من باب تاثیر روحانیت در انقلاب
روحانیت در حاشیه انقلاب نبود در متن انقلاب بود هستن افرادی که می گویند ما انقلاب را با مجاهدین خلق شناختیم و انان در متن بود و روحانیت خودش را انداخت وسط و اوضاع را به نفع خودش کرد اما این دیدگاه کاملا اشتباه است چرا که کسانی که در میان مردم بودن و با انان ارتباط داشتن و ان ها را وارد عرصه مبارزه کردن وتظاهرات راه انداختن روحانیت بود و مجاهدین خلق در حاشیه بودن و تنها نشریات و نشر کتاب در دست داشتن.
و در راس روحانیت امام خمینی قرار داشت که مبارزه را بعد وفات ایت الله بروجردی ادامه دادن
و با ایجاد اتحاد بین قشرهای مختلف ( بازاریان دانشجو ها و مردم از اقشار مختلف ) انقلاب را در نهایت به سرانجام رساندن.
اما فراموش نکنیم مجاهدین به دنبال قدرت بودن و کار قبل انقلاب ان ها نمی تواند خیانت های بعدی ان ها را توجیه کند اگر به فکر مردم بودن
این گروه ن ظرف سه روز نزدیک بود مملکت را به فنا بدهند
روز اول و جراحت شدید امام خامنه ای
روز دوم و انفجار دفتر حزب جمهوری از دست دادن شهید بهشتی
روز سوم و انفجار کابیه دولت و از دست دادن مردان بزرگی چون شهید رجایی و باهنر
کار نداریم سایر خیانت های این گروه رو که به دنبال نابودی انقلاب بودن برای طمع
حال ان که حتی هنوز افراد اگر تاثیر روحانیت رد کنند
به نمونه اشاره خواهیم کرد ان هم نهضت ملی شدن نفت است که نشانه از تاثیر و نفوز روحانیت در میان مردم است زمانی که مصدق استعفا داد با حمایت های کاشانی که مردم را وارد میدان کرد توانست دوباره برگردد و حتی تصددی وزارت جنگ را هم بر عهده بگیرد
ما فراموش نمی کنیم که مصدق چه خدماتی به ایران کرد ولی زمانی که دبه در اورد و کاشانی رو نادیده گرفت و خواست روحانیت را کنار بزند بزرگ ترین خیانت رو به خودش کرد و عملا تنها شد و شاهد بودیم که در کودتای 28 مرداد سقوط کرد هرچند این وسط حزب توده نیز خیانت کرد
و در نهایت با اقداماتی که مصدق انجام داد سقوط خودش را رقم زد.
پینوشت : مثال های دیگه هست
استدلال های دیگه هم است ولی دیگه یکم طولانی شد ان شا الله بعدا
