[h=2][/h]
گویند که عاشقی با محبوبه خویش در مکانی قرار ملاقات گذاردند و محبوبه مدتی دیر به آنجا رسید،
دید که عاشق به خواب رفته، پس گردویی در جیب او نهاد و رفت،
وقتی عاشق از خواب بیدار شد، متوجه رفتن معشوقه خویش گشت و فهمید که در جیب او گردویی نهاده؛
یعنی که عاشق شدن برای تو هنوز زود است!!!
ای نفس! در روایت است که دو خصلت انسان را به بهشت می فرستد
و از جهنم محفوظ می دارد و آن دو: تحمل سختی و مکروهی که خداوند آن را دوست می داردو ترک محبوبی که خداوند آن را دوست نمی دارد.
یار می خواهد اینهمه آشفتگی * کوشش بیهوده به از خفتگی
منبع: محاسبة النفس، سید بن طاووس، ص 214.
دید که عاشق به خواب رفته، پس گردویی در جیب او نهاد و رفت،
وقتی عاشق از خواب بیدار شد، متوجه رفتن معشوقه خویش گشت و فهمید که در جیب او گردویی نهاده؛
یعنی که عاشق شدن برای تو هنوز زود است!!!
ای نفس! در روایت است که دو خصلت انسان را به بهشت می فرستد
و از جهنم محفوظ می دارد و آن دو: تحمل سختی و مکروهی که خداوند آن را دوست می داردو ترک محبوبی که خداوند آن را دوست نمی دارد.
یار می خواهد اینهمه آشفتگی * کوشش بیهوده به از خفتگی
منبع: محاسبة النفس، سید بن طاووس، ص 214.