امام علی (ع) و اصول سیاست

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
نمایندگانی که خود مردم برای رسیدگی به مشکلات و دغدغه هاشون انتخاب کردند و تنها رسالتشون رسیدگی به امورات مردمه ، اسیر بازی های سیاسی شدند و چشم بر روی نالایق بودن مسئولین می بندند. و این طور میشه که افراد بی مسئولیت و کسانی که به هیچ عنوان به فکر مردم نیستند و یا حتی آداب معاشرت با مردم را هم بلد نیستند در پست و مقام خودشون باقی می مانند.

*****

سیاست در لغت به معنی «پاسداری ملک»، «نگه داری قدرت» و «حراست از کشور» است. ولی چیزی که مهم است آشنایی با اصولی می باشد که تدبیر و پاسداری بر آن استوار است.

اصولی که امام علیه السلام از آن پیروی می کرد همگی تحت پوشش ارزش های اخلاقی و اصول انسانی قرار داشت و بر اساس عدل و دادگری استوار بود و، هر نوع دگرگونی در کشور از این اصول سرچشمه می گرفت و امام کرارا بر این اصول تأکید می کرد و هر نوع اداره کشور را بر غیر این اصول نفی می نمود؛ زیرا او به آینده کشور فکر می کرد نه به بقای قدرت و سلطه خویش.


چه بسا ممکن است سیاستمداری از طریق مکر و خدعه و فریب مردم، قلوب و دل ها را متوجه خود و در نتیجه یک نوع آرامش نسبی بر کشور حکم فرما سازد، ولی از آنجا که ظاهرسازی و تزویر اثر موقت دارد و همیشه نمی تواند کار ساز باشد، امیر مؤمنانعلیه السلام از سیاست های مزوّرانه سیاسیکاران، پیوسته نقد می کرد و می فرمود:


«هیهات! لولا التقی لکنت أدهی العرب؛(7)
اگر پارسایی نبود من داهی ترین و زیرک ترین عرب بودم.»


در حدیث دیگر، انگشت روی سیاست های خادعانه معاویه می نهد و می گوید:

«وِاللّهِ ما مُعاویةُ بِاَدْهی مِنّی، وَلکنَّهُ یغدِرُ وَ یفْجُرُ. وَ لَوْلا کراهِیهُ الْغدْرِ لَکنْتُ مِنْ اَدْهی النّاسِ، وَ لکنْ کلُّ غَدرَةٍ فَجرَةٌ، وَ کلُّ فَجرَةٍ کفْرَةٌ. «وَلِکلِّ غادِرٍ لِواٌ یعْرَفُ بِهِ یوْمَ القیامةِ واللّهِ مَا اُسْتَغْفَلُ بِالْمَکیدَةِ، وَ لا اُسْتَغمَزُ بِالشَّدیدَةِ!؛(8)
به خدا سوگند معاویه زیرک تر از من نیست لیکن شیوه او پیمان شکنی و گنهکاری است. اگر پیمان شکنی، ناخوشایند نبود کسی از من زیرک تر نبود. اما پیمان شکنی انسان را به گناه برمی انگیزد و هر چه گناه برانگیزد، دل را تاریک می سازد در رستاخیز برای پیمان شکن درفشی است افراخته و او بدین درفش شناخته می شود به خدا مرا با فریب غافلگیر نتوانند کرد که با سخت گیری ناتوانم نخواهند ساخت.»

*****
 
آخرین ویرایش:

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
اصول سیاست در سیره امام علیعلیه السلام:


1. صدق محوری


سیاست امام علی علیه السلام را از دوران جوانی تا لحظه شهادت، صدق و صفا و درستگویی و درست گفتاری تشکیل می داد، و او لقب «صدّیق اکبر» را از پیامبر(ص) دریافت کرده بود. پیامبر فرمود:

«علی بن ابی طالبعلیه السلام نخستین کسی است که به من ایمان آورد، و نخستین کسی است که در روز رستاخیز با من دست می دهد و او «صدیق اکبر» است و فاروق امت، حق و باطل را از هم جدا می سازد.»(9)

امام این اصل را از نخستین دوران حیات سیاسی خود تا لحظه شهادت رعایت می کرد و گاهی به قیمت راستگویی، خلافت ظاهری را با مشکل روبه رو می ساخت.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بابک

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
2. قانون محوری

قانون محوری اساس سیاست کشور را تشکیل می دهد. زیرا نظم در جامعه در سایه ایمان به قانون و عمل به آن پدید می آید و اگر پاسدار قانون، خود قانون شکنی کند، قانون شکنی برای همگان آسان می گردد. رجال آسمانی، قوانین الهی را بی پروا و بدون واهمه اجرا می کردند و هرگز عواطف انسانی یا پیوند خویشاوندی و منافع زودگذر مادی، آنان را تحت تأثیر قرار نمی داد. پیامبر گرامی(ص)، خود پیشگامترین فرد در اجرای قوانین اسلامی بود و مصداق بارز آیه «وَ لایخافُونَ فِی اللّه لَوْمَةَ لاِئَمٍ» (مائده / 54) به شمار می رفت. جمله کوتاه او درباره فاطمه مخزومی، زن سرشناس که دست به دزدی زده بود، روشنگر راه و روش او در «قانون محوری» است. فاطمه مخزومی، زن سرشناسی بود که دزدی او نزد پیامبر اکرمعلیه السلام ثابت گردید و قرار شد که حکم دادگاه درباره او اجرا شود. گروهی به عنوان «شفیع» و به منظور جلوگیری از اجرای قانون، پادرمیانی کردند و سرانجام اُسامة بن زید را نزد پیامبر(ص) فرستادند تا آن حضرت را از بریدن دست این زن سرشناس باز دارد. رسول اکرم(ص) از این وساطت ناراحت شد و فرمود:

بدبختی امت های پیشین در این بود که اگر فرد بلند پایه ای از آنان دزدی می کرد. او را می بخشیدند و دزدی او را نادیده می گرفتند. ولی اگر فرد گمنامی دزدی می کرد فورا حکم خدا را درباره او اجرا می کردند. به خدا سوگند اگر دخترم فاطمه نیز چنین کاری



.................................................... کتاب نقد » شماره 18 (صفحه 39)


کند حکم خدا را درباره او اجرا می کنم و در برابر قانون خدا، فاطمه مخزومی با فاطمه محمّدی یکسان است.(11)

*****

و 3. انتقاد پذیری 4. شایسته محوری 5. مردم سالاری 6. انسان محوری 7. تعهد به اصول اخلاقی در اوج قدرت 8. احترام به آزادی های معقول ...
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: بابک

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
قرآن کریم یکی از اهداف بعثت انبیا(ع) را اقامه قسط در جامعه انسانی معرفی می‏کند؛ برپایی قسط و عدالت در اندیشه سیاسی امیرالمومنین علی (ع) که قرآن ناطق است، جلوه ای ویژه دارد؛ نام علی (ع) قرین عدالت است...

امیرالمومنین علی (ع) اصول اخلاقی را در زندگی فردی و سیاسی خود کاملاً رعایت می کرد. جوهر اندیشه های اخلاقی امام علی(ع) تفکیک مطلق حق و باطل و اطاعت کامل از حق است.

از نظر حضرت علی (ع) تشخیص حق اهمیت حیاتی دارد؛ ولی پیروی از حق، مهم تر است. به همین دلیل در اندیشه امام علی(ع) نسبی گرایی راه ندارد و تمام مبارزات مولا برای نشان دادن تفاوت حق و باطل بود. ایشان نزاع اصلی انسان‌ها را نزاع حق و باطل می داند و با بینشی مذهبی و الهی بزرگ ترین عامل اختلاف افراد بشر را پیروی عده‌ای از حق و عده ای دیگر از باطل می داند.



از دیدگاه مولی کسی شایستگی ریاست را دارد که «حسن سیاست » داشته باشد، روش خوب سیاسی زمینه ساز ریاست است، ریاستی که در سایه آن حق احیا، و باطل از بین برود . مولا فرمود:

«من حسنت سیاسته وجبت طاعته; (22) آن کس که سیاست نیکو داشت اطاعتش واجب است » .

«من حسنت سیاسته دامت ریاسته; (23) آن کس که سیاست نیکو داشته باشد ریاستش دوام خواهد یافت » .

در سخن دیگر مولا اولین گام ورود در سیاست الهی را «سیاست و تربیت خویش » می داند فرمود: «من ساس نفسه ادرک السیاسة; (24) آن کس که خویش را سیاست و مدیریت کند، سیاست را درک کرده است » .
 
بالا