند وخود برهنه باشد عطا كند وخود از قبول عطا سرباز زند وبر اين كار منّت پذيرد، ولى منّت نگذارد. اگر تمام دنيا را به او بدهند خود را در آن بيگانه شمارد واز اين كه همه را در يك ساعت در راه خداى عزّ وجلّ ببخشد وى را باكى نباشد.


رسول خدا (ص ) فرمود: سخاوتمند، به خدا ومردم وبهشت نزديك است واز جهنّم دور، وبخيل از خدا ومردم وبهشت دور است وبه جهنم نزديك . كسى را نتوان سخاوتمند ناميد، مگر آن كه در اطاعت از خدا ودر راه او چيز مى بخشد؛ اگر چه گرده اى نان يا جرعه اى آب باشد.

پيامبر (ص ) فرمود: سخاوتمند كسى است كه مال خود را در راه خدا ببخشد، ولى شخص سخاوتمند نما، در راه گناه ونافرمانى خداوند تعالى مى بخشد. بنابراين او آماج خشم وغضب خداوند است واو كه بر خود بخل ورزد، چه گونه مى تواند با غير خودش سخاوتمندى كند، زيرا او از هوى وهوس خويش پيروى مى كند واز خداوند عزّ وجلّ نافرمانى .
خداوند تعالى فرموده است : (... وقطعا بارهاى گران خودشان وبارهاى گران [ديگران ] را با بارهاى گران خود بر دوش خواهند گرفت ).
پيامبر (ص ) فرمود: خداوند مى فرمايد: فرزند آدم ! [تو كه ملك من ، ملك من ، ملك من مى گويى بدان كه ] ملك وهر آنچه در دست توست مال من است . اى بيچاره ! تو كجا بودى آن زمانى كه ملك ومال بود وتو نبودى ؟ آيا تو را جز آنچه خورده واز بين برده اى ، يا پوشيده وكهنه كرده اى ، يا صدقه داده وجاويدش كرده اى كه به سبب آن ، مورد عفو قرار مى گيرى ويا عقوبت ومجازات مى شوى بهره اى هست ؛ چرا كه كيفر وپاداش ، به نحوه جمع آورى مال بستگى دارد. پس خوب بينديش كه مال ديگرى را از مال خويش محبوب تر ندانى ودر آنها طمع نورزى !


امير مؤ منان (ع ) فرمود: آنچه را كه پيش فرستاده اى از آن توست ، وآنچه را كه وانهاده اى از آن وارثان است وآنچه دست مايه زندگى توست شيطان را اميدوار مى سازد كه تو را به وسيله آن بفريبد. چه قدر مى خواهى در طلب دنيا بكوشى وخويش را رنجه دارى ؟ آيا برآنى تا در دنيا خودت را به زحمت افكنى وبا نكبت زندگى كنى وديگران را غنى سازى ؟
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه وچهارم: ستاندن وبخشيدن

امام صادق (ع ) فرمود:
آن كه ستاندن را بيش از بخشش دوست بدارد، زيان كار است ؛ زيرا او به سبب غفلتش ، آنچه را كه امروز است ، از آنچه در آينده (آخرت ) است ، برتر مى پندارد.
وهر گاه كه مؤ من ستاند، سزاوار است به حق بستاند وچون مى بخشد، در راه حق واز روى حق ببخشد.
چه بسيارند كه با گرفتن چيزى ، دين خود را تاوان مى دهند، ولى خود نمى دانند وچه بسيار است بخشنده اى كه خشم خداى را براى خود مى آورد.
گفت وگو وبحث در گرفتن وبخشيدن نيست ، بلكه درباره انسان رستگار ونجات يافته است . نجات يافته كسى است كه از خدا بترسد وبه ريسمان ورع چنگ زند.

و مردم در برابر اين دو صفت ، دو دسته اند: خاص وعام.

خاص آن است كه به دقت ، چشم ورع باز كرده وچيزى نخورد، مگر آن كه بداند حلال است ، وچون امر بر او مشكل شود، تنها در حدّ ضرورت خورد.
وعام آن است كه به ظاهر، چشم دوخته است واز اين رو، هر آنچه كه نداند كه از غصب يا به سرقت آمده ، آن را برمى گيرد (از آن بهره مى جويد) ومى گويد: باكى نيست ، اين ، بر من حلال است .
پس ، امين در گرفتن ودادن ، كسى است كه بر اساس حكم خداى عزّ وجلّ عمل ودر راه رضاى او انفاق مى كند.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه وپنجم : آداب برادرى

امام صادق (ع ) فرمود:
سه چيز در هر زمانى عزيز است : برادرى در راه خداى تعالى وزنى صالح ومهربان (كه محبت ومهربانى او) براى خشنودى خداوند عزّ وجلّ وفرزندى رشيد وصالح . وآن كس كه اين سه را داشته باشد، خير دو سراى را دريافته وبهره فراوان تر از دنيا برده است .

از رفاقت وبرادرى با كسى كه به سبب طمع ، ترس ، خوردن يا نوشيدن به تو مايل است ، بر حذر باش . با خدا ترسان ، برادرى كن اگر چه در تاريكى هاى زمين باشد واگر چه عمر خود را در جست وجوى شان سپرى كنى كه خداى عزّ وجلّ پس از پيامبران برتر از آنان نيافريده وخداوند تعالى توفيقى چون همراهى با آنان به هيچ بنده اى ارزانى نكرده است .
خداى تعالى مى فرمايد: (در آن روز، دوستان يكدل با يكديگر دشمن هستند، جز خدا ترسان .)

[آنچه مصيبت بار است اين كه ] اگر كسى در روزگار ما، در جست وجوى دوستى ، مبرّا از عيب باشد، رفيق نخواهد داشت . آيا نمى بينى كه اوّلين عنايت خداوند به پيامبران هنگام دعوت به خداپرستى كرامت فرمود، دوستان وبرادرانى امين بود كه او را تصديق كردند ودر امر رسالت يارى رساندند؟ پس همين طور، يكى از بزرگ ترين نعمت هايى كه خداوند به واسطه اش دوستان واوليا وبرگزيدگان وامينان گرامى داشت ، همنشينى با پيامبران بود. واين دليل است بر اين كه در دو سرا نعمتى بزرگ تر وپاك تر از رفاقت وبرادرى در راه خداوند عزّ وجلّ نيست
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه وششم: مشورت

امام صادق (ع ) فرمود:
در امور خود در آن هايى كه صلاح دين ودنيا اقتضا مى كند با كسى مشورت كن كه داراى پنج خصلت باشد: عقل وعلم وتجربه وخيرخواهى وتقوا.
اگر او را يافتى ، از هر پنج خصلت بهره جوى وعزم بربند وبر خداوند متعال توكل كن كه اين تو را به راه صواب مى برد.
آنچه را از امور دنيا كه راهى به دين ندارد، رها كن ودر آن تفكّر مكن ؛ چه اگر به اين [دستور] عمل كنى ، بركت زندگانى وشيرينى طاعت را در خواهى يافت .
در مشورت بهره هايى از دانش نهفته است وعاقل آن است كه از مشورت ، دانشى فراگيرد واز اين دانش ، راه به سوى مقصود ومرادش جويد. مشورت براى اهلش ، تفكر در چگونگى آفرينش آسمان ها وزمين وفناى آن ها كه از امور غيبى اند ماند، زيرا هر اندازه كه شخص ، تفكّر خويش را در آن دو قوام بخشد، در درياهاى نور معرفت فرو مى رود وبه واسطه آن ها بر عبرت ويقين خويش مى افزايد.

با كسى كه عقلت سخن او را راست نمى شمارد، مشورت مكن ، اگر چه مشهور به خرد وورع باشد وچون با كسى كه قلبت بر صداقتش گواه است ، مشورت كردى ، از راهنمايى هاى او تخلف مكن ، اگر چه مخالف مراد ومقصودت باشد، زيرا نفس سركش است واز قبول حق دورى مى جويد وسركششى او در برابر حق ، روشن است .
خداوند فرمايد: (در اين امر با آنان مشورت كن ).
ونيز فرمايد: (كارشان را به مشورت يكديگر انجام مى دهند).
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه وهفتم: بردبارى

امام صادق (ع ) فرمود:
بردبارى ، چراغ الهى است كه انسان را به محضر خود رهنمون مى شود وكسى به مرتبه بردبارى مى رسد كه به انوار معرفت وتوحيد مؤ يّد باشد.

در پنج موضع بردبارى شايسته است : 1) عزيزى كه ذليل شود؛ 2) راست گويى كه به دروغ گويى متّهم شود؛ 3) آن كه به حق دعوت مى كند، ولى خوارش شمارند؛ 4) آن كه بدون گناهى آزارش دهند؛ 5) آن كه مردم را به سوى حق بخواند وبا او مخالفت كنند.

چنانچه حقّ بردبارى را در موارد ياد شده به جاى آوردى ، به تحقيق كه راه درستى انتخاب كرده وبه مقام بردبارى رسيده اى . با نادان به وسيله دورى از آنان وسكوت ، مقابل كن تا مردم تو را يارى كنند، زيرا كسى كه به نادان پاسخ دهد، به كسى ماند كه هيزم بر آتش نهد.

پيامبر (ص ) فرمود: مؤ من ، چون زمينى است كه منافع و سود مردم از آن حاصل مى شود وبار سنگينى مردم بر اوست . كسى كه بر جفاى خلق صبر نكند، به رضاى حق دست نيابد، چه رضاى خداى تعالى ، آميخته به جفاى خلق است.

حكايت كرده اند كه مردى (پس از آن كه گفته هاى ناپسندى بر زبان جارى ساخت ) خطاب به (اخنف بن قيس ) گفت : مقصودم تويى ! اخنف در پاسخ گفت : من (در قبال رفتار وگفتار تو) صبر پيشه مى كنم !


رسول خدا (ص ) فرمود: برانگيخته شدم تا محور بردبارى ، معدن علم وخانه صبر باشم ومكارم اخلاق را كمال بخشم وبه حق راست گفت پيامبر خدا (ص ).

حقيقت و كنه بردبارى آن است كه كسى كه بر تو بدى كند وبر مخالفتت اقدام ورزد، در حالى كه بر انتقام ، قادرى ببخشايى ؛ چنان كه در دعا آمده : خدايا! فضل تو گسترده تر وبردبارى ات وسيع تر از آن است كه مرا به عملم مؤ اخذه كنى وبه خطايم ، ذليل.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه وهشت: تواضع و فروتنى

امام صادق (ع ) فرمود:
رسول خدا (ص ) فرمود: تواضع ، اساس هر شرف ومرتبت ومقام رفيع است . اگر تواضع را زبانى گويا بود، مردم را به ارزشى وجايگاه خود آشنا مى كرد.
تواضع ، آن است كه براى خدا ودر راه او باشد واگر جز اين باشد، نيرنگ است نه تواضع . هر كس براى خدا تواضع كند، خداوند عزّ وجلّ او را بر بسيارى از بندگانش شرافت مى بخشد.

اهل تواضع را سيمايى و نورى است كه فرشتگان آسمان و خاكيان عارف به وسيله آن ، او را مى شناسند.

خداى تعالى فرمايد: (وبر اعراف ، مردانى هستند كه هر يك [از آن دو دسته ] را از سيمايشان مى شناسند).

رسول خدا (ص ) مى فرمايد: خداوند تبارك وتعالى به من وحى كرد: با يكديگر تواضع كنيد وهيچ كدام از شما بر ديگرى فخر نكنيد وزيادتى در اصل ونسب وحسب را معيار وملاك اعتبار ندانيد، وبعضى از شما به ديگرى نگويد كه : من برترى وزيادتى بر تو دارم ، چرا كه اين ها نزد خداوند عالم قدر ندارد وغير تواضع وبندگى واطاعت نزد خداى تعالى مناط اعتبار نيست . ونيز بايد هيچ كدام از شما با ديگرى در مقام بغى وظلم نباشد، چرا كه ظلم وبغى ، نفى كننده تواضع است وشما ماءموريد به تواضع . (ونيز از جمله وحى است كه ) هيچ كس براى خداوند تعالى تواضع نمى كند، مگر آن كه خداى سبحان عزّ شاءنه مرتبه او را در دنيا وآخرت بلند ورفيع مى گرداند.

رسول گرامى اسلام (ص ) بسيار متواضع بود وهمانند صفات كماليّه در صفت تواضع نيز كامل بود. هر گاه به كودكان مى رسيد در سلام كردن به ايشان پيشى مى گرفت .
ريشه تواضع در بزرگ شمردن خداوند وهيبت وعظمت اوست وهيچ عبادتى را خداى عزّ وجلّ قبول نكند، مگر آن كه انسان از سر تواضع آن را كم وناچيز بداند ومعناى حقيقى تواضع را كسى جز بندگان مقرّب كه به وحدانيتش پى برده اند، نداند.


خداى عزّ وجلّ فرمايد: (وبندگان خداى رحمان كسانى هستند كه روى زمين به نرمى گام برمى دارند، وچون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند، به ملايمت پاسخ مى دهند).
خداوند تبارك وتعالى سرور كائنات ، حضرت محمّد (ص ) را به تواضع امر كرده ، مى فرمايد: (وبراى آن مؤ منان كه تو را پيروى كرده اند، بال خود را فرو گستر).
تواضع ، مزرعه خشوع وخضوع وخشيّت وحياست واين صفات پرورش نيابند مگر از تواضع . وتواضع وشرافت ، زمانى كمال يابد وسلامت بماند كه انسان خود را در برابر حضرت حق ناچيز وخوار شمرد.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاه ونهم : اقتدا

امام صادق (ع ) فرمود:
نشايد اقتدا كردن به هر كسى ، بلكه درستى اقتدا بايد بر مبناى معيارهاى الهى كه از سوى او مقرّر شده است باشد.
اقتدا به اين نيست كه انسان در اعمال وحركات ظاهرى از كسى تقليد كند يا خود را به اوليا وائمّه دين نسبت دهد.

خداى تعالى فرمود:
(آن روزى كه همه مردم را به امامشان بخوانيم ).
يعنى هر آن كس كه به صاحب حقّى اقتدا كرده باشد، رستگار است .

خداى تعالى فرمود:
(چون در صور دميده شود، نه پيوند خويشى مى ماند ونه مى توانند از يكديگر كمك بخواهند).


حضرت على (ع ) فرمود:
ارواح (در عالم ذر) سربازانى بودند. پس آن دسته كه الفت يافتند در اين جهان نيز الفت مى يابند وآن عده كه دوست نشدند، در اين جهان نيز چنان باشند.
محمّد بن حنفيه را گفتند: چه كسى تو را ادب بياموخت ؟

گفت : خداوند گوهر ادب را در من به وديعت نهاد. از آنچه كه در صاحب خردان واصحاب بصيرت نيك يافتم ، پيروى وبدان عمل كردم واز آنچه از نابخردان زشت يافتم ، خوددارى كرده ، ترك گفتم . اين روش ، مرا به گنج هاى دانش رهنمون ساخت .
وطريقتى بهتر از اقتداء [به نيكان ] براى مؤ منان زيرك نيست ؛ چه اين ، روششن ترين راه ودرست ترين مقصد است .

خداى عزّ وجلّ خطاب به عزيزترين آفريدگانش ، محمّد (ص ) فرمود:
(آنان كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده ؛ پس به هدايت آنان اقتدا كن )؟
ونيز فرمايد:
(سپس بر تو وحى كرديم كه از دين ابراهيم حق گراى پيروى كن ).
بنابراين چنانچه دين خداى تعالى را مسلكى درست تر از اين (اقتدا) مى بود، خداوند پيامبران واوليايش را به سوى او مى خواند.

پيامبر (ص ) فرمود:
قلب ها را نورى است كه جز به واسطه پيروى از حق وبرگزيدن راه درست ، ظاهر نشوند وآن ، نور پيامبران است كه در قلب مؤ منان به وديعت نهاده شده است.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب شصتم: عفو

امام صادق (ع ) فرمود:
عفو به هنگام قدرت ، از سنّت هاى پيامبران خدا ترسان است ومعناى عفو آن است كه رفيقت را در گناهى كه آشكارا مرتكب شده مؤ اخذه نكنى ؛ در حالى كه خود در نهان مرتكب آن شده اى و بر او احسان ونيكى كنى .


كسى را به مقام عفو راهى نيست ، جز آن كه خداوند او را بخشيده وگناهان پيشين او را بيامرزيده وبه كرامت وبزرگداشت خويش زينت بخشيده ولباسى از نور جلال خود، بدو پوشانيده است ؛ چه عفو وبخشش از صفات خداوند است كه در سينه برگزيدگانش به وديعت نهاده تا با خلق به اخلاق خالق وآفريدگارشان رفتار نمايند.

از اين رو، خداى عزّ وجلّ مى فرمايد: (وآنان بايد عفو كنند وچشم بپوشند. آيا دوست نمى داريد خداوند شما را ببخشد؟ و[بدانيد] خداوند آمرزنده ومهربان است ).
وكسى كه بشرى چون خود را نمى بخشد، چگونه از پادشاهى جبار انتظار بخشش دارد؟!

پيامبر اكرم (ص ) از پروردگارش نقل كرده كه حضرت احديت او را به اين خصال امر كرده وفرموده است :
(چون از تو ببرند، بدانان بپيوند وكسى را كه بر تو ستم مى كند ببخش وكسى را كه از عطايش محروم كرده ، مورد عطاى خويش قرار ده ، وبه آن كس كه به تو بدى مى كند، نيكى كن ).

حضرت حق جلّ وعلا ما را به پيروى از پيامبر (ص ) دعوت نموده ، مى فرمايد: (آنچه [پيامبر] برايتان مى آورد، اخذ واطاعت كنيد واز آنچه كه شما را نهى مى نمايد، دورى كنيد.)

پس عفو، وديعه خداوند در دل خاصّان است (وچون او بندگان را به عفو وگذشت سفارش كند، خود به آن سزاوارتر باشد).

و رسول خدا (ص ) فرمود: آيا شما نمى توانيد چون (ابوضمضم ) باشيد؟
گفتند: او كيست ؟
فرمود: مردى بوده پيش از شما كه چون صبح مى شد، مى گفت : خدايا! من آبروى خويش را براى همه مردم به صدقه تقديم مى كنم (وهر بدى وستم مردم را نسبت به خود مى بخشم ).
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66
بالا