دعوتید به یک چالش و خودسازی مهم

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
سلام ...اطاعت از پدر و مادر و نگفتن حتی کلمه ی اف که کوچکترین حد بی احترامی هست رو خدا در کنار اطاعت خودش لازم شمرده
یک درجه پایین تر از خدا ...فقط هر جا دستورات واجب خدا نقض میشه اطاعت نباشه اونم با بهترین گفتار
خب ما در اموری که با ملایمت و مهربونی بهمون گفته میشه اطاعت کنیم هنری نکردیم ...هنر وقتیه تو عصبانیت و ناراحتیشون بتونیم سر به زیر باشیم ...همه که اطاعت امام زمان (عج) و خداوند رو جدی نمی گیرند و شاید براشون دور از دسترس باشه ولی راه دیگه ای هم هست
وقتی می خوای کج خلقی کنی یادت بیاد وقتی یه نوزاد و بچه ی کوچیک غرغرو بودی ...مراقبت شدید نیاز داشتی و برا هر چیزی گریه می کردی چطور مادر با حوصله همه ی خواسته هاتو اجابت می کرد؟؟؟اون لحظه باید دقیقا این یادمون بیاد تا کمی شرمنده بشیم
الان اگه مامانت بدخوابت کرد یا باعث شد موبایلتو بذاری کنار یا مثلا نشد با دوستات بری بیرون دقیقا فکر کن وقتی مادر همه چیز رو به خاطر تو گذاشت کنار سرت داد زد؟ یا بهت شیر نداد؟ یا اگه افتادی و گریه کردی زودتر از همه نیومد سراغت؟

محبت پدر ومادر و مخصوصا مادر یک صدم یا معادل یک درجه از صد یا هزار درجه محبت خداست ... واقعا درست وحقه که خدا ناسپاسی از والدین رو ناسپاسی از خودش قرار بده ...این عین عدالت خداست


برای هر کاری در زندگی انسان بایستی تمرین داشته باشه و تمرینات لازم برای اون هدف را انجام بده حتی برای محبت کردن و بالاخص محبت به پدر و مادر که از همه انواع محبت یک مرحله بالاتر وبرتره ...
محبت کردن هم تمرین میخاد از کارهای کوچیک و ساده شروع کنیم تا یواش یواش این اخلاق در ذهن و رفتارمون ملکه بشه تا برسیم به کارهای سختتر تا اگر روزی پدر و مادر نیاز به محبت و حمایت در لحظات سخت زندگی را داشته باشن بتونیم کمکشون کنیم

دوست عزیزی دارم که همیشه از بودن و همصحبتی باهاش خسته نمیشم انقدر شاد و سرحاله که ادم فکر میکنه ، این دیگه اصلا مشکلی نداره ، انقدر خوش برخورد و مهربانه که واقعا میتونه برای هر کس یک الگوی اخلاقی و کاری باشه ..... یک روز که گرم صحبت بودیم مثل همیشه پر انرژی و سرحال تا اینکه بحث به مادر وپدر رسید ، دیدم یک مقدار حالت چهره ایشون تغییر کرد .... پدرشون را از دست داده بودن ولی مادرشون با سن بالا در قید حیات هستن ولی ... متاسفانه بیماری قند دارند و به سختی و مرارت زمینگیر شدند و سرپرستی مادر بر عهده این دوست و در منزل ایشونه ...
و جالبتر اونکه در حالی برای من با انرژی صحبت میکرد که متاسفانه چند روز گذشته دست مادر را بخاطر این بیماری قطع کرده بودند و سختی های ایشون چند برابر شده بود ولی حتی لحظه ای بیقراری و ناراحتی در چهره ایشون دیده نمیشد

و بالعکس هم مواردی زیادی سراغ دارم که جای گفتنشون نیست

ولی در مجموع برای ادم وبودن و اخلاق داشتن و مهربان بودن هم باید برنامه داشت و زحمت کشید
امیدوارم که حداقل خودمون عامل به این حرفها باشیم
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
یک فرد آشنایی داریم که ایشون برای ازدواجشون دو سال مادرشون گریه می کرد با این دختر ادواج نکنید ...
هر دو زوج مذهبی ولی حرفهای مادر کاملا درست بود ...سنخیتی نداشتند به جز عشقی که نمیدونم اسمش رو چی بذارم
مادرشون همیشه در حال گریه بودند و مریضی ...بالاخره ازدواج کردند و به خاطر موقعیت نامناسب ازدواج و عدم سنخیتشون در تفکر و اختلاف سنی که دارند وخیلی چیزها الان موقعیت سختی دارند ...
خیلی سخت ... دل مادرشون رو شکستن والان هم هر روز مشکلی براشون پیش میاد و به در بسته می خورند
ولی متاسفانه هنوز نمیدونن کلید حل مشکل کجاست و باید دلجویی از چه کسی کنند و هم پسر وعروس دست چه کسی رو ببوسن و جبران کنند تا گره هاشون باز بشه ...
و اونوقته که آدم باید بگه چقدر آدمی ناسپاسه ... و هر تلنگری اونو به واقعیت نمی رسونه ...

آقا پسر جوون چرا همش حدیث امام صادق علیه السلام رو می کوبی توی سر مادرت که با فردی ازدواج کن که خودت می خوای نه مادرت !!!
اگه همه ی حرفهای مادر درباره ی با هم سنخیت نداشتنتون درست بود چی؟ الان کی داره چوبشو میخوره؟
کمی در مقابل مادر صبورتر ومودب تر باش!!!
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
سلام دوستان
به موضوع خوبی پرداختید.از دوستان تقضا دارم متن و.نوشته ها را بزرگتر بنویسید
که خوندنش راحت تر باشه واگر طولانی بود برامون خسته کننده نشه .ممنون.

سلام کوثر السادات ...خوش اومدین به موضوع خودتون ...
چشم الان هم سایز نوشته ها رو 5 گذاشتم من ...هر جا دیدین ریز هست و براتون خوندنش مقدور نیست کلیک کنید روی گزارش و علتش رو بنویسید تا سایز نوشته ها رو درست کنیم ...
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
در بحث احترام به پدر ومادر به شخصه فضای خانوادگی ( از لحاظ احترام پدر به مادر و بالعکس و ایجاد چنین فضایی برای بچه ها و خواستن از آنها و ایجاد اتمسفر محبت در خانواده از ابتدای کودکی بچه ها ) را خیلی مهم میدونم وشاید از بحث مقید و مذهبی بودن خانواده ها هم ارجه تر و مهمتر باشه ،

چرا که خیلی مثال در مورد خانواده ها ی مذهبی ( حداقل ظاهر تشرع) دیدم که ناقض این گونه تعالیم دینی بودند و چه بسا وقتی پای کلام این دوستان مذهبی هم بنشینیم ، شاید ساعتها از احترام به وادین ولزوم آن صحبت میکنند ولی واقعا در عمل بلد نیستند و یا نمیخاهند اجراییش کنند . و بالعکس هم همینطوره یعنی میبینیم ادمهایی که ظاهر و عمل مذهبی ندارند ولی در خدمت والدین هیچ وقت کم نمیگذارند .



 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
در بحث احترام به پدر ومادر به شخصه فضای خانوادگی ( از لحاظ احترام پدر به مادر و بالعکس و ایجاد چنین فضایی برای بچه ها و خواستن از آنها و ایجاد اتمسفر محبت در خانواده از ابتدای کودکی بچه ها ) را خیلی مهم میدونم وشاید از بحث مقید و مذهبی بودن خانواده ها هم ارجه تر و مهمتر باشه ،

چرا که خیلی مثال در مورد خانواده ها ی مذهبی ( حداقل ظاهر تشرع) دیدم که ناقض این گونه تعالیم دینی بودند و چه بسا وقتی پای کلام این دوستان مذهبی هم بنشینیم ، شاید ساعتها از احترام به وادین ولزوم آن صحبت میکنند ولی واقعا در عمل بلد نیستند و یا نمیخاهند اجراییش کنند . و بالعکس هم همینطوره یعنی میبینیم ادمهایی که ظاهر و عمل مذهبی ندارند ولی در خدمت والدین هیچ وقت کم نمیگذارند .
سلام بله با نظرتون موافقم ...بحث کنترل عصبانیت و احترام در خانواده الگوگیری از پدر و مادر شروع میشه
اگه پدر در موقع عصبانیت راحت سر مادر خالی کنن و تقصیر بچه ها رو هم گردن ایشون بندازن و بالعکس مطمئنا بچه ها همین رفتار رو از خودشون بروز میدن ... اصلا هم به قول شما ربطی به ظاهر مذهبی نداره ...اصل و ملاک در عمل هست ... چه فایده ظاهرا مذهبی بودن وقتی آقا میبینن افطار باب میلشون نیست پای سفره شروع میکنن با غر زدن روی اعصاب خانمشون راه رفتن که بنده ی خدا روز دیگه با دهن روزه همتش رو بذاره سفره ای برا افطاربچینه که آقا بهونه نگیرن؟ روزه تمرین صبره ولی کدوم صبر؟ اینها به بچه ها منتقل میشه و اونها هم راحت تر حرمت مادر رو میشکنن
گاهی تو درد و دلهای اطرافیان چیزهایی میشنوه آدم که دلش میگیره ... امان از زبونی که با اندک سختی به اهانت باز بشه
روزه از بهترین روشهای تمرین صبر وکنترل عصبانیته ...از خدا کمک بخوایم
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
دوستان یکی از مواردی که باعث عصبانیت بقیه میشه بعضی شوخیها هست
بعضی شوخیها ظاهرا شوخیه ولی پر از طعنه و حرفه
چرا با این شوخیها همو آزار بدیم؟؟؟ هر حرفی رو به شوخی نگیم خواهشا
شما!!! بله شما که از این شوخیها دلت میگیره و تو دلت جمع میشه!!! یه بار گفتی بدت میاد؟؟؟
شرم نکن بگو! به این میگن حیای مذموم و ناپسند ...وقتی تا مدتها به خاطر شوخی یه نفر ناراحتی و دلت میخواد تلافی کنی یعنی هیییچ
فکر نکن صبوری بلکه داری از طریق دیگه ای ذره ای از صبر وایمانت رو از دست میدی
رک بگو خوشم نمیاد از این شوخیا ...یا بگو فلانی منظورتون به شوخی این نیست که من برداشت کردم خدایی ناکرده که؟؟؟
یا اصلا نه تبسم کن و نه تایید کن تا متوجه بشن کار درستی نیست ...

 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان(ع)
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


با سلام ... یکی از مسائل همونجوری که خانم ناجی فرمودن, مسئله شوخی های نابه جا هستش ... شوخی هایی که در بعضی مواقع به دعوا ختم میشه ... حالا اینکه شوخی می کنن بماند اصل شوخی خوبه اما مهم نوعش هست بعضی از این شوخی ها واقعا حرص ادم رو در میاره ... در این مواقع یکی از اصولی ترین راه ها علاوه بر راه هایی که ذکر شد برای کنترل خود, به نظر بنده اینه که مجلس رو ترک کنن تا حساب کار دست طرف مقابل بیاد ... و هم از یک بحث و نزاع جلوگیری بشه که کارش اشتباه باشه البته بعضی افراد هستند که واقعا جنبه این شوخی ها رو هم دارن یعنی می تونن تحمل کنن اما خب در کل این نوع شوخی ها اشتباه هستش . باتشکر
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
شاید بسته به مراتب و روحیه ی آدمها گاهی خیلی سخت باشه که خودشون رو کنترل کنن
گاهی هم گفته میشه واقعا اون موقع سخته که آدم یاد خدا باشه و راهکارهایی که تو روایات اومده انجام بده
ولی
.
.

باز هم توصیه می کنم تو بحث کوچک ترها و یا اون جایی که ما به خاطر رعایت نشدن نکات ادب و تربیت ناراحتیم و عصبی شدیم
یادمون باشه که طبق فرموده ی مولا علی علیه السلام : با خشم تربیت ممکن نیست
واقعا با داد زدن کسی اون نکته ی تربیتی تو ذهنش نمی مونه شاید مدتی از ترس رعایت کنه ولی براش موندگار نمیشه
سعی کنیم وقتی واقعا کنترل اوضاع دستمون نیست سکوت کنیم یا بریم یه اتاق دیگه یا حیاط ...اصلا خجالت نکشید که بقیه بگن چقدر اعصاب نداره...
بهتره تا آدم داد و بیداد کنه ... بعد که آروم شدیم می تونیم راحت درموردش صحبت کنیم و نکته ی تربیتی رو با دلیل براش توضیح بدیم
حتما قبول میکنن و رعایت می کنن ...
 
بالا