میراث گرانبهایی که همه ما به عنوان پدر و مادر می توانیم برای کودکانمان به جای بگذاریم اعتماد به نفس است.این خصوصیت را نمی توان از طریق وراثت به کودکان انتقال داد.و ما به عنوان والدین نقش اساسی در روند شکل گیری این خصوصیت در بچه هایمان داریم.
اما چطور والدین می توانند در بالا بردن عزت نفس سالم در یک کودک کمک کنند.
به کودکمان محبت کنیم
از مهم ترین عوامل در تربیت فرزندان و از اصول مهم بهداشت روانی کودکان سیر کردن آنها از مهر و محبت است. احساس ارزشمند بودن در کودک از عشق و محبتی که والدین به او ابراز می دارند ناشی می شود. اثر محبت در رشد روانی فرزندان مانند اثر نور و حرارت در رشد دانه ی گیاهان است. تا گرمای محبت به فرزندان یک خانواده نرسد و آنان را سیراب نسازند، رشد روانی و شخصیتی آنان به طور طبیعی به انجام نمی رسد.
محبت همانند پی محکمی است که خانه محکم روی آن ساخته می شود.
وقتی پی خانه سست و لرزان باشد، خانه نیز استحکام چندانی نخواهد داشت و برای زندگی کردن غیر قابل اتکا خواهد بود. در خانواده هایی که صمیمیت و محبت و مهربانی وجود دارد، کودک می تواند با اطمینان از شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سویی دیگر بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی کند آن ها را به نحو مطلوبی تغییر دهد. محبتی که فرزندان در خانواده دریافت می کنند موجب آرامش روانی آنها می شود و همین آرامش روانی آنها را از بسیاری از انحرافات باز می دارد. کودکانی که ارتباط عاطفی و محبت آمیز با والدین خود ندارند، در طول زندگی بیشتر دچار اضطراب و عدم اعتماد به نفس در رفتار خود هستند، قابلیت ها و استعدادهای خود را کمترباور دارند.
تاکید بر محبت به معنای زیاده روی در آن نیست.
محبت باید چنان باشد که اولاً فرزندان بیش از حد وابسته بار نیایند و بتوانند در غیاب والدین روی پای خود بایستند و ثانیاً از خود راضی و پرتوقع و لوس بار نیایند. کودکان باید بی قید و شرط مورد محبت قرار گیرند. محبت بی قید و شرط یعنی محبتی که هیچ شرطی برای ابراز آن تعیین نشده و بی دریغ نثار کودک می شود. این به معنای لوس کردن و بی توجهی به کارهای نادرست آنها نیست. بلکه ایجاد اطمینان است در کودک که والدینش او را همیشه دوست دارند حتی اگر به او تذکری می دهند یا از کار غلط او ناراحتتد. کودک نخستین درس محبت یا نفرت را از خانواده مخصوصاً مادرش یاد می گیرد. کودک محروم از محبت به این علت که محبت را تجربه نکرده است نمی تواند به دیگران محبت کند و در نتیجه از زندگی اجتماعی لذت بخش محروم خواهد بود.