گـر ز بی مهـــری مــرا از شهــر بیـــرون می کنی
دل که در کوی تـو می ماند به او چون می کنی؟
همایی نسائی
گردش چرخ بد و نیک ز هم نشناسد
آسیا تفرقـه از هم نکنــد گنـدم و جـو
گرچه رفتی ز برم حسرت روی تــو نرفت
در ایــن خانــه به امید تو باز است هنوز
گر نهال شتاب، بنشانی
ندهد میوه جز پشیمانی
دل که در کوی تـو می ماند به او چون می کنی؟
همایی نسائی
گردش چرخ بد و نیک ز هم نشناسد
آسیا تفرقـه از هم نکنــد گنـدم و جـو
گرچه رفتی ز برم حسرت روی تــو نرفت
در ایــن خانــه به امید تو باز است هنوز
گر نهال شتاب، بنشانی
ندهد میوه جز پشیمانی