این جبرخلاق جهان....

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
جبرخلاق جهان به این دلیل قضیۀ بسیارناراحت کننده است که بسیاری فک میکنندکه برروی احساسات خودکنترلی ندارند.انگاراحساسات ازقبل انتخاب شده اند.وذهن تصمیم میگیردبه شکل خاص احساس کند.باید احساسات خودرابه دامی برای فریب خودمان نکنیم.فکری که ان حس راایجادمیکندتغییردهید.برای این کار،سعی کنیدبلافاصله بعدازرخ دادن حادثه بیشترین استفاده راازهمۀ ظرفیت مغزتان بکنیدبرای پی بردن به اساس واقعیت، فراترازاطلاعاتی که داریدپیش روید.
 

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
قسمت دوم:برای اینکه اساس واقعیت رابه شما بگویم به عمق ابزارذهن رفتم اینکه چگونه میتوانیدازان استفاده کنیدبرای اینکاربایدفراتربروید.فردی اینکارراانجام دادودیدکه چگونه گذشته ای راکه دردناک مینامیدبیرون میریزدوانرابه زمان حال می اورد.این فراینددرموردایجادفکرجدیداست کاری بسیارمفیدکه گاهی به عنوان قسمتی ازحرکت به سمت فکرجدیدتعریف میشود.
 

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
قسمت سوم:چیزی که میگوییم درموردتغییراگاهی ماازحقیقت تصوری به حقیقت اشکاروشکلگیری تجربه که ازیک واقعیت تحریف شده به واقعیت مشاهده شده میرود.بایدبه همه پدیده هاعمیقترنگاه کردنه انکه هرچه ذهن بگویددرجاپذیرفت.این چیزیست که دوباره فکرکردن نامیده میشود.فکرتان رادرموردهرچیزی عوض کنیدوقتی درحال مواجه بایک تغییربزرگ هستیدبه طورطبیعی ترسی برایتان ایجادمیشود.
 

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
نهایت افزایش اگاهی:من نمیدانم چه اتفاقی درحال حاضررخ داده است،به عنوان مثال فکر میکنیم سما رابطه ای راازدست داده اید.وقتی اوبرای اخرین باررفت ذهن شما شروع به کارکرد.اول:مغز انسان تمامی داده ها واطلاعات پیشین راجستجوکردوتمام لحظاتی راکه درزندگی احساس طردشدن واشفتگی میکردید،تحلیل کرد.شامل داده ای قضاوت شده وحقیقی ازتجارب قبلی(شامل زمانیکه مادرتان شما رادرگهواره رهاکردوازاتاق بیرون رفت به گونه ای که حتی نمیدانستیداوکی برمیگردد،شکل میگیردوباهم مقایسه میشود.
 
آخرین ویرایش:

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
انچه بایدبدانید:این است که ذهن شما بیشترازهمه به یک داده که قبلاًبرداشت منفی شده توجه داردچون این داده ای است که بخشegoشخصیت شماکه اکنون درذهن فعال است دوباره نمیخواهدانراتجربه کند.پس مغزسمابه این دادۀ منفی به گونه ای ازقبل قضاوت شده،نگاه میکند،وانرابه داده ایفعلی اضافه میکندسپس این داده هاراباهم ترکیب میکندویک فکرخلق میکند.فکری که باخوداحساس ایجادمیکند.احساسی که قصدخدمت به شمارادارد.مثلاًغم عمیق شمارابه مرحله پایینی ازواقعیت تحریف شده میکشاند.به همین دلیل احساس بدیپیدامیکنیدچون واقعیت ازنظرتان تحریف شده.این روندایجادفکرواحساس است.
 
آخرین ویرایش:

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
داده های منفی:به یادداشته باشیدذهن همیشه اول به دادۀ بدتوجه میکندوتوجه کمی به داده های خوب دارد،این روندکارذهن است.درواقع ذهن به این شکل برنامه ریزی شده است،به این دلیل که برای ماامنیت می اوردوزندگی مارااز خطرحفظ میکند.درچنین حالتی میتوان گفت که انگاراین خبر،خبرخوبی نیست.اگرتوجهات ماکا روی چیزهای منفیست عوض شودخوب نیست؟بایدسعی کنیدبه هیچ چیز فکرنکنید،حداقل برای مدتی به عنوان تمیرین،اول افکاربعداحساساتتان راتغییردهیدتابتوانیدتجربۀ خودرادگرگون کنید.ودرپس ان بتوانیدواقعیت واقعۀ درحال وقوع راعوض کنید.درحال بمانید.دکارت پیشنهادمیکنداینکاررابه وسیلۀ اگاهی خودازحقیقت تصوری به حقیقت اشکارانجام دهیداگراینکارراانجام دهیدامکان دارددرموردانچه درحال وقوع است به نتایج مطلوبی برسید.
 

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
انچه شاهدان هستید:شماداری باکلمات بازی میکنی بااین کاربه جایی نمیرسی.توبه خودت حرفهایی میزنی که به نظر میرسدبیشترازانکه حاصل مشاهداتت باشدانهارابااحساساتت ساخته ای.خودت راداری خسته میکنی،خودت رابه خودتصوریت میسپاری.اگردوست داری تغییرکنی اقدام کن.
 

رهایی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
به سادگی درذهنم راهی راتصورمیکنم/که دران راه همه رادوست بدارم/ایا قصدداریدمعنای عشق رادریابید؟/ عشق به همه عالم/عشق به حیوانات/به دنیا/همۀ مادریک حلقه پرشوردورهم جمع میشویم.
 
بالا