دیدن این تاپیک در ماه محرم برای همه اعضا منجی الزامی است/یاحسیـــــن

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_08974896356052347830.gif

امام صادق :علیه السلام: فرمود:
حسين بن على (ع) روز عاشوراء در سن پنجاه و هفت سالگى جان داد.

چون فاطمه (ع) به حسين آبستن شد جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: به راستى فاطمه (ع) به زودى پسرى آورد كه پس از تو امتت او را بكشند، پس چون فاطمه به حسين آبستن شد در باره او نگرانى داشت و چون او را هم زائيد در باره او نگرانى و بد دلى داشت سپس امام صادق (ع) فرمود: در دنيا مادرى ديده نشده كه پسر زايد و بدش آيد ولى نگرانى فاطمه از اين راه بود كه مى‏دانست كشته مى‏شود.


فرمود: در باره او اين آيه نازل شد (15 سوره احقاف): «ما وصيت كرديم انسان را به والدينش نيكى كند، مادرش او را به ناخوشى باردار شد و به ناخوشى زائيد، و آبستنى و از شير بريدنش روى هم سى ماه است».

 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
يك اندرز از امام‏ حسين‏ عليه السّلام‏


من شما را به تقواى الهى سفارش مى‏كنم و از روزهاى او شما را بر حذر مى‏دارم و پرچم‏ها و نشانه‏هايش را برايتان برافراشته مى‏سازم. گويا آنچه ترسناك است با ورودى هولناك و فرودى ناشناخته و مزه‏اى ناگوار در رسيده تا به جانهاى شما در آويزد و ميان شما و عمل فاصله اندازد؛ پس در مدت عمر باقى مانده در سايه تندرستى خود چنان در انجام عمل نيك شتاب كنيد كه گويا ناگهان آن بر شما شبيخون خواهد زد و شما را از روى زمين به درون زمين خواهد كشاند و از فراز آن به پستى و از انس [آشنايان و دوستان‏] به وحشت تنهايى و جدايى و از آسايش و روشنايى به تاريكى و از فضاى گشاده به فضاى تنگ خواهد انداخت. آنجا كه نه به ديدار خويشاوند روند، نه از بيمارى عيادت نمايند و نه به فريادگرى پاسخ گويند. خداوند ما و شما را بر هراسهاى آن روز يارى فرمايد و ما و شما را از شكنجه آن نجات بخشد و براى ما و شما پاداش شايانش را شامل نمايد.


اى بندگان خدا! اگر همين دنيا آخرين چشم‏انداز شما و منزل نهايى‏تان بود، ارزش آن را داشت كه انسان غم‏هاى خود را بزدايد و آن را به بوته فراموشى سپارد و تلاش و كوشش خود را در راستاى رهاسازى خويش از دست آن به كار گيرد ولى چگونه چنين باشد در حالى كه پس از اين جهان در گرو اعمال خويش است و براى رسيدگى به حسابش بازداشت خواهد شد. نه ياورى دارد كه او را باز دارد و نه پشتيبانى دارد كه از او حمايت نمايد. در آن روز ايمان آوردن كارساز نباشد اگر در دنيا بى‏ايمان بوده است يا با داشتن ايمان خيرى كسب نكرده است.
«بگو: منتظر باشيد كه ما هم منتظريم» [سوره انعام (6)، آيه 158].
شما را به تقواى الهى سفارش مى‏كنم؛ زيرا خدا ضمانت داده كه هر كس اهل تقوى باشد از وضعى كه مورد پسندش نيست به وضع پسنديده و دلخواهش منتقل سازد «و از جايى كه حسابش را نمى‏كند، به او روزى رساند» [سوره طلاق (65)، آيه 3].
مبادا تو از كسانى باشى كه بر گناهان بندگان خدا بيمناك است ولى از عقوبت گناه خويش آسوده خاطر! زيرا خداى تبارك و تعالى در باره بهشتش فريب نمى‏خورد و دستيابى به آنچه نزد خداست جز به اطاعت از او- اگر خدا خواهد- امكان پذير نيست.
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
نام واقعی مادر حضرت رقیه چیست؟

08974896356052347830.gif

مادر حضرت رقيه (عليهاالسلام)

بر اساس نوشته‏‌هاى بعضى كتاب‏هاى تاريخى، نام مادر حضرت رقيه (س)، امّ اسحاق است كه پيش‏تر همسر امام حسن مجتبى (ع) بوده و پس از شهادت ايشان، به وصيت امام حسن (ع) به عقد امام حسين (ع) درآمده است.1

مادر حضرت رقيه(س) از بانوان بزرگ و با فضيلت اسلام به شمار مى‏‌آيد. بنا به گفته شيخ مفيد در كتاب الارشاد، كنيه ايشان بنت طلحه است.2

نام مادر حضرت رقيه (س) در بعضى كتاب‏ها، ام‏‌جعفر قضاعيّه آمده است، ولى دليل محكمى در اين باره در دست نيست.

هم چنين نويسنده معالى السبطين، مادر حضرت رقيه (س) را شاه زنان؛ دختر يزدگرد سوم پادشاه ايرانى، معرفى مى‏كند كه در حمله مسلمانان به ايران اسير شده بود. وى به ازدواج امام حسين (عليه‏‌السلام) درآمد و مادر گرامى حضرت امام سجاد (ع) نيز به شمار مى‏آيد.3

اين مطلب از نظر تاريخ نويسان معاصر پذيرفته نشده؛ زيرا ايشان هنگام تولد امام سجاد (ع) از دنيا رفته و تاريخ درگذشت او را 23 سال پيش از واقعه كربلا، يعنى در سال 37 ه .ق دانسته‌‏اند. از اين رو، امكان ندارد او مادر كودكى باشد كه در فاصله سه يا چهار سال پيش از حادثه كربلا به دنيا آمده باشد. اين مسأله تنها در يك صورت قابل حل مى‏باشد كه بگوييم شاه زنان كسى غير از شهربانو (مادر امام سجاد (ع)) است.

نام گذارى حضرت رقيه (عليهاالسلام)

رقيه از «رقى» به معنى بالا رفتن و ترقى گرفته شده است.4 گويا اين اسم لقب حضرت بوده و نام اصلى ايشان فاطمه بوده است؛ زيرا نام رقيه در شمار دختران امام حسين (عليه‏‌السلام) كمتر به چشم مى‏‌خورد و به اذعان برخى منابع، احتمال اين كه ايشان همان فاطمه بنت الحسين (س) باشد، وجود دارد.5 در واقع، بعضى از فرزندان امام حسين (ع) دو اسم داشته‌‏اند و امكان تشابه اسمى نيز در فرزندان ايشان وجود دارد.

گذشته از اين، در تاريخ نيز دلايلى بر اثبات اين مدعا وجود دارد. چنانچه در كتاب تاريخ آمده است: «در ميان كودكان امام حسين (ع) دختر كوچكى به نام فاطمه بود و چون امام حسين (ع) مادر بزرگوارشان را بسيار دوست مى‏‌داشتند، هر فرزند دخترى كه خدا به ايشان مى‌‏داد، نامش را فاطمه مى‌‏گذاشت. همان گونه كه هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام على (ع) وى را على مى‏‌ناميد».6 گفتنى است سيره ديگر امامان نيز در نام گذارى فرزندانشان چنين بوده است.
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
07507470085795253125.gif

░◆░ ماجرای دعای توسل و بیهوشی یک مداح هنگام عمل جراحی ░◆░
68775349745098207492.gif



773874_127.gif

پنجاه سال قبل، هر جوانی که می‌خواست لباس مداحی بپوشد، یکی از پیشکسوتانی که به او معرفی می‌شد، حاج علی‌اکبر محبی بود. او که زاده 1290 آشتیان بود، در 20 سالگی بعد از فوت پدرش به تهران آمد و اول مغازه‌ای در خیابان شهباز (17 شهریور فعلی) باز کرد، اما از آنجا که دل در گرو اهل بیت (ع) داشت، پشت دخل بقالی‌اش نایستاد و شاگردی آیت‌الله شهرستانی، سیدعلی آقای موسوی و آقا شیخ جواد خراسانی را برای پوشیدن لباس مداحی انتخاب کرد. به همین دلیل، محبی را از باب تشرع و تقوا، شیخ طایفه مداحان می‌شناختند. از او این جمله بارها شنیده شده است که می‌گفت: «مداح حتما باید با یک عالم خوب در ارتباط باشد».

او علاوه بر اینکه محضر چند تن از علما را درک کرده بود، بارها در قم و در حضور آیت‌الله العظمی بروجردی، در نجف و در حضور آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، آیت‌الله خویی، آیت‌الله حکیم و آیت‌الله شاهرودی و در مشهد منزل آقای میلانی خوانده بود و از این آیات عظام قبا هدیه گرفته بود.

سینه حاج اکبر محبی، گنجینه پندیات، قصاید و مراثی فراوانی از مرحوم جودی، خوشدل، کمپانی، صغیر اصفهانی، صابر همدانی، فؤاد کرمانی و ... بود، اما خودش هم گاهگاهی شعر می‌گفت که آن شعرها هنوز در سینه بعضی شاگردانش درخشش دارد. یکی از آن شعرها، رباعی معروفی است به این شرح:

جان‌ها به فدای نام نیکوی حسین

قربان حسین و تربت کوی حسین

از سوی حسین روی کن سوی خدا

زیرا که بود سوی خدا روی حسین

حاج اکبر محبی، صدا و سوزی شبیه مرحوم کوثری، مداح امام خمینی (ره) داشت و مردم نه فقط به خاطر سن و سال و تجربه‌های فراوانش در مداحی که به دلیل تشرع و تهجدش او را احترام می‌کردند؛ چرا که همان روضه‌خوانی که همیشه عادت داشت عبایش را جمع کند و همه روضه‌هایش را پیاده برود و به هرکس که می‌رسد، پیش‌سلام ‌شود، نماز شبش ترک نمی‌شد.

این بزرگمرد مداحی معاصر کشور و چهره تجلیل شده، بارها به دلیل بیماری مورد عمل جراحی قرار گرفت. حتی یک بار که امکان بیهوش کردنش قبل از جراحی نبود، او را در شرایط عادی مورد عمل قرار دادند. پزشکان گمان بردند که او حین عمل از دنیا رفته است، اما در کمال تعجب دیدند که زنده است و دارد دعای توسل می‌خواند.

علی‌اکبر محبی آشتیانی، سرانجام در پنجم دی‌ماه 1380، هنگامی که برای انجام فریضه صبح آماده می‌شد، دنیای فانی را وداع گفت و تشییع باشکوهی از او در ذهن مردم محله میدان کلانتری به ثبت رسید. سعید محبی، نماینده اسبق ایران در دیوان داوری لاهه، فرزند همان مداح خوشرویی است که هیئتی‌ها با فینه شکری و لبان خندانش می‌شناختند.

اینکه بدانید ذبیح‌الله ترابی، مداح روشندل و ذاکر موفق اهل بیت (ع) یکی از شاگردان حاج علی‌اکبر محبی بوده، شاید برایتان جالب باشد.

منبع: عقیق
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
10 کتاب شعر پیشنهادی برای ماه محرم
به گزارش مشرق، به مناسبتِ فرارسیدنِ دهه‎ی سوگواری بر سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام)، شهرستان ادب ده مجموعه شعر که اختصاصا با موضوعِ عاشورای حسینی سروده شده‌اند را به سوگوارانِ امام حسین و دوست‎داران شعر و ادب پارسی پیشنهاد می‌کند.

1. ضربان ذات

کتاب «ضربان ذات» یا عطش نامه منظومهٔ عاشورایی دکتر قربان ولیئی شاعر و پژوهشگر معاصر است که در اواخر سال هزار و سیصد نود و یک توسط انتشارات کتاب نیستان روانه بازار کتاب شد.

این مثنوی بلند که در حدود دویست و بیست بیت دارد بر وزن حدیقه الحقیقه حکیم سنایی غزنوی سروده شده است و به مانند آثار دیگر قربان ولیئی از زاویه دید عرفانی به واقعه عاشورا نگریسته شده است. زاویه دیدی که به جز چند اثر که شاخص‌ترین آن‌ها «گنجینه اسرار» عمان سامانی است چندان در بین شاعران گذشته و امروز با اقبال روبرو نشده است و کار ولیئی از این جنبه دارای اهمیت خاصی است و از حق نگذریم تا حدود بسیار زیادی موفق بوده است.

«ضربان ذات» در پنجاه و چهار صفحه و در قطع جیبی و با قیمت دو هزار تومان در بازار کتاب موجود است.

قسمتی از این منظومه:

من چه دیدم؟ خدا، خدا، سرخ است
از کجا تا به ناکجا سرخ است

خون الله در تن هستی
مستم از سرخ دیدن هستی

حمد بی‌حد نثار حضرت دوست
کاین جنون حسینی‌ام از اوست

ساغری دارم از عطش سرشار
تشنه‌ام، تشنه، تشنه دیدار

این عطش را تویی، تویی ساقی
ای دلیل جلیل مشتاقی




2. من می‌گویم، شما بگریید
مجموعه شعر «من می‌گویم، شما بگریید» گزیده‌ای است از مراثی عاشورایی شاعران از گذشته تا دوران معاصر که توسط علیرضا قزوه انتخاب شده است.

این کتاب در پنج فصل با عنوان‌های «این حسین کیست؟ با کربلا، با حسین»، «ای پدر جان همرهان بستند بار... به شهیدان هاشمی»، «ناله عشق است و آتش می‌زند (دمی با اصحاب وفادار امام)»، «گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود (عاشورا)» و «زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم (بعد از عاشورا)» تنظیم شده است و دربردارنده اشعار شاعران شاخص گذشته مانند مولانا جلال الدین بلخی، سیف فرغانی، محتشم کاشانی و عمان سامانی و معاصرین نظیر شهریار، علی معلم، غلامرضا سازگار و علی انسانی است.

چاپ شانزدهم کتاب «من می‌گویم شما بگریید» با دویست و هفتاد صفحه و به قیمت ده هزار و نهصد تومان توسط انتشارات سوره مهر در دسترس مخاطبان شعر و ادبیات قرار گرفته است.

غزلی از سیف فرغانی شاعر قرن هفتم که نام کتاب از آن گرفته شده است:

ای قوم در این عزا بگریید
بر کشته کربلا بگرییید

با این دل مرده خنده تا کی؟
امروز در این عزا بگریید

فرزند رسول را بکشتند
از بهر خدای،‌ها بگریید

از خون جگر سرشک سازید
بهر دل مصطفا بگریید

وز معدن دل به اشک چون در
بر گوهر مرتضا بگریید

دل خسته ماتم حسینید
ای خسته دلان هلا بگریید

در ماتم او خمش نباشید
یا نعره زنید یا بگریید

تا روح که متصل به جسم است
از تن نشود جدا بگریید

در گریه سخن نکو نیاید
من می‌گویم شما بگریید

اشک از پی چیست؟ تا بریزید
چشم از پی چیست؟ تا بگریید

در گریه به صد زبان بنالید
در پرده به صد نوا بگریید

تا شسته شود کدورت دل
یک دم نرسد صفا بگریید


3. با کاروان نیزه

کتاب «با کاروان نیزه» ترکیب بند عاشورایی علیرضا قزوه شاعر و پژوهشگر معاصر است که دراقتفای ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی در چهارده بند سروده شده است.

سرودن مرثیه برای اباعبدالله الحسین (ع) در قالب ترکیب بند در اواخر قرن نهم و به احتمال قوی با ترکیب بند وحشی بافقی آغاز شد و اوج آن در شعر محتشم کاشانی جلوه گر شد، گزافه نیست اگر بگوییم این ترکیب بند مشهور‌ترین و یکی از بهترین اشعار عاشورایی تا به امروز است. پس از محتشم کاشانی ترکیب بندهای بسیار زیادی به اقتفا و یا تقلید از وی به خصوص در دوران بازگشت ادبی سروده شد. در دوران معاصر نیز شاعران بسیاری نظیر جلال الدین همایی (سنا) و امیری فیروزکوهی به سرودن ترکیب بندهای عاشورایی اقدام کرده‌اند و این امر در شاعران پس از انقلاب با‌تر کیب بند «با کاروان نیزه» علیرضا قزوه در سال ۱۳۸۵ ادامه پیدا کرد و پس از او چندین نفر مانند دکتر سید علی موسوی گرمارودی اشعاری در این قالب سرودند.

«با کاروان نیزه» هرچند که در استقبال از ترکیب بند محتشم کاشانی سروده شده است ولی دارای زبان و منظومه فکری مربوط به زمان خودش است به بیان دیگر این ترکیب بند از تعالیم نیما که در غزل نئو کلاسیک به فعلیت رسیده بهره‌های بسیاری برده است و همین نکته باعث اهمیت آن شده است. کتاب با مقدمه‌ای از علی معلم دامغانی با عنوان «شعر آیینی روزگار ما» و پایان سخن، «نگاهی به ترکیب بند با کاروان نیزه» نقدی از عبدالجبار کاکایی به سرانجام رسیده است.

ترکیب بند «با کاروان نیزه» با نوبت چاپ دهم در پنجاه و شش صفحه و با قیمت سه هزار و نهصد تومان توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

در ادامه بند دوازدهم این ترکیب بند آورده شده است:

گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود
تنها‌تر از مسیح، کسی بر صلیب بود

سر‌ها رسید از پی هم، مثل سیب سرخ
اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود!

مولا نوشته بود: بیا‌ای حبیب ما
تن‌ها همین، چقدر پیامش غریب بود

مولا نوشته بود: بیا، دیر می‌شود
آخر حبیب را ز شهادت نصیب بود

مکتوب می‌رسید فراوان، ولی دریغ
خطش تمام، کوفی و مهرش فریب بود

اما حبیب، رنگ خدا داشت نامه‌اش
اما حبیب، جوهرش «امن یجیب» بود

یک دشت، سیب سرخ، به چیدن رسیده بود
باغ شهادتش، به رسیدن رسیده بود
4. آغاز روشنایی آینه

کتاب «آغاز روشنایی آینه» ترکیب بند عاشورایی دکتر سید علی موسوی گرمارودی شاعر و پژوهشگر معاصر است که در پانزده بند سروده شده است.

«آغاز روشنایی آینه» با نام اولیه «از گلوی غمگین فرات» در نیمه فروردین سال هزار و سیصد و هشتاد و هفت در روزنامه اطلاعات منتشر شد و توجه شاعران و ادیبان را به خود جلب کرد. هرچند این ترکیب بند هم به مانند بسیاری از شعر‌ها در این قالب در اقتفای ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی سروده شده است ولی از لحاظ شکل کار دارای فرمی جدید است به صورتی که در این ترکیب بند هریک از بند‌ها مختص به یک شخصیت عاشورایی است و از این لحاظ دارای امتیازی ویژه است.

این کتاب شامل ترکیب‌بندی پانزده بندی است و در آن صاحب‌نظرانی چون بهاالدین خرمشاهی، سید صدرالدین قوام شیرازی، محمدیزدانپرست، حمیدرضا شکارسری و مرتضی امیری اسفندقه درباره این ترکیب‌بند نقد و نظرهایی ارائه کرده‌اند. در بخش دیگرکتاب، موسوی گرمارودی در دو مطلب جداگانه شعر زنده‌یاد سیدحسن حسینی با نام «شاعری در تصرف شعر» و شعرهای آیینی قیصر امین‌پور مورد بررسی قرار داده است.

کتاب «آغاز روشنایی آیینه» در صد و بیست و چهار صفحه و با قیمت دوهزار و پانصد تومان توسط انتشارات سوره مهر به چاپ سوم رسیده است.

بند ششم «آغاز روشنایی آینه» که مربوط به حضرت علی اصغر (ع) است:

چون موج روی دست پدر پیچ و تاب داشت
وز نازکی، تنی به صفای حباب داشت

چون سوره‌های کوچک قرآن ظریف بود
هرچند، او فضیلتِ امّ الکتاب داشت

چون ساقه‌های تازة ریواس، تُرد بود
از تشنگی اگرچه بسی التهاب داشت

از بس که در زلالیِ خود، محو گشته بود
گویی خیال بود و تنی از سراب داشت

لبخند، سایه‌ای گذرا بود بر لبش
با آن‌که بسته بود دو چشمان و خواب داشت

یک‌ جا سه پاسخ از لبِ خاری شنیده بود
آن غنچه لیک فرصتِ یک انتخاب داشت

خونش پدر به جانب افلاک می‌فشاند
گویی به هدیه دادنِ آن گل، شتاب داشت

خورشید، در شفق شرری سرخ‌ گون گرفت
یعنی که راهِ شیریِ او، رنگِ خون گرفت
5. گنجشک و جبرئیل

کتاب «گنجشک و جبرئیل» دربردارنده سی و یک قطعه شعر نو اعم از سپید و نیمایی دکتر سید حسن حسینی شاعر پژوهشگر و منتقد فقید معاصر است که نخستین بار در تابستان ۱۳۷۱ توسط انتشارات افق به چاپ رسید.

کتاب «گنجشک و جبرئیل» یکی از مهم‌ترین مجموعه شعرهای پس از انقلاب اسلامی و مهم‌ترین مجموعه شعر آئینی این دوران است. کتابی که به صورت کلی شامل اشعار آیینی در قالبهای نو ست. در واقع سید حسن حسینی در گنجشک و جبرئیل نظریه افرادی را که قالبهای نو را «قالبهای لائیک» می‌خواندند رد می‌کند و معبر و منظری تازه برای شاعران آئینی پس از خود باز می‌کند البته ناگفته نماند که پیش از حسینی افرادی چون سید علی موسوی گرمارودی و مرحوم طاهره صفارزاده مضامین آئینی را وارد شعر نو کرده بودند و شعرهای ماندگاری چون «در سایه سار نخل ولایت» و «خط خون» مبین این نکته است ولی این سید حسن حسینی بود که برای اولین بار به صورت نظاممند و در قالب یک مجموعه مستقل شعرهای نو و مذهبی خود را ارائه داد.

سید حسن حسینی از شاعران نسل اول پس از انقلاب اسلامی است که همواره جز جریان سازان اصلی شعرانقلاب اسلامی بوده است چه آن زمان که در ابتدای انقلاب با سرودن اشعار در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پیشرو بود و دفتر شعر «همصدا با حلق اسماعیل» خود گواه بر این مدعا است و چه بعد از جنگ و در اوایل دهه هفتاد که با دفتر «گنجشک و جبرئیل» تاثیر شگرفی در شعر نو آئینی و بالاخص شعر عاشورایی گذاشت و چه بعد‌ها که با «نوشداروی طرح ژنریک» خود را به عنوان یکی از مهم‌ترین طنزپردازان معاصر مطرح کرد. اما اهمیت «گنجشک و جبرئیل» در بین کارهای دکتر حسینی تا حدی است که ایشان وصیت کرده بودند که در هنگام مرگ این کتاب را بر روی سینه‌شان بگذارند و همراه با ایشان دفن کنند.

نهمین چاپ «گنجشک و جبرئیل» در نود و شش صفحه و با قیمت سه هزار و پانصد تومان در دسترس مخاطبان شعر و ادبیات قرار دارد.

«راز رشید» یکی از معروف‌ترین شعرهای «گنجشک و جبرئیل» است که در ادامه آورده شده است:

به گونه ماه‌
نامت زبانزد آسمان‌ها بود
و پیمان برادری‌ات‌
با جبل نور
چون آیه‌های جهاد
محکم‌

تو آن راز رشیدی‌
که روزی فرات‌
بر لبت آورد
و ساعتی بعد
در باران متوا‌تر پولاد
بریده‌
بریده‌
افشا شدی‌
و باد
تو را با مشام خیمه‌گاه‌
در میان نهاد
و انتظار در بهت کودکانة حرم‌
طولانی شد
تو آن راز رشیدی‌
که روزی فرات‌
بر لبت آورد
و کنار درک تو
کوه از کمر شکست‌
6. چند مجلس از دهه اول

کتاب «چند مجلس از دهه اول» مجموعه شعر سید علی اکبر میرجعفری شاعر معاصر است که در بردارنده اشعار نو و سپید عاشورایی این شاعر می‌باشد.

مجموعه شعر «چند مجلس از دهه اول» جدید‌ترین مجموعه شعر سید علی اکبر میرجعفری است که در سال ۱۳۹۲ منتشر و در همین سال موفق به کسب بیست و هفتمین جایزه کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران شد. سید علی اکبر میرجعفری که از شاعران نسل دوم شعر انقلاب اسلامی محسوب می‌شود پیش از این به عنوان یکی از غزل سرایان شاخص شناخته می‌شد و غزل‌های زیادی بلاخص در زمینه شعر آئینی و عاشورایی منتشر کرده بود که تعدادی از آن‌ها غزل‌های معروفی هستند مانند غزلی با این مطلع: «تا آفتاب از حرکات تو می‌وزد/ از سمت سیب سرخ صفات تو می‌وزد». به بیان دیگر «چند مجلس از دهه اول» اولین مجموعه شعر آئینی میرجعفری در قالب سپید است که از مجموعه‌های شاخص شعر عاشورایی این چند سال محسوب می‌شود.

کتاب «چند مجلس از دهه اول» در صد و سی و دو صفحه با قیمت شش هزار تومان توسط انتشارات خیمه منتشر شده است.

و اما شعری از «چند مجلس از دهه اول»:

رجعت

می‌توانم به اشاره‌ای
خورشید را از غرب
به میانهٔ آسمان باز گردانم.

می‌توانم فراگیر‌ترین آب‌ها را
از تنوری تنگ
به قعر زمین فرو برم.

و شاید یک روز
دریا‌ها را بالا بگیرم
تا رود‌ها به سرچشمه‌هایشان بازگردند
اما فرات هرگز باز نخواهد گشت
به روزهای پیش از فرات....
7. ظهر روز دهم

کتاب «ظهر روز دهم» منظومه عاشورایی دکتر قیصر امین‌پور شاعر و پژوهشگر معاصر است که در قالب نیمایی و برای مخاطب نوجوان سروده شده است و توسط انتشارات سروش به چاپ رسیده است.

«ظهر روز دهم» درباره یکی از کودکان عاشورا سروده شده است. گفته می‌شود در کربلا حدود نه یا ده کودک شهید شدند. نام این کودکان به درستی معلوم نیست. گفته‌اند که گویا نام یکی از آن‌ها «عمرو» پسر «مسلم بن عوسجه» یا «حرث بن جناده» بوده است. آنچه این ماجرا را زیبا‌تر و شگفت انگیز‌تر می‌نماید این است که گویی خود نیز گم نامی را دوست‌تر داشته است. زیرا بر خلاف معمول عرب که مبارزان در هنگام ورود به میدان خود را با اصل و نسب، ایل و تبار در رجز‌هایشان معرفی می‌کنند او به جای اینکه به نام و نشان، قوم و قبیله‌اش بنازد با افتخار فریاد می‌زند:

«امیری حسینٌ و نعم الامیر، یعنی؛ من آنم که امیر و مولایم حسین (ع) است و چه نیک مولایی است»

قیصر امین‌پور علاوه بر جایگاه منحصر به فردی که در شعر معاصر (به معنای عام) دارد، در حوزه‌های خاصی از شعر و ادبیات نیز شاعری پیشتاز و صاحب سبک به شمار می‌رود. از جمله این حوزه‌ها، حوزه شعر آیینی و شعر کودک و نوجوان است. اگرچه باورهای اعتقادی در قیصر (همچون شخصیت خود او) در لایه‌های ناپیدا و‌گاه آشکار اشعار او حضور دائم و جاری دارد، اما برخی از اشعار او از جمله مثنوی نی‌نامه که اختصاص به سوگ سالار شهیدان امام حسین (ع) دارد، نمونه بارزی از شعر معیار در حوزه اشعار آیینی به شمار می‌رود. درحیطه شعر نوجوان نیز، منظومه بلند ظهر روز دهم از اشعار ماندگار و اثرگذار به شمار می‌آید که پرداختی به زوایای آن، از دو جهت مفید خواهد بود: هم ویژگی‌های یک شعر نوجوانانه را به‌گونه‌ای که قابلیت معیار بودن در این حیطه را داشته باشد، به علاقه‌مندان ارائه می‌کند و هم یک اثر متفاوت در حیطه اشعار آیینی با نوآوری‌ها و برازندگی‌های فراموش شده این حوزه را به خوانندگان معرفی می‌کند.

منظومه «ظهرروز دهم» در سی و شش صفحه و با قیمت سه هزار و پانصد تومان در دسترس علاقه مندان ادبیات آئینی قرار دارد.

قسمتی از این منظومه:

و زمین و آسمان دیدند:
کودکی تنها به میدان رفت
تاکنون در هر کجا پیران،
کودکان را درس می‌دادند
اینک این کودک،
در دل میدان به پیران درس می‌آموخت

چشم‌هایش را به آنسوی سپاهِ تیرگی می‌دوخت
سینه‌اش از تشنگی می‌سوخت
چشم او هر سو که می‌چرخید
در نگاهش جنگلی از نیزه می‌رویید

کودکی لب تشنه سوی دشمنان می‌رفت
با خودش تیغی ز برقِ آسمان می‌بُرد
کودکی تنها که تیغش بر زمین می‌خورد
کودکی تنها که شمشیر بلندش کربلا را شخم می‌زد!
در زمین کربلا با گامهای کودکانه
دانۀ مردانگی می‌کاشت

گرچه کوچک بود؛ شمشیر بلندی داشت!


8. مجلس حر بن یزید ریاحی

کتاب «مجلس حر بن یزید ریاحی» منظومه‌‌ای بلندی در قالب نیمایی از علی معلم دامغانی شاعر و پژوهشگر معاصر است که توسط انتشارات سوره مهر در بازار کتاب عرضه شده است.

«مجلس حر بن یزید ریاحی» در واقع قسمتی از منظومه مفصلی از معلم دامغانی است که ایشان بر مبنای زیارت وارث آن را سروده‌اند و دارای جنبه‌های مختلفی اعم از عشق و حماسه است. این کتاب در دو فصل تدوین شده است که فصل اول آن به مقدمه با تشریح و توضیح به قلم محمدرضا تقی‌دخت اختصاص یافته است و فصل دوم منظومه را شامل می‌شود.

علی معلم دامغانی که از شاعران برجسته نسل اول شعر انقلاب اسلامی به حساب می‌آید و با کتاب «رجعت سرخ ستاره» خود در دهه شصت نه تنها در معنا و محتوا تاثیر گذار بود بلکه در حوزه فرم نیز از احیا کنندگان قالب مثنوی محسوب می‌شود در تمامی آثارش نگاهی آئینی و مذهبی به پدیده‌های سیاسی و اجتماعی دارد که در بیشتر مواقع این نگاه در لایه‌های زیرین آثارش محسوس است و در تعدادی از کار‌هایش مانند مثنوی معروف: «روزی که بر جام شفق مل کرد خورشید/ بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید» این موضع آئینی صراحتا نشان داده می‌شود. حال معلم همین موضع آئینی و مذهبی را که همیشه در قالب‌های کلاسیکی به مانند مثنوی قصیده و غزل خودنمایی می‌کرد با زبانی به روز‌تر و متناسب با قالب‌های نو در قالب نیمایی پیاده کرده است و اولین ثمره‌اش این منظومه است که عنوان آن به سبک مجالس تعزیه، «مجلس حربن یزید ریاحی» است.

«مجلس حر بن یزید ریاحی» در سی و چهار صفحه و با قیمت هزار و پانصد تومان توسط انتشارات سوره مهر به چاپ دوم رسیده است.

قسمتی از این منظومه که از زبان حر روایت شده است را در ادامه می‌خوانیم:

من و این مایه خودبینی؟!
- خدایا دورـ
بد کردم
چرا وقتی سخن از راه رجعت کرد،
چرا وقتی به جِدّ آهنگ هجرت کرد
رد کردم؟!
مرا مامور کردستند
پس معذور کردستند
وچشمان دلم را کور کردستند
و دورم از جمال نور کردستند
چرا وقتی که فرمودند: مامت سوگمند ماتمت باشد
«چرا» گفتم خداوندا؟!
چرا؟!
‌ای خاک بر فرق من و کبر و غرور من
بر این ترک ادب
شاید نشیند مادر مسکین به گور من
دل‌ای دل، پای دار وـ
هر چه پیش آید تحمل کن
و پیش از دوزخ،
از دل، دوزخی گُل کن
به رسمِ خونیانِ توبه‌ گر در خویشتن بشکن
ز سر بر «خود» را برگیر و
از پا موزه‌ها برکن
پیاله گیر و قرآن را می‌انجی کن
دل‌ای دل

تکیه بر مولا و منجی کن…

9. همه آیینه‌ها

مجموعه شعر «همه آیینه‌ها» گزیده‌ای از غزل‌های عاشورایی شاعران معاصر است که توسط مهدی مظفری ساوجی از اعضای دفتر شعر حوزه هنری جمع آوری شده است و اول بار در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شد.

این گزیده شعر عاشورایی از دارای دو ویژگی منحصر به فرد است اولین ویژگی اینکه تمام شعر‌ها در قالب غزل است و دیگر آنکه دایره زمانی انتخاب غزل‌ها به دوران معاصر (و بیشتر در بعد از انقلاب اسلامی) محدود شده است و همین امر سبب شده است که کتاب معیار مناسبی برای سنجش میزان رشد و اعتلای شعر (و یا بهتر است بگوییم غزل) آئینی در چند دهه اخیر باشد.

در «همه آیینه‌ها» غزل‌هایی از شاعران مطرحی چون: سید حسن حسینی، قیصر امین‌پور، یوسفعلی میرشکاک، مرتضی امیری اسفندقه، علیرضا قزوه، حمید سبزواری، سعید بیابانکی، عبدالجبار کاکایی، ساعد باقری، محمود اکرامی، سپیده کاشانی، مصطفی محدثی خراسانی، محمدحسین جعفریان، اسماعیل امینی، علی محمد مودب، محمد سعید میرزایی، سیدضیاءالدین شفیعی، فاضل نظری آورده شده است.

این دفتر شعر در سیصد و بیست و چهارصفحه، قطع رقعی و در تیراژ دو هزار و پانصد جلد و با قیمت هفت هزار و نهصد تومان از سوی سوره مهر برای سومین بار منتشر شده است.

در ادامه غزلی از یوسفعلی میرشکاک را که غلام کویتی‌پور نیز آن را خوانده است آورده شده است:

خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد نوبت محرم شد

نبض جاده بیدار از بوی خون خورشید است
کوفه رفتن مسلم گوییا مسلم شد

ماه خون گواه آمد جوش اشک وآه آمد
رایت سیاه آمد کربلا مجسم شد

پای خون دل واکن دست موج پیدا کن
رو به سوی دریا کن ساحلی فراهم شد

گریه کن! گلاب افشان! گل به خاک می‌افتد
باد مهرگان آمد قامت علی خم شد

قاسم و تپیدن‌ها لاله ودمیدن‌ها
مجتبی و چیدن‌ها گل دوباره خرم شد

تشنه، اضطراب آورد، آب می‌شود عباس
گو فرات، خیبر شو! مرتضی مصمم شد

خادم برادر بود از ره پرستاری
در قدم مؤخر بود از وفا مقدم شد

نوبت حسین آمد کاورد به میدان رو
نه فلک به جوش آمد منقلب دو عالم شد

چرخ در خروش آمد خاک شعله پوش آمد
آسمان به جوش آمد کشته اسم اعظم شد

بر سر از غم زهرا خاک می‌کند مریم
با مصیبت خاتم تازه داغ آدم شد

گرچه عقدهٔ دل بود آبروی بیدل بود
کز هجوم فرصت‌ها این فغان فراهم شد
10. ما هرچه داشتیم به پای تو ریختیم

کتاب «ما هرچه داشتیم به پای تو ریختیم» مجموعه غزل‌های عاشورایی استاد محمد علی مجاهدی است که اول بار در سال ۱۳۹۱ توسط انتشارات فصل پنجم منتشر گردید.

استاد محمد علی مجاهدی متخلص به پروانه از شاعران قدیمی و پیشکسوت عرصه ادبیات آئینی است که اشعار زیادی از ایشان چه در مجالس و هیئات مذهبی و چه در مجامع ادبی خوانده مقبول واقع شده است. ایشان همچنین در حدود پنج دهه مسئولیت انجمن محیط شهر قم را بر عهده دارند و تعداد زیادی از شاعران مطرح شاگرد ایشان محسوب می‌شوند.
«ما هرچه داشتیم به پای تو ریختیم» با هشتاد صفحه و قیمت سه هزار تومان در دسترس مخاطبین شعر و ادبیات قرار دارد.

و اما غزلی از این کتاب:

آنچه از من خواستی با کاروان آورده‎‏ام
یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده‎‏ام

از در و دیوار عالم فتنه می‌‏بارید و من
بی‏پناهان را بدین دارالامان آورده‎‏ام

اندرین ره از جرس هم بانگ یاری برنخاست
کاروان را تا بدین‏جا با فغان آورده‎‏ام

تا نگویی زین سفر با دست خالی آمدم
یک جهان درد و غم و سوز نهان آورده‎‏ام

قصه ویرانه شام ار نپرسی خوش‏‌تر است
چون از آن گلزار، پیغام خزان آورده‎‏ام

دیده بودم تشنگی از دل قرارت برده بود
از برایت دامنی اشک روان آورده‎‏ام

تا به دشت نینوا بهرت عزاداری کنم
یک نیستان ناله و آه و فغان آورده‎‏ام

تا نثارت سازم و گردم بلا گردان تو
در کف خود از برایت نقد جان آورده‎‏ام

تا دل مهرآفرینت را نرنجانم ز درد
گوشه‏ای از درد دل را بر زبان آورده‎‏ام
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
32423128192199140512.gif
اشاره قرآن كريم به مظلومانه
شهيد شدن امام‏ حسين‏ عليه السّلام و خون‏بهاى او
32423128192199140512.gif


80768245903098420446.gif

يكى از اصحاب امام صادق عليه السّلام مى‏گويد: از آن حضرت پيرامون آيه شريفه:


... وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ‏ ... «1» پرسش كردم.


حضرت فرمود: اين آيه در باره امام حسين عليه السّلام نازل شده است كه اگر همه زمينيان به خاطر او كشته شوند زياده‏ روى نشده است.

______________________________
(1) «و هر كه به ستم كشته شود براى ولىّ او تسلّطى داده‏ايم، امّا در كشتن زياده‏روى نكند» (سوره اسراء/ آيه 33).


منبع: بهشت كافى / ترجمه روضه كافى، ص: 299

00116864006248999659.gif
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
80768245903098420446.gif

نامه امام‏ حسين‏ علیه السلام به كوفيان‏
00116864006248999659.gif

32423128192199140512.gif
32423128192199140512.gif
32423128192199140512.gif
32423128192199140512.gif
32423128192199140512.gif
32423128192199140512.gif
32423128192199140512.gif

هنگامى كه به كوفه رفت و از آنان يارى و كمك نديد اما بعد؛ اى گروه كوفيان، هلاكت و اندوه بر شما باد! در اين هنگام كه سرگشته و حيران، ما را به فريادرسى خود فراخوانديد و ما شتابان و آماده به فريادتان رسيديم، شما شمشيرى را كه از آن ما مى‏باشد به روى خود ما بركشيديد و آتشى را كه ما بر دشمن ما و شما برافروخته بوديم بر خود ما افروختيد و همه با هم يك دل و يك صدا به دشمنى با دوستان خود پرداختيد و بازو و ياور دشمنانتان شديد، بدون آن كه دشمنانتان در ميان شما عدالتى را برقرار سازند يا آرزويى از شما برآورده نمايند. و بى‏آن كه بدعتى از ما سر زده باشد و رأى و نظر سست و بى‏اساس از ما صادر شده باشد؛ پس بدانيد كه نفرين خدا بر شما باد! چرا هنگامى كه شمشيرها در نيام و خاطر ما آسوده و هنوز رأى و نظر ما پا نگرفته بود ما را به حال خود وانگذاشتيد؟ بلكه مانند انبوه ملخهاى هم پرواز، بر آن شتافتيد و پروانه‏وار به سوى آن به پرواز درآمديد؛ پس هلاكت و آوارگى بر كسانى باد كه جزو طغيانگران امّت و پس مانده‏هاى [جنگ‏] احزاب و بى‏اعتناشدگان به قرآن و بارورشدگان به شيطان و تحريفگران كلمات حقّ و خاموش‏كنندگان چراغ سنّتها و سازندگان حسب و نسب براى زنازاده‏ها و استهزا گرانى كه قرآن را پاره پاره كردند.


به خدا سوگند! اين تنها گذاشتن [رهبر]، روش هميشگى و معروف شماست و رگ و ريشه شما بر آن روييده و بن و بيخ شما بر آن استوار شده است؛ پس شما براى باغبان خود بدترين ميوه گلوگير هستيد و براى رباينده خود لقمه‏اى چرب و گوارا.
هان! لعنت خدا بر پيمان‏شكنانى كه پيمانها و سوگندها را پس از تحكيم و تثبيت آن بشكنند با آن كه خدا را بر آن ضامن و شاهد گرفته بودند.
هان! آن زنازاده پسر زنازاده ما را بر سر دو راهى قرار داده: انتخاب شريعت يا قبول خوارى و ذلّت. ذلّت پذيرى از ما به دور است! ذلّت را نه خدا و پيامبرش بر ما مى‏پسندد و نه مؤمنان و نه آن دامانهاى پاك كه ما را پرورده است و نه انسانهاى غيرتمند و نه افراد سرافراز. آرى، اينان هرگز نمى‏پذيرند كه ما فرمانبردارى از فرومايگان را بر جانبازى رادمردان ترجيح دهيم. اينك من با همين افراد اندك از نزديكان و بستگانم به پيش مى‏تازم، با آن كه دشمن سرسخت و پرشمار است و يارانم دست از يارى من كشيده‏اند. هان! ديرى نپايد مگر همان اندازه كه بر اسب سوار شدند و آسياب جنگ به چرخش درآيد و گردنها آويزان گردد. اين عهدى است كه پدرم مرا در جريان آن گذارده؛ پس شمار كار خود را فراهم كنيد و سپس تصميم خود را اجرا نمائيد و مهلت ندهيد. من توكّل بر خدايى نموده‏ام كه پروردگار من و شماست و هيچ جاندارى نيست مگر آن كه زمام امرش در دست پروردگار است. به راستى، پروردگارم بر راه راست است.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: gole yakh

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
54297325032615083694.gif
حضرتش هنگام سفر به كربلا فرمود: به راستى اين دنيا سخت دگرگونه و ناآشنا شده و خيرش از آن رخت بربسته و از آن جز رطوبتى، چون نمى كه در ته ظرفى مانده، و جز زندگانى پستى چون چريدنى و بال آور، باقى نمانده است. آيا به عيان نمى‏بينيد كه حق را بكار نبندند و از باطل دست نكشند؟ چندان كه مؤمن را سزد كه به استقبال مرگ و ديدار خدا سخت راغب باشد. به راستى مردم دنياپرستند و دين (فقط) بر سر زبان ايشان است‏ ، آن را تا آنجا كه دستمايه تأمين زندگى ايشان است بچرخانند و چون به آزمونى گرفتار آيند دينداران (راستين) اندكند.
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
26882715212569199868.gif
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Ali

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_34401581264340738382.jpg
 
بالا