ایا همه رابطه ها به ازدواج ختم میشوند؟؟

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
گاهی اوقات ممکن است درگیر یک رابطه عاطفی باشید که مدت زیادی به طول انجامیده است بدون آن که در آن حرفی از ازدواج به میان آید یا اقدامی جدی صورت بگیرد. در این صورت شما مدام منتظرید تا همه چیز به خوبی پیش برود و ماجرا سمت و سوی جدی تری بگیرد. بنابراین به موقعیت های ازدواج دیگرتان فکر نمی کنید، فرصت ها را از دست می دهید و همچنان منتظر پیشنهاد ازدواج طرف مقابل تان می مانید.
اگر درگیر چنین رابطه ای هستید، باید بگوییم بیشتر مراقب خودتان باشید.
ممکن است فرصت هایی که از دست می دهید، تکرار نشدنی باشند. واقعیت این است که در رابطه دختر و پسر، اگر پسری بخواهد رابطه اش را به سمت ازدواج ببرد، معطل نمی کند و این کار را به تاخیر نمی اندازد.
خیلی از پسرها در رابطه بی تفاوت عمل می کنند تا دختر خسته شود و خودش ماجرا را فیصله دهد.
عده ای دیگر وانمود می کنند در عمل انجام شده قرار گرفته اند و خانواده شان آنها را مجبور به ازدواج با دختر دیگری کرده است و در نهایت برخی هم می گویند من لیاقت تو را ندارم و تو خواستگاران بهتر از من داری.

چه طور چنین رابطه ای را تشخیص دهیم؟
پسری که قصد واقعی ازدواج دارد و نمی خواهد شما را معطل خود کند، 3ویژگی یا 3پیش شرط را داراست.

اولین شرط: اولین شرط برای این که یک پسر خواستگار واقعی شما باشد این است که شرایط سنی و اجتماعی مناسب ازدواج را داشته باشد. پسر 20 تا 23 ساله عموما آمادگی ازدواج را ندارد.
پسری که شاغل نیست و هیچ برنامه ریزی شغلی برای خود ندارد هم همین طور. بنابراین مهم ترین ویژگی کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد، داشتن شرایط خواستگاری است که اگر این طور نبود، باید روی صلاحیت او و به جا بودن درخواستش شک کنید.

شرط دوم: وقتی با کسی وارد رابطه عاطفی می شوید، باید از ابتدا هدف این رابطه مشخص باشد.
پسرانی که نیت ازدواج دارند، با پیشنهاد ازدواج جلو می آیند و از شما می خواهند که تا مدتی همدیگر را با یا بدون اطلاع خانواده ها بشناسید. اما اگر رابطه با پیشنهاد ازدواج شروع نشد، شما باید تا حداکثر یک ماه بعد از شروع رابطه از او بپرسید که برای آینده اش چه برنامه ای دارد. فکر می کند آینده رابطه شما به کجا می رسد و اگر پاسخ چیزی جز ازدواج بود، بدانید که این رابطه نافرجام است. اما ممکن است طرف مقابل شما، پاسخی دوپهلو بدهد و تصمیم گیری را برای شما دشوار کند. مثلا بگوید دوست دارم با تو ازدواج کنم اما شرایطش را ندارم. در این صورت، باید بپرسید چه شرایطی نیاز دارد و فکر می کند این شرایط فراهم شدنی است یا نه. یا بگویید برای محقق شدن این شرایط چه کارهایی کرده یا می کند؟ اگر برنامه روشنی نداشت باز هم باید بدانید که این رابطه سرانجامی ندارد. قبل از آن که وابسته همدیگر شوید، به او بگویید که تا زمان فراهم شدن شرایط، بهتر است از همدیگر جدا شوید و در این گفته و تصمیم خود قاطع باشید. در این صورت پسر، یا به فکر می افتد و اگر واقعا خواهان ازدواج با شما باشد، تلاشش را برای حفظ شما و مهیا کردن شرایط می کند و در غیر این صورت، همچنان رویه سابقش را ادامه می دهد.
پس می بینید که صرفا مطرح کردن پیشنهاد ازدواج به معنی واقعی بودن قصد یک پسر در ازدواج با شما نیست.

شرط سوم: او شما را به خانواده اش معرفی می کند، درباره شما به آنها اطلاع می دهد و می گوید که در حال شناخت شما برای ازدواج است. اگر دو سه ماه از رابطه تان گذشت اما او درباره شما به خانواده اش چیزی نگفت، بدانید که قصد ازدواج با شما را ندارد.
وقتی شما درگیر یک رابطه عاطفی باشید، احساس تعهد می کنید و در نتیجه به خواستگاران خود جواب رد می دهید. چرا که مدام زندگی مشترک عاشقانه با طرف مقابل را با زندگی معمولی با خواستگارتان مقایسه می کنید.
واقعیت این است که این مقایسه غلط است چون مردی که به مرحله ازدواج رسیده و به خواستگاری شما آمده است، اعلام مسوولیت پذیری کرده و حداقل چیزی که بیشتر از فرد مورد علاقه شما دارد، این است که تصمیم جدی به ساختن یک زندگی جدید دارد.
این را به یاد داشته باشید که مرد ایده آل یک زن لزوما مردی نیست که با او بتوان خوشبخت شد! خیلی ها به درد ازدواج نمی‌خورند. به‌درد وقت گذرانی و خنده و هیجانات زودگذر می‌خورند. آنها مسوولیت پذیری طولانی مدت ندارند و در زندگی بال دیگر شما نخواهند بود.

حتما باید با عشق ازدواج کرد؟
ازدواج، حداقل‌هایی دارد که باید دو طرف آنها را داشته باشند تا مورد قبول همدیگر واقع شوند و احساس کنند که می توانند طرف مقابل شان را دوست داشته باشند. این حداقل ها شامل مطلوبیت ظاهری و رفتاری می شود و تا تشابهات فرهنگی، فکری و اقتصادی ادامه دارد.

آن چه مهم است، این که زن و مرد باید بتوانند با همدیگر کنار بیایند و خوش باشند. شاید در طول یک ماه، دلخوری و تنش هم داشته باشند. اما باید صمیمیت و راحتی، حرف هم را فهمیدن و اعتماد به همدیگر میان شان حرف اول را بزند.
بنابراین می توانیم بگوییم که شاید برای شروع زندگی مشترک عشق رویایی ضروری نباشد. همین قدر که با همسر آینده تان خوش باشید و در برخی روزها معمولی کافیست.
بد نیست بدانید که بررسی ها نشان می دهد عشق و ازدواج عاشقانه الزاما به معنی جدا نشدن نیست .چون اکثر زوج هایی هم که با عشق های رویایی زندگی خود را آغاز می کنند در کمتر از 9 ماه الی 3 سال به سطوح معمولی هیجان عشقی تنزل خواهند کرد و متاسفانه چون اکثرشان روش رو در رو شدن با هیجان های معمولی در ارتباط را نمی دانند، دچار استرس های شدید عاطفی و حتی طلاق می‌شوند!

تبارک
 

پسر آروم

کاربر جدید
"منجی دوازدهمی"
ان شاء الله که خداوند سبحان نگهدارشما بزرگوار باشد واقعا مطلب پرمغزو معناییست..
ارتباط بدون قصد جدی برای ازدواج به دورازاخلاقیات و حتی انسانیت است ودر هرلحظه که طرفین ناآگاه به عدم قصد جدی طرف مقابل به ازدواج مطلع شدند همان لحظه است که باید با اراده و به دور از هیجاناتی که ممکن است درتداوم این رابطه موثر باشد باگفتن یک (نه) خود را از خطراتی که درآینده گریبان اورا خواهد گرفت دوری کنند ....
فقط یک نکته هست و اون اینکه گاهی ترس از دست دادن کسی ممکن است باعث شود مرد در قصد ازدواجش سکوت کند...چون میترسد اسمی از ازدواج بیاورد کلا رابطه ای که حال درحد یک سلام علیک باشد به اخر رسد و فرد قصد داشته باشد تا ابتدائا اندکی با معاشرت ,(البته مبتنی براخلاقیات) با طرف خود حال چه در محیط کاری باشد دانشگاه باشد یا درسایر محیط ها خودرا به او بشناساند...تا مبادا عجولانه با پاسخ منفی مواجه گردد..این نکته راهم باید درنظر گرفت..که باز فهمیدنش سخت هست...وشرایط و اوضاع و احوال قضیه میتواند کمک خوبی باشد برای درک اینچنین مسائلی....

:53::53::53::53::53::53:
:1:
 
آخرین ویرایش:

Sadra75

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
ان شاء الله که خداوند سبحان نگهدارشما بزرگوار باشد واقعا مطلب پرمغزو معناییست..
ارتباط بدون قصد جدی برای ازدواج به دورازاخلاقیات و حتی انسانیت است ودر هرلحظه که طرفین ناآگاه به عدم قصد جدی طرف مقابل به ازدواج مطلع شدند همان لحظه است که باید با اراده و به دور از هیجاناتی که ممکن است درتداوم این رابطه موثر باشد باگفتن یک (نه) خود را از خطراتی که درآینده گریبان اورا خواهد گرفت دوری کنند ....
فقط یک نکته هست و اون اینکه گاهی ترس از دست دادن کسی ممکن است باعث شود مرد در قصد ازدواجش سکوت کند...چون میترسد اسمی از ازدواج بیاورد کلا رابطه ای که حال درحد یک سلام علیک باشد به اخر رسد و فرد قصد داشته باشد تا ابتدائا اندکی با معاشرت ,(البته مبتنی براخلاقیات) با طرف خود حال چه در محیط کاری باشد دانشگاه باشد یا درسایر محیط ها خودرا به او بشناساند...تا مبادا عجولانه با پاسخ منفی مواجه گردد..این نکته راهم باید درنظر گرفت..که باز فهمیدنش سخت هست...وشرایط و اوضاع و احوال قضیه میتواند کمک خوبی باشد برای درک اینچنین مسائلی....

:53::53::53::53::53::53:
:1:

این مبتنی بر اخلاقیاتی ک شما میگی بعد ازدواج پَر میکشه میره وگرنه این همه طلاق رو توی جامعه شاهد نبودیم و اخلاق هم فقط به درست صحبت کردن و حفظ حریم نیست.تجربیات میگه هر دو طرف واسه رسیدن ب هم دیگه،ناخودا یا خوداگاه هیچ وقت اخلاق واقعیشونو رو نمیکنن و خودشونو خوب نشون میدن چون توی این دور و زمونه کسی ب اون صورت جنبه ی اینو نداره ک ضعف های طرف مقابل رو بپذیره و اقدام ب رفع اونا بکنه حتی کسایی ک دم از قدم برداشتن ب سوی روان سالم میزنن.
رابطه ی قبل از ازدواج خیلی خوبه اما ب شرطی ک دو طرف واسه هم دیگه رو باشن و در اقدام ب درست کردن خودشون باشن.

تفاهم وجه اشتراک نیست،پذیرشه تفاوت ها و نواقصه
 

پسر آروم

کاربر جدید
"منجی دوازدهمی"
سلام جناب منظورتون رو میشه یکم موسع تر بفرمایید به فیض اکمل برسیم:1::53:
 
بالا