♦✿♦ ثمـــــره قنـــــــاعت چیه؟!! ♦✿♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
عــــــــــزت، ثمره قناعت



a6f7e66a6031337001655d616ce68fc7_XL.jpg


یکی از عوامل اساسی عزت و افتخار انسان در اجتماع، قناعت است . چون قناعت موجب می شود انسان از حرص و طمع نسبت به دنیا پرهیز کند و حرص و طمع از عوامل ذلت و خواری انسان هستند . حرص، طمع، عشق و علاقه به دنیا و دنیازدگی موجب می شود که آدمی برای به دست آوردن دنیا دست به هر کاری بزند و خود را در مقابل هر کسی کوچک و ذلیل کند، و در مقابل، قناعت موجب دوری از این امور و رسیدن به عزت و سربلندی است.

در این مقاله به مناسبت سال عزت و افتخار حسینی سعی خواهیم کرد بعضی از خواستگاههای قناعت و ثمرات آن را به صورت اختصار مورد بحث و بررسی قرار دهیم . باشد که با شناخت عوامل بسترساز و ثمرات قناعت، این ویژگی مهم اخلاقی را در خود ایجاد کرده و به آن عمل کنیم و موجبات عزت خویش و جامعه اسلامیمان را فراهم آوریم .

معنای قناعت
قناعت در لغت به معنای بسنده کردن به مقدار کم، از کالای مورد نیاز، و رضایت به چیزی است که نصیب شخص می شود . (2) در احادیث گاهی کلمه قناعت به معنای مطلق رضایت به کار رفته است . امام علی :علیه السلام: در نامه ای به عثمان بن حنیف می فرماید:

«آیا قناعت کنم و راضی باشم که بگویند او امیرالمؤمنین است و با آنها در سختیهای روزگار مشارکت نداشته باشم؟(3) »

در علم اخلاق قناعت در مقابل حرص استعمال می شود . صفت قناعت موجب می شود که شخص به مقدار نیاز و ضرورت بسنده کند و زاید بر آن را نطلبد . ولی حرص صفتی است که موجب می شود انسان به گردآوری دارایی بیش از نیاز بپردازد . ریشه حرص حب دنیا می باشد و انسان را به جهت اشتغال به دنیا و گردآوری دارایی، از آخرت و عمل نیک باز می دارد . در مقابل، چون ناعت باعث اکتفا به مقدار کم و رضایت به آنچه هست می شود، انسان را در تحصیل آخرت و عزت نفس خود توانا می سازد . (4)
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

خاستگاههای قناعت
1- عقل و دانایی:
عقل عامل مهمی در گزینش قناعت است . حضرت علی علیه السلام می فرماید: «من عقل قنع; (5) آنکه خردورزی کند، قناعت پیشه می کند .» عقل قناعت را به علت آثار ارزشمند آن، از جمله: بی نیازی انسان از غیر خود و قدرت یافتن آدمی برای تحمل کمبودها و صبر بر آنها، بر می گزیند و آن را به سود شخص می داند . گرچه انسان در ظاهر با قناعت، از امکانات ظاهری استفاده کمتری می کند، ولی به جهت عاقبت قناعت، این عمل مورد پذیرش عقل است . هر اندازه سطح دانش شخص نسبت به جهان و نفس خود بیشتر می شود و با عمق بیشتری به مسائل انسانی توجه می کند، در پذیرش صفات پسندیده انسانی، از جمله صفت قناعت، آمادگی بیشتری پیدا می کند . حضرت علی علیه السلام می فرماید: «ینبغی لمن عرف نفسه ان یلزم القناعة والعفة; (6) آنکه خود را شناخت، سزاوار است با قناعت و عفت همراه باشد .»

درک عظمت نفس و تعلق آن به عالم ملکوت، بی نیازی و بی رغبتی به امور دنیا را در پی دارد .

2- عفت نفس:
عفت و پاکدامنی موجب می شود که عقل برخواسته های نفس نظارت کرده و آن را در استفاده از خواسته های خویش متعادل سازد .

انسان عفیف گرچه بر انجام بسیاری از امور توانا است ولی خودداری می کند و افسار نفس را محکم نگه می دارد . یکی از ثمرات عفت در وجود انسان قناعت است . چه اینکه انسان عفیف زیاده خواه نیست و افراط نمی کند . امام علی علیه السلام فرمودند: «ثمرة العفة القناعة; (7) ثمره عفت قناعت است .»

3- فراوانی یاد مرگ و آخرت:
یاد مرگ حب دنیا را می زداید، آدمی را به کفاف و عفاف می خواند و از بهره برداری گزاف از نعمتها پرهیز می دهد و دلخوشیهای انسان را به غیر دنیا متوجه می سازد .

امام علی علیه السلام فرمودند: «من اکثر من ذکر الموت رضی من الدنیا بالیسیر; (8) هر کس فراوان به یاد مرگ باشد، به مقدار کم از دنیا راضی می شود .»

4- الگوگیری از رهبران شایسته:
رفتار قناعت آمیز رهبران و حاکمان صالح، در ایجاد و گسترش روحیه قناعت در جامعه نقش اساسی دارد . زیرا جامعه به رهبر خود می نگرد . جمله معروف «الناس علی دین ملوکهم; مردم بر روش و آئین حاکمان خود هستند .» بیانگر همین روحیه تقلید مردم از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری حاکمان آنان می باشد . چه نیکوست شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام به امام خویش اقتدا کنند و در عین تلاش و مجاهدت در راه خدا و خدمت به مسلمانان، خود به اندکی از دنیا اکتفا کنند . آن حضرت می فرماید: «الا و ان لکل ماموم اماما یقتدی به و یستضیئ بنور علمه; الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه . الا و انکم لا تقدرون علی ذلک ولکن اعینونی بورع واجتهاد و عفة و سداد; (9) برای هر پیروی امامی است که به او اقتدا می کند و با نور علم او روشن می شود . پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و از خوردنیش به دو قرص نان بسنده کرده است . شما بر آن توانا نیستید; ولی مرا به پارسایی و کوشش و پاکدامنی و درستی یاری کنید .»
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: gole yakh

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

آثار قناعت
1- عزت نفس:
طمع ذلت نفس را در پی دارد و آدمی را برده می کند، چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: «الطمع رق مؤبد; (10)طمع ورزی، بردگی همیشگی است .»

همچنین آن حضرت فرمودند: «ازری بنفسه من استشعر الطمع و رضی بالذل من کشف عن ضره و هانت علیه نفسه من امر علیها لسانه; (11) آنکه جان خود را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست کرده است و آنکه راز سختیهای خود را آشکار سازد به خواری [خود] رضایت داده است و آنکه زبان خود را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است .»

ولی شخص با برخورداری از قناعت و رضایت به آنچه دارد، از دیگران بی نیاز می شود و دست برای درخواست به سوی دیگری نمی گشاید . از این رو عزیز گشته، دچار ذلت نفس نخواهد شد .

2- برخورداری از حیات طیب:
حضرت علی علیه السلام در ذیل آیه شریفه «من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة » (12) ; «هر مرد و زن مؤمنی که عمل صالح به جای آورد، او را به زندگی پاک و پاکیزه زنده می کنیم .» حیات طیبه را به قناعت تفسیر کرده (13) و فرموده اند: «القناعة اهنا عیش; (14) قناعت گواراترین نوع زندگی است .»

انسان قانع، شکرگزار آفریدگار متعال است و به روزی او بسنده می کند . از این رو هم عزت خود را در دنیا نگه می دارد و هم برای برخورداری از دنیا، دین خود را در معرض خطر کسب حرام قرار نمی دهد . و در نتیجه خدا نیز از عمل کم او راضی می شود و این سعادت آخرتی او است . (15)

3- توانایی بر انفاق مال:
انسان قانع از آنچه به دست می آورد، به حد نیاز استفاده می کند و از مازاد آن برای کمک به دیگران بهره مند می شود . مصرف گرایی مفرط موجب می شود که انسان از میان درآمدهای خود محلی برای انفاق نداشته باشد، اما قناعت و بسنده کردن به اندک و ضروریات دنیا موجب می شود که دست انسان برای بخشش به دیگران باز شود .

حضرت علی علیه السلام می فرماید: «ما احسن بالانسان ان یقنع بالقلیل و یجود بالجزیل (16) ; چقدر برای انسان نیکو است که به کم قناعت کند و زیادی را ببخشد .»

بر این اساس، قناعت باعث بهبود وضع فقیران و نیازمندان می شود و ضمن پرهیز از مصرف بیش از حد لازم، به گسترش رفاه عمومی می انجامد . انفاق فقط با تمکن مالی تحقق نمی یابد، بلکه مهم، قطع علاقه از مال است و این قطع علاقه، با ایجاد روحیه قناعت بدست می آید .
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: gole yakh

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

4- سلامت دین:
در پرتو طمع و حرص بر دنیا، نیازهای کاذب و زودگذر بر زندگی انسان چیره می شود و او را به خروج از مسیر اعتدال و دین مداری ترغیب می کند، قانون را زیر پا می گذارد و حق خدا و خلق خدا را مراعات نمی کند . اما انسان قانع دین خود را به متاع اندک دنیا نمی فروشد و خود را برای کسب مال و مقام و شهرت در مسیر حرام قرار نمی دهد .

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «اقنعوا بالقلیل من دنیاکم لسلامة دینکم، فان المؤمن البلغة الیسیرة من الدنیا تقنعه (17) ; برای سلامت دین خود، به مقدار کم از دنیایتان قناعت کنید . به درستی که بهره مندی از مقداری اندک از دنیا، مؤمن را قانع می کند .»

5- زیبایی در کسب و کار:
انسان قانع در انتخاب کسب و کار از مسیر درست دور نمی شود و کار او سبب نادیده گرفتن حقوق عمومی نمی گردد . چون به اندک از دنیا راضی است، کار خود را اگر در مسیر خدا باشد زیبا می داند، به آن علاقه دارد و از این رو با کسب حلال عزت خود را بدست آورده و از درخواست و سؤال از دیگران بیزار است . حضرت علی علیه السلام می فرماید: «ثمرة القناعة الاجمال فی المکتسب والعزوف عن الطلب (18) ; ثمره قناعت، زیبایی در کسب و کار و بیزاری از درخواست است .»

6- صلاح نفس:
انسانهای مؤمن همواره صلاح و درستی نفس خویش را می خواهند و به فرموده امام علی علیه السلام بهترین چیزی که انسان را برای صلاح و درستی نفس کمک می کند، قناعت است .

حضرت علی علیه السلام می فرماید: «اعون شی ء علی صلاح النفس القناعة (19) ; قناعت یاری کننده ترین چیز بر صلاح نفس است .»

آدمی بر اثر طمع و حرص، زیر بار هر ذلتی می رود و خود را می فروشد و حق را زیر پا می گذارد و بردگی هر متکبری را می پذیرد، ولی قناعت اراده او را تقویت می کند و با آن عزت نفس خود را باز می یابد .

7- آرامش و گشایش زندگی:
قناعت انسان را از اینکه خود را در بدست آوردن آنچه قسمت او نیست به سختی و رنج بیاندازد نجات می دهد، تشویش و نگرانی را از او دور می کند و از دعوا و کشمکش درباره متاع بی ارزش دنیا جلوگیری می کند، از این رو انسان در پرتو قناعت آسایش می یابد .

امام علی علیه السلام فرمودند: «من اقتصر علی بلغة الکفاف فقد انتظم الراحة و تبوا خفض الدعة . و الرغبة مفتاح النصب و مطیة التعب (20) ; آنکه به روزی کفاف بسنده کند، آسایش می یابد و در گشایش زندگی قرار می گیرد [. و طمع] و میل، کلید سختیها و مرکب مرارتهاست .»


............

1) اقتباس از مجید رضایی، دانشنامه امام علی علیه السلام، مؤسسه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380 .

2) طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج 4، ص 384 .

3) نهج البلاغه، نامه 45 .

4) ر . ک: جامع السعادات، صص 101- 100 .

5) آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج 5، ص 150 .

6) همان، ج 6، ص 441 .

7) همان، ج 3، ص 331 .

8) نهج البلاغه، حکمت 349 .

9) همان، نامه 45 .

10) همان، حکمت 180 .

11) همان، حکمت 2 .

12) نحل/97 .

13) نهج البلاغه، حکمت 229 .

14) آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج 1، ص 232 .

15) همان، ج 2، ص 259 .

16) همان، ج 6، ص 97 .

17) همان، ج 2، ص 259 .

18) همان، ج 3، ص 330 .

19) همان، ج 2، ص 436 .

20) نهج البلاغه، حکمت 371 .
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: gole yakh
بالا