بازگشت به فطرت « عید سعید فطر »

ندا66

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
آيه شماره 30 از سوره مبارکه روم


فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
پس روى خود را با گرايش تمام به حق به سوى اين دين كن با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است آفرينش خداى تغييرپذير نيست اين است همان دين پايدار ولى بيشتر مردم نمى‏دانند رهبر دینى جامعه، باید ابتدا حقّ گرایى كامل خود را تثبیت كند، بعد به ارشاد دیگران بپردازد. «فاقم وجهك للدّین»
انسان ذاتاً دین‏گرا و طرفدار حقّ است. «للدین حنیفاً فطرت اللّه التى فطر النّاس علیها»
بر خلاف تصوّر گروهى كه مى‏گویند: انسان مثل ظرفى خالى است كه با آداب و رسوم و افكار حقّ یا باطل پر مى‏شود و نظام‏هاى سیاسى و اقتصادى و اجتماعى به او رنگ مى‏دهند، خداوند شناخت حقّ و حقّ‏گرایى را به ودیعت نهاده است. «فطرت اللّه ...»
معناى فطرى بودن دین، بى نیازى از تلاش در راه اقامه‏ى آن نیست. «اقم... فطرت اللّه»
انحراف، یك عارضه است؛ زیرا گرایش به دین حقّ، در نهاد هر انسانى نهفته است. «فطر النّاس علیها»
دین فطرى، ثابت و پایدار است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
تكوین و تشریع با یكدیگر هماهنگ است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
حركت در مسیر دین، حركت در مسیر فطرت است. «فاقم.... فطرت اللّه»
امور فطرى انسان كم و زیاد مى‏شود؛ امّا به كلّى محو نمى‏شود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
گرایش‏هاى حقّ طلبانه‏اى كه در درون انسان نهفته شده، با تغییر مكان و زمان عوض نمى‏شود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
هر گونه گرایش سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، نژادى و اقلیمى كه در درون انسان سرچشمه‏اى نداشته باشد، پایدار نیست. «ذلك الدین القیّم»
اسلام، تنها دین پایدار است. «ذلك الدین القیّم»
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Ali
بالا