لحظه قطع شدن دست شهید خرازی از بدن مبارکشان

بـــسیــجیــــ خط رهـــبریــ

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
در منطقه بودیم حسین داشت به بچه ها روحیه میداد بچه ها نمی توانستند کاری کنند تنها صلاح کارامدشان قنداق اسلحه شان بود ناگهان خمپاره ای جلوی پای فرمانده خورد
حسین داشت پرواز میکرد افتاد دیدیم دستشان فقط قطع شده است.
رفتیم بیمارستان همسرشان آمد بعد مرخص شدنشان در خانه به همسرشان چیزی گفتند ما نفهمیدیم چی گفتند دوباره رفتیم عملیات بالاخره توی یکی از عملیات ها حسین شهید شد همسرشان به من گفتند:ایشان به من گفت:این جمله را تا زمانی که زنده ام به کسی نگو من زمانی که خمپاره جلویم خورد ندایی آمد گفت میخواهی بمانی یا بروی گفتم میخواهم بمانم تا به بچه ها روحیه بدم و این شد که دستم جدا شد
این خاطره خود ساخته است برای بهتر فهمیدن اینجوری نوشتم
منبع:http://sahebnews.ir/94893/هرکس-می-خواهد-با-ما-بیاید-و-هر-کس-نمی-خوا.htm و سخنان یکی از دبیران مدرسه
 
آخرین ویرایش:
بالا