مدعیان دروغین مهدویت(از صدر اسلام تا زمان معاصر)

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۷۷. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۲

2-8.png


احمد اسماعیل در یکی از فایل های صوتی که از او موجود است داستان شروع دعوت خویش را شرح می دهد، به ادعای او این دعوت توسط خوابی رخ داده است که در آن امام زمان علیه السلام را ملاقات نموده و از طرف حضرت مامور به اعلان انقلاب علیه ظالمان به مردم جهان شده است. وی در انتها می گوید: «به هر حال ای مردم عراق! پدرم مرا به سوی تمام جهانیان فرستاد و از شما شروع کرد و از ام القری، نجف. و من موید به جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و ملکوت آسمانها و کثیری که مرا قبول کرده اند هستم …» (بررسی و رد ادعاهای احمد اسماعیل، ص ۵۶)

به هر روی وی مدعی است که همان «یمانی» است که در روایات به آن اشاره شده است در حالی که یمانی موجود در روایات اولا فرزند امام مهدی نیست، ثانیا از یمن خروج می نماید نه بصره عراق، ثالثا یمانی هیچ مشابهتی به فردی به نام احمد ندارد، رابعا یمانی امام و جانشین امام نیست، خامسا یمانی نیز مانند عموم مردم هیچ ارتباطی با امام غائب در عصر غیبت کبری ندارد. (برای بررسی تفصیلی این مطالب و ملاحظه روایات این باب، ر.ک: همان ۵۷ تا ۷۶) با این همه چگونه احمد الحسن ادعای یمانی بودن می کند در حالی که هیچ یک از علائم و نشانه های او را که در روایات ذکر شده است ندارد؟!

در بحث بعدی به نامه سرگشاده ای که نامبرده به رهبر انقلاب اسلامی ایران و برخی مراجع نوشته است و در آن به مهمترین استدلال های خویش برای اثبات ادعاهایش اشاره نموده است خواهیم پرداخت.

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۷۸. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۳

2-2.png


احمد الحسن در نامه سرگشاده ای که به مقام معظم رهبری، مراجع عظام و جمعی از علما نوشته است، پس از تبیین برخی از مدعیات واهی خود به بیان استدلال های اثبات آنها می پردازد، به جهت اهمیتی که این نامه دارد و طبعا باید در آن محکم ترین دلایل بر ادعای نامبرده ذکر شود خلاصه دلایل او را در انتهای این نامه از نظر می گذرانیم:

الف. ده ها نفر از مومنین، صدها خواب صادق از ائمه معصومین در تائید مقام احمد الحسن دیده اند.

ب. احمد الحسن پیشگوئی های فراوانی برای مومنین داشته است که در خصوص آنها کتابی چاپ خواهد شد.

ج. ده ها نفر از مومنین برای پذیرش ادعای احمد الحسن از قرآن استخاره نموده اند و تائید او را از آیات قرآن دیده اند. (ر.ک: دجال البصره، ص ۸۱)

باید توجه نمود که:

اولا خواب حجت شرعی نیست. خصوصا هنگامی که این خواب تنها ادعا شود! آیا هر کسی نمی تواند ادعائی شبیه به این ادعا نمود و بگوید «صدها هزار نفر در تائید گفتار من رویای صادق دیده اند!» به هر روی در خصوص خواب در آینده بحث مستقلی خواهیم داشت.

ثانیا دلیل دوم شبیه ادعای یک رمال است که بگوید: «من برای هزاران نفر فال گرفته ام و آینده آنها را مو به مو توضیح داده ام!» بنابراین حتی اگر کتابی که وعده کرده است چاپ شود ارزشی نخواهد داشت.

ثالثا چنانچه اتفاق نظر فقها بر این مساله است، استخاره مرسوم به قرآن کریم در تعیین حق از باطل جایز نیست بلکه تشخیص حق و باطل تنها با سنت قطعی (آیات و روایت یقینی) و عقل ممکن است. (برای جواب تفصیلی ر.ک: بررسی و رد ادعاهای احمد اسماعیل، ص ۱۲۴ – ۱۳۴) در آینده در خصوص استخاره نیز بحث مستقل خواهیم داشت.

به دلیل سست بودن این نامه هیچ یک از علمای مخاطب آن پاسخی به آن ندادند و عجیب است که هواداران وی این عدم پاسخ را به ناتوانی مراجع عظام از پاسخگوئی به استدلال های محکم او تفسیر می کنند!


 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۷۹. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۴

2-12.png


در بحث پیش رو فهرستی از ادعاهای عجیب و غریب احمد الحسن را از نظر می گذرانیم:

  1. من رسول و سفیر امام مهدی هستم. (الجواب المنیر، ص ۲۰)
  2. من معصوم هستم! (همان، ۱۴۰)
  3. پدرم مهدی به من خطاب کرد: «فرزند عزیزم! فدایت گردم! عجله کن» (همان، ص ۳۶)
  4. من کتاب الله و قرآن ناطق هستم. (بیان الحق و السداد، ص ۱۴)
  5. خون امام حسین علیه السلام در کربلا برای من و برای پدرم ریخته شد! (الجواب المنیر، ص ۲۱)
  6. من صراط مستقیمم و هر کس با من آمد نجات می یابد و هر کس تخلف کرد هلاک می شود. (فایل صوتی البرائه، در ۳/۶/۱۴۲۵)
  7. هر کس به من ملحق نشود از ولایت علی خارج است و رسول خدا از او بیزار است. (همان)
  8. من همان فرد شبیه عیسی هستم که یهودیان آن را به صلیب کشیدند! (الجواب المنیر، ص ۴۶)
  9. من همان سنگی در دستان علی ابن ابی طالبم که به واسطه آن کشتی نوح را نجات داد، ابراهیم را از آتش رهاند، خدا با همان سنگ با موسی سخن گفت، و همان سنگ بود که تبدیل به عصای موسی شد تا دریاها را بشکافد و …! (الجواب المنیر، ص ۱۸)
  10. در پشت من مهری از نبوت وجود دارد! (همان، ۵۹)
  11. من باغی از باغهای بهشت و همان حجر الاسودم! (همان، ۷۶)
بی جهت نیست که برخی به خاطر این قبیل ادعاهای بزرگ و بعضا مضحک – که تنها به برخی از آنان اشاره شد – وی را «پرمدعی ترین مدعی دروغین در تاریخ بشریت» خوانده اند.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۸۰. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۵

2-7.png


بر اساس یک روایت غیر معتبر و‌مخدوش؛ پس از امام مهدی علیه السلام دوازده نفر که نام تمامی آنها «مهدی» است حکومت خواهند نمود. (ر.ک: الغیبه شیخ طوسی، ص ۴۷۸)

در پایان این روایت امده است:
«فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاهُ فَلْیُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ‏ أَوَّلِ‏ الْمُقَرَّبِینَ‏ لَهُ ثَلَاثَهُ أَسَامِیَ اسْمٌ کَاسْمِی وَ اسْمِ أَبِی وَ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَحْمَدُ وَ الِاسْمُ الثَّالِثُ الْمَهْدِی‏» (همان، ص ۱۵۰)
یعنی هنگامی که مهدی وفات نمود، حکومت را به اولین فرزندش واگذار می کند که سه نام دارد: «محمد، احمد و عبد الله».

احمد الحسن با استناد به این روایت خود را مهدی اول خوانده است که در روایت با «ابنه» به آن اشاره شده است.

نکات قابل ذکر در باره روایت:

اولا: اینکه احمد الحسن فرزند امام زمان علیه السلام باشد صرفا یک ادعای بدون دلیل است.

ثانیا: بر فرض که ادعای او مبنی بر نواده چهارم بودن امام زمان صحیح باشد باید توجه نمود که در این روایت ده مرتبه واژه «ابن» تکرار شده است و در تمام آنها فرزند بلا فصل امام قبل به عنوان امام بعدی شناخته شده است؛ حال چگونه ممکن است تنها در این یک فقره مراد از «ابنه» فرزند بلافصل نباشد بلکه نواده چهارم اراده شود؟!

ثالثا: ممکن است این سه نام، نام امام زمان باشند نه فرزند او زیرا در روایات دیگری هر سه نام برای حضرت ولی عصر ثابت شده است. (ر.ک: الغیبه طوسی، ص ۴۵۴)

رابعا: نام احمد الحسن احمد است و هرگز به نام «عبدالله» و «محمد» شناخته نشده است.

با این همه عجیب است که وی با اصرار تمام این روایت را بر خویش تطبیق می نماید.

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۸۱. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۶

4.png


احمد اسماعیل تقریبا تمام صفات امام مهدی عجل الله تعالی فرجه را به نفع خویش مصادره نموده است و روایات دال بر این صفات را بر خویش تطبیق می نماید. نامبرده در کتاب الوصیه المقدسه صفحات ۵۵ تا ۶۸ تعداد ۳۸ روایت را نقل می کند که تمامی آنها – بر فرض صحت – بیانگر اوصاف امام مهدی عجل الله فرجه بوده و در خصوص آن حضرت وارد شده اند به این همه نامبرده تمامی آنها را بر خویش تطبیق می نماید!

در این بحث این ادعاها که از روایات فوق الذکر استفاده نموده است را از نظر می گذرانیم:

امام است؛ محدَّث است؛ (یعنی صدای ملائکه را می شنود و به او الهام می شود) قائم است؛ اوست که زمین را پر از عدل و داد می کند همانطور که پر از ظلم و جور شده است؛ با او بین رکن و مقام بیعت می شود؛ اوست که دست خود را بر سر بندگان می گذارد تا عقل آنها کامل می شود؛ او صاحب الامر است؛ اوست که خداوند در یک شب کارش را سامان می دهد و امر ظهورش را محقق می سازد؛ اوست که خالی بر گونه راستش دارد؛ اوست که به صورت مردی چهل ساله ظهور می کند و …

حال سوال این است، آیا این صفات – که هر شیعه ای آنها را از اوصاف امام زمانش می دانسته است – چگونه برای غیر امام زمان به اثبات می رسد؟ آیا صفتی برای امام عصر عجل الله تعالی فرجه باقی ماند که او برای خود ادعا نکرده باشد؟ گویا تنها تفاوت او با پدرش امام زمان این است که فرزند بلافصل امام عسکری علیه السلام نیست، همین و بس!

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۸۲. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۷

2-3.png


گذشت که یکی از ادعاهای احمد اسماعیل «امام بودن» است؛دو سوال مهم در مقابل او و طرفداران او قرار دارد:

  1. چگونه می توان او را امام جهانیان و فرستاده شده به سوی تمام آنان محسوب کرد در حالی که غیر از زبان عربی را نمی داند؟ و می دانیم که بر اساس روایات متعدد لازم است امام به تمام زبانهای مردم جهان علم داشته باشد همانطور که ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین اینچنین بوده اند. امام رضا علیه السلام فرمود: «خداوند کسی را که زبان مردم را نمی داند بر آنها حجت نمی کند.» (ر.ک: عیون اخبار الرضا، ج۲، ص ۲۲۸ و نیز کافی، ج ۱، ص ۵۰۹ و …) این سوال هنگامی جدی تر می شود که عدم فصاحت احمد اسماعیل را در زبان عربی و اغلاط اِعرابی آن را در همین زبان مادری او نیز مشاهده می نمائیم! (ر.ک: بررسی و رد اعاهای احمد اسماعیل، ص ۱۰۵)
  2. چگونه او خود را امام دانسته و در عین حال مهدی اول بعد از امام عصر می شمارد – که شرح این ادعا گذشت – در حالی که طبق صریح برخی از روایات این دوازده مهدی صرفا از شیعیان هستند و امام نیستند؟ امام صادق علیه السلام در توضیح روایت امیر المومنین در خصوص دوازده مهدی فرمودند: «ایشان فرموده اند «دوازده مهدی» و نفرموده اند «دوازده امام»، اینها گروهی از شیعیان ما هستند که مردم را به موالات ما و معرفت به حق دعوت می نمایند.» (کمال الدین، ج ۲، ص ۳۵۸)
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۸۳. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۸

%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%8683.jpg


چنانچه گذشت احمد الحسن، مدعی بزرگ عصر ما، خواب را یکی از معجزات خود می داند. در همین راستا ظاهرا برخی از پیروان او خوابهای پریشانی که به نحوی با وی مرتبط بوده است دیده اند.
صرف نظر از اینکه چنین تصرفاتی می تواند ریشه در قدرتهائی سحرگونه داشته باشد، باید توجه نمود که خواب افراد عادی در مسائل دینی حجت نیست و عمل به آن ممکن است منجر به انحراف گردد. در ادامه در خصوص «عدم حجیت خواب» روایت مهمی را از نظر می گذارنیم.
در کافی شریف نقل شده است که امام صادق علیه السلام در خصوص برخی منحرفان، از راوی پرسیدند: «این جماعت ناصبی چه می گویند؟» راوی پاسخ داد: «آنها می گویند شخصی به نام ابی بن کعب حکم اذان و رکوع و سجوشان را در خواب می بیند و برای آنها بیان می کند.» حضرت فرمود: «کَذَبُوا فَإِنَّ دِینَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ‏ یُرَى‏ فِی‏ النَّوْمِ‏؛ این جماعت دروغ می گویند! دین خدا برتر از آن است که در خواب دیده شود.» (الکافی، ج۲، ص ۴۸۳)
باید از طرفداران احمد الحسن پرسید وقتی امام صادق علیه السلام در مسائل فرعی مانند رکوع و سجود خواب را مصدر ندانسته حجت نمی شمارند، چگونه است که ایشان در اثبات اصلی مانند امامت شخص نامبرده و سایر مدعیات عجیب او به خواب پناه می برند؟ آیا نباید تاملی کرد و از خود پرسید: «به راستی کدام پیامبر یا امامی حقانیت خود را با خواب اثبات نموده است؟!»
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۸۴. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۹

2-4.png


احمد اسماعیل همانطور که بر «خوابهای متعدد پیروانش» تاکید می کند، به برخی احادیث نیز برای ارزش مند ساختن این خوابها اشاره می نماید. توضیح اینکه در برخی احادیث وارد شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «هر کس مرا در خوابش ببیند مرا در خواب دیده است زیرا شیطان نمی تواند به صورت من و به صورت هیچ یک از اوصیاء من ظاهر شود … به درستی که رویای صادقه جزئی از هفتاد جزء نبوت است» (ر.ک: کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۳۰) بر اساس این روایت او معتقد است: «بسیاری شخص امام معصوم را در خواب دیده اند که مرا تایید نموده است و شیطان طبق این احادیث نمی تواند به صورت امام معصوم ظاهر شود.»

باید توجه نمود که این استدلال تمام نیست و محصول ناتوانی از فهم دقیق روایت شریف است زیرا:

اولا: در روایت فرموده است «فان الشیطان لا یتمثل بی» شیطان نمی تواند به صورت من متمثل شود، اما نفرموده است «شیطان نمی تواند به صورت های مختلف متمثل شود»؛ مقصود این است که هر چند شیطان نمی تواند به «صورت واقعی پیامبر و امام» ظاهر شود اما می تواند به «صورتی بدلی» متمثل شود و خود را امام معصوم جلوه دهد. در این صورت افرادی که صورت واقعی معصوم را نشناسند طبیعتا این معصوم بدلی را – که ای بسا چهره ای نورانی و دلفریب داشته باشد – به جای خود معصوم تصور می نمایند. به عبارت دیگر تنها کسانی در خواب خود معصوم را می بینند که قبلا چهره واقعی او را بشناسند و الا ممکن است شیطان در چهره ای بدلی خویش را به جای معصوم به شخص بقبولاند.

ثانیا: در همین حدیث شریف فرموده است رویای صادقه جزئی از نبوت است و نفرموده هر رویایی اینچنین است؛ و چنانچه در بحث قبل گذشت بدون شک نمی توان هر رویایی را صحیح و حجت قلمداد نمود.

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۸۵. ادعای احمد اسماعیل (احمد الحسن) ۱۰

2-5.png


گذشت که یکی دیگر از استدلال های احمد اسماعیل بر حقانیتش، استخاره است. او مدعی است افراد بسیاری در امامت او تردید داشته اند اما با رجوع به قرآن و استخاره از آن آیه ای را ملاحظه نموده اند و تردید ایشان مرتفع شده است. (ر.ک: دجال البصره، ص ۷۱) در مباحث قبل بیان شد که استخاره جایگاهی در تشخیص حق از باطل ندارد اما باید توجه نمود که این جماعت برای اینکه ثابت نمایند که استخاره حجت است به روایت ذیل استناد می نمایند:

علی بن معاذ روایت کرده است: به صفوان بن یحیی گفتم که چگونه به امامت امام رضا علیه السلام اعتقاد پیدا کردی؟ گفت: «نماز خواندم و دعا کردم و استخاره نموده و به امامت ایشان یقین پیدا کردم» (الغیبه للطوسی، ص ۶۱)

با این همه استدلال به عبارت فوق تمام نیست زیرا:

اولا چنانچه گذشت مطلب فوق روایت نیست بلکه گزارش عمل یکی از صحابه است و هیچ فقیهی عمل صحابی را به تنهائی حجت نمی داند.

ثانیا شیخ طوسی که این عبارت را نقل کرده است به جهت سستی و ضعف آن حتی استناد آن را به صحابی مانند صفوان بعید می شمارد. و می نویسد: «چگونه ممکن است با آن مقام علمی و در مساله بزرگی مانند امامت با مخالفین خود از طریق استخاره استدلال نماید؟! مگر اینکه طرف مقابل خود را فردی ابله دانسته باشد.» (همان، ص ۶۲)

ثالثا ممکن است مراد صفوان از استخاره معنای عام آن یعنی «طلب خیر از خداوند» بوده است نه آنچه امروزه به عنوان استخاره معهود است. (ر.ک: بررسی و رد ادعاهای احمد اسماعیل، ص ۱۲۶-۱۳۴)

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
۸۶. ادعای حیدر مشتت

2-9.png


در سالهای اخیر فردی به نام «حیدر مشتت» خود را به عنوان یمانی معرفی کرد. وی یکی از شاگردان مدرسه شهید محمد صادق صدر بود که در همان ایام حرکتش را آغاز کرده و دعوتش را فقط برای عده‌ای خاص ابراز کرد.
او ابتدا ادعا کرد که همان قحطانی موعود است و سپس مدعی شد که یمانی است.
در ابتدا احمد اسماعیل (احمد الحسن) و حیدر مشتت با هم شریک بودند، پس از مدتی میانشان اختلاف افتاد و سپس باهم توافق کردند که احمد اسماعیل فرستاده امام زمان باشد و حیدر گواه او ! حیدر نیز با صدور بیانیه‌ای در ۶ جمادی الثانی، ۱۴۲۴ حمایتش از احمد اسماعیل را اعلام کرده و او را فرستاده امام زمان (علیه‌السلام) و خود را به ‌عنوان شاهد و گواه او معرفی نمود! (ر.ک: بررسی و رد ادعاهای احمد اسماعیل ص ۳۹)

این توافق یک سال ادامه داشت تا اینکه حیدر خود ادعای یمانی بودن کرد و احمد اسماعیل به این طریق او را لعن و نفرین نمود و یکی از انصار او در رد حیدر مشتت کتابی به عنوان «سامری عصر ظهور» نگاشت. وی می نویسد: «حیدر مشتت پیرو احمد الحسن بود و بیش از یک سال برای او تبلیغ می کرد. سپس مرتد شد و به دروغ ادعا کرد که یمانی موعود است و سید احمد او را نصیحت کرد که از این ادعای باطل برگردد» (همان، ۴۰)

سرانجام نامبرده به صورت مشکوکی در مسیر بغداد با ضرب اسلحه کشته شد. در حال حاضر پیروان حیدر مشتت باور به زنده بودن و غیبت کبرای او دارند و او را با نام ابو عبدالله الحسین القحطانی می شناسند.

 
بالا