مدعیان دروغین مهدویت(از صدر اسلام تا زمان معاصر)

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
۱۱. مدعیان مهدویت محمد بن حنفیه3
2-7.png


کربیه نیز از فرقه هایی است که به عنوان زیر مجموعه فرقه کیسانیه در زمان امام باقر علیه السلام مطرح شده بود؛ ایشان نیز معتقد بودند محمد بن حنفیه ملقب به مهدی است و او نمرده و نخواهد مرد و هم اکنون غایب است و مکان او معلوم نیست و روزی ظهور خواهد کرد و مالک زمین خواهد شد و تا رجوع او، هیچ امامی امامت نخواهد کرد. (ر.ک: فرق الشیعه، ص ۴۴)

برخی از ایشان بر این باور بودند که محمدبن حنفیه در کوهستان رضوا است و رزق او صبح هنگام و شب هنگام برای او آورده می شود تا هنگامی که خروج نموده قیام کند. (تاریخ شیعه و فرقه های اسلام، ص ۵۸)

این گروه، که عده ای از اهل مدینه و کوفه بودند، با انگیزه غلو رو به این سو آوردند؛ البته تبلیغات بنی امیه هم در این انحراف بی تأثیر نبود. (ر.ک: المقالات و الفرق، ص ۲۷)

در هر صورت انحراف این فرقه نیز کاملا روشن و هویداست زیرا چنانچه گذشت برای محمد بن حنفیه در روایات شیعه مقام امامت بیان نشده است چه برسد به اینکه او را معصوم و یا قائم و یا … محسوب نمائیم به همین جهت است که این فرقه نیز در تاریخ هضم شده و اثری از آن باقی نمانده است.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Velayt

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
۱۲. مدعیان مهدویت یزید
2-6.png

یزیدیه بر این عقیده بوده اند که یزید به آسمان صعود نموده و بعداً بر می گردد و دنیا را پر از عدل و داد می کند! (الیزیدیه، ص ۱۶۴) اینان در ولایت موصل عراق و ناحیه شیخان، که مهد دولت آشوری بود، و قسمتی از ناحیه حلب (شام)، ارمنستان، ایروان، اطراف تفلیس و جنوب غربی ایران ساکن بودند. (الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۳۶ و ج ۲، ص ۳۵)

در اینکه چرا به ایشان «یزیدیه» گفته شده احتمالاتی داده شده است؛ دسته ای از مستشرقین، دیانت یزیدیه را به دین آریایی نسبت داده اند؛ زیرا کلمه یزیدی را از مشتقات «یزدان»، که مقصود خداست، می دانند و برخی آن را به شخصی به نام «یزید بن انیسه» نسبت می دهند. ولی نظر درست این است که منسوب به «یزید بن معاویه» می باشد؛ چون آیین این گروه را شخصی به نام شیخ عدی بن اموی تدوین کرده و یزید این آیین را رواج داده و طریقه او را زنده کرده است. (بررسی عقاید و ادیان، ص ۳۳۸)

این قوم یزید بن معاویه را خلیفه پنجم می خوانند و امیر المومنین علیه السلام را به ظاهر سب نمی کنند. ایشان یزید را امام می دانند و خلفای قبلی را به ترتیب: ابوبکر، عمر، عثمان و معاویه می شمرند. (تبصره العوام، ص ۹۹)

به هر روی عقاید مضحک و باطل این گروه نیازی به نقد ندارد و باید توجه نمود که ایشان نیز منقرض شده اند و هم اکنون وجود خارجی ندارند.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Velayt

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
سلام و عرض وقت بخیر
خداقوت خیلی جالب و جذاب و زیباس

فقط یک سوال
اینا رو میتونیم با لوگوی خود انجمن چاپ کنیم برای ایجاد نمایشگاه؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: montazer

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
۱۳. مدعیان مهدویت عبد الله بن محمد
2-5.png
2-5.png


هاشمیه، پیروان عبدالله فرزند محمد بن حنفیه هستند، کنیه وی «ابوهاشم» بوده و به همین جهت پیروانش «هاشمیه» خوانده شده اند. (الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۵۰) این فرقه بر خلاف فرقه کیسانیه اعتقاد داشتند که محمد بن حنفیه مرده است؛ اما پسرش ابوهاشم امام است و همان مهدی است و نمرده و حتی می تواند مردگان را هم زنده کند. (غالیان، ص ۸۹ و تشیع در مسیر تاریخ، ص ۳۱۷)

ابوهاشم فرد با نفوذ و مرد شجاعی بوده و قیام های مخفیانه ای – البته با انگیزه سیاسی، نه مذهبی – علیه بنی امیه داشته است؛ و در زمان سلیمان بن عبدالملک می زیست. حاکم اموی چون نفوذ شخصیت ابوهاشم را دید، او را به دمشق فرا خواند و در راه شیری زهرآلود به او دادند؛ که بر اثر همین زهر از پای درآمد. (تاریخ سیاسی اسلام، ج ۱، ص ۴۳۵)

سالها پس از کشته شدن او مهدویت وی توسط عباسیان ساخته شد. بنابراین او نیز خود چنین ادعای گزافی نداشته است بلکه عباسیان این ادعا را مطرح نمودند و با جعل این فرقه توانستند با مطرح کردن دروغین وصیت ابوهاشم به یکی از سران بنی عباس، حق حکومت را از آل علی علیه السلام به خود منتقل سازند و بدین وسیله مردم را به تبعیت از خود فرا خوانند. (ر.ک: غالیان، ص ۹۰ و ص ۱۴۰)

اعتقادات باطل این گروه نیز نیازی به نقد ندارد و باید توجه نمود که ایشان نیز به سرنوشت سایر فرقه های ساختگی مبتلا شده و هم اکنون وجود خارجی ندارند.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
۱۴. مدعیان مهدویت عمر بن عبد العزیز
2-9.png


عمربن عبدالعزیز، هشتمین خلیفه امویان بود، که از سال ۹۹ ه.ق به مدت دو سال و ۵ ماه خلافت کرد؛ (تاریخ سیاسی اسلام، حسن ابراهیم حسن، ج ۱، ص ۴۰۲( روایت است که وی توسط مروانیان مسموم و با زهر از پای درآمد. (همان، ص ۴۰۳)

عمربن عبدالعزیز در مدینه میان مسلمانان پارسا و آشنا به سنت اسلام تربیت شده بود. وی در مدت کوتاه خلافت خود کوشید تا بدعت هایی را که پیشینیان او نهاده بودند – نظیر ممانعت از کتابت حدیث و لعن امیرالمومنین علیه السلام – منسوخ کند. علاوه بر این مشهور است که او فدک را نیز به ذریه فاطمه زهرا سلام الله علیها بازگرداند.

در هر صورت شخصی به نام سعید بن مسیب قائل به مهدویت وی شده است. (المهدیه فی الاسلام، ص ۱۸۲) وی از امام سجاد (ع) روایت نقل کرده و در محضر حضرت درس آموخته است. (معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۱۳۷) وی امام را والاترین فقیه زمان می دانست و احترام خاصی برای او قائل بود اما در عین حال نمی توان او را از پیروان امام سجاد علیه السلام محسوب نمود. (ر.ک: همان، ص ۱۳۵)

وی همان گونه که بیان شد، مدعی مهدویت عمربن عبدالعزیز شده بود. در حالی که نشانه هایی که از مهدی موعود در منابع روایی ذکر شده، هیچ کدام در عمربن عبدالعزیز وجود نداشت و مطلبی دال بر اینکه خود عمربن عبدالعزیز هم مدعی مهدویت بوده، در منابع یافت نمی شود.

گروه و یا فرقه ای که پیرو این ادعای سعید بن مسیب باشند، یافت نشده است و کاملاً منقرض شده اند همچنین در منابع چیزی درباره غرض سعید از چنین ادعایی یافت نمی شود.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
۱۵. مدعیان مهدویت امام باقر علیه السلام
2-10.png


باقریه فرقه ای است که معتقد بودند امام باقر علیه السلام – که مسلما در سال ۱۱۴ ه.ق به شهادت رسیده اند – زنده است و در حقیقت همان مهدی موعود است و ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود. پیروان این فرقه آن حضرت را امام می دانستند؛ ولی رحلت او را قبول نداشتند و منتظر رجعت و بازگشت او بودند. (الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۶۶)

برخی معتقدند این گروه همان کیسانیه سابق هستند؛ که ابوهاشم را ترک کرده و به پیروی امام باقر علیه السلام گردن نهاده بودند. (تشیع در مسیر تاریخ، ص ۲۹۸) در هر صورت این فرقه نیز – زیر مجموعه کیسانیه و غیر آن باشند یا نباشند – منقرض شده اند و اکنون کسی چنین ادعایی ندارد.

در اینجا برای روشن شدن بطلان ادعای ایشان لازم است بگوییم از خود امام محمد باقر علیه السلام در هیچ منبعی – حتی غیر معتبر – چنین ادعایی ثبت نشده؛ بلکه طبق روایت ابوبصیر نقل شده، که امام باقر علیه السلام فرمودند: «بعد از حسین علیه السلام نُه امام می آیند، نُهم از آنان قائم ایشان است.» (الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۴۰(

در روایت دیگر، ابراهیم بن عمرکناسی می گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمود: «همانا برای صاحب این امر دو غیبت خواهد بود؛ و قائم، قیام می کند در حالی که بیعت کسی بر گردنش نیست.» (الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۳)
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
۱۶. مدعیان امامت زید بن علی 1
2-11.png


زید فرزند امام سجاد علیه السلام است؛ وی از بزرگان اهل بیت به شمار می رود و هرگز ادعای امامت یا مهدویت نداشته است بلکه از او نقل شده است که پدرم علی بن حسین از پدرش حسین بن علی (:S (31):) برایم روایت کرد، که فرمود: «رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: ای حسین! تو امامی و نُه تن از فرزندان تو امینان و امامان معصومند و نهمین ایشان، مهدی ایشان است.». (کفایه الاثر فی النصوص علی الائمه الاثنی عشر، ص ۳۲۷) از شیخ بهایی، علامه امینی و سید محسن امین نقل شده است: «ما، گروه شیعه امامیه، در باب زید بن علی سخنی جز خوبی و خیر نمی گوییم.» درالغدیر این سخن، دیدگاه تمامی اندیشمندان شیعه تلقی گردیده است. (سیره و قیام زیدبن علی، ص ۸۳)

با این همه عده ای به امامت و مهدویت او اعتقاد یافتند و در توجیه این اعتقاد به روایت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تمسک نمودند که فرمود: «مهدی از فرزندان حسین (علیهما السلام) است و او با شمشیر بپا می خیزد و مادرش بهترین کنیزان خواهد بود.» (الغیبه نعمانی، ص ۲۳۰) بدین سان زمانی که زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب قیام خود را علیه امویان آغاز کرد، گفتند: چون او از نسل حسین علیه السلام است و قیام با شمشیر علیه ظالمان کرده و از سویی فرزند اسیر است، پس او همان مهدی موعود می باشد. (امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص ۵۶۸)

اما این گروه به روایت دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله توجهی نکردند، که فرمودند: «امامان پس از من ۱۲ تن هستند که ۹ تن از آنها از فرزندان حسین هستند و نهمین این فرزندان همان قائم است» (الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۴۰(

در بحث بعدی در خصوص اعتقادات این گروه مطالبی بیان خواهیم نمود.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
۱۷. مدعیان امامت زید بن علی 2
5.png

علامه عسکری در خصوص زیدیه می نویسد: «این فرقه مانند شیعه معتقد نیست که امامان امّت اسلام را پروردگار عالم تعیین نموده و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به امر پروردگار این موضوع را به مسلمانان تبلیغ فرموده؛ بلکه عقیده دارند پس از امام على علیه السّلام هر کس از اولاد على و فاطمه علیها السّلام با شمشیر قیام کند، او امام مسلمانان مى ‏شود. زیدیّه در این عقیده همانند اهل سنّت مى‏باشند که مى‏ گویند خداوند براى مسلمانان امام تعیین نفرموده است. آنان در احکام نیز از ابو حنیفه تقلید مى‏ نمایند که امام یکى از مذاهب فقهى مکتب خلفا مى‏ باشد.» (نقش ائمه در احیای دین، ج‏۲، ص: ۱۸۰)

بر این اساس چند نقد اساسی به اعتقاد ایشان وارد است:

اولا روایات صحیح و متعددی که تعداد امامان را ۱۲ نفر شمرده و آخرین آنها را قائم دانسته اند (ر.ک: الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۴۰ و …) چگونه با عقاید ایشان جمع می شوند؟!

ثانیا اگر خروج با شمشیر و حکومت کردن، شرط امامت است آیا امام حسن علیه السّلام پس از صلح با معاویه امام نبوده و امامت از او سلب شده است؟! این در حالی است که این گروه مسلما امام حسن علیه السلام را امام می دانند.

ثانیا چگونه از ابو حنیفه تقلید مى‏ کنند و او را امام خود در فقه و احکام مى‏ دانند، در حالى که وى اصل آنان را در امامت قبول نداشته است و ائمّه‏ اى را که زیدیّه امام مى‏دانند (امام على و دو فرزندش امام حسن و امام حسین علیهم السّلام) امام نمى‏ دانسته است؟!

به هر روی این فرقه بر خلاف فرق های پیشین به کلی از بین نرفته است و جماعتی از ایشان اکنون بیشتر در کشورهای یمن و سوریه و برخی از کشورهای دیگر زندگی می کنند.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
۱۸. مدعیان مهدویت ابومسلم خراسانی
2-12.png

گروهی پنداشتند که ابومسلم خراسانی – که در ۱۳۷ ه.ق در گذشته است – همان کسی است که باید زمین را پر از عدل و داد کند؛ و کشته شدنش را به دست ابوجعفر منصور دوانیقی تکذیب نموده و به انتظار ظهورش بسر می بردند. (المهدیه فی الاسلام، ص ۱۸۴)

ابومسلم در ابتدا غلام عیسی بن مَعقِل عِجلی بود و در سال ۱۲۴ه.ق شخصی او را از عیسی خرید و به شام برد و به امام عباسیان هدیه کرد. عباسیان فنون تبلیغ و رموز دعوت را به او آموختند. در نهایت او را برای سرپرستی مسلمانان و تهیه مقدمات خروج عباسیان، به خراسان فرستادند تا جائی که ابومسلم نفوذ بسیاری در میان یارانش یافت و به قدرتی در مقابل عباسیان تبدیل شد و ایشان از کشتن وی بیمناک گردیدند. اما در نهایت نامبرده توسط منصور دوانیقی کشته شد. (جنبش های دینی ایران در قرن های دوم و سوم، ص ۲۵۵) برخی مورخین در مورد ابومسلم نظر منفی دارند؛ و ضمن بر شمردن جنایات ابومسلم بیان می کنند که به ابومسلم باید «ابومجرم» گفت؛ زیرا جنایات زیادی مرتکب شده است. (تاریخ تشیع در ایران، ج ۱، ص ۹۳)

بالاخره پس از مرگ ابومسلم خراسانی گروهی به تبعیت از شخصی به نام بابک خرمی – که از نوادگان دختری ابومسلم بود و خود ادعای خدائی داشت! – مدعی مهدویت ابومسلم خراسانی شدند. (تاریخ سیاسی اسلام، ج ۲، ص ۱۱۶-۱۱۵)

این نظریه و فرقه از نظر امامیه مردود می باشد؛ زیرا با توجه به اصل و نسب ابومسلم و رفتار و جنایات او، مهدی بودن او مضحک است. به هر روی طرفداران او هم منقرض شده اند و هم اکنون کسی قائل به مهدویت ابومسلم نمی باشد.
 
بالا