♦***♦ مصباح الشریعه امام جعفر صــــــادق(علیه السلام) ♦***♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست ويكم :آداب زكات

امام صادق (ع ) فرمود:

بر هر عضوى از اعضايت ، بلكه هر مويى از موهايت ، و بر هر لحظه اى از لحظه هاى عمرت ، زكاتى است واجب .

زكات چشم ، به ديده عبرت نگريستن وچشم پوشى از شهوات و مانند آن است .

زكات گوش ، شنيدن علم ، حكمت ، قرآن وفوايد دين وهر آنچه كه نجاتت در آن است ونيز گوش فرا ندادن به خلاف آنچه گفته شد، مانند دروغ ، غيبت وجز آن .

زكات زبان ، نصيحت مسلمانان ، بيدار كردن غافلان وبسيار تسبيح گفتن وجز آن است .

زكات دست ، بذل وبخشش نعمتى است كه خدا عنايت فرموده وبه كار گرفتن آن در نوشتن علم ودانش وامورى كه مسلمانان را در مسير طاعت خداوند تعالى سود ونفع رساند وشرّى را از آنان دور كردن است .

زكات پا، گام برداشتن وكوشش براى اداى حقوق خداوند متعال مانند ديدار برادران صالح ورفتن به مجالس ذكر خدا واصلاح ميان مردم وصله رحم ورفتن به جهاد وهر آنچه كه سلامت قلبت ودينت در آن است .


آنچه ذكر شد، به قدرى است كه قلوب توانند آن را فهم كنند و نفوس بدان عمل كنند وكسى جز بندگان مقرّب ومخلق خدا، بركُنه آن آگاهى ندارند؛ چرا كه تنها اينان حقيقت امر را دريافته ودر عمل وگفتار به آن پاى بند هستند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست ودوم : آداب حجّ

امام صادق (ع ) فرمود:

چون اراده حج مى كنى ، قلب خويش را براى خدا عزّ وجلّ از هر چه كه تو را از او مشغول مى دارد مجرد نما، وامر خويش را به خالقت واگذار، ودر جميع حركات وسكون ات بر او توكل كن ، تسليم قضا، فرمان وقدر او شو، ودنياطلبى وراحتى وخلق را رها كن وخويش را از بند حقوق بندگان وا رهان بر توشه ، ياران ، توان ، جوانى ومالت اعتماد مكن ؛ چرا كه ترس آن مى رود كه همه اين ها دشمن ووبال گردنت شوند، زيرا هر كه داعيه تسليم خدا بودن داشته باشد ودر عمل به غير او متكى باشد، خدا آن ها را وبال ودشمن او گرداند، تا بداند كه هيچ قدرتى براى كسى جز خدا نيست ، و جز از او طلب مغفرت نكند.


و همانند كسى آماده (حجّ) شو كه ديگر اميدى به بازگشت ندارد وهمراهى ورفاقتت را با ديگران نيك كن ووقت فرايض خداوند تعالى وسنّت هاى پيامبرش (ص ) وحقوقى چون : ادب ، شكيبايى ، شكر، مهربانى ، شفقت ، وسخاوت كه بر تو لازم آمده ، مراعات كن وتوشه سفر را از نيازمندان دريغ مدار.

سپس غسل كن وگناهان كوچك وبزرگ خود را وبا آب توبه شست وشو ده ولباس صدق وصفا وخضوع وخشوع بر اندام كن و(چون احرام حج بستى ) بر آن باشى تا هر چه كه تو را از خدا وياد او باز مى دارد رها كنى واز آن دورى گزينى . لبّيكى كه در دعايت به خداى عزّ وجلّ عرضه مى دارى ، اجابتى صاف وخالص وپاك وهمراه با تمسّك به ريسمان الهى باشد وبا قلبت همراه ملايك ، گرد عرش الهى طواف كن ؛ چونان كه با مسلمانان گرد خانه خدا طواف مى كنى . هروله كنان از هواى نفست واز هر چه توان كه دارى بگريز وبيزارى جوى (وبر ناتوانى خود اعتراف كن ) وآرزوى آنچه كه بر تو روا نيست وتو مستحق آن نيستى ، در دل راه مده .

در عرفات ، به خطا وگناهانت اعتراف كن ، عهد خود را با خداى تعالى با اقرار به وحدانيّت او وبه واسطه تقرّ به سوى او تجديد كن ودر مزدلفه آن را استحكام بخش .
چون به كوه مشعر مى روى ، روح خود را با اميد به رحمت او به ملا اعلا پرواز ده وگلوى هوا وطمع را در قربانگاه ببر.


به وقت رمى جمرات ، شهوات وخساست ودنائت وافعال ناپسند را رمى نما (سنگ بزن ) وزشتى هاى ظاهر وباطن را با تراشيدن مويت ، بزداى .
چون به حرم داخل مى شوى با پناه جستن به امان ، حفظ وستر خداى تعالى ، قصد كن كه از دنباله روى خواسته هايت در امان باشى . كعبه را زيارت كن ، به حالى كه سرشار از بزرگداشت ومعرفت جلال و سلطنت خدا باشى .

حجرالاسود را در حالى ببوس كه به قسمت خداوند عزّ وجلّ راضى هستى ودر پيش عظمت اش ، خاضع .


و چون طواف وداع را به جاى مى آورى ، با هر چيزى جز خدا وداع كن ، وروح ونهان خود را براى تعالى خداى متعال به روزى كه در وقوف صفا به ملاقاتش مى روى ، صاف و پاك كن ودر برابر خدا و در سرزمين مروه شيوه جوانمردى پيشه كن واز فرمان او سر متاب وبر شروط حجّات ، پايدارى نما ودر وفاى به عهدى كه با پروردگارت بسته اى ووفاى بدان را تا روز قيامت بر خود واجب نموده اى ، وفادار باش .

و بدان كه خداوند تعالى ، حج را واجب فرموده واز جميع عبادات فقط آن را به خودش اختصاص داد وفرمود: (وبراى خدا، حج آن خانه ، بر عهده مردم است [البته بر] كسى كه بتواند به سوى آن راه يابد).

و هر عملى را كه خداى بزرگ واجب گرداند وهر سنّتى كه پيامبر (ص ) وضع فرمود چه حلال ، چه حرام ، چه مناسك به منظور آمادگى براى مرگ، عالم برزخ وقيامت بود.
بدين ترتيب وبا وضع اين مراسم ، عرصه قيامت را پيش از به بهشت رفتن بهشتيان وبه آتش درآمدن دوزخيان ، فراهم آورد.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست وسوم :سلامتى

امام صادق (ع ) فرمود:
براى دين وقلب وفرجام امورت ، در هر كجا ودر هر حالى كه هستى ، از خداوند عزّ وجلّ درخواست سلامتى كن ؛ چرا كه هر كسى كه به دنبال آن باشد، آن را خواهد يافت .
پس چگونه است حال آن كسى كه در معرض بلا باشد، وراه هاى مخالف سلامتى را پيموده ، واصول آن را ناديده گرفته ، وسلامتى را عين تلف وتلف را همچون سلامتى بيند؟!
سلامتى دين در هر دوره اى به خصوص در عصر حاضر ناياب است . راهى كه تو را بدان مى رساند، تحمّل جفا وآزار خلايق ، صبر بر سختى ها، كم كردن مؤ ونه زندگى (به اندك راضى بودن )، ترك آن تكلّف ها، اگر چه رعايت آن لازم باشد وقناعت ورزيدن به حداقل ممكن .

اگر چنين راهى ممكن نبود، پس خلوت گزيدن مفيد خواهد بود واگر اين هم نشد، خاموشى نيك است والبته اين ، چون خلوت گزيدن نيست واگر خاموشى هم نشد، پس سخن در چيزى گوى كه تو را سودى رساند واين نيز چون خاموشى نباشد.

واگر راهى بدين هم نيافتى ، پس با درونى صاف وبدون تيرگى ، وبا قلبى خاشع وبدنى شكيبا بر سختى ها، نفس خود را در بيابان ها (ى رنج ) بيفكن .
خداوند عزّ وجلّ فرمايد: (كسانى كه بر خويشتن ستم كار بوده اند [هنگامى كه ] فرشتگان جانشان را مى گيرند، مى گويند: در چه [حال ] بوديد؟ پاسخ مى دهند: ما در روى زمين از مستضعفان بوديم . مى گويند: مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد؟...).


از وجود بندگان صالح خداوند بهره جوى وهمنشينى با آنان را مغتنم دان . با هم قطاران خود مفاخره مكن وبا دشمنان ، منازعه منما. هر كس كه گفت : (من ) بگو: (تو). ادعاى هيچ چيز مكن ، اگر چه بدان علم ومعرفت داشته باشى .

رازت را جز براى كسانى كه در دين از تو برترند فاش مكن ، تا بزرگى يابى (چرا كه چنين انسان هايى كم وناياب اند) وهر گاه چنين كردى، سلامت [در دين ] را به دست آورده اى وبدون دلبستگى (به چيزى ) به خدا پيوسته اى !
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست وچهارم :عزلت گزيدن

امام صادق (ع ) فرمود:
صاحب عزلت ، در دژ محكم خداوند تعالى پناه جسته ودر حفاظت اوست . پس ، خوشا به حال كسى كه در خفا وآشكار با او باشد.

عزلت را نياز به ده خصلت است : شناختن حق وباطل ، عشق به فقر، برگزيدن سختى وشدّت ، زهد، خلوت گزيدن ودر عواقب امور انديشيدن ، كوتاهى خويش در عبادت ديدن در عين حال كه تمام توان خود را در عبادت به كار بندد، دورى از خودپسندى ، بسيارى ذكر خداوند كه غفلت در آن نباشد، چرا كه غفلت ، دام شيطان است واساس هر بلا وسبب هر دورى ، وخانه را از زوايدى كه انسان را به خودش مشغول دارد، تهى كردن .

عيسى بن مريم (ع ) فرمود: زبانت را (از سخن غير ضرورى ) باز دار، تا قلبت آباد شود ودر خانه بنشين واز ربا بپرهيز وبيش از نياز پى كسب روزى مباش وبر گناهت گريه كن واز مردم بگريز، چونان كه از شير مى گريزى ، زيرا كه آنان در گذشته درمان درد بوده اند وامروز عامل بيمارى اند. پس (چون چنين كنى ) هر گاه كه خواهى به ديدار خدا بشتاب.

ربيع بن خثيم گويد: اگر مى توانى كه نه كس را بشناسى ونه كسى تو را بشناسد، چنين كن كه صيانت اعضاى بدن از كارهاى بيهوده وفراغت قلب وسلامت ودرستى زندگى وشكستن سلاح شيطان ودورى از هر بدى وآسايش قلب ، در عزلت نهفته است.

هر پيامبر يا جانشين او، عزلت اختيار كرد؛ چه در آغاز عمر خويش ، وچه در انجام آن.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست وپنجم :آداب عبادت

امام صادق (ع ) فرمود:
در به جاى آوردن اعمال واجب ومستحب همراه با اخلاص ، مداومت نما وحدود آن را رعايت كن كه اين دو، اصل اند. پس كسى كه به درستى وبه حق ، آن ها را ادا نمايد، همه چيز را دريافته وبه دست آورده است .


بهترين عبادت ها، نزديك ترين آن ها به امان (از عذاب ) الهى ، خالص ترين آن ها از ريا است وپيوسته باشد، اگر چه اندك باشد. پس ، چنانچه عمل واجب ومستحب را به سلامت جاى آوردى ، عابدى ودر بندگى صادقى .

چون به محضر خدا (مسجد) گام نهى تواءم با فروتنى واظهار عجز وخشيّت از او وتعظيم حضرتش باشد. حركات خويش را از ريا وباطن خويش را از قساوت خالص گردان ، زيرا پيامبر (ص ) فرمود: نماز گزار، با پروردگارش در حال مناجات است .
پس ، از آن كسى كه بر باطنت آگاه است وبه نجوا وآنچه در درونت مى گذرد، عالم است ، حيا كن وچنان باش كه تو را به آنچه فرا خوانده وبه سويش دعوت كرده است ، مشغول ببيند.

پيشينيان همواره فاصله ميان دو فريضه را به اصلاح امور آن ها مانند اوراد واذكار و.... مشغول بودند، ولى امروز امر بدين گونه است كه براى دست يابى به فضايل ، فرايض ترك مى شوند. چگونه مى توان جسدى بدون روح داشت واز آن ، چونان زندگان ، بهره برد؟!

على بن الحسين (ع ) فرمود: در شگفتم از طالب فضيلت ، كه برترين فضيلت ها را كه همانا فرايض است ، ترك كند ونپيمودن راه حق وناديده گرفتن نعمت بندگى ، كه خدا آن را بر او ارزانى داشت ، به سبب محروم بودن از شناخت امر الهى است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست وششم : تفكّر

امام صادق (ع ) فرمود:
از گذشته دنيا عبرت گير. آيا به كسى وفا كرده وآيا اشراف زاده اى ، بينوايى ، ثروتمندى دوست ودشمنى را ديده اى كه نميرد وجاويد باشد؟! آينده جهان به گذشته آن مانَد، كه آب به آب .

رسول خدا (ص ) فرمود: مرگ پند دهنده وخرد، راهنما وتقوا ره توشه آخرت و عبادت خدا، اشتغال و دل مشغولى وانس با خدا وقرآن وسيله اى براى بيان است كه هر يك در جاى خود، بسنده وكفايت كننده است .

رسول خدا (ص ) فرمود: از دنيا چيزى جز بلا وفتنه برنيايد وآن كه از بلا وفتنه نفس وفريب ابليس وارهيد، به سبب التجاى صادقانه او به خدا بوده است .

حضرت نوح (ع ) فرمود: دنيا را چون خانه اى با دو در يافتم . از يك در بدان وارد واز در ديگر خارج شدم . اين حال ومقال پيامبر خدا است .

پس حال آن كسى كه به دنيا دل بسته وبدان روى آورده وعمر خويش را در آبادانى آن تباه كرده ودر طلبش راه به افراط برده ، چگونه است ؟!
فكر، آيينه حسنات ، كفاره گناهان ، نور قلب ومايه حُسن خلق است واصلاح آخرت وآگاهى از فرجام كارها وفزونى علم را در پى دارد. فكر، خصلتى (عبادتى ) است كه هرگز خداوند، به مانند آن ، عبادت نشده است.

رسول خدا (ص ) فرمود: يك ساعت انديشيدن (در راه اصلاح خود وجامعه ) از عبادت يك سال بهتر است وكسى به اين منزلت ومقام نرسد، مگر آن كه خداوند او را از نور معرفت وتوحيد بهره مند گرداند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست وهفتم : خاموشى و سکوت

امام صادق (ع ) فرمود:
خموشى ، شيوه اهل تحقيق است وسر لوحه عمل كسانى كه به حال گذشتگان نگريسته وبه تحوّل وتغيير روزگار پى برده اند، كه به تحقيق ، اين تتبع اساس سكوت وخموشى است . رضايت خداوند در خموشى نهفته و مايه سبك شدن حساب ومصون ماندن از خطاها ولغزش هاست . خداوند، خاموشى را پوشش نادانى جاهلان وعالمان را بدان آراسته است.

خاموشى ، وسيله دورى جستن از هوا وهوس است ، وسبب رياضت نفس ، شيرينى عبادت ، زدودن قساوت قلب ، موجب عفاف ، جوانمردى و زيركى است . پس ، زبان خود را از باز شدن به سخنانى كه مجبور به گفتن آن ها نيستى ، به ويژه زمانى كه شنونده شايسته اى كه براى خدا ودر راه خدا با او سخن گويى ، باز دار.

ربيع بن خثيم كاغذى را در پيش رو مى نهاد ودر آن روز آنچه را بر زبان مى آورد، در آن مى نوشت ، وشب نفس خويش را به محاسبه مى كشانيد ومى گفت : آه آه ! به يقين كه خاموشان رستگار شدند.

يكى از اصحاب رسول خدا (ص ): ريگى در دهان خود مى نهاد و وقتى قصد گفتار داشت ، آن را مى سنجيد و چون آن را در راه خدا مى ديد، ريگ را از دهان در مى آورد.
بسيارى از صحابه رضوان اللّه عليهم چنان نفس مى كشيدند كه گويى نفس از سينه اى پر درد بر مى آيد وچون بيماران سخن مى گفتند.

علّت هلاكت ونجات مردمان ، در سخن گفتن وخاموشى است. پس خوشا به حال كسى كه معرفت سخن نيك وبد ودانش خاموشى وفوايد آن ، روزى اش شده باشد كه اين ، از اخلاق انبيا وشعار اصفياست . كسى كه ارزش و قدر كلام را بداند وبه پيامدها وكاستى هاى آن پى برد، خاموشى برگزيند و آن كس كه از فوايد خاموشى آگاه گشته وبر خزاين گرانبهايش دست يافت، هم سخن وهم خاموشى او عبادت است و بر اين عبادت وى ، جز خداى ملك جبّار آگاهى نيابد.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست وهشتم : آسايش و راحتى

امام صادق (ع ) فرمود:
مؤ من را راحتى وآسايش حقيقى نباشد، جز در لقاى خداوند متعال . ولى آسايش دنيايى در چهار چيز است : خاموشى وسكوتى كه به وسيله آن حال قلب ونفس خويش وآنچه را كه ميان تو وخالق خويش (چون ايجاد تو از عدم وساير عجايب آفريدگار) مى گذرد، بشناسى ؛ عزلتى كه بدان وسيله از آفات ظاهرى وباطنى زمان نجات بيابى ؛ گرسنگى ات كه شهوات و وسواس را به واسطه اش بميرانى ؛ وشب بيدارى اى كه قلبت را بدان نورانى كنى وطبعت را صفا وروحت را پالايش دهى.


پيامبر (ص ) فرمود: هر كس شب وروز از شرّ مردم در امان ، واز سلامت بهره مند باشد وروزى وطعام روزش نيز فراهم آيد، گويى خير تمامى دنيا، بدو روى آورده است.

وهب بن منبه مى گويد: در كتابهاى اوّلين وآخرين آمده است : اى قناعت ! عزّت وبى نيازى با تو همراه است ، پس آن كس با تو باشد، رستگار است .

ابوالدرداء گفته است : آنچه خداوند براى من مقدّر ومقسوم فرموده ، از دستم نرود، اگر چه دستخوش باد باشد.

ابوذر (ره ) گفت : آبروى كسى كه به خدايش مطمئن نباشد، مى رود؛ اگر چه به جايى بس مستحكم پناه برد. پس زيان كارتر وخوارتر كسى است كه خداوند را در آنچه برايش پيش از آفريدن جهانيان تضمين كرده ومتكفّل شده ، در عين حال او را تصديق نكند وبا آگاهى از اين امر، بر توان وتدبير وكوشش وسعى خويش دل بندد وبر آن ها متكى باشد، [به يقين ] به حدود وحريم پروردگارش تجاوز كرده است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب بيست ونهم :قناعت

امام صادق (ع ) فرمود:
چنانچه شخص قانع قسم خورد كه هر دو سرا از آن اوست ، به راستى كه خداوند عزّ وجلّ او را به جهت عظمت شاءن ومرتبت قناعت ، تصديق فرمايد. چگونه بنده بدانچه كه خدا قسمت او كرده قانع نشود، در حالى كه فرموده است : (ما معيشت آنان را در زندگى دنيا تقسيم بنموديم ).

پس هر كس بدون تعليل به آنچه كه [خدا] خواسته وبراى آنچه كه نخواسته ، اذعان وتصديق نمايد وبه پروردگار يقين آورد، امر روزى را به او واگذار مى كند وبه هر آنچه خدا دهد، خشنود شود.

كسى كه به قسمت خويش قانع شود، از اندوه وناراحتى وسختى رها شود وهر اندازه كه از قناعت كاسته شود، بر ميل ورغبت به دنيا افزوده مى شود. و(بدانيد) طمع به دنيا، ريشه هر شرّ وبدى است وصاحب آن از آتش نجات نيابد، مگر با توبه
و از اين روست كه پيامبر (ص ) فرمود: قناعت ملكى است كه زوال نيابد وآن ، مركب رضاى خداى تعالى است كه صاحب خويش را به بهشت مى رساند.

پس در آنچه به تو نداده اند، توكل نيكو پيشه كن وبه آنچه تو را داده اند، راضى باش وبر مشكلاتى كه بر تو فرود مى آيد، صبر پيشه كن كه صبر از امور بس ستوده است .

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى ام :حرص

امام صادق (ع ) فرمود:
در رسيدن به چيزى كه اگر رهايش كنى به سوى تو مى آيد ودر آن صورت محبوب خداوند باشى ، حريص مباش واگر در رسيدن به خواسته ات شتاب ورزى واز توكل به خدا ورضا به قسمت غافل شوى ، در درگاه احديت ناپسند خواهى شد؛ چرا كه خداوند جهان را چون سايه تو خلق فرموده كه اگر در طلبش روى تو را به سويش مى كشاند وهيچ گاه بدان نخواهى رسيد واگر تركش كنى ، خود به دنبالت مى آيد وتو راحت خواهى بود.

پيامبر (ص ) فرمود: انسان حريص ، محروم است وافزون بر آن مذموم درگاه حق است . وچگونه محروم نباشد وحال آن كه از اعتماد به خداى تعالى گريخته است وبر خلاف فرمايش خداوند رفته است كه فرمود: (خدا همان كسى است كه شما را آفريد، سپس به شما روزى بخشيد، آن گاه شما را مى ميراند وپس از آن زنده مى گرداند.

حريص دستخوش هفت آفت است : 1) در انديشه اى باشد كه به بدنش ضرر رساند ونفعى ندهد؛ 2) اندوهى كه تمامى ندارد؛ 3) رنجى كه راحتى ندارد، جز به مرگ ؛ 4) ترسى كه چيزى بدو نرساند جز آن كه همواره گرفتار آن باشد؛ 5) اندوهى كه زندگى را بدون آن كه فايده اى بدو رساند، مكدّر كند؛ 6) حسابى كه خلاصى از آن نيابد وپيوسته سرگرم رسيدگى بيهوده به آن باشد؛ 7) عقاب وكيفرى كه راه فرار از آن نداشته باشد (چرا كه حرص ، انسان را به ارتكاب گناه وا مى دارد).

شخصى كه بر خداى تعالى توكل دارد، شب وروز را مى گذراند، در حالى كه در پناه خداى تعالى وعافيت وسلامتى است وخدا در كفايت امور او تعجيل فرموده ودرجاتى برايش فراهم كرده كه فقط خود بدان عالم است.

حرص ، آبى است كه از روزنه خشم خداى تعالى جارى است . وچون بنده اى از يقين محروم نباشد، حريص نخواهد بود ويقين ، زمين اسلام وآسمانِ ايمان است .
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ندا66
بالا