ناپلئون درباره قرآن چه می گوید؟

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
t0_gstatic_com_images_2bf256ca1716393fda97f1a072e22220._.jpg


ناپلئون بزرگ نابغه سیاسیون عالم ، راجع به مسلمین فکر کرد. پرسید: مرکز مسلمین کجاست. مصر را به او معرفى کردند. با یک مترجم عرب به طرف شهر مصر حرکت کرد. پس از ورود با مترجمش ، به کتابخانه آن شهر وارد شد. به مترجمش گفت : یکى از این کتابها را برایم بخوان. مترجم دست برد بین این همه کتب یکى را برداشت و گشود، دید قرآن است. اول صفحه چشمش را این آیه جذب نمود:
انّ هذا القرآن یهدى للّتى هى اقوم 1
قرآن مردم را به استوارترین راه هدایت مى کند آیه را براى ناپلئون خواند و ترجمه کرد.
ناپلئون ، از کتابخانه بیرون آمد. شب را تا صبح بفکر این آیه بود.
صبح بیدار شده و دو مرتبه بکتابخانه آمد. از مترجم خواست از همان کتاب دیروزى برایش بخواند.
قرآن را باز کرد، آیاتى چند از قرآن تلاوت کرد و معنى نمود، و دوباره بخانه برگشت ،شب را باز غرق فکر بود.
روز سوم ، بکتابخانه برگشت، بخواست ناپلئون ، چند آیه از قرآن را مترجم برایش خواند و ترجمه کرد، از کتابخانه بیرون آمدند. ناپلئون پرسید: این کتاب مربوط به کدام ملّت است ؟
مترجم گفت: مربوط به مسلمانان است ، و اینان معتقدند: که این قرآن است و از آسمان به پیامبر عظیم الشاءن آنها نازل گردیده.
ناپلئون دو جمله گفت: یکى بنفع مسلمین ، ویکى بضرر مسلمانان .
آنکه بنفع مسلمانان از دهان این مرد سیاسى بیرون آمد، این بود که گفت: من از این کتاب استفاده کردم ، واین طور احساس نمودم که: اگر مسلمین از دستورات جامع این کتاب استفاده کنند ذلّت نخواهند دید.
آن کلمه اى را که به ضرر اسلام گفت، این بود:
تازمانی که این قرآن در بین مسلمین حکومت کند، و در پرتو تعالیم عالیه این برنامه جامع ، زندگى کنند، مسلمین تسلیم ما نخواهند شد، مگر ما بین آنها و قرآن جدایى بیفکنیم. 2

1- سوره اسراء، آیه 9.
2- هماى سعادت : ج 1 ص 70.
 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
t0_gstatic_com_images_2bf256ca1716393fda97f1a072e22220._.jpg


ناپلئون بزرگ نابغه سیاسیون عالم ، راجع به مسلمین فکر کرد. پرسید: مرکز مسلمین کجاست. مصر را به او معرفى کردند. با یک مترجم عرب به طرف شهر مصر حرکت کرد. پس از ورود با مترجمش ، به کتابخانه آن شهر وارد شد. به مترجمش گفت : یکى از این کتابها را برایم بخوان. مترجم دست برد بین این همه کتب یکى را برداشت و گشود، دید قرآن است. اول صفحه چشمش را این آیه جذب نمود:
انّ هذا القرآن یهدى للّتى هى اقوم 1
قرآن مردم را به استوارترین راه هدایت مى کند آیه را براى ناپلئون خواند و ترجمه کرد.
ناپلئون ، از کتابخانه بیرون آمد. شب را تا صبح بفکر این آیه بود.
صبح بیدار شده و دو مرتبه بکتابخانه آمد. از مترجم خواست از همان کتاب دیروزى برایش بخواند.
قرآن را باز کرد، آیاتى چند از قرآن تلاوت کرد و معنى نمود، و دوباره بخانه برگشت ،شب را باز غرق فکر بود.
روز سوم ، بکتابخانه برگشت، بخواست ناپلئون ، چند آیه از قرآن را مترجم برایش خواند و ترجمه کرد، از کتابخانه بیرون آمدند. ناپلئون پرسید: این کتاب مربوط به کدام ملّت است ؟
مترجم گفت: مربوط به مسلمانان است ، و اینان معتقدند: که این قرآن است و از آسمان به پیامبر عظیم الشاءن آنها نازل گردیده.
ناپلئون دو جمله گفت: یکى بنفع مسلمین ، ویکى بضرر مسلمانان .
آنکه بنفع مسلمانان از دهان این مرد سیاسى بیرون آمد، این بود که گفت: من از این کتاب استفاده کردم ، واین طور احساس نمودم که: اگر مسلمین از دستورات جامع این کتاب استفاده کنند ذلّت نخواهند دید.
آن کلمه اى را که به ضرر اسلام گفت، این بود:
تازمانی که این قرآن در بین مسلمین حکومت کند، و در پرتو تعالیم عالیه این برنامه جامع ، زندگى کنند، مسلمین تسلیم ما نخواهند شد، مگر ما بین آنها و قرآن جدایى بیفکنیم. 2

1- سوره اسراء، آیه 9.
2- هماى سعادت : ج 1 ص 70.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان(ع)
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


سلام بر شما و ممنون از مطلب خوبتون ... خیلی جالب بود ولی فکر می کنم هر دوتا مطلبش به نفع مسلمونا بود بخاطر اینکه به ما گفته چجوری میتونن به ما مسلط بشن پس ما راه تسلط اونا رو می بندیم و این میشه خوب!!!:Big Grin::Big Grin::Big Grin:
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
با سلام از مطلب شما
به نظرمن عین حقیقت روگفتن البته این سخنان مستقیم خداوند است
 
بالا