شخصیت سالمی که زندگیش عاری ازنقص وعیب باشد افسانه ای نیست،رهایی ازکارها که عاری ازنادرستی وپلیدیست یک پندارواهی نیست ونبایدان راتنها درقالب یک شخصیت خیالی ویادریک رمان جستوجوکرد.برای انکه انسان کارامدی باشیدوازتمام تواناییهای خودبهره گیرید،فقط کافیست تصمیم بگیرید.یک شخصیت سالم درهمۀ جنبه های زندگیش،توانایی مرموزی درخلاقیت دارد.اوازهرجهت،چه اقتصادی چه اجتماعی،به افرادعادی شبیه است.اورانیمتوان دریک ردیف شغلی،محدودۀ جغرافیایی ویاسطح مالی وفرهنگی خاصی جست وجوکرد.یابانگاهی اجمالی وگذراشناخت ویابامعیارهای ارزیابی دیگران سنجید.میتواندسیاه،سفید،زن،مردباشدیادرهرنقطه ای زندگی کندومشاغل متفاوتی داشته باشد.اگرمایلیداورابشناسیدبایدبه سخنانش گوش فرادهیدورفتارش رازیر نظربگیریدتاشاهدصحنه های زیرباشید.انچه دردرجه اول توجه شماراجلب میکند اینست که تقریبا اوهمه چیز زندگی رادوست داردواماده انجام هرکارخوب است.اومشتاق زندگی است وزندگی رابرای خواست خداویقین اینکه هرچیزی اوافریده زیباست سپری میکند.وقتی درکنارش هستیدمتوجه میشویدازگله وشکایت و ناله خبری نیست.اوراضیست به رضای خداوتسلیم دربرابراو./اوازظاهروازقدخودراضیست.هیچ گاه تلاش نمیکند خودراطوردیگرنشان دهدخودحقیقی است.هیچگاه ارزویی درسرنمیپرورد.مانندکودکی دنیارابدون ظواهرش پذیرفته.اگرازاوبپرسیدچه چیزرادوست ندارد،به سختی کلامی برای پاسخ میابد.گرچه مشکلات برایش سخت است اما نمیتواند وقتش راصرف شکایت کنداگروضعیت نامطلوبی بایدبرچیده شود،باتمام قوابرای برچیده شدن ان تلاش میکند ولی درعن حال،تمام لحظات حال راواقعاًزندگی میکند.فردی سالک وجست وجوگراست.شخصیت باکنش کامل ازاینکه رویدادهای گذشته زندگیش موفق نبوده،احساس گناه نمیکند.فقط سعی میکندازتکراررفتاری که اوراسازنده بودن باز میدارد بپرهیزد.هرگزبااین اندیشه که ایکاش فلان کاررامیکردیانمیکردخودراسرزنش نمیکند،بلکه سعی میکنددرس گیردوموثرباشددرزندگی.اوازقیداجبارهای گذشته ازاداست.اوباچشم سوم خودکه درباطنش نهفته است،به خوبی مشاهده میکندکه سرزنش،تصویر که شخص ازخودبرذهنش دارد،ضعیف وناتوان میشود.فقط درس میگیردوتکرارنمیکند.بسیارساده وبیتکلف است وازاین رودرگفتارش تلاش نمیکندتاکلماتی رابرگزیند که سبب خوشنودی مخاطب شود.وقتی به اوفرصت عرض اندام داده شودخودراگم نمیکندواگرباچنین فرصتی روبرونشودازحرکت عادی خودبازنمیماند.اواطلاعات راازصافی ذهنش عبورمیدهدبعدانرادرنهانخانۀ ذهنش ذخیره میکند.به همه احترام میگذارد.شئونات اخلاقی روبه نحواحسن هم درعمل همدرگفتارورفتار نشان میدهدودرونش ریشه دوانده وجزیی ازخودش شده.