آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
%D9%85%D9%84%D8%A7_%D9%81%D8%AA%D8%AD%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86_%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C.png

آخوند ملا فتحعلي سلطان آبادي (ره) فرزند ملاحسن حدود سال 1240 هجري قمري (حدود سال 1198 هجري شمسي) در شهر اراك ديده به جهان گشود.
ايشان در اراك تحصيلات مقدماتي را به اتمام رساند و در محضر اساتيدي از جمله آيت الله سيد محمد سلطان آبادي (ره) (ازصاحبان تشرف) علوم روز را فرا گرفت. جهت تكميل آموخته‌هاي خود راهي نجف اشرف شد و تحصيلات را تا اجتهاد ادامه داد. همراه استادش ميرزاي شيرازي به سامرا رفت وگاهاْ حتي با وجودميرزاي کبير به اصرار حضرت ميرزاي شيرازي امامت رابعهده مي‌گرفت و نمازمي خواند. بعد از رحلت ميرزا به کربلاي معلي رفت وتاآخر عمر همانجا ساکن شد.
آيت الله اراکي مي‌فرمودند: ايشان در اواخر عمر بيناييش را از دست داده بود. روزي درباره آيه‌اي از قرآن فکر ميکرد که ناگهان فرياد زد: يک آيه و شش هزار معنا !!! حضرت آخوند به امام زاده محمد عابد بن موسي بن جعفر (ع) (واقع در مشهد ميقان، كيلومتر 12 جاده فراهان) عقيده مند بود و مكرر مي‌گفته است كه هر كس به نيابت من آن امام زاده واجب التعظيم را زيارت كند، من در كربلا، امام حسين (ع) را به نيابت او زيارت مي‌كنم.
ايشان در كربلا درس را برگزار مي‌كرد و بسياري از بزرگان از جمله شيخ محمدرضا بن حسين نائيني (داماد ايشان - وفات 1361 ق) ، آقا بزرگ ساوجي، حاج ميرزا حسن نوري (محدث نوري) (وفات 1320 ق) ، سيد شرف الدين عاملي (صاحب غرامات) و ميرزا محمدتقي شيرازي (ميرزاي دوم و مرجع شهير) در پاي درس او زاوي ادب بر زمين زدند.

وفات: 1318 قمری
مزار: صحن غربی حرم مطهر حضرت امیرالمومنین علیه السلام

گرچه روح اخلا ص و تواضع آن عالم مهذب سبب شد تا از شهرت گریزان باشد و امتیازات علمی عملی و مقامات عالیه خویش را مخفی بدارد‚ اما بزرگان و تذکره نگاران متعهد گوشه هایی از منزلت آن راد مرد الهی را به قلم کشیده اند که بسیار جالب و با اهمیت است.

موسس حوزه علمیه قم مرحوم آیة اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی قدس سره می گویند:

به هنگام جوانی روزی در جلسه ای با حضور عده ای از علما که در میان آنان آقا میرزا محمد تقی شیرازی و آقا شیخ فضل اللّه نوری نیز دیده می شد نشسته بودیم. در آن هنگام‚ پیرمردی ژولیده‚ لا غر اندام که دستمال مانندی به سر بسته و عبایی وصله دار بردوش گرفته بود‚ در نهایت سادگی به آن جلسه داخل شد.
آیةاللّه میرزا محمد تقی شیرازی فورا بلند شده و با احترام تمام‚ آن پیرمرد را به حضور جمع آورده و در نزد خویش بنشاند. او با اشاره به آقا شیخ فضل اللّه‚ از میرزا پرسید: ایشان کیست؟ میرزا گفت: ایشان آقا شیخ فضل اللّه نوری است‚ و او را کاملا ً معرفی کرد.

پیرمرد روشن ضمیر گفت: چند سال بعد‚ شیخ فضل اللّه نامی را در تهران بر دار می کشند‚ او تو نباشی؟! سپس نام مرا از میرزا پرسید میرزا گفت: او آقا شیخ عبدالکریم یزدی و از فضلا است. مسله ای از من پرسید و من چون پاسخ آن را خیلی واضح و پیش پا افتاده می دانستم‚ سکوت کردم. میرزا برمن خشم گرفت و شدیدا ناراحت شد و خودش پاسخ مسله را گفت و اضافه کرد که علما در این باب این طور می گویند. وقتی بیان میرزا تمام شد‚ آن مرد ساده پوش‚ خود به صورت دیگر پاسخ را تقریر کرد و میرزا گفته های او را نوشت و به او نشان داده و پرسید: آیا همین گونه فرمودید‚ او گفت: بلی.
آن گاه به من رو کرد و گفت: چندی بعد‚ پرچم اسلا م در قم بر دوش شیخ عبدالکریم نامی به اهتزاز در می آید او تو نباشی؟! آن گاه برخاست و میرزا محمدتقی شیرازی‚ کفش پیش پای او نهاد و او را بدرقه کرد و چون برگشت‚ برمن عصبانی شد که چرا به او بی اعتنایی کردم و توضیح داد که او آخوند ملا فتح علی سلطان آبادی است .


مي‌گويند: (ظاهراْ آيت الله سيدمحسن حکيم است) همراه ميرزاي شيرازي دوم، شيخ حسن کربلايي و محدث نوري سيد اسماعيل صدر بود، صبح‌هاي جمعه به محضر ملا فتحعلي سلطان آبادي مي‌رفتيم. مرحوم ملا فتحعلي براي ما در يک روز شرح آيه‌اي را گفت (سوره حجرات ) و بحثش متمرکز بر اين قسمت بود"و حبّب اليکم الايمان" آن روز به حدي اين قسمت از آيه را جالب تفسير کرد که ما با خود گفتيم این بهترین تفسیر ممکن از این ایه بوده . جلسه ي بعد که به محضرش رفتيم دوباره همان قسمت از آيه را برايمان تفسير کرد و به حدي زيبا تفسير فرمود که ما با خود گفتيم تفسير واقعي آيه، تفسير امروز بود، نه جلسه ي قبل.
جلسه ي بعد که رفتيم باز همان فقره را شرح دادند و ما يقين کرديم که اصلا منظور خدا از آيه، همين شرح ملا فتحعلي است و لا غير. و تفسير‌هاي روزهاي قبل مراد نبوده. جلسه ي بعد رفتيم و باز برداشت و تفسير جديدي کردند و اين قضيه تا نزديک يک ماه طول کشيد و ما هر روز فکر مي‌کرديم تفسير واقعي آيه همين تفسير امروزي است و تفاسير روزهاي قبل مقصود نيست.

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Ali
بالا