♦***♦ مصباح الشریعه امام جعفر صــــــادق(علیه السلام) ♦***♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل ويكم :آداب خوردن

امام صادق (ع ) فرمود:
كم خورى در تمامى حالات ودر نزد همه اقوام ، پسنديده است ؛ زيرا در كم خورى مصلحتى است ظاهر وباطن را. خوردنى هاى پسنديده چهار چيز مى باشد: 1) به قدر ضرورت و (حفظ جان ) باشد؛ 2) براى توان گرفتن باشد؛ 3) براى فتوح باشد؛ 4) براى قوت باشد.

خوردن به قدر ضرورت ، از آن برگزيدگان است وخوردن براى توان گرفتن ، ويژه پرهيزكاران است . وفتوح (آنچه از حلال رسد وصاحبش را راضى كند) از آن متوكلان باشد. ونان خورشى كه حرام بودن آن محرز نباشد؛ يعنى قوت ، از آن مؤ منان است .

هيچ چيزى چون پرخورى به قلب مؤ من ضرر نرساند، چه اين عمل ، موجب دو چيز است : قساوت قلب وبرانگيخته شدن شهوت . وگرسنگى نان خورش مؤ منان ، غذاى روح ، طعام قلب ومايه سلامتى بدن است .

پيامبر (ص ) فرمود: فرزند آدم ، ظرفى شوم تر از شكمش را پر نكرد.
وداوود (ع ) فرمود: ترك لقمه اى كه بدان نياز دارم ، براى من از عبادت وقيام بيست شب بهتر است (اشاره به لقمه هاى آخرين هر وعده غذا دارد).
رسول خدا (ص ) فرمود: مؤ من براى پر كردن يك روده (شكم ) غذا مى خورد، ولى منافق براى هفت روده (شايد به اين امر اشاره داشته باشد كه پرخورى قلب را مى ميراند وشعله بندگى را در دل انسان خاموش مى كند).

ونيز فرمود: واى بر مردم از دست (فبقبين )! اى رسول خدا! آن دو كدام است ؟ فرمود: شكم وفرج (مراد، شكم بارگى وزن بارگى است ).
عيسى بن مريم (ع ) فرمود: هيچ مرضى همچون قساوت ، قلب را به خطر نيندازد ودردى بدتر از گريز از گرسنگى (شكم بارگى ) وجود ندارد، چرا كه دو صفت ياد شده پيش قراولان خوارى ودورى از رحمت حق است .
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل ودوم :فرو پوشيدن چشم

امام صادق (ع ) فرمود:
هيچ كس غنيمتى چون چشم پوشى نصيبش نشد، زيرا چشم از نظاره كردن به محارم خداوند متعالى بسته نمى شود، مگر آن كه پيش از آن ، قلبش ، عظمت وشكوه (خداوند تعالى ) را مشاهده كرده باشد.
امير مؤ منان (ع ) را پرسيدند: چگونه انسان مى تواند صفت چشم پوشى را در خويش تقويت كند؟
فرمود: به واسطه شناخت عظمت سلطان خدا كه بر راز تو آگاه است .


چشم جاسوس قلب هاست وپيامبر عقل . پس چشمت را از آنچه با دينت سازگارى ندارد وقلبت از آن اكراه دارد وعقلت آن را نمى پسندد، فرو بند.
رسول خدا (ص ) فرمود: چشمانتان را فرو بنديد تا شگفتى ها (وانوار معرفت ) را نظاره كنيد.
خداوند متعال فرمايد: (مؤ منان را بگو كه چشم فرو بندند وفروج خود را [از حرام ] باز دارند.)
حضرت عيسى (ع ) فرمود: از نگريستن به آنچه شما را از آن منع كرده اند بپرهيزيد، زيرا اين نگاه بذر شهوت وميوه فسق است .
حضرت يحيى (ع ) فرمود: مرگ برايم محبوب تر از نگاه غير ضرورى است .


زنى در بستر بيمارى افتاده بود ومردى به عيادتش رفته وبه او نگريست . عبداللّه بن مسعود خطاب به آن مرد گفت : اگر دو چشمت از دست مى رفت ، از چنين عيادتى بهتر بود.

چشمى كه به حرام بنگرد، بهره اى نمى برد وآرزو بر دل او (پنجه اندازد و) گره افكند وگشايشى در آن حاصل نمى شود، مگر به دو چيز: گريه حسرت وپشيمانى ، همراه با توبه اى حقيقى وتوبه اى صادق ، ويا رسيدن به چيزى كه بدان نگريسته وآرزويش را دارد. واگر بدون آن كه توبد كند [از دنيا برود] به آتش گسيل مى شود، ولى چنانچه با حسرت وپشيمانى از اين عمل توبه نمايد، ماءوايش بهشت وبازگشتش به رضوان وخشنودى الهى خواهد بود.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل وسوم: آداب راه رفتن

امام صادق (ع ) فرمود:
اگر عاقل وخردمند هستى ، هنگام رفتن به جايى ، با عزمى استوار ونيّتى صادق گام بردار، زيرا نفس همواره در خطر غلطيدن به حرام است ودر حال راه رفتن ، تفكّر كن واز عجايب آفرينش عبرت گير وآنها را سخريّه مپندار وبا تكبّر راه مرو.


خداى تعالى مى فرمايد: (ودر روى زمين با نخوت گام برمدار).

و چشمت را از آنچه كه با دين سازگارى ندارد، فرو بند، وخداى را بسيار ياد كن ، زيرا در خبر آمده است مواضعى كه خداى تعالى در آن ياد شود، روز قيامت بر اين عمل بنده شهادت مى دهند وپيوسته براى ذاكر طلب مغفرت مى كنند تا خداوند او را به بهشت داخل كند.


در گذرگاه ها، با مردم بسيار سخن مگو، كه اين از بى ادبى است . و بيش تر راه ها، كمين گاه شيطان است و تجارت گاه او پس خود را از نيرنگ او ايمن مدان ورفت وآمد خود را در طاعت خداوند وسعى خويش را در كسب رضاى او صرف كن ، چرا كه همه حركات تو در ديوان اعمالت نوشته مى شود.

خداى تعالى فرمايد: (روزى كه زبان ها ودست ها وپاهايشان به واسطه آنچه كه كسب كرده اند عليه آن ها شهادت دهند).

و نيز فرمايد: (اعمال هر انسان را چونان طوقى بر گردن او مى نهيم ).
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل وچهارم :آداب خوابيدن

امام صادق (ع ) فرمود:
چون عبرت آموزان بخواب ، نه مانند غافلان ؛ زيرا عبرت آموزان ، از زيركانند وبراى كسب استراحت مى خوابند، نه از روى غفلت ونادانى ؛ چرا كه عبرت آموزان پس از اداى تكليف مى خوابند وغافلان نه چنين اند.

پيامبر (ص ) فرمود: چشمانم به خواب مى رود، ولى قلبم را خواب فرا نمى گيرد.

ودر خوابيدنت چنين نيّت كن كه كار فرشتگان (موكل ) را سبك كنى ونفست را از شهواتش باز دارى .
به واسطه خواب ، نفس خويش را بيازماى كه اگر از آن لذّت برى ، از غافلانى وآگاه باش كه تو موجودى عاجز وناتوان هستى وبر هيچ حركت وسكونى قادر نيستى ، جز به حكم وتقدير خدا.
بدان كه خواب ، برادر مرگ است . خواب را دليلى بر مرگ بدان ؛ مرگى كه بيدارى ندارد وراه بازگشتى از آن نيست تا خير وصلاحى كه از تو فوت شده به انجام رسانى .

كسى كه بخوابد ودر نتيجه ، فريضه اى ، سنّتى يا نافله اى از او فوت شود، در خواب غفلت است وسيره اش سيره زيان كاران باشد وصاحب چنين خوابى زيان كار است .
وكسى كه پس از فراغت از اداى فرايض وسنن وحقوق واجب ، بخوابد، خفتن او پسنديده باشد ومن نمى بينم كه مردمان زمان ما، چيزى از اين خصال را دارا باشند، كه آنان را از [زيان وضرر] خواب درامان بدارد، زيرا اين مردم ، رعايت دين را ترك گفته ومراقبت احوال خويش را رها كرده وبه بى راهه رفته اند.

چنانچه بنده بكوشد تا از سخن گفتن خوددارى كند، چگونه مى تواند از شنيدن نيز خوددارى كند؛ مگر به آنچه كه او را از شنيدن مانع شود، وخواب ، وسيله اى است كه در اين راه مى توان از آن بهره جست .

خداى تعالى فرمايد: (به درستى كه از گوش ، چشم وقلب بازخواست مى كنيم ).

در خواب بسيار، آفات وضررهايى است . بسيارى خواب ، از بسيار نوشيدن است وبسيارى نوشيدن از پرخورى است ، واين دو، نفس را سنگين مى كنند وقلب را از تفكّر وخشوع وفرمان بردارى از حق تعالى باز مى دارند.
هر بار كه مى خوابى ، آن را خواب آخر خويش بدان وخداى تعالى را به قلب وزبان ياد كن واز آگاهى او بر نهانت بترس واز روزه ونماز استعانت جوى .
بدان كه چون بيدار شوى ، شيطان تو را مى گويد: بخواب ، كه تو را شبى بلند در پيش است .

شيطان بر آن است تا وقت مناجات با خداوند وعرض حال بر آن بنده نواز را از تو بستاند.
هيچ گاه از طلب غفران در سحرها غافل مباش ، چرا كه بندگان قانت را در سحرها شوقى ديگر است .​
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل وپنجم :معاشرت

امام صادق (ع ) فرمود:
معاشرت نيكو با خلق ، در غير معصيت خداوند متعال ، از فزونى فضل الهى بر بنده است وكسى كه خداى را در خفا مخلص باشد، معاشرتش [با خلق ] در آشكار نيكو است . پس براى خدا، با خلق معاشرت كن ، نه براى دنيا وجاه طلبى وريا ومردم فريبى وبه اين بهانه كه مى خواهى مثل مردم شوى يا به منظور كام برآوردن ، احكام وحدود دين را ناديده نگير؛ چه آنان سودى نتوانند به تو رسانند ودر نتيجه بدون هيچ سودى ، آخرت را از دست مى دهى.

كسى را كه از تو بزرگ تر است چون پدر بدان ، وآن را كه كوچك تر است همچون فرزند، وهمگنان خود را چون برادر.
عيب مسلّم خود را وامگذار وبه غيب هاى احتمالى ديگران مپرداز.
در امر به معروف ، نرم خويى ورز ودر نهى از منكر شفيق ومهربان باش ودر هر حال هستى ، نصيحت وخيرخواهى را فراموش مكن .

خداوند متعال مى فرمايد: (وبا مردم سخن گوييد، سخنى نيكو).
و از آن كس كه رابطه با او، خداى را از يادت مى برد وتو را از اطاعت وعبادت خداوند باز دارد، دورى گزين ؛ چه او از دوستان شيطان است وديدار چنين كسانى تو را به ناديده انگاشتن حق نكشاند؛ چه در اين عمل خسرانى است عظيم ، كه از آن به خداى تعالى پناه مى بريم .
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل وششم : كلام وگفتار

امام صادق (ع ) فرمود:
گفتار وسيله اى است كه نهفته هاى دل انسان را آشكار مى سازد وگوهر وجود او را عيان مى كند، چه صفاى باطن وكدورت وزنگار آن ، چه دانش وبى خردى ونادانى .
اميرمؤ منان (ع ) مى فرمايد: انسان (وماهيت او) در زير زبان خود نهفته است .

امام صادق (ع ) مى فرمايد: هر گاه بر آن شدى كه سخنى بر زبان آورى ، ابتدا آن را به ميزان ومحك خرد خود بسنج . اگر براى خداوند باشد (وضررى به دنيا وآخرت تو نزند) آن را بر زبان بران واگر چنين نباشد، خموشى بهتر از آن است.

بدان كه عبادت هيچ عضوى ، چون عبادت زبان بى تكلّف نيست . گفتارى كه براى رضاى خدا ووسيله نشر نعمت هاى پنهان وآشكار، در ميان خلق باشد، نزد خداوند از منزلتى برتر برخوردار است .

آيا نمى بينى كه خداوند جلّ وعلا به وسيله كلام ، اسرا ووحى خود را به پيامبران سپرد وهم چنين پيامبران ، به وسيله كلام فرمان حقّ را به امّت خود مى رساندند واين نشانه شرافت كلام است ولذا، روشن وواضح است كه كلام (شايسته )، برترين ابزارها ولطيف ترين عبادت ها است .

هم چنين ، هيچ گناهى ، همچون كلام (باطل و زور)، بنده را سر شتابان به كيفر الهى نرساند وبه سختى مورد ملامت قرار ندهد ومردم را از او نرنجاند.
وزبان ، ترجمان وراز دار دل است كه هر چه بر آن خطور كند، عيان سازد وهم به وسيله اوست كه رازها بر ملا شود وبر اساس زبان وگفته هاى آن ، خلايق در قيامت باز خواست مى شوند.


كلامى كه نه براى خدا ورضاى او باشد، چونان شراب (كه انسان را مست مى كند وخرد او را مى ربايد) دل وخرد را مست مى كند. هيچ عضوى چونان زبان شايسته زندانى شدن نيست .
حكيمى گفته است : زبان خود را از گفتار پليد (كه خير دنيا وآخرت در آن نباشد) بازدار ودر غير اين مورد اگر توانى ، سخن بگو (باشد كه حقّى را زنده كنى وسبب هدايت باشى ).
امّا آرامش وخموشى صفتى زيبا وبلند مرتبه است كه موهبت خدا به مردمى است كه در زمين مى زيند وراز داران اويند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل وهفتم :ستايش ونكوهش

امام صادق (ع ) فرمود:
هيچ بنده اى به مقام خلوص نرسد، مگر اين كه ستايش ونكوهش ، نزد او يكسان باشد، زيرا كسى كه نزد خداوند ستوده باشد، با نكوهش ديگران نكوهيده نشود وبه همين صورت است نكوهيده درگاه حقّ، كه با ستايش خلق ستوده نباشد.

به ستايش كسى دل خوش مدار، چرا كه او بر منزلت تو نزد خداى تعالى نيفزايد ونمى تواند نفع وضرر مقدّر از سوى خداوند را دگرگون سازد.
واگر كسى تو را نكوهش كرد، اندوهگين مباش ، زيرا كار او براى تو نقصان نباشد واز درجه ومنزلت والاى تو نكاهد. گواهى خداوند درباره خوبى وبدى تو، تو را بس ، كه مى فرمايد: (گواهى خدا براى تو وبر تو، تو را كافى است ).
چون كسى كه نتواند نكوهش را از خود براند وستايش را براى خود جلب كند، چه سود كه از او اميد ستايش رود وچه جاى بيم نكوهش باشد. پس ، مدح وذمّ مردم نسبت به خود را يكسان بدان .

پيوسته در مقام بهره ور شدن از ستايش حقّ وخشنودى او باش كه انسان ها در كمال ناتوانى واز آبى ناچيز (وگنديده ) آفريده شده اند وجز به تلاش ، مستحقّ پاداش نباشند، كه حضرت حقّ فرموده : (انسان جز به حاصل سعى خود نرسد).
ونيز فرموده است : ([انسان ها] نه مالك زيان خود هستند ونه سود خود، ومالك مرگ وزندگى ورستاخيز نيستند).
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل وهشتم :جدل

امام صادق (ع ) فرمود:
جدل ، دردى است سخت كه هيچ خصلتى به مرتبه آن نرسد وهمانا شيوه ابليس است كه با خدا به مجادله پرداخت وبا نافرمانى از امر او، زيان جاودان را براى خود رقم زد. هيچ كس به اين كار تن در نمى دهد، مگر اين كه منزلت انسانى خود را نشناسد واز حقايق دين محروم باشد.

روايت شده كه مردى به امام حسين (ع ) گفت : بنشين تا در مسائل دينى مناظره كنيم ! امام فرمود: اى فلان ! من به دين واحكام آن ، آشنا هستم وچنانچه تو نسبت به آن جاهل وناآگاه هستى در پى يافتن آن روان شو، كه مرا با مِراء وجدل كارى نيست .


جدال ومراء ابزار شيطان براى فريفتن انسان است ، چرا كه او با انسان نجوا كرده مى گويد: با مردم در احكام دين به مجادله بپرداز تا نپندارند كه ناتوان ونادانى !

مجادله ومباحثه از چهار وجه تهى نيست : 1) جدل در زمينه اى باشد كه هر دو آن را مى دانند كه در اين حال ، خيرخواهى براى يكديگر را ناديده گرفته ودر پى رسوا كردن يكديگر هستيد ومنزلت وارزش آن دانش را تباه مى كنيد؛ 2) اين كه هر دو از آن دانش تهى هستيد ونادانى خود را آشكار مى كنيد؛ 3) اين كه تو آن را مى دانى وبدين وسيله ، با آشكار كردن نادانى دوستت ، به وى ستم مى كنى ؛ 4)يا اين كه طرف مقابل تو آن دانش را مى داند وتو با مجادله ومراء قدر او را كاسته ، مقام او را گرامى نداشته اى ، كه هر كس انصاف داشته باشد وحقّ را پذيرفته است ، تن به اين كار ندهد.

هر كس دست از جدال بدارد، ايمان خود را محكم كرده ودين (دين دارى ) خود را نيكو داشته وخرد خود را از آلوده شدن به اميال نفسانى حفاظت كرده است .
به درستى كه ملكه (قدرت ) مجادله ، همانند ملكه خيال پردازى است كه سستى وتباهى خرد را در پى دارد.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهل ونهم : غيبت

امام صادق (ع ) فرمود:
غيبت بر هر مسلمان حرام ودر هر حال مرتكب آن گناهكار است .
غيبت آن است كه انسان را به چيزى وگفته اى ياد كنى كه نزد خداوند عيب نباشد وصاحبان خرد ودانش آن را بستايند.
امّا گفتگو درباره شخصى كه كارهاى او نزد خداوند پسنديده نيست وصاحب آن نسبت به ارتكاب آن سرزنش وملامت شود، غيبت نباشد؛ اگر چه آن شخص از شنيدن آن گفتار رنجه شود، مشروط بر اين كه خود از آنچه كه درباره او مى گويى ، دور باشى وبا اين كار بنا به گفته خدا وپيامبر (ص ) حق را از باطل جدا كنى وهدفى به جز بيان حق نداشته باشى .

امّا اگر هدف غيبت كننده آشكار كردن معايب آن شخص باشد، نه تبيين حق وباطل ، بداند كه بر اين كار مؤ اخذه مى شود، اگر چه كار او درست باشد.
هر گاه غيبت كسى كردى واو از اين امر آگاه شد، از او طلب بخشش وحليّت كن واگر از غيبت آگاه نشد، از خداوند براى او طلب آمرزش كن . غيبت نيكى ها را مى زدايد، همان گونه كه آتش هيزم را مى سوزاند.

خداوند به موسى بن عمران (ع ) فرمود: غيبت كننده چون توبه كند، آخرين كسى است كه به بهشت مى ورد واگر توبه نكند، نخستين كسى است به دوزخ درافتد.
خداوند متعالى در قرآن كريم مى فرمايد: (آيا دوست مى داريد كه گوشت برادر مؤ من ومرده خود را بخوريد؟)
ياد كرد عيب هايى چون : نقص بدنى ، رفتار، اخلاق ، كردار، داد وستد، پيروى از آيين (يا راه وروش زندگى ويژه اى ) ونادانى فرد، از گونه هاى غيبت است .

اصل واساس غيبت ، ده چيز است :
1 فرو نشاندن كينه ؛
2 كمك به گروهى در تاءييد گفته آنان درباره شخصى ، بدون كشف صحّت گفتار آنان ؛
3 متهم كردن فرد؛
4 تصديق خبرى كه از صحت وسقم آن آگاهى ندارد؛ 5 بدگمانى به افراد؛
6 حسد ورزيدن ؛
7 به تمسخر گرفتن افراد؛
8 هنگام توصيف خوبى هاى يك انسان ، اظهار شگفتى كرده وآن صفات خوب را از او بعيد بداند؛
9 هنگام ياد كردن كسى اظهار كراهت نمودن از او؛
10 بدى ديگران را با آب وتاب تعريف كردن وآن را شاخ وبرگ دادن .

(آنچه كه گفته شد، ذكر معايبى است كه در فرد باشد؛ واگر شخص غيبت شونده از موارد فوق به دور باشد، يقينا آنچه درباره او گفته شود تهمت وافترا است وكيفرى سخت دارد. خداوند ما وشما را از چنين بالاهايى در امان دارد، آمين ).
پس اگر سلامت دين ، دنيا وآخرت خويش را طالبى ، به ياد خدا باش ومتعرّض خلق مشو. آن گاه است كه به جاى غيبت ، عبرت گيرى وبه جاى كيفر، پاداش داده شوى .
دروغ مى گويد آن كه خود را زاده حلال بخواند، در حالى كه غيبت كند (وآبروى بى گناهان را دستخوش هواى خود كند). از غيبت بپرهيز كه خوراك سگان دوزخ است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب پنجاهم :ريا وتظاهر

امام صادق (ع ) فرمود:
عملت را به ريا آلوده مساز وآن را براى كسى كه نه مى تواند زنده كند ونه بميراند ونه چيزى به تو رساند، يا به تو زيانى رساند، عرضه مكن .

ريا، درختى است كه جز شرك خفى بر ندهد وريشه اين درخت ، نفاق است . چون [در قيامت ] ميزان برپا شود، به رياكار گفته شود: ثواب عملت را از همان كه شريك من قرار دادى ، برگير. پس بنگر كه چه كسى را مى پرستى ومى خوانى وبه كه اميد دارى واز كه مى ترسى . بدان كه تو نمى توانى چيزى را در باطنت بر خود مخفى كنى وتنها خود را مى فريبى .

خداى تعالى مى فرمايد: ([به ظاهر] خدا ومؤ منان را فريب مى دهند، و[لى ] كسى را فريب نمى دهند، جز خود را وخود نمى دانند).

بيش ترين ريا، در نگاه ، گفتار، خوردن ونوشيدن ، آمدورفت ، مجالست ، لباس ، خنديدن ، نماز، حج ، جهاد، قرائت قرآن وساير عبادات ظاهرى ، واقع مى شود. پس كسى كه باطن را براى خداوند متعال خالص كند وقلبش را خاشع نمايد وپس از آن كه كوشش خود را در انجام فرايض مبذول داشت ، به كوتاهى خويش در بندگى اقرار داشته باشد، عمل خود را مشكور خواهد يافت وچون كسى بر اين حالت استقامت ورزد، اميد است كه از ريا ونفاق خلاصى يابد.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66
بالا