یهودستیزی-2 -(دلایل رفتاری)

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
اسپينوزا به دليل شخصيت علمى برجسته‏اش مايه افتخار است و به لحاظ عقايد انتقاديش مايه‏ تزاحم،و آنچه تأمل افزون مى‏طلبد آن است كه چرا يهوديت با اين رويكرد با اين رويكرد دوگانه،جوابى براى‏ انتقادهاى اسپينوزا مطرح نمى‏كند.
چرا دليل مخالفت او با فلسفه وابسته به مذهب ابن ميمون روشن نيست؟
چرا يهوديان جوابى يا توجيهى در قبال نظر مخالف اسپينوزا در مورد برگزيدگى‏ قوم يهود ارائه نمى‏كنند؟
گويى يهوديان اين انتقادات را قبول دارند و عليرغم رفتار اسپينوزا،با چشم پوشى و قصد و نيت خاص از آن مى‏گذرند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
«اسپينوزا مسيحى نشد.[...]ذولى رفتارش هيچ گونه شباهتى با رفتار يهوديانى كه به‏ مسيحيت گرويده بودند نداشت.»
او«به وحى معتقد بود و هم خرد و انديشه فلسفى.
ولى پاسخ‏ اين سوال را كه چرا در جامعه يهودى نماند؟
بايد در تعارض طرز فكر او با طرز فكر اولياى معبد جست.
با توجه به شرايطى كه اسپينوزا براى ماندنش در جامعه معبد پيشنهاد مى‏كرد،به او اجازه ماندن ندادند،بلكه به اتهام ناسزاگويى به خدا و موسى (گويا براى اينكه معتقد بود پنج‏ كتاب موسى‏[عليه السلام‏]در تورات از موسى‏[عليه السلام‏]نيست) و اعمال غير قابل تحملش (به احتمال قوى‏ به سبب پيروى نكردن از قوانين مربوط به تشريفات دينى) سرزنشش كردند و دشنامش‏ دادند.» شايد اين رفتار باعث شده بود كه حتى وى نسبت به يهوديان اين اعتقاد را پيدا كند كه آنها داراى سرشت شيطانى هستند و حتى مختصات خوب يهوديان نيز ناشى از سرشت شيطانى‏ آنان است.
وى تأكيد مى‏كند كه وحدت يهوديان و حمايت آنان از يكديگر ناشى از نفرت آنان از همه مردم ديگر است و در نتيجه ساير مردم نيز از آنان نفرت دارند.
حكومت آنان در فلسطين‏ منقرض شد،زيرا خداوند نيز از آنان نفرت داشت.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
سال 1656 جامعه يهودى به قدرى از شيوه زندگى اسپينوزا به خشم آمد كه ديگر نتوانست او را تحمل كند.وى را تكفير كردند و در ادامه«رئيس معبد كه مورتريا نام داشت به شهردارى‏ آمستردام نوشت كه عقايد اسپينوزا درباره كتاب مقدس با مذهب مسيحى نيز منافات دارد و با استناد بدين نكته خواستار تبعيد او از شهر گرديد و كليساى يكى از فرقه‏هاى مسيحى نيز اين‏ تقاضا را تاكيد كرد.
«اسپينوزا»براى چند ماهى از آمستردام تبعيد شد به اوركرك رفت و در آنجا زير حمايت مقامات شهرى به سر برد.

اندكى پيش از خروجش از آمستردام،يهودى متعصبى قصد كشتنش را كرده بود و اسپينوزا با حضور ذهن و حركتى زيركانه از دست قاتل جان به در برده بود.» و بنابر روايتى پس از حمله به‏ وى در پله‏هاى كنيسه،ردايى را كه با خنجر پاره شده بود همچنان مى‏پوشيد.

اگر چه نمى‏توان در بحث يهود ستيزى از عنوان اسپينوزا،بحثى به ميان آورد،ولى يهوديان از اين بابت با يك ظرافت برخورد مى‏كنند.آنها«مسئوليت تاريخى سوء استفاده آنتى سميتيسم را از اسپينوزا يكسره به دوش جامعه يهودى آمستردام،[به خاطر تكفيرش‏]مى‏اندازند.» در حاليكه براى رد انديشه اسپينوزا،چاره‏اى به غير از آن برايشان تصور نمى‏شد.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
جريان تفتيش عقايد در اسپانيا پيامدهاى ديگرى را نيز در پى داشت.

مهمترين جريان كه‏ همپاى با تجديد نظر در ديدگاه‏هاى يهودى بوجود آمد،اعلام ظهور ماشيح توسط فردى به نام‏ شبتاى زوى بود كه عليرغم پذيرش آن توسط جامعه يهودى آثار سوئى بر كشورهايى نهاد كه‏ يهوديان اسپانيا به آن مهاجرت كرده بودند.
جريان شبتاى زوى كه در سن 22 سالگى وى شروع‏ شد-در سال 1648-سالى كه در كتاب زوهر،سال ظهور مسيحا معرفى شده و سالى كه با پايان‏ يافتن جنگ‏هاى خونين سى ساله،عهدنامه وستفالى در آن منعقد شد و از آن زمان به بعد شاهد برچيده شدن امپراطورى مسيحى و ظهور دولت ملت در عرصه روابط بين الملل هستيم.

در واقع با پايان يافتن جنگ‏هاى سى ساله،ملت با ويژگى‏هاى نژادى،جايگزين امت با ويژگيهاى‏ مذهبى شد.و اين فرصت براى يهوديتى كه بيشتر بر نژاد استوار بود تا مذهب،بسيار مغتنم بود.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
امپراطورى عثمانى پذيراى بسيارى از اين يهوديان بود كه نهايتا بواسطه شيطنت‏هاى مالى‏ و سياسى يهوديان حكم به پذيرش اسلام آنان،يا مرگ داده شد.
و بسيارى از يهوديان،اسلام را و لو در ظاهر پذيرفتند.از اين زمان به بعد شاهد ظهور مسلمانان دروغين در امپراطورى عثمانى‏ تحت عنوان«دونمه» هستيم كه نقش بسزايى در تحولات آينده اين امپراطورى داشتند. يهوديت با جريان انكيزيسيون هم موانع داخلى و خارجى خود را از ميان برداشت و هم با مهاجرتى كه متعاقب آن صورت گرفت،فصل جديدى از تحولات موجود در تاريخ اين قوم را ورق‏ زد.چرا كه با مهاجرت يهوديان برخى«به فلسطين آمدند و همين امر موجب شد كه بار ديگر پاره‏اى از محافل يهودى خواب شيرين بازگشت به ارض موعود را ببينند.

نخستين فريادى كه در اين راه بلند شد،از آن«داويد روبين»و شاگردش«سولومون مولوخ»بود كه در سال 1501 تا 1532 ميلادى كوشيدند يهوديان را براى مهاجرت به فلسطين متشكل كنند و از همين تاريخ، آئين يهودى،به صورت رابطه‏اى قومى در آمد كه يهوديان را از هر ملت و كشورى به سوى خود مى‏خواند.اين تحول،يكى از مقدمات ظهور صهيونيسم بود كه به زودى پرده از روى ماهيت‏ شوونيستى خود برگرفت».

انكيزيسيون و مهاجرت يهوديان از شبه جزيره ايبرى و هم زمانى آن با سفر كريستف كلمب‏ به آمريكا نقطه آغاز يك تحول اساسى است كه با بهانه تفتيش عقايد در اسپانيا شكل گرفت و نهايتا در قرن بيستم منجر به تمركز فعاليت سياسى و اقتصادى يهوديان در دو منطقه مهم از جهان شد.
نيمى از جمعيت چهارده ميليونى يهود،در آمريكا مستقر شد و بخشى ديگر در منطقه مهم خاورميانه و اين گونه مهاجرت به شرق و غرب،اليگارشى يهود را در بسط سيطره‏ اقتصادى خود به هدف نزديك كرد.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پوگروم‏ها در روسيه‏
جمعيت فراوان يهوديان زرمدار روسيه تزارى،بستر مناسبى براى فعاليت‏هاى اقتصادى و سوداگرى‏هاى معمول در جامعه يهودى فراهم كرده بود.
كه البته به لحاظ فقر اقتصادى مردم و نابسامانى روسيه،رضايت يهوديان را برآورده نمى‏كرد.
ضمن آنكه فزونخواهى يهوديان نيز نهايتا منجر به محدوديت براى آنها مى‏شد.

در خلال چنين اوضاعى در سال 1881 الكساندر دوم،طى‏ يك سوء قصد كشته شد و از ميان تمام متهمين،انگشت نشانه بسوى يهوديان اشاره رفت.
با اين‏ حادثه،فصل جديدى از يهود ستيزى در جامعه روسيه آغاز مى‏شود كه به پوگروم معروف است.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
در پى اين وقايع آمارهاى ضد و نقيضى از تعداد كشته شدگان يهودى مطرح مى‏شود و متعاقب آن سياست‏هاى محدود كننده‏اى عليه آنان اتخاذ مى‏گردد.«امپراطور اين كشور در سال‏ 1882 ميلادى برنامه‏هايى را تصويب مى‏كند كه به موجب آن،يهوديان از روستاهايى كه در آنجا صاحب زمين بودند،محروم شدند و آنها را در شهر و مراكز معينى محدود كردند.اين دگرگونى‏ سبب شد،بسيارى از فعاليت‏هاى يهوديان در زمينه بازرگانى و صنعتى با مشكل مواجه شوند.»
محله‏ هاى مورد نظر براى سكونت يهوديان همچون گتو در اروپا بود كه‏ Pale ناميده مى‏ شد.
الكساندر سوم يهوديان را از مشاغل قضائى و حق رأى و انتخابات مجلس محلى محروم ساخت‏ همچنين قانونى گذراند كه يهوديان را از اختيار نام‏هاى مسيحى منع مى‏كرد. تاكنون با تمام تفاصيل مذكور كه در منابع تاريخى يافت مى‏شود،
هرگز به اين سؤال جواب‏ داده نشد كه بر چه اساسى و چه مدركى يهوديان عامل قتل و الكساندر دوم بوده ‏اند؟
و آيا اصلا پوگروم‏ها آن حد و اندازه‏اى كه تبليغ كرده‏اند،كشته يهودى در بر داشته است؟

صرف نظر از موارد مذكور،پيامد مهم پوگروم‏ها در روسيه كه بعدها در اوايل قرن و نيز هم زمان‏ با جنگ اول در روسيه تكرار شد،مهاجرت يهود به سرزمينى بهتر بود كه اتفاقا به سفارش مؤكد بزرگانى از قوم يهود،هم چون ليليان بلوم صورت مى‏گرفت.يكى از اين سرزمين‏ها فلسطين بود كه در آن زمان رقم مهاجرين به آن سه هزار نفر برآورد شده است.

سرزمين اصلى براى مهاجرت‏ يهوديان در آن زمان،اروپاى غربى و به ويژه آمريكا بود.بر اساس آمارهاى موجود بين سال‏هاى‏ 1881 و آغاز جنگ اول جهانى در سال 1914 تقريبا دو ميليون نفر در ايالات متحده،بيش از سيصد و پنجاه هزار نفر در اروپاى غربى،دويست هزار نفر در بريتانيا و چهل هزار نفر در آفريقاى‏ جنوبى و صد و پانزده هزار نفر در آرژانتين و صد هزار نفر در كانادا ساكن شدند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
سازماندهى اين مهاجرت با اين گستردگى و پراكندگى را سازمان‏هاى صهيونيستى«از جمله‏ 372 مورد در روسيه،260 مورد در مجارستان و 3 مورد در فرانسه و 6 مورد در آمريكا» بر عهده‏ داشتند.در اين ميان مهاجرت به آمريكا از رونق خاصى برخوردار بود.

رهبران يهود متقاعد شدند كه بايد وسايل مهاجرت بآمريكا را فراهم كنند.

لذا دست‏ بكار تشكيلات مفصلى شدند،تا مهاجرين براحتى رهسپار آمريكا شوند[...]خوراك‏ و مايحتاج مورد لزوم براى اشخاص مذهبى و متعصب از هر جهت فراهم گرديد خوراكيهاى«كاشر»[...]حلال مهيا و طومارهاى تورات را در لفافه‏ هاى ابريشمين‏ ضد آب پيچيدند و كتاب‏هاى دعا[...]مخصوص اين مسافرت چاپ گرديد و در دسترس مسافرين گذاشته شد.
گويى پوگروم‏ها بايد اتفاق مى‏افتاد تا اين برنامه‏ها محقق شود.

اين جابجايى وسيع جمعيتى يهوديان پيش از اين در تفتيش عقايد نيز صورت گرفت.در واقع شايد هيچ بهانه‏اى بهتر از آن يافت نمى‏شد كه يهوديان به بهانه محدوديت‏هاى عمده و كشتارهاى مشكوك،سرزمينى جديد،براى منافع و تكاپوهاى مالى خود فتح كنند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
در اواخر قرن نوزدهم،آمريكا زمينه بارور نمودن بيش از انتظار يهوديان را فراهم نمود و بدين وسيله يك چنين مهاجرت وسيعى صورت گرفت.

آبا ابان صراحتا اذعان مى‏كند: يهودى‏هاى روسيه شروع به مهاجرت دسته جمعى كردند سالهاى 1882-1881 در تاريخ مهاجرت كليميهاى روسيه به كشورهاى آمريكا و بوجود آمدن مراكز وسيع‏ يهودى نشين در نيمه غربى دنيا مشخص و معلوم است.عده‏اى از اين مهاجرين نيز بطرف سرزمينهاى آباء و اجدادى‏[!]خود رو آورده،اساس كشور آينده اسرائيل را پايه گذارى كردند.
عده ‏اى نيز بطرف غرب بانگلستان و متصرفات آن بخصوص‏ آفريقاى جنوبى رفتند.
يهوديان همواره بدنبال تقويت اين نظر غالب هستند كه دشوارى‏هاى زندگى در روسيه، عامل اصلى مهاجرت آنان بوده است و شايد در آن زمان حربه‏اى بهتر از اين براى پوشش‏ سودجويى خود در مناطق مساعد جهان،نيافتند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
نقشى كه شخصيت‏هاى برجسته يهودى در خلال پوگروم‏ها و پس از آن در ضرورت حل‏ مسئله يهود ايفا كردند،جاى بسى تأمل در پيدايى اين پديده در جامعه يهودى زده روسيه آن‏ دوران داشت.

لئو پينسكر[...]،پزشك يهودى اهل اودسا در كتابش به نام«در راه آزادى خويش» [به بهانه بروز اين وقايع‏]مسأله را اين گونه مطرح مى‏كند كه در هر جا يهوديان در اقليت هستند،فشارها و محدوديت‏هايى كه بر آنان اعمال مى‏شده است،در حد اعلى خود بوده است و اين مهم به ناچار آنان را وادار مى‏سازد،تا در پى ايجاد وطنى‏ و سرزمينى از آن خويش باشند. و يا در جاى ديگر به منظور حداكثر بهره گيرى از اين وقايع عنوان مى‏كند«تا زمانى كه‏ يهوديان براى خود موطن ملى نداشته باشند،يهود-ستيزى پايان نخواهد يافت.» بديهى است كه صهيونيسم با طرح اين چنينى از جريان يهودستيزى توانست در تشكيل‏ پايه‏هاى جمعيتى حكومت خود،مهاجرينى را از كانون‏هاى مهم تمركز يهوديان دنيا از جمله‏ روسيه به سرزمين فلسطين رهسپار نمايد.

حتى اكنون هم پس از سال‏ها از تأسيس رژيم صهيونيستى،جماعت يهوديان روسى تبار كه‏ در اسرائيل حزبى به رهبرى ناتان شارنسكى با نام اسرائيل با آليا براى خود بنيان نهاده‏اند، همواره در حال افزايش هستند كه البته به تقويت مواضع آنان در اين رژيم كمك نموده است.
 
بالا