*✿* مُشت کی بزرگتره؟؟؟!!! *✿*

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
شکلات.jpg



دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.
بقال کاغذ رو گرفت و لیسـت نوشـته شده در کـاغـذ را فـراهم کـرد و به
دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:

چون دختر خوبی هستی و به حرف مامـانت گـوش مـی‌ دی، می‌تونی
یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.

ولی دختر کوچولو از جـای خـودش تـکـون نخورد، مرد بقال که احساس
کرد دخـتـر بـچـه بـرای بـرداشـتـن شکتـلات‌ها خجالت می‌کشه گفت:
دخترم! خجالت نکش ، بیا جلو خودت شکلات هاتو بردار

دخترک پاسخ داد: عمو! نمی‌خوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمی‌شه
شما بهم بدین؟

بقال با تعجب پرسید: چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟

و دخترک با خنده ای کودکانه گفت:
آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!


داشتم فکر می کـردم حـواسمون به‌ انـدازه ی بچه کوچـولو هم جـمـع
نیست که بدونیم و مطمئن باشیم که: مشت خدا از مشت ما بزرگتره


:gol:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: montazer
بالا