☼☼☼ سقـــای ادب ابوفاضل ( ویژه نامه تاســــوعای حسینی)☼☼☼

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
39329623028373890216.gif


65134915104620824798.gif


عباس! نام تو تشنه می کند.

نام تو گويی مشکلی می شود بر دوش خسته ی من که کو به کو بچرخم پی آب...

اما

من تشنه کجا و توی نور کجا؟!

که من دريغ آب از لبهای خودم نمی توانم.

عباس!

مرحمتی کن و چشمه ای بجوشان از اين سينه خشک
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
31301063515929023411.gif


مکاشفهء عطش و جانبازی
در همهمهء غیرت و درد، مگر می شود کار دیگری هم، کرد؟! دلشوره درد، خواب را پس می زند و غیرتِ عشق، آب را.

همه چیز، از آب، از نگاهِ مردانهء ملکوتی عبّاس، موج بر می داردو دست های تشنه خاک، به تماشای چشمان ماه نبی هاشم، بلند می شود.

آبروی آب، از اوست:

هر آب، که در مشکِ او نیست،

آب نیست، آبرویی است فروهِشته!

ذهن علیل ابلیس، آدم را ـتنها ـ خاک می بیند.

مکاشفهء عطش و جانبازی، در باور آب و آتش نمی گنجد.

امّا ابوالفضل، کار خود را می کند؛ ماندن، کار او نیست.

دست از "آب" می شوید و از "جان" خویش نیز!...
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
86916688977315524962.gif

راز رشيد ......
به گونه ي ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
و پيمان برادريت
با جبل نور
چون آيه هاي جهاد
محكم

***

تو آن راز رشيدی
كه روزي فرات
بر لبت آورد
و ساعتي بعد
در باران متواتر پولاد
بريده بريده
افشا شدي
و باد
تو را با مشام خيمه گاه
در ميان نهاد
و انتظار در بُهت كودكانه ي حرم
طولاني شد
تو آن راز رشيدي
كه روزي فرات
بر لبت آورد
و در كنار درك تو
كوه از كمر شكست

سيد حسن حسيني
86916688977315524962.gif
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
85279412512263072770.gif

لبان تشنه
يااباالفضل که نامت تداعي کننده بخشش است و ايثار و جان بخشيدن به لبان تشنه بسيار،شکسته ايم در انتظار آفتابي که فقط عطش نبارد و همه طلوع باشد. نشسته ايم با لبهاي زخم بسته و زبان به کام کشيده و جرعه جرعه يادت را مي نوشيم و چشم مي دوزيم به جاده زمان،دست سايبان چشم و دل تپنده از اميد.

مي بينمت که مي آيي،نشسته اي بر اسبي ابلق،با دستاري سبز بر سر و در دست مشکي پرآب.

مي آيي تا آب بقا بخشي،تو که خورشيد لقا هستي و ما که خسته ايم،تب زده ايم.ما که بر پاي خواستن ها و نتوانستن ها شکسته ايم،چندان منتظر مي مانيم که اگر قابل باشيم دست تو عطشمان را فرو نشاند تا مگر که پلک هامان باز شود و ترک لبهامان هموار.

تا مگر به زمزمه يادت سبز شويم و به زنده ماندنمان اميدوار. مهربان برادر، ما آب مي خواهيم نه سراب و امروز در خانه تو بار ديگر يادمان مي آيد که چشمه خورشيد مي زايد و اين خورشيد با مهر بر ما مي تابد و ما قد مي کشيم و بر اين روئيدن بهار مي بارد و اين گونه است که تا بر آسمان ولايت،ستارگان سبز مي تابند و پيوسته کسي هست که برادر را تنها نگذارد.
85279412512263072770.gif
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
farhangnews_14985-57111-1414668696.jpg


دست هاي تشنه عبّاس

قمر بني هاشم به رود فُرات كه مي زد، آب در پوست خود نمي گنجيد!

در خيال خود گمان مي برد كه از دست هاي تشنه عبّاس، لبريز خواهد شد.



امّا، وقتي كه آب را، تشنه، رها ساخت؛ در همهء پيچ و تابِ خيالِ فُرات، تنها يك سؤال بود كه موج مي زد:

"آخر، چرا؟!"

ابوالقاسم حسینجانی
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
85279412512263072770.gif

خطبه حضرت ابالفضل العبّاس در شهر مكّه مكرّمه در سال60 هجري.[پيش از هجرت كاروان از مكّه به كوفه].

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

«اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا (اشاره به بیت الله‌الحَرام) بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن کانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَةً. أَیُّهَا الکَفَرةُ الفَجَرة اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریَّه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیَّه وَ اَسرارُهُ العِلّیَّه وَاختِبارُهُ البَریَّه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یَمشیَ لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یَستَلِمُ یَدَیه وَ لَو لَم تَکُن مَشیَّةُ مَولایَ مَجبُولَةً مِن مَشیَّهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیَران.

اَتُخَوِِّنَ قَوماً یَلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیَّة فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیَّهِ؟ وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ لِسَیِّد البَریّاتِ دونَ الحَیَوانات.

هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحیُ وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات.
وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَةِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیّکُم وَ لا یُمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیّاً وَ کَیفَ یُمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (ع) مادُمتُ حَیّاً سَلیلاً؟

تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیَحصُلَ مُرادُکُم لابَلَغَ الله مِدارَکُم وَ بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی اَجدادکُم.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
22660509064059236204.gif


ترجمه خطبه زیبا وستودنی حضرت ابوالفضل بر بام کعبه:

سپاس خدای را که بیت الله را با قدوم پدرش[منظور امام حسين (ع) است] مشرّف کرد؛ کسی که دیروز بیت بود،[امروز] قبله گردید.

ای ناسپاسان گناهکار آیا راه بیت را بر امام نیکوکاران می بندید؟ چه کسی سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه كسی نزدیکترین به این خانه است؟ و اگر حکمت های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ايشان[حسین (ع)] پرواز می کرد؛ قبل از اينكه مردم حجر را لمس کنند، حجر دستانش[حسين (ع)] را استلام مي کند و اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری که بر گنجشکان فرود می آید نازل می شدم.

آیا قومی را که مرگ را در کودکی به بازی مي گرفتند می ترسانید، در حالیکه الان در مردانگی قرار دارند. همه جانم فدای آقا و مولاي همه موجودات كه برتر از حیوانات[هستند].

هيهات بنگريد به کسی که شراب می نوشد[مراد يزيد ملعون است] و به کسی که صاحب حوض و کوثر است؛ و به کسی که در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسين(ع)است] و به کسی که در بیتش اسباب لهو و نجاست است[مراد يزيد ملعون است]؛ و به کسی كه در خانه اش نزول آیات[نشانه ها] و[آيه] تطهیر است.

شما در غلطی واقع شدید که قریش واقع شدند. چرا که اراده قتل پیامبر(ص) را کردند و شما اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و[اين حيله] برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنين(ع) زنده بود ممکن نشد. پس چگونه ممکن است كشتن ابا عبدالله الحسین(ع) تا وقتی که من زنده ام.

بیایید تا به راهش[راه كشتن امام حسين(ع)] آگاهتان کنم؛پس مبادرت به كشتن من كنيد، و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان[كه قصد كشتن پيامبر(ص)را داشتند] باد.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
50797135748325522090.gif

عباس،مظهر ايثار و وفادارى و گذشت بود.وقتى وارد فرات شد،با آنكه تشنه بود،اما بخاطر تشنگى برادرش حسين«ع»آب نخورد و خطاب به خويش چنين گفت:

يا نفس من بعد الحسين هونى‏

و بعده لا كنت ان تكونى‏

هذا الحسين وارد المنون‏

و تشربين بارد المعين‏

تالله ما هذا فعال دينى‏



و سوگند ياد كرد كه آب ننوشد. وقتى دست راستش قطع شد،اين رجز را مى‏خواند :

و الله ان قطعتموا يمينى‏

انى احامى ابدا عن دينى‏

و عن امام صادق اليقين‏

نجل النبى الطاهر الأمين‏



و چون دست چپش قطع شد،چنين گفت:

يا نفس لا تخشى من الكفار

و ابشرى برحمة الجبار

مع النبى السيد المختار

قد قطعوا ببغيهم يسارى‏

فاصلهم يا رب حر النار
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

913-1437031663-ddcda6a89e07dbfd2370aa0da9e0f4c6.jpg



گفت قصد جنگ ندارم ، فقط آب !
باور ندارید ؟ این دو دست باشد پیش شما ، فقط آب !
تیرهایتان به روی دیده ، فقط آب !
و بعد صدای حسین بلند شد ، فقط آه …
 
بالا