♦✿♦ شاعــران مهـــدوی ♦✿♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

Jamkaran2.jpg



بابک نیک طلب

بابک نیک طلب، در تابستان 1346 در تهران متولد شد. دوران کودکی اش را در پایتخت گذراند و در سال 1364 دیپلم گرفت. او سه سال بعد وارد دانش گاه پیام نور تهران شد و در سال 1373، مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را گرفت.

نیک طلب از شانزده سالگی به شعر رو آورد. وی فرزند استاد احمد نیک طلب، متخلص به یاور همدانی، از شاعران بزرگ معاصر است. تاکنون شعرهای نیک طلب به صورت پراکنده، در بسیاری از نشریه ها، جُنگ ها و مجموعه شعرهای گوناگون چاپ شده است. او ساکن تهران و کارشناس ادبی وزارت آموزش و پرورش است و با حوزه هنری، مجله های رشد، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شورای شعر سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری و ... همکاری دارد.

برخی آثار نیک طلب عبارتند از:

1. پیشواز روشنی؛

2. مجموعه های گلبانگ تربیت؛

3. پنجره های آسمان؛

4. نردبانی از ستاره.

نیک طلب، افزون بر گردآوری مجموعه شعر شاعران کودکان و نوجوانان برای امامان معصوم (ع)، خود نیز سروده هایی زیبا و شیوا در این زمینه دارد. نیک طلب شعری به نام «سایه صنوبر» دارد که برای حضرت موعود (عج) سروده است:

سبز در سبز، هر کجا سرسبز

آسمان و زمین، سراسر سبز

جنگل و کشت زار و کوهستان

خرّم و پُر طراوت و سرسبز

ابر، آن قدر مهربانی کرد

تا که شد خاک، بار دیگر سبز

دشت، از آتشِ شقایق، سرخ

باغ، در سایه صنوبر، سبز

سخن از خوبی تو می گوید

هر بنفشه، هر آبی و هر سبز

با تو باز، ای گُلِ همیشه بهار!

می شود برگ برگِ دفتر، سبز
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

شکوه قاسم نیا

شکوه قاسم نیا، در سال 1334 در تهران به دنیا آمد و در سال 1358، پس از تأسیس مهدکودکی، پا به عرصه ادبیات کودک و نوجوان گذاشت. او دو سال بعد، فعالیتش را در نشریه «کیهان بچه ها» آغاز کرد. نخستین کتاب این نویسنده و شاعر، در سال 1362، با نام «روباه مرغ ندیده» به همت نهاد هنر و ادبیات منتشر شد.

قاسم نیا در سال 1382، برای نگارش کتاب «هلی فسقلی در سرزمین غول ها» جایزه کتاب سال بخش داستانی ادبیات کودکان و نوجوانان را از آن خود کرد. وی پیش از این نیز برای کتاب «گلک چه مهربان است»، به طور مشترک و همراه با کتاب «سوت فرمانروا» نوشته فریبا کلهر، جایزه کتاب سال را به دست آورده بود.

«قصه های کوچک برای بچه های کوچک» نیز از مجموعه قصه های قاسم نیا، درباره زندگی نامه امام رضا (ع) است. او حدود چهارصد ترانه سروده که بیش تر آن ها به شکل نوار منتشر شده است. هم چنین شعرها و ترانه هایی که عمو پورنگ در برنامه هایش می خوانَد، اثر این شاعر تواناست.

شعر «پرواز» را از شکوه قاسم نیا، به خاطر می سپاریم:

تو، خورشیدی که می تابی

از آن بالا، به روی ما

زِ روی گنبدِ آبی


تو، بارانی که می باری

پیام سبز رُستن را

برای سبزه ها داری


بهاری تو، صفا داری

تو، پیغام شکفتن را

برای قلب ما داری


تو، سرفصلی، تو آغازی

پُر از رمزی، پُر از رازی

تو، شعرِ خوبِ پروازی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ajmn555

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

صابر امامی


صابر امامی، در سال 1341 در کراب مرند به دنیا آمد. او دکترای ادبیات فارسی دارد. وی درس های حوزه را نیز از سال 1359 در مدرسه حقانی قم، آغاز کرد و بیش از ده سال در قم و تبریز و تهران درس های حوزه را خواند. از آثار مهم او می توان به: شانه ها و گیسوان، بر سنگ فرش یاد، دایره های کوچک حوض، گزیده ادبیات معاصر(مجموعه شعر)، سانسور شده ها (ترجمه)، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس(7 جلد)، پرنده آمد و رفت (داستان بلند نوجوانان) و... اشاره کرد. او در زمینه داستان نو و فیلم نامه نیز فعالیت می کند و در سال های اخیر، مقاله های فراوانی را با موضوعات ادبیات کلاسیک، نقد، روان شناسی و ادبیات و... در نشریات کشور منتشر کرده است.

استاد امامی، در حال حاضر، ادبیات نمایشی را در دانشگاه هنر تهران تدریس می کند و با حوزه هنری همکاری دارد. وی علاوه بر شعر و داستان بزرگ سال، سال هاست به وادی شعر و داستان نوجوانان گام نهاده است.

شعرهای زیبای گنجشک های جمکران از دکتر امامی را کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در جشنواره مطبوعات سال 1377 اثر برتر معرفی کرده است:

در باغ سرخ فرش ها

در لابه لای پونه ها

بر شاخه های ارغوان

این سو و آن سو می پرند

گنجشک های مهربان

از گنبد نیلوفرین

تا ایه های دوستی

تا روی قالی می پرند

گنجشک های نازنین

در کاشی محراب ها

همراه با اشک و دعا

بالا و بالا می پرند

از هر چه پرچین است و

دیوار است و دام

رد می شوند

از لاجوردی ها فراتر می روند

تا انتهای آسمان

تا دامن سبز خدا

گنجشک های جمکران!

ابریشم پروازتان

در سایه دست چه کس

رنگین و تابان مانده است؟

پرهای نرم سینه تان

بر دست های آبی و گرم چه کس

لم می دهد؟

آن چشم های مثل اشک و قطره بارانتان

در بارش موسیقی ناز و نوازش های آبی

در خواب های مخملین، گم می شود؟

ای خوش به حال خوابتان

گنجشک های جمکران!

در تاب تاب آبی دل هایتان

یاد چه کس، در می زند؟

ای من، فدای یادتان!
 
بالا