مناجات امام سجاد علیه السلام در كنار كعبه

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
طاووس یمانى مى گوید:
على بن الحسین علیه السلام را دیدم كه از وقت عشا تا سحر به دور كعبه طواف مى كرد و به عبادت پروردگار مشغول بود.
وقتى كه خلوت شد و حجاج به منازلشان رفتند، به آسمان نگاهى كرد و گفت :
خدایا! ستارگان در افق ناپدید شدند و چشم هاى مردم به خواب رفته و درهاى رحمت تو بر روى همه نیازمندان درگاهت باز است .
به پیشگاه با عظمت تو رو آوردم تا بر من رحم نمایى و مرا مورد عفو و گذشت خود قرار دهى و روز قیامت در صحراى محشر چهره جدم محمد صلى الله علیه وآله را به من بنمایانى .
سپس در حال ناله و گریه چنین دعا مى كردند:
((و بعزتك و جلالك ، ما اردت بمعصیتى مخالفتك و ما عصیتك و انا بك شاك ، و لا بنكالك جاهل و لا لعقوبتك متعرض و لكن سولت بى نفسى و اعاننى على ذلك سترك المرخى به على ))
خدایا! به عزت و جلالت سوگند با نافرمانى خود قصد مخالفت تو را نداشتم و تمردم از این جهت نیست كه در حقانیت تو شك و تردید دارم و یا از عذابت بى خبرم و یا به شكنجه تو اعتراض دارم بلكه از این روست كه مرا هواى نفس فریفته و پرده پوشى تو بر این امر كمك كرد، بارالهى ! اكنون چه كسى مرا از عذاب تو مى رهاند و چنگ به دامان كه بزنم اگر دست مرا قطع بكنى ... واى بر من ! هرچه عمرم طولانى شود، گناهانم بیشتر مى گردد و توبه نمى كنم . آیا وقت آن نرسیده است كه حیا كنم ؟ سپس گریست و گفت :
اى منتهاى آمال و آرزوها! آیا با این همه امید و محبتى كه به تو دارم مرا در آتش مى سوزانى ؟ چقدر كارهاى زشت و شرم آورى نموده ام ! میان مردم جنایتكارتر از من كسى نیست ! باز اشك ریخت و گفت :
خدایا! تو از هر عیب و نقص منزهى ، مردم چنان تو را معصیت مى كنند مثل اینكه تو آنان را نمى بینى ، و چنان حلم مى ورزى كه گویا تو را نافرمانى نكرده اند و طورى به خلق محبت مى كنى ، مثل اینكه به آنان نیازمندى ، با اینكه خدایا تو از همه آنها بى نیازى .
آنگاه بر روى زمین افتاد و غش كرد. من نزدیك رفتم سر او را بر زانو نهادم ، چنان گریه كردم كه قطرات اشكم بر صورت آن حضرت چكید. برخواست و نشست و فرمود:
كیست مرا از مناجات با پروردگارم باز داشت ؟
عرض كردم :
فرزند رسول خدا! من طاووس یمانى ام . این ناله و فغان چیست ؟ ما جنایتكاران سیاه رو هستیم كه باید آه و ناله داشته باشیم نه شما! كه پدرت حسین علیه السلام و مادرت فاطمه علیهاالسلام و جدت رسول اكرم صلى الله علیه وآله است .
روى به من كرد و فرمود:
چه دور رفتى اى طاووس ! از پدر و مادر و جدم سخن مگو. خداوند بهشت را آفریده براى بنده مطیع و نیكوكار، گرچه غلام سیاه حبشى باشد و جهنم را آفریده براى بنده معصیت كار، گرچه سید قریشى باشد.(1) مگر نشنیده اى خداوند مى فرماید:
((فاذا نفخ فى الصور فلاانساب بینهم یومئذ و لا یتسائلون .))(2)
به خدا سوگند! فردا جز عمل صالح چیزى برایت سودى نمى بخشد.(3)
[1] خلق الله الجنه لمن اطاعه و احسن ولو كان عبدا حبشیا و خلق النار لمن عصاه و لو كان سیدا قرشیا.
[2]
هنگامى كه صور دمیده شد دیگر خویشاوندى بین مردم نیست و از كسى سؤ ال نمى شود با چه كسى نسبت دارى ؟ مؤ منون - آیه 101
[3] بحار، ج 46، ص 81
 
بالا