نامه رسایی به هاشمی( بچه روستایی‌ها بزرگ که می‌شوند پایشان به قراردادهای نفتی باز نمیشود)

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

newsmedia.tasnimnews.com_Tasnim__Uploaded_Image_13920230173452237553824.jpg
به گزارش جام نیوز، حمید رسایی نماینده مردم تهران و نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی یادداشتی را در صفحه شخصی خود در انتقاد به اظهارات اخیر هاشمی‌رفسنجانی که گفته بود «تا دیروز در کوچه روستایشان می‌گشتند و امروز انقلابی شده‌اند» با عنوان «آقای هاشمی! یک راننده کمپرسی هم این قاعده را می‌فهمد» منتشر کرد که متن آن به شرح ذیل است:


آقای هاشمی در دو مقطع، روستایی‌ها را به سوژه اصلی رسانه‌های کشور تبدیل کرده است. یکی وقتی سیاست‌های اقتصادی دولت سازندگی را اجرا می‌کرد و تورم را به 50 درصد رساند و یکی هم چند روز قبل در مصاحبه‌اش با یک رسانه.


بار اول وقتی بود که زیر بار فشار سیاست‌های اقتصادی برگرفته از غرب دولت سازندگی، کمر قشر ضعیف به ویژه روستاییان شکسته شد و کار به اعتراضات عمومی در حاشیه‌نشینان برخی شهرها مثل شهرک طلاب مشهد، اراک، مبارکه و اسلامشهر (چهاردانگه) کشید به طوری که فقط اعتراضات مردم در شهرک فقیرنشین طلاب مشهد شش کشته به دنبال داشت.


بار دوم اما همین هفته قبل بود، وقتی هاشمی برای تخفیف منتقدانش با ادبیاتی نامناسب گفت: عده‌ای که در روستا قدم می‌زدند، امروز انقلابی شده‌اند. کأنّه از نگاه هاشمی، اهالی روستا انسان‌هایی عقب مانده‌اند که فهم انقلابی ندارند! در حالی که اتفاقا بار اصلی انقلاب بر دوش همین توده مردم ساکن در روستاها و شهرها بود.


هاشمی خودش از یاد برده که او هم یک روستایی بوده وقتی در مصاحبه‌ای دیگر می‌گوید: سال 1313 اوایل قدرت رضاخان بود. روستای ما (نوق رفسنجان) در آن موقع، روستایی عقب افتاده و منزوی بود... روستای ما مردم متدینی دارد. خانواده ما فرهنگی بودند و پدرم تحصیلات دینی داشت... در آغاز جوانی (14 سالگی) با تشویق پدرم به قم رفتم. عموی من روحانی محل و پدرم شخصیت فرهنگی بودند که بیشتر به کار کشاورزی می‌پرداختند. در روستای ما مدرسه نبود و ما به مکتب می‌رفتیم. وقتی بنا شد که برای ادامه تحصیل از روستا خارج شوم، پدرم ترجیح داد که به قم بروم.


آقای هاشمی! شما وقتی در روستایی با این وضعیت قدم می‌زدید، به قم آمدید و پس از مدتی انقلابی شدید. اما چه شد که امروز روستایی بودن را عار و قابل جمع با انقلابی شدن نمی‌دانید؟ شاید خاطرات شما در روز یکشنبه 30 تیر 1370 به این سؤال پاسخ دهد. نوشته‌اید در آن روز که با تاسوعای حسینی مصادف بوده به خاطر پیش‌بینی زلزله در تهران توسط یک فرد چینی و با اصرار بچه‌ها با هلی‌کوپتر به سد لتیان رفتید و بچه‌هایتان اسکی روی آب می‌کردند و شما هم می‌خواستید اسکی روی آب یاد بگیرید، ولی بدنتان آمادگی آن را نداشت!


آقای هاشمی! می‌دانید، بچه روستایی‌ها چرا انقلابی می‌شوند و انقلابی می‌مانند اما بچه‌های برخی شخصیت‌های سیاسی انقلابی نمی‌شوند و انقلابی نمی‌مانند؟ روشن است، چون بچه‌های روستا روز تاسوعا به جای اسکی روی آب به مسجد روستایشان می‌روند و سینه می‌زنند و عزاداری می‌کنند.


برای همین بچه روستایی‌ها بزرگ که می‌شوند پایشان به قراردادهای چند 100 میلیاردی نفتی باز نمی‌شود، اختلاس نمی‌کنند، رشوه نمی‌گیرند، با قرارداد کرسنت معادل 160 دکل نفتی گم شده به جیب ملت ضرر نمی‌زنند، سه سال به انگلیس پناهنده نمی‌شوند و با MI6 نرده عشق نمی‌اندازند، برای تحریم بیشتر ملت ایران، اطلاعات محرمانه، سرّی و بکلی سرِّی کشور را در اختیار غربی‌ها قرار نمی‌دهند و در فتنه و کودتای سال 88 زیر پل کالج ساندویج نمی‌خورند و شعار مرگ بر اصل ولایت‌فقیه نمی‌دهند!


آقای هاشمی! حتماً می‌دانید امام‌حسین (ع) در روز عاشورا وقتی جماعت کوفی در برابر منطق حق امام، هلهله می‌کردند به آنها فرمود: علت اینکه حرف‌های مرا نمی‌فهمید این است که شکم‌هایتان از حرام انباشته شده است و این امر باعث مهرخوردن بر دل‌هایتان شده است (کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُم)


اینها را یک روستایی که روز تاسوعا به جای اسکی روی آب، عزاداری برای فرزندان تشنه حسین را ترجیح داده و از وفای عباس شنیده، می‌فهمد اما آن کسی که در رفاه برگرفته از فساد غوطه ور شده، نمی‌فهمد. برای همین بچه‌های مش حسین و مش تقی و ... هر چند در روستا قدم می‌زنند اما انقلابی عمل می‌کنند و از خامنه‌ای یاد گرفته‌اند که برای باقی ماندن انقلاب در صراط خمینی، از من و شمایی که شهری شده‌ایم، اصول انقلابشان را مطالبه کنند.


آقای هاشمی بگذارید با خاطره‌ای از رهبر انقلاب یادداشتم را تمام کنم:

«در دوران پیش از پیروزی انقلاب، بنده در ایرانشهر تبعید بودم. در یکی از شهرهای هم‌جوار، چند نفر آشنا داشتیم که ‌یکی از آن‌ها راننده بود، یکی شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معنای خاص کلمه نبودند. به حسب ‌ظاهر، به آنها عامی اطلاق می‌شد. با این حال جزو خواص بودند. آنها مرتّب برای دیدن ما به ایرانشهر می‌آمدند و از ‌قضایای مذاکرات خود با روحانی شهرشان می‌گفتند. روحانی شهرشان هم آدم خوبی بود؛ منتها جزو عوام بود. ملاحظه می‌کنید! راننده‌ کمپرسی جزو خواص، ولی روحانی و پیش‌نماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانی می‌گفت: ‌‌«چرا وقتی اسم پیغمبر می‌آید یک صلوات می‌فرستید، ولی اسم "آقا" که می‌آید، سه صلوات می‌فرستید؟!» ‌نمی‌فهمید.


راننده به او جواب می‌داد: روزی که دیگر مبارزه‌ای نداشته باشیم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب ‌پیروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، که یک صلوات هم نمی‌فرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است! راننده ‌می‌فهمید، روحانی نمی‌فهمید! این را مثال زدم تا بدانید خواص که می‌گوییم، معنایش صاحب لباسِ خاصی نیست. ممکن است مرد باشد، ممکن ‌است زن باشد. ممکن است تحصیل‌کرده باشد، ممکن است تحصیل‌نکرده باشد. ممکن است ثروتمند باشد، ممکن ‌است فقیر باشد. ممکن است انسانی باشد که در دستگاه‌های دولتی خدمت می‌کند، ممکن است جزو مخالفین ‌دستگاه های دولتیِ طاغوت باشد.»


آقای هاشمی! امروز هم مانند قبل از انقلاب، خواصی داریم در لباس روستایی و کارگر و ... و عوامی داریم در لباس روحانی و کت و شلوار اتو کرده که شاید عنوان آیت الله و دکتر و مهندس را هم یدک بکشند و در نظام اسلامی جایگاهی هم داشته باشند اما عوامند، عوام؛ و امروز درد انقلاب خمینی همین است./ فارس
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
البته میدونید که ایشون کلا افراطی هستند .
تقریبا جزو اوندسته از اصولگرایانی هستند که بیشترین شکایت ها ازیشون در دادگاه ها مطرحه !
حتی لحن تند ایشون در مجلس علیه آقای ابوترابی هم مسئله ساز شد !
 

هژبر ژیان

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
البته میدونید که ایشون کلا افراطی هستند .
تقریبا جزو اوندسته از اصولگرایانی هستند که بیشترین شکایت ها ازیشون در دادگاه ها مطرحه !
حتی لحن تند ایشون در مجلس علیه آقای ابوترابی هم مسئله ساز شد !
کار ندارم ایشون چطوری هستند
ولی در هر حال حرف اقای هاشمی چرت محض بود
انقلابی بودن چه ربطی به روستایی بودن یا نبودن داره
ایشون از طرفی به فکر شادی مردم اند { الکی مثلا} از طرفی بهشون توهین می کنند
اقای هاشمی کلا بر اثر پیری سیماشون بهم ریخته
هر بار یک چرت می گن مردم هم در عجب می مونند چی جواب بدن
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
از گل بهتر غضنفر

یکی از یکی بدتر

دست روی خیلی ( نه همه) از مسوولین بگذاری شرایطشون تقریبا همینجوره

بیخود نیست جزء فاسدترین سیستمهای اداری جهانیم
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
کار ندارم ایشون چطوری هستند
ولی در هر حال حرف اقای هاشمی چرت محض بود
انقلابی بودن چه ربطی به روستایی بودن یا نبودن داره
ایشون از طرفی به فکر شادی مردم اند { الکی مثلا} از طرفی بهشون توهین می کنند
اقای هاشمی کلا بر اثر پیری سیماشون بهم ریخته
هر بار یک چرت می گن مردم هم در عجب می مونند چی جواب بدن


دوست گرامی
مقوله ی سیاست و سیاسی بودن بسیار پیچیده ست .
پیشنهاد میکنم در مورد هیچکس اینقدر متقن و صد درصدی قضاوت نکنید . برای خودتون میگم .بعدها ممکنه با دیدن خلافش آسیب جدی ببینید.
 

هژبر ژیان

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
دوست گرامی
مقوله ی سیاست و سیاسی بودن بسیار پیچیده ست .
پیشنهاد میکنم در مورد هیچکس اینقدر متقن و صد درصدی قضاوت نکنید . برای خودتون میگم .بعدها ممکنه با دیدن خلافش آسیب جدی ببینید.

کم پیش می یاد روی خود افراد بحث کنم ولی زدن بر چسب افراطی بر روی اقای رسایی قضاوت نیست؟؟؟؟؟!
اولا من روی شخص قضاوت نکردم روی حرفایی که می زنند قضاوت کردم
البته از این حرف بر نمی گردم که ایشون سیماشون قاطی کرده
چون با وجود انتخاب دو سال پیش هنوز بر تقلب تاکید دارند :| کار به بقیه حرفاشون ندارم

پینوشت : ممکنه از دیدگاه شما سیاسی بودن پیچیده باشه ولی ولایی بودن پیچیده نیست { هر چند از هم جدا نیست}
 

Velayt

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
تمسخر کلام معصومین(ع) توسط نظریه‌پرداز ارشد اصلاحات

تئوریسین ارشد جریان اصلاحات که سالنامه نوروزی روزنامه اصلاح‌طلب شرق، از او به عنوان "نظریه‌پرداز و فعال سیاسی" یاد کرده در مقاله‌ای که ارتباطی با تخصص وی در حوزه سیاست و امنیت ندارد، ضمن تمسخر روایات معصومین، خواستار حذف تقویم قمری از زندگی ایرانیان شده است!


1512293_337.jpg
در تازه‌ترین اقدام دین‌زدایانه سردمداران این جریان، "سعید حجاریان" تئوریسین ارشد جریان اصلاحات که سالنامه نوروزی روزنامه اصلاح‌طلب شرق، از او به عنوان "نظریه‌پرداز و فعال سیاسی" یاد کرده است، در مقاله‌ای که ارتباطی با تخصص وی در حوزه‌های سیاست و امنیت ندارد، ضمن تمسخر روایتی از پیامبر اسلام(ص) و امام جعفر صادق علیه‌السلام، خواستار حذف "تقویم هجری قمری" از زندگی ایرانیان شده است!

وی با بیان اینکه «مسلمانان باید در آستانه قرن جدید هجری، در میان بربریت و مدنیت، دست به انتخاب سترگی بزنند»، نوشته است: «طبعاً [در صدر اسلام] محیط بی‌آب و علف بیابانی اقتضا می‌کرد با نجم و قمر راه بجویند و زمان را نظم دهند. آیا واقعاً تقویم قمری، قداستی برای ما دارد؟»!

حجاریان افزوده است: «اینک تمامی کشورهای جهان اسلام به تقویم شمسی رو آورده‌اند و امور خود را با آن تنظیم می‌کنند. به نظر می‌رسد راه‌حل برای سامان‌دادن به مسائل شرعی، در نگه داشتن دو ماه ذی‌الحجه و رمضان است. اگر این دو ماه را نگه داریم، باقی تقویم قمری را می‌توان به شمسی تطبیق داد و ثابت نگه داشت.»!

وی معتقد است: «ما ایرانیان مسلمان شدیم، اما عرب نشدیم. این مهم است. می‌توانیم تقویم هجری شمسی را جا بیندازیم و نوروز را که عملاً مطابق است با غدیر، ترویج کنیم. غدیر همان روز اول ماه (1/1) خودمان است.»

تئوریسین اصلاحات هچنین با "بدوی‌"خواندن متشرعان معتقد به عمل به اعمال و مناسبت‌های تقویم قمری، با اختراع یک گناه کبیره جدید، نوشته است: «کسانی که مدنیت اختیار کرده‌اند، اگر به صحراگردی، بدویت و بربریت بازگردند، مرتکب گناه کبیره شده‌اند.»

وی همچنین برای تقویت استدلال خود، به روش خشک مفتی‌های وهابی از جمله ابن‌تیمیه اشاره کرده و با نسبت‌دادن روایت مشهور امام جعفر صادق علیه‌السلام به این مفتی فرقه وهابیت، به تمسخر این دیدگاه پرداخته و نوشته است: «در نفی عقلانیت و سرایت فقه به همه چیز، بعضی از مجدّدین مانند ابن‌تیمیه تا جایی پیش رفتند که حتی منطق را چون واضعش ارسطو، فیلسوف یونانی است و ابزاری بیگانه با معارف دینی است، با آنکه ادیگر مجددین، از جمله غزالی، بهره‌گیری از این ابزار را برای فهم احکام فقهی ضروری می‌شمردند، حکم به تحریم این فن دادند؛ چرا که استفاده از منطق را موجب دور شدن از روح ایمان دینی می‌انگاشتند. معتقد بودند اولین کسی که از قیاس به عنوان شیوه استنتاج در فن منطق استفاده کرد، شیطان رجیم بود، برای توجیه عمل شیطانی‌اش در برابر بارگاه حضرت باری‌تعالی. یوتوپیای سلف صالح به آنان سویه‌ای رادیکال و گرایشی کل‌گرایانه می‌بخشد...»

نظریه‌پرداز ارشد جریان اصلاحات در حالی رد ابزار "قیاس" در فقه را به مفتی‌های وهابی و مجددان نسبت می‌دهد و از آن با لحن تمسخربار و تحقیرآمیز یاد می‌کند که مردود بودن استفاده از ابزار "قیاس" در منابع مهم شیعه و حتی برخی منابع اهل سنت، از شخص رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و امام جعفر صادق علیه‌السلام نقل شده است.

در تاریخ اسلام، اولین کسى که به قیاس اهمیت داد ابو حنیفه از امامان چهارگانه اهل سنت بود که به نفع حجیت قیاس موضع گرفت و به رأس‌القیاسیین مشهور شد و پس از او فرقه مالکى و شافعى نیز کمابیش به حجیت قیاس معتقد شدند، اقدامی که با مخالفت شدید امامان شیعه مواجه شد و شیعیان به پیروى از امامان راستین خود، سخت با قیاس مخالف شدند که مراجع و فقهای این مذهب، این موضع را تا کنون نیز حفظ کرده‌اند.

در کتاب وسائل‌الشیعه (27 /46) در روایتی از امام ششم این گونه می‌خوانیم: «عَنِ ابْنِ شُبْرُمَةَ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (عليه السَّلام) فَقَالَ لِأَبِي حَنِيفَةَ: اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تَقِسْ فِي الدِّينِ بِرَأْيِكَ فَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ.» (ترجمه: از ابن‌شبرمه نقل شده که گفت؛ من و ابو حنیفه نزد جعفر بن محمد علیه‌السلام رفتیم؛ پس ایشان به ابو حنیفه فرمود: "از خدا پروا کن و در دین با نظر خودت قیاس مکن زیرا نخستین کسی که قیاس کرد، ابلیس بود.)

امام صادق علیه‌السلام در روایتى دیگر با اشاره به منع پیامبر(صلی‌الله علیه و آله) از حکم‌کردن بر اساس قیاس فرموده‌اند: «نهى رسول الله عن الحکم بالرأى و القیاس و اول من قاس ابلیس و من حکم فى شىء من دین الله برأیه خرج من دین الله.» (ترجمه: پیامبر خدا از حکم‌کردن با رأى و قیاس نهى نموده و فرموده است: اول کسى که قیاس کرده شیطان بود و هر کس در چیزى از دین خدا با رأى خود حکم کند، از دین خدا خارج شده است.)

همچنین امیرالمؤمنین امام على علیه‌السلام فرموده است: «من نصب نفسه للقیاس لم یزل دهره فى التباس.» (ترجمه: هرکه خود را با قیاس آشنا سازد همواره در اشتباه خواهد بود.)

امام سجاد علیه‌السلام نیز فرموده‌اند: «من کان یعمل بالقیاس هلک.» (ترجمه: هرکه به قیاس عمل کند، هلاک شود.)

این فعال سیاسی که با این گاف و نیز بایگانی بزرگی که پیش از این از اظهارات ضد دینی در کارنامه خود به جا گذاشته است، نشان داده که تسلطی بر منابع و متون اصیل دینی ندارد و دیگر نظریات وی در حوزه دین نیز مبتنی بر شنیده‌ها و گمانه‌های شخصی وی بوده است.
 
بالا