مناجات باخدا....
- نویسنده موضوع رهایی
- تاریخ شروع
خدایاخودرابه بریدن ازغیروروکردن به توخالص کردیم/ازخلقت که خودمحتاج توست روگرداندیم/واین رادرک کردیم که طلب احتیاج ازمحتاج ازجهالت وظلالت عقل است/چه بسیاردیدم ازمردم که ازغیرتوعزت طلبیده به ذلت رسیدند/ازغیرتوثروت طلبیده وبه فقررسیدند/خواستارمرتفع شدن مقام بودن درحالیکه به درجات پایین رسیدند/پس ادم عافیت اندیش ازایشان عبرت گرفته واین عبرت مایه سعادت اومیشود/قدم دراین راه اورابه صواب تومیرساند/تورابرای خواندن به هرکس دیگرمقدم می دانم/درندایم کسی راشریک تونمیگیرم/
خدایا مارابه سوءظن دررزقمان/به ارزوهای طولانی درزندگیمان ازموده ای/تاانجاکه روزی خودراازمرزوقین طلب کردیم/درعمرسالمندان طمع کردیم/مارابایقین صادق ازعذاب طلب برهان/باارامشی خالص ازشدت تعب معافمان کن/انچه به صراحت دروحیت وعده کردی درپی ان وعده درکتابت قسم یادکردی/ماراازدویدن درپی روزی که کفلت انرابه عهده گرفتی معاف دار/ازپریشان خاطری نسبت به انچه به عنوان ضمانت ازکفایت ان گذشته ای ممانعت کن/سوگندت درست ترین ورساترین است/
ای انکه دروصف توصیف کنندگان نیایی/ای که امیدامیدواران ازتوتجاوزنکند/ای انکه پاداش محسنین نزدتوضایع نشود/ای که نهایت ترس عابدان هستی/بیم متقین به توختم میشود/ماازجهل وغرورتورافراموش کردیم/مانندانکس که ازقدرت تونسبت به خودبی خبراست/تاچنانکه ابرهای نابینایی کناررود/ظلمهایی که درحق خودکرده به شماراوردوتفکرکند/انگاه به جهالت خوداگاه میشود
خدایا ای صاحب پادشاهی ابدی وجاودان/ای سلطان غیرقابل دسترس بدون سپاه ویاور/عزتی که باسپری شدن دوران وسالها وزمانها وروزهاباقیست/سلطانی توانچنان غالب است که حدی برای ان وانتهایی برای اخران نیست/چنان متعالی است که هیچ چیزتوان رسیدن وفتح قله انراندارد/برترین وصف توصیف کنندگان به پایینترین مقام رفعت تونمیرسد/صفات درمقابل توگنگ وحیرانندوتعاریف ازهم پاشیده اند/درمقابل کبریایی تودقیقترین تصورات درابهامند/که تای اله ازلی ازابتداچنین بوده ای/وبراین مقام همیشگی وبدون تزلزلی/
خدایاعلم توبه اعمال مخفی احاطه دارد/هررازسربسته ای رابه اگاهی خودکشف میکنی/دقایق امورازتوپنهان نیست/اسرارنهان ازتوپوشیده نیست/دشمن برای به ضلالت کشیدن ماتاروزقیامت فرصت طلبیده وتوبنابردلایلی به اواین فرصت رادادی /بااینکه میدانیم دعوت اوبه جهنم ودعوت توبه بهشت ختم میشود/چه عجیب است که شهادت به ضررخودمیدهم.وبازازاوپیروی میکنیم/بااینکه توگفته ای اودشمن قسم خورده ماست/
ماراازاستخوان بعداسکلت بندی واستخوانهاراباگوشت پوشاندی،سپس انطورکه صلاح دانستی ماراازیک مرحله به مرحلۀ دیگرواردکردی/تاوقتیکه نیازمندرزق توشدیم/وازفریادرسیوفضلت بی نیازنبودیم/ازمازادغذاواشامیدنی هایش به ودیعه گذاشتی/اگردراین احوال مارابه حال خودوامیداشتی/یامجبورمیکردی ازقوت خودبهره گیرم/به حق که توان رسیدن ازماسلب میشد/توان ونیروازمادورمیگشت/تاوقتیکه به نهایت وتمام صورت رساندی/حسن عطایت به مابه تأخیرنمی افتد/بااین حال کاملاًبه توتکیه نمیکنیم/
خدایا ازتوبه علمت طلب خیرداریم/به خیردرماقضاوت کن/معرفت به انچه برای مابرگزیدی راالهام کن/انراموجب رضایت به قضایت/تسلیم بهحکمت قرارده/پس ترس ازشک راازمابگردان/مارابه یقین مخلصین موردتأییدخودقرارده/ماراازشناخت خیری که برایمان مقدرکردی محروم نکن/که قدرتورانشناسیم/ونکندبه انچه که ازعاقبت نیک دورتروبه خلاف عافیت نزدیکتراست متمایل شویم/ انچه ازقضایت مکروه است درنظرمان محبوب نکن/انچه ازحکمت راکه سخت میگیریم برمااسان کن/تعظیم وخضوع درمقابل مشیت واراده ات رابه ماالهم کن/وانچه راتودوست میداری بدنشمریم/انچه رامکروه میدانی انتخاب نکنیم/مارابه انچه بهترین عاقبت،ومکرمترین حال رادارد ختم کن/که هرچه اراده کنی به انجام میرسانی