♦♦♦♦ حـــج در نهج البلاغــــــــــــه ♦♦♦♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

بنای کعبه از زمان آدم علیه السلام


«أَنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الأوَّلِینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیْهِ... بِأَحْجَارٍ... فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ...»(خطبه 192)

«همانا خداوند سبحان آزمایش کرد انسان ها را از آدم علیه السلام تا... با سنگ هایی... که آن را خانه محترم خود قرار داد.»

از این بیان حضرت چنین نتیجه ای نیز به دست می آید که بنای کعبه در زمان آدم علیه السلام نیز برپا بوده است و اقدام حضرت ابراهیم علیه السلام صرفا تجدید بنای این خانه الهی بوده است.



بنای کعبه از زمان آدم علیه السلام


«ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ عَلَیْهِ السَّلاَم وَوَلَدَهُ أَنْ یَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ»(خطبه 192)

«پس آدم و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه بازگردند.»



بنای ساده کعبه


«وَلَوْ کَانَ الاْءَسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَیْها ، وَالاْءَحْجَارُ المَرْفُوعُ بِها ؛ مِنْ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ... لَخَفَّفَ ذَلِکَ مُصَارَعَةَ الشَّکِّ فِی الصُّدُورِ».(خطبه 192)

«و اگر پایه ها و بنیان کعبه و سنگ هایی که در ساختمان آن به کار رفته، از زمرّد سبز و یاقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود، دل ها دیرتر به شک و تردید می رسیدند.»

حضرت در این بیان فرموده است: خداوند بنای کعبه را ساده قرار داد تا انسانها را با آن بهتر بیازماید و امکان ایجاد زمینه های شک و تردید در این آزمایش الهی برای مشکل تر شدن این آزمون است؛ چرا که وسیله امتحان می بایست با توجّه به ارزش و اهمّیت نتیجه آن، صورتی مشکل تر داشته باشد.



بهشت پاداش حج


«جَعَلَهُ اللّهُ... وُصْلَةً إِلَی جَنَّتِهِ».(خطبه 192)

«خداوند حج را وسیله ای برای... رسیدن بندگان به بهشت خویش قرار داد.»

بهشت پاداشی است که خداوند برای آنان که از آزمون بزرگ حج نیز، امتیاز قبولی را به دست آورند، مقرر فرموده است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

بنای کعبه از زمان آدم علیه السلام


«أَنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الأوَّلِینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیْهِ... بِأَحْجَارٍ... فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ...»(خطبه 192)

«همانا خداوند سبحان آزمایش کرد انسان ها را از آدم علیه السلام تا... با سنگ هایی... که آن را خانه محترم خود قرار داد.»

از این بیان حضرت چنین نتیجه ای نیز به دست می آید که بنای کعبه در زمان آدم علیه السلام نیز برپا بوده است و اقدام حضرت ابراهیم علیه السلام صرفا تجدید بنای این خانه الهی بوده است.



بنای کعبه از زمان آدم علیه السلام


«ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ عَلَیْهِ السَّلاَم وَوَلَدَهُ أَنْ یَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ»(خطبه 192)

«پس آدم و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه بازگردند.»



بنای ساده کعبه


«وَلَوْ کَانَ الاْءَسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَیْها ، وَالاْءَحْجَارُ المَرْفُوعُ بِها ؛ مِنْ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ... لَخَفَّفَ ذَلِکَ مُصَارَعَةَ الشَّکِّ فِی الصُّدُورِ».(خطبه 192)

«و اگر پایه ها و بنیان کعبه و سنگ هایی که در ساختمان آن به کار رفته، از زمرّد سبز و یاقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود، دل ها دیرتر به شک و تردید می رسیدند.»

حضرت در این بیان فرموده است: خداوند بنای کعبه را ساده قرار داد تا انسانها را با آن بهتر بیازماید و امکان ایجاد زمینه های شک و تردید در این آزمایش الهی برای مشکل تر شدن این آزمون است؛ چرا که وسیله امتحان می بایست با توجّه به ارزش و اهمّیت نتیجه آن، صورتی مشکل تر داشته باشد.



بهشت پاداش حج


«جَعَلَهُ اللّهُ... وُصْلَةً إِلَی جَنَّتِهِ».(خطبه 192)

«خداوند حج را وسیله ای برای... رسیدن بندگان به بهشت خویش قرار داد.»

بهشت پاداشی است که خداوند برای آنان که از آزمون بزرگ حج نیز، امتیاز قبولی را به دست آورند، مقرر فرموده است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

بهترین وسیله تقرّب به خداوند


«إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی اللّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی... حَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ».(خطبه 110)

«همانا بهترین چیزی که انسان ها می توانند به وسیله آن به خداوند سبحان نزدیک شوند و متوسل گردند... حجّ خانه خدا و عمره آن است.»

وسایل تقرّب و نزدیکی به خداوند، بسیار است، امّا آنچه را حضرت در این خطبه به عنوان بهترین این وسایل بر می شمارند، ده چیز است، ایمان، جهاد، اخلاص، نماز، زکات، روزه، حج، صله رحم، صدقه، کارهای پسندیده و یکی از این امور همان حج و عمره بیت اللّه الحرام است.



بی توجّهی به زیبایی های دنیوی در حج


«...وَیَرْمُلُونَ عَلَی أَقْدَامِهِمْ ، شُعْثاً غُبْراً لَهُ».(خطبه 192)

«عاشقان بیت اللّه ... طواف خانه می کنند... در حالی که موهایشان آشفته است و بدنهای غبار آلود دارند.»

توصیف حضرت از حجاج شیفته بیت اللّه در این است که آنان چنان عاشق زیارت خانه دوست هستند که بی توجه به وضیعت ظاهری، به محض رسیدن از راه دشوار سفر، با همان وضع آشفته، امّا درونی زیبا، به دیدار کعبه که نشان از محبوب دارد، می شتابند.



بیگانگان در مراسم حج


رجوع شود به:

توطئه بیگانگان در مراسم حج. (نامه 33)

در حالی که بیگانگان و دشمنان اسلام، تأثیرات عمیق حج را در ارتقای دین و دنیای مسلمین می بینند و تأثیر شگرف آن را در وحدت و انسجام بلاد اسلامی مشاهده می کنند، در مقابل این مراسم وحدت آفرین، بی تفاوت نمی نشینند و از توطئه در تضعیف آن مضایقه نمی کنند.



پاداش حج


«وَلَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ... لَکَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ ، عَلَی حَسَبِ ضَعْفِ البَلاَءِ».(خطبه 192)

«اگر خداوند سبحان خانه اش را در سرزمینی قرار می داد که... همانا پاداش آن به تبع ضعیف شدن آزمایش کمتر می شد.»

در این بیان، حضرت به حجّاج رنجیده ای که برای رسیدن به خانه محبوب، سختی های فراوانی را متحمّل می گردند، نوید می دهد که رنج های این سفر الهی هر چه بیشتر باشد، پاداش آن نیز به مراتب افزون تر خواهد بود.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

پاداش حج، وصال بهشت


«جَعَلَهُ اللّهُ... وُصْلَةً إِلَی جَنَّتِهِ».(خطبه 192)

«خداوند حج را سببی برای... رسیدن بندگانش به بهشت قرار داد.»

و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: یک حجّ مبرور (نیکو)، از دنیا و هر چه در دنیاست بهتر است و چنین حجّی پاداشی جز بهشت ندارد.(7)



پاداش حج، غفران الهی


«... وَیَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ».(خطبه 1)

«دعوت شوندگان بیت الحرام... به سوی وعدگاه آمرزش الهی می شتابند.»

آمرزش الهی نیز پاداشی است که خداوند به مسافران کوی خویش وعده داده است و وعدگاه این گذشت و این عفو، خانه خداست.



پناه بی پناهان


«جَعَلَهُ... وَلِلْعَائِذِینَ حَرَماً».(خطبه 1)

«خداوند سبحان... کعبه را... خانه امن و امان برای پناهندگان قرار داد.»


پناهگاه انسان ها


«بَیْتِهِ الحَرَامِ... یَأْلَهُونَ إِلَیْهِ وَلَهَ ا لْحَمَامِ».(خطبه 1)

«خانه محترم خدا... که انسان ها همانند کبوتران به آن پناه می برند.»

حضرت تعبیر از «پناه کبوتران»، اوج نیاز پناهنده شدن به ملجأ مطمئن برای انسان و آرام بخش بودن این پناه گاه ویژه را برای او نشان می دهد.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

تبلیغات در حج


«فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ، وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ».(نامه 67)

«حج را برای مردم بپا دار و روزهای خدا را به ایشان متذکّر باش.»

یادآوری ایام اللّه ، روزهای خدا، روز قیامت، روز موت، نعمت های الهی و روزهای بزرگ پیروزی و موفقیت الهی، تبلیغاتی است که امام در حج به قثم بن عباس فرماندار مکّه و امیر الحاج فرمان می دهند؛ تبلیغاتی که در ترغیب مردم به امور خیر می بایست هر سال با شکوهتر تدوین و اجرا گردد.



تجارت در حج


«یُحْرِزُونَ الاْءَرْبَاحَ فِی مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ ».(خطبه 1)

«دعوت شوندگان حجّ بیت الحرام... سودهای فراوان در تجارت گاه الهی به دست می آورند.»

تجارت حج معامله ای است میان خالق و مخلوق، تجارتگاه حج بازار بندگی میهمانان بیت الرحمان است. حج در این بازار بهایی است برای خرید غفران الهی و بهشت خداوند؛ تجارتی که خسران ندارد.



توطئه بیگانگان در مراسم حج


«کَتَبَ إلَیَّ یُعْلِمُنِی أَنَّهُ وُجِّهَ إلَی الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ ، الْعُمْیِ الْقُلُوبِ».(نامه 33)

«به من خبر رسیده است که گروهی از کور دلان و... از اهل شام (مأمورین معاویه) به سوی مکّه (برای توطئه) در مراسم حج گسیل شده اند.»

امام خمینی قدس سره : در مراسم حج، ممکن است اشخاصی از قبیل ملاّهای وابسته به خود را وادار کنند که اختلاف میان شیعه و سنّی ایجاد کنند و آنقدر به این پدیده شیطانی دامن زنند که بعضی ساده دلان باور کنند و موجب تفرقه و فساد شوند. برادران وخواهران هر دو فرقه باید هشیار باشند و بدانند که این کوردلان جیره خوار با اسم اسلام و قرآن مجید و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله می خواهند اسلام و قرآن و سنّت را از بین مسلمین برچینند و یا لا اقل به انحراف کشانند.(8)
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

تعلیم و تعلّم در حج


«فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ... فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِیَ، وَعَلِّمِ الْجَاهِلَ».(نامه 67)

«حج را برای مردم بپا دار و ... آنان که پرسش های دینی دارند، با فتواها آشنایشان گردان و ناآگاهان را آموزش ده.»



تقویت دین با حج


«فَرَضَ اللّهُ... وَالْحَجَّ تَقْویَةً لِلدِّین».(حکمت 244، فیض الاسلام)

«خداوند حج را به عنوان عاملی برای تقویت دین، واجب گردانید.»

حفظ و تقویت دین، ضرورتی انکارناپذیر و بلکه از اوجب واجبات است. تقویت دین طرق بسیار دارد و بسته به زمان و مکان و موقعیت خاص، روش ویژه خود را می طلبد، و حج به عنوان یک استراتژی همه ساله، این تأثیر نیرومند را در تقویت دین داشته و مسلمین آگاه می بایست بدان توجّه جدّی بنمایند.



تواضع در حج


«وَجَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلاَمَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ».(خطبه 1)

«خداوند حجّ خانه اش را علامت تواضع مردم در برابر عظمت خویش قرار داد.»

حج از جمله مقامات و عباداتی است که فرد مسلمان با شرکت در آن، اوج تواضع و فروتنی خود را در برابر خالق نشان می دهد و با اجرای فرامین خداوند، کرنش خویش را در مقابل عظمت باری تعالی به نمایش می گذارد.



تواضع در حج


«حَتَّی یَهُزُّوا مَنَاکِبَهُمْ ذُلُلاً».(خطبه 192)

«عاشقان بیت اللّه الحرام... شانه های خود را با خضوع و فروتنی بسیار (در سعی و طواف) می جنبانند.»

در حج، هر کس با هر شخصیت و با هر مقام و منصب دنیوی و هر نوع افتخار قومی و ظاهری، ذلیلانه، تمرین تواضع و فروتنی می کند. تواضع در برابر خالق، که فروتنی در برابر مخلوقات را هم به دنبال دارد.



توجّه به نیاز حجّاج


«وَمُرْ أَهْلَ مَکَّةَ أَلاَّ یَأْخُذُوا مِنْ سَاکِنٍ أَجْراً».(نامه 67)

«و به مردم مکّه فرمان ده تا از هیچ زائری در ایّام حج اجرت مسکن نگیرند.»

رفع نیاز حجّاج و از جمله تأمین مسکن آنان، از مسائل مهمّی است که حکومت اسلامی در جهت برپایی هر چه باشکوهتر این فریضه الهی می بایست مدّ نظر داشته و بدان همّت گمارد. در این نامه حضرت به فرماندار مکّه و امیر الحاج منصوب خود، در این زمینه دستور صریح می دهند.



توجّه به نیازمندان در حج


«وَلاَ تَحْجُبَنِّ ذَا حَاجَةٍ عَنْ لِقَائِکَ بِهَا».(نامه 67)

«و (در حج) هیچ نیازمندی را از دیدار خود محروم مگردان.»

توجّه به نیازمندی های محرومان را امام به فرماندار مکّه می نویسد و این اعمّ از است از نیاز حجّاج و نیاز محتاجان و نیاز مسلمانان سایر کشورهای اسلامی.



توحید در حج


«حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَجَعَلَهُ... وَإذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ».(خطبه 1)

«خداوندسبحان حجّ خانه اش رانشانه اعتراف به عزّت و بزرگی خویش قرار داد.»

تمامی مراسم حج درس توحید و اقرار به وحدانیت و عزّت و عظمت خداوند است. حج جدای از تمام آثار و منافع سرشار آن، تمرین یکتاپرستی و شناخت عظمت و بزرگی حضرت باری تعالی است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

توسل به خداوند


«إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی اللّهِ... حَجُّ الْبَیْتِ وَ اعْتِمَارُهُ».(خطبه 110)

«بهترین وسیله توسل و تقرب به خداوند سبحان، ... حجّ خانه خدا و عمره آن است.»

به فرموده حضرت دراین خطبه، توسل به خداوند سبحان اسباب و وسایلی می خواهد (وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ) که به ده مورد از بهترین آنها اشاره می فرمایند و حج و عمره، از جمله این وسایل ده گانه است که باعث توسّل و تقرّب به خداوند باری تعالی می گردند.



جایگاه انبیای الهی


«بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَاخْتَارَ... وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِیَائِهِ».(خطبه 1)

«خداوندبرگزیدگانی را به حج دعوت نمودکه... برجایگاه انبیای الهی قرار گیرند.»

شاید کعبه تنها جایگاهی است که همه انبیای الهی از آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله در آن حضور یافته و به فرمان الهی حجّ بیت اللّه را انجام داده اند.



جایگاه کعبه در اسلام


«جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی لِلاْءِسْلاَمِ عَلَماً».(خطبه 1)

«خداوند سبحان، کعبه را نشانه ای گویا برای اسلام قرار داد.»

جایگاه و ارزش کعبه در اسلام، موقعیت پرچم و درفش هر قدرت و هر مکتبی است. لذا این علم همواره باید بر پا و برافراشته بماند تا نشان از بر پایی و قدرت و شکوه اسلام باشد.



جهاد ناتوانان


«... وَالْحَجُّ جِهَادُ کُلِّ ضَعِیفٍ».(حکمت 136)

«حج جهاد هر ناتوان است.»

علی علیه السلام با این بیان، حج را مرتبه ای از جهاد فی سبیل اللّه قرار می دهند که مفهوم انجام حج را پیروزی بر سپاه دشمنِ در کمین می توان شمرد. بیانی که هم اهمّیت و ارزش حج را بیان می کند و هم افراد ناتوان را از ناامیدی و دوری از مسؤولیت شرکت در جنگ، بر حذر می دارد.



حجّ آدم


«... ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ عَلَیْهِ السَّلاَم وَوَلَدَهُ أَنْ یَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ».(خطبه 192)

«سپس آدم علیه السلام و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه بیایند.»

حضرت آدم علیه السلام و فرزندانش نیز به فرمان خداوند به این امتحان الهی تن دادند و به سوی آن روی آوردند، حج گزاردند و مورد احترام و تبریک فرشتگان قرار گرفتند و در پی آدم علیه السلام سایر پیامبران الهی، این فرمان خداوند را لبیک گفتند.



حج، اعتراف به عزّت خداوند


«حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَجَعَلَهُ... وَإذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ».(خطبه 1)

«حجّ بیت الحرام... که خداوند نشانه اعتراف مردم به عزّت و بزرگی خویش قرار داد.»

اذعان و اعتراف به عزّت و بزرگی خداوند و کوچکی و ذلّت انسان در برابر حضرت باری تعالی، بیان بندگی خالص مخلوق است در برابر خالق و سرتاسر حج، مشق توحید و درس عبودیت مسلمان مؤمن است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

حجّ انبیا :S (31):


«بَیْتِهِ الحَرَامِ ... وَاخْتَارَ... وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِیَائِهِ».(خطبه 1)

«دعوت شوندگان به حجّ بیت الحرام... کسانی هستند که... در جایگاه وقوف انبیای الهی وقوف می کنند.»

حضرت در این خطبه، فریضه حج را پیروی انبیای الهی شمرده و وقوف آنان را در این سرزمین و انجام حج بیان می فرمایند. در روایتی دیگر در کتاب فروع کافی، جلد 4، ص214 آمده است که: نوح علیه السلام هنگامی که کشتی اش دچار طوفان سهمگین بود، مراسم حج را به جای آورد.

موسی علیه السلام با هفتاد پیامبر برای حج احرام بست.

یونس علیه السلام در آغاز حج «لَبَّیْکَ کَشّافَ الْکُرَبِ اْلعِظامِ لَبَّیْک» گفت.

عیسی بن مریم علیه السلام حجّش را با «لَبَّیْکَ یا ذَا الْمَعارِجِ لَبَّیْک» آغاز نمود.

داوود علیه السلام وقتی بر بالای کوه، موجِ جمیعت طواف کننده را دید، دست به دعا بلند کرد.

سلیمان علیه السلام با حضور انس و جنّ، مناسک حج را به جا آورد.



حج، بازار بندگی خداوند


«یُحْرِزُونَ الاْءَرْبَاحَ فِی مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ ».(خطبه 1)

«دعوت شوندگان حج بیت الحرام... سودهای فراوان در این بازار عبادت خداوند به دست می آورند.»

امام خمینی قدس سره : «مراتب معنوی حج، که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک می کند، حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج به طور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود.»(9)



حج، بهای بهشت


«جَعَلَهُ اللّهُ... وُصْلَةً إِلَی جَنَّتِهِ».(خطبه 192)

«خداوند حج را وسیله ای... برای رسیدن (بندگان) به بهشت خویش قرار داد.»

برای وصال و راهیابی به جنّت و بهشت، قیمت و بهایی لازم است که حجّ مقبول به فرموده حضرت، یکی از آنهاست و این جنّت، جنّت اوست. جنّت خاصّ اوست.



حج، بهترین وسیله تقرّب به خداوند


«إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی اللّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی... وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ».(خطبه 110)

«همانا بهترین وسیله تقرّب به خداوند سبحان (ده چیز است؛ از جمله)... حج وعمره بیت اللّه الحرام.»

در این خطبه حضرت، حج و عمره را از جمله راه های ده گانه، و بهترین وسیله تقرب به خداوند می خوانند. حجّی که سرتاسر اعمالش با نیّت قربة الی اللّه برگزار شود به یقین تأثیری این چنین خواهد داشت.



حج، بی توجهی به زیبایی های ظاهری


«وَشَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهمْ».(خطبه 192)

«عاشقان بیت اللّه ... بر اثر اصلاح نکردن موهای سر، قیافه زیبای خود را زشت گردانیده اند.»

حجّاج بیت اللّه الحرام پس از طیّ مسافت های طولانی و سخت، در حالی به بیت خدا می رسند که موهای سرشان بلند و در اثر این پریشانی مو، قیافه هایشان نا مرتّب است و بی توجّه به آشفتگی ظاهری، به محض رسیدن به خانه محبوب، با همان وضع درهم به زیارت و طواف بیت اللّه می شتابند.



حج، بی توجّهی به زیبایی های دنیوی


«وَیَرْمُلُونَ عَلَی أَقْدَامِهِمْ ، شُعْثاً غُبْراً لَهُ».(خطبه 192)

«عاشقان بیت الحرام... بر پاهای خود هروله می کنند در حالی که (بی توجّه به مظاهر دنیوی) موهایشان آشفته و بدنهای پرگرد و غبار دارند.»

در حج، حاجیان زیبایی های ظاهری را به دور می ریزند و بی توجّه به مظاهر پوچ دنیوی، جلوه های زیبای خدایی را برگزیده اند.

حج گزاران، این حالت آشفته و غبار گرفته را در طیّ سفر حج و برای کسب رضای خداوند گرفته و زیبایی های شخصی خود را در این راه الهی از دست داده اند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

حج، دعوت برگزیدگان

«حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَیْهِ دَعْوَتَهُ».(خطبه 1)

«خداوندازانسان ها شنوندگانی را برگزید (تاباانجام حج) سخن اوراتصدیق کنند.»

در روایات آمده است که حج در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان که شب قدر است، مقدر می شود، و در روایتی آمده است: اینگونه نیست که برخی از مردم تصوّر می کنند که اگر مال داشته باشند می توانند به حج بروند، چه بسا ثروتمندانی که بیش از مخارج سفر حج مال دارند، امّا تا زمانی که خداوند به آنها اجازه ندهد، توفیق حج را به دست نمی آورند.


در هر حال، در این بیانِ حضرت، حج گزاران واقعی کسانی هستند که خداوند متعال آنان را برگزیده و دعوت به حج نموده است.


حج، زایل کننده شخصیت های کاذب

«قَدْ نَبَذُوا السّرَابِیلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ».(خطبه 192)

«عاشقان بیت الحرام... لباس های خود را که نشانه شخصیت آنها است، درآورند و پشت سراندازند.»

حج گزاران با ورود به احرام، شخصیت های دنیوی را پشت سر می اندازند و در مقابل، جز خداوند چیزی را نمی یابند. شخصیت های قومی، شخصیت های سیاسی، شخصیت های جغرافیایی، شخصیت های طبقه ای، شخصیت های مالی و اقتصادی، شخصیت های نظامی و حتّی شخصیت های علمی که هر کدام با لباس های گوناگون و متحد الشکل (یونیفرم) و درجه، نمود برتری و بزرگی و تفاخر هستند، از تن بیرون می شوند و لباس یکرنگ و ساده و سفید و بی آرایش و هماهنگ برتن پوشیده می گردد. که دیگر هیچ شخصیتی جز تقوا، خریدار ندارد.



حج، پیروی انبیای الهی


«حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ... وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِیَائِهِ».(خطبه 1)

«دعوت شوندگان به حجّ بیت اللّه الحرام، کسانی هستند که... در جایگاه انبیا وقوف می نمایند.»

از آنجا که بنای دین همه پیامبران الهی، بر مبانی توحید و یگانه پرستی بوده است و از آنجا که همه انبیا به کعبه روی آورده و حج گزارده اند و از آنجا که قدوم همه رسولان باری تعالی در این مکان مقدّس جایگاهی را ایجاد نموده است، در واقع حج گزار در خانه خدا پای بر جای پای آن بزرگان گزارده و با حرکت در مسیر آنان پیروی انبیای الهی از آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله را می نماید.



حج، جایگاه ترویج علوم دینی


«... فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ،... فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِیَ، وَعَلَّمِ الْجَاهِلَ».(نامه 67)

«پس حج را برای مردم بپادار... و فتاوای صادره را به پرسش کنندگان ابلاغ کن و نا آگاهان را آموزش بده.»

ازجمله منافع بسیارارزشمند حج، آثار علمی وفرهنگی این فریضه باشکوه الهی است ونقش آن در نشر معارف اهل بیت :S (31): و تفقّه در دین در برخی از روایات بیان شده است.



حج، جهاد ناتوانان


«... وَالْحَجُّ جِهَادُ کُلِّ ضَعِیفٍ».(حکمت 136)



«حج جهاد هر ناتوان است.»


به فرمایش حضرت، حج مرتبه ای از جهاد است. همانند رزمایشی است نیرومند و قدرت نمایی بی نظیر. عظمت و وحدت مسلمین را در چشم دشمنان می نمایاند و آنان را پیش از هرگونه توطئه و هجمه، از این خیال شوم و پلید بر حذر می دارد.



حج، سبب رحمت الهی


«جَعَلَهُ اللّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ».(خطبه 192)

«خداوند حج را سببی برای رحمت خویش قرار داد.»

از جمله اسباب و عللی که رحمت خداوند را به دنبال دارد، حجّ خانه اوست. فلسفه حج ورود در میهمانی خدای بزرگ و طلب رحمت افزون تر و خروج از معاصی و گناهان و توبه از گذشته اعمال و انتخاب راه و روش صحیح برای آینده است.



حج و عمره، شستشو دهنده گناهان


«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ،... وَیَرْحَضَانِ الذَّنْبَ».(خطبه 110)

«حج و عمره بیت الحرام .. شستشو دهنده گناهانند.»



حج، تصدیق کلام خداوند


«حَجَّ بَیْتِهِ الحَرَامِ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً...وَصَدَّقُوا کَلِمَتَهُ».(خطبه 1)

«خداوند در میان انسان ها، شنوندگانی را برگزید (تا با انجام حج) سخن او را تصدیق نمایند.»

زائران خانه خدا با اجابت دعوت حق، در واقع این کلام خداوند را تصدیق نموده لبیّک می گویند که فرمود:

وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ .

«ای ابراهیم در میان مردم به حجّ خانه خدا بانگ برآور تا به سوی تو آیند، در حالی که پیاده و سوار بر هر اشتری لاغر، از هر راه دور می آیند.»(10)
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

حج، عامل تقویت دین


«فَرَضَ اللّهُ... وَالْحَجَّ تَقْویَةً لِلدِّین».(حکمت 244 فیض الاسلام)

«خداوند حج را برای تقویت دین واجب گردانید.»

حکمت 244، در ترجمه و شرح نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام به صورت «تَقْوِیَةً لِلدِّینِ» آمده است که به هر صورت با توجّه به احادیث و روایات مشابه؛ از جمله این فرمایش حضرت زهرا علیهاالسلام «اَلْحَجّ تَشْییدا لِلدِّین»؛ «حج پشتوانه استواری برای تحکیم دین است»، مفهومی مشابه داشته و این فرمایش نه تنها اهمّیت حج را می رساند بلکه تکلیف عملی مسلمین را در حفظ و تقویت دین از راه حج نیز بیان می دارد.(11)



حج، عامل همبستگی دینی


«فَرَضَ اللّهُ... وَالْحَجَّ تَقْربَةً لِلدِّین».(حکمت 252)

«خداوند حج را وسیله نزدیکی و همبستگی مسلمانان قرار داد.»

حج، تبلور شکوه وحدت اسلامی و تجلّی قدرت امّت مسلمان و نمایشگاه حضور همدلان وهمراهانی است که ناهمگونی «سیما» را با همگونی «سیرت» پیوند می زنند، تا شعار اتحاد اسلامی را فراتر از شکل ها، رنگ ها و معیارهای جغرافیایی و نژادی تحقّق بخشند و تعالیم آیین وحدت آفرین اسلام را عرضه نمایند.



حج، عامل رونق اقتصادی


«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ».(خطبه 110)

«حج و عمره خانه خدا.. نابود کننده فقر هستند.»

حج، جدا از تأثیرات معنوی و اخروی، دارای منفعت دنیوی و رونق اقتصادی است و نتیجه آن از میان رفتن فقر در جوامع اسلامی است.



حج، محلّ گفتگوی دانشمندان


«... فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ،... وَذَاکِرِ الْعَالِمَ».(نامه 67)

«حج را بپای دار... و با دانشمندان به گفتگو بپرداز.»

بسیاری از دانشمندان از سرزمین های دور، در وقت معیّن حج، در این مکان موعود گرد می آیند. توجّه به آنان و گفتگوی با علما و در مقیاس وسیع تر ایجاد زمینه های مباحثه عام دانشمندان و برگزاری جلسات و سمینارهای علمی می تواند آثار بسیار ارزشمندی را برای جوامع اسلامی و نشر و گسترش علوم در سراسر بلاد مسلمان در پی داشته باشد.



حج و حکومت اسلامی


«فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ».(نامه 67)

«پس برای مردم حج را بپای دار.»

در این نامه که حضرت آن را در فرمانی به قثم بن عباس، فرماندار مکّه نوشته اند، لزوم برپایی حج را توسّط دستگاه حکومتی بیان کرده اند.
 
بالا