عبرت های عاشورا به قلم کاربر گرامی جناب !WARNING!

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"

با سلام به دوستان انجمن منجی دوازدهم
بحثی با عنوان عبرتهای عاشورا رو کاربر محترم انجمن جناب!WARNING! در تاپیک هر چه می خواهد دل تنگت بگو با قلم خودشون آغاز کردند
چند پستی رو مطابقتی و تحلیلی برای عبرت در روزگار خودمون نوشته بودند
از ایشون خواسته بودیم اگه وقت دارن موضوع رو در تالار نهضت عاشورا جداگونه عنوان کنند تا دوستان هم شرکت کنند که فرصت نکردند و اجازه دادن نوشته هاشون رو در موضوع جداگونه ای برای دوستان کپی کنیم تا هم استفاده بشه و هم اگه نظری دارند دوستان شرکت کنند ...
هر موضوع با عنوان خاصی نوشته شده که میتونید دنبال کنید

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
2606

بسم رب الحسین .. .

عبرت های عاشورا (قسمت اول) _ ولایت
عاشورا نه فقط زجه و ناله !
قیام عاشورا فرهنگی ترین ، اجتماعی ترین و سیاسی ترین حرکت تاریخ اسلام است
قیام عاشورا یعنی بدانیم تا وقتی که حسین در کوفه نیست! باید گوش به فرمان مسلم بود
عاشورا یعنی بفهمیم که اگر مسلم را تنها گذاشتیم دستمان به حسین نخواهد رسید
یعنی درک کنیم که در غیاب حسین باید از مسلم تبعیت کرد
عاشورا این است که ما به این درک برسیم،اگر مسلم را تنها گذاشتیم!باید منتظر سر بریده حسین باشیم
عاشورا یعنی اینکه تنها ماندن مسلم همان و آسوده خاطری کفر از مقابله و مقاتله با حسین همانا
عاشورا یعنی اینکه بدانیم کسانی که حسین را تنها گذاشتند و ندای هل من ناصر ینصرنیش را نشنیده گرفتند همان هایی بودند که مسلم را تنها گذاشتند ! آنانی بودند که با ادعای یاری فقط حسین ، مسلم را ترک کرده و قافیه را باختند
این که بفهمیم ، لازمه ی سالم رسیدن حسین از دشت نینوا به کوفه یاری دادن مسلم است و یاری کردن مسلم همان یاری دادن حسین است !یعنی ما قسمتی از پیام عاشورا را درک کرده ایم.


اینکه متوجه شویم در هر زمانی یک مسلم داریم و این مسلم واجب الاطاعه است یعنی در پیام های عاشورا تدبر کرده ایم ! اینکه در مصداق مسلم زمان بصیرت به خرج دهیم و به جای مسلم یبن زیاد را پیروی نکنیم یعنی در عاشورا تدبیر کرده و درس گرفته ایم .

اما اگر بخواهیم مسلم را تنها گذاشته و بگوییم ما منتظر حسین ابن علی میمانیم تا خود بر ما فرمان دهد ! کور خوانده ایم و قافیه را بدجور باخته ایم !! باید منتظر سر بریده ی حسین باشیم !


منتظر قسمت دوم باشید
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
2608


بسم رب الحسین .. .


عبرت های عاشورا، (قسمت دوم) – امان نامه


عاشورا نه فقط زجه و ناله


در فرهنگ عاشورا گاهی آب هم برای نوشیدن نیست !! هنوز اول راهیم


شاید همه شنیده باشید که در عاشورا از طرف سپاه کفر امان نامه ای برای عباس ابن علی فرستاده شد! که اگر حسین را ترک کند ، عمر و شمر قول امان از خلیفه را بر او بدهند!


نپذیرفتن امان نامه از طرف عباس ابن علی میتواند یکی از نقاط عطف و درس های بزرگ واقعه عاشورا باشد!


چرا عباس ابن علی امان نامه ی دشمن را نپذیرفت و جان خویش را نجات نداد؟


آیا عباس نمیتوانست امان نامه را پذیرفته و ضمانت حسین و کاروانش را پیش خلیفه فاسد کند؟ آیا عباس ابن علی نمیتوانست با پذیرفتن امان نامه وارد دستگاه یزید شده و با به قدرت رسیدن قیامی عظیمتر از قیام مختار به پا کند؟ پس چرا عباس در کنار حسین ابن علی به شهادت میرسد اما حاضر به انفعال و ارتجاع نمیشود؟


شاید یکی از درس های دشت نینوا بر ما این باشد ! اول آنکه دشمن ، دشمن است و غیر قابل اعتماد ، به قولی که بخود عمر داده بودند برای حکومت ری عمل نشد!! ان وقت چه انتظاری بود که به امان نامه عمل شود؟


دوم آنکه پذیرش امان نامه یعنی معامله با دشمن! معامله با دشمن یعنی چیزی بدهیم چیزی بگیریم! عباس چه چیزی میخواست به سپاه کفر بدهد؟! عباس قبول نکرد که عهدش با حسین را به امان نامه بفروشد!


عباس دستانش را داد ! اما دست در دست دشمن نداد.


شاید گشاده رویی عباس با طفلان حسین به ما بیاموزد که عاشورا یعنی رحما بینهم یعنی محبت با خودی ها!! و شاید ابهت و هیمنه عباس و اقتدارش به مثابه سپاه کفر به ما می آموزد که اشدا علی الکفار!! در هیچ مقتلی ننوشته است که عباس با حسین ترش رو باشد و با عمر سعد قاه قاه به ریش حسین و عاشورائیان بخندد!!


عاشورا درس مقاومت بود نه ارتجاع و انفعال! در عاشورا آب را هم بر حسینیان تحریم کردند و باز عباس امان نامه نپذیرفت ! امروز ما حق نداریم بگوییم یا عباس درحالی که در تحریم طلا!!!! کمر خم کرده و خود را خوار کرده و روی به ارتجاع و عقب نشینی آورده ایم


و امروز اگر بخواهیم عهدمان به امام را با امان نامه دشمن تعویض بکنیم بویی از حسینی بودن و عاشورایی بودن نبردیم!


نمیتوانیم بگوییم یا قمر بنی هاشم و بعد از به سمت امان نامه های پوشالی و کاذب دشمن دست دراز کنیم!


نمیتوانیم بگوییم ما پیرو عباسیم و ز سوی دیگر با ارتجاع هر چه بیشتر عقب بنشینیم تا یک وقت خدای ناکرده دشمن تحریممان نکند!!


دوستان من در فرهنگ عاشورایی شاید گاهی آب هم برای نوشیدن نباشد ! پس هنوز اول راهیم .. .


ادامه دارد


منتظر قسمت سوم باشید
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
2627

بسم رب الحسین .. .


عبرت های عاشورا، (قسمت سوم) – بصیرت


عاشورا نه فقط زجه و ناله


عاشورا نماد بصیرت مردانی بود که در آن هیاهوی ظلمات اموی ، کشتی نجات علویشان را یافتند.


عاشورا یعنی بصیرت داشتن ، و داشتن قوه ی بصیرت مقدمه ی ورود به وادی فرهنگ عاشورایست.


و "بصیرت یعنی اینکه بدانیم شمری که سر از امام حسین برید ، همان جانباز جنگ صفین است که تا مرز شهادت پیش رفت" حال آیا صرف اینکه شمر در زمان مولا علی در سپاه حق بود میشود استنباط کرد که در زمان حسین ابن علی هم در سپاه حق جای داشت؟! آیا گذشته ی او توجیه افعال امروزش را میکند؟! و آیا میشود گناه سر بریدن حسین ابن علی را به جبران جانبازی جنگ صفینش بخشید؟!


واقعه دشت نینوا به ما آموخت که "میزان حال فعلی افراد است"


در مقاتل مختلف که بنگریم سپاهیان یبن سعد و شمر به سی هزار تن میرسد و در واقعه دشت نینوا حسین فقط 72 تن داشت! یعنی میتوان گفت که سپاهیان دشمن اکثریت غالب مردم بودند ، اکثریتی که میگفتند حسین کافر است و مرتد و کشتنش ثوابی عظیم دارد!!


حال آیا باز هم میشود گفت حق با اکثریت است؟! آیا ملاک حق بودن و درستی عمل اکثریت جامعه است یا تفکرات آدمی و میزان تطبیق انها با افکار اسلامی؟


تعداد دشمنان حسین ابن علی در مقابل یارانش بیشمار بود ، همه و همه ، کوفی و شامی و غیره و ذلک در مقابلش ایستاده بودند و حتی آب را هم بر وی تحریم کرده بودند!


آیا حسین ابن علی چون در تحریم بود و دشمن زیاد داشت پس راهش اشتباه بود یا تفکراتش خارج از وادی اسلام و انسانیت؟!


آیا تکثر و تعدد دشمنان و تحریم ها و مشکلات دلیل بر ناحق بودن است؟ یا بالعکس دلیل بر حقانیت راه؟


“هذا ما وعدنا اللّه و رسوله”خدا و رسولش به ما گفته بودند که اگر پابند به توحید باشید، پابند به ایمان به خدا و رسول باشید، دشمن دارید؛ دشمنها سراغتان می‌آیند. بله، گفته بودند، حالا هم راست درآمد؛ دیدیم بله، آمدند.”و صدق اللّه و رسوله و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما”


آن کسی که این تفکر بر او غالب است که چون دشمن داریم و تحریم هستیم پس یحتمل راه مان اشتباه است ، این شخص بویی از فرهنگ و عبرت های عاشورایی نبرده است.


اگر به عاشورا فقط به دید یک تراژدی سوزناک نگاه کردیم ، بی تردید قافیه را باختیم ، عاشورا نه فقط یک تراژدی سوزناک ، که یک فلسفه است.


ادامه دارد


منتظر قسمت چهارم باشید.


آنچه خواهید خواند : عاشورا درس دشمن شناسی و راهکاری برای پیروزی
 
بالا