♦♦♦«تقوا»♦♦♦

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
«تقوا یعنی پرهیز با حرکت نه پرهیز با سکون،
یک وقت هست شما در حال سکون پرهیز میکنید،
یعنی برو در خانه‌ات بنشین و کاری به کار چیزی نداشته باش و
با رانندگی نکردن پرهیز کن به این که به کوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی،
پرهیز از کوهنوردی کردن، حرکت نکردن در خارزارها که خارهای مغیلان دامن شما را نگیرد،
این یک جور پرهیز است و اسلام این را به شما توصیه نمیکند.
بلکه میگوید در سینه‌ی قضایا و واقعیت‌ها با حوادث روبرو بشوید و در عین حال پرهیز کنید.
مثل راننده‌ای که رانندگی میکند اما پرهیز هم میکند و این پرهیز همان است که گفته شد، مراقبت کردن و مواظب خود بودن.
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
این جبهه، فقط با تقوا پیش خواهد رفت.
این نظام، جز با رعایت تقوا و طهارت و پاکی و محاسبه‌ی دقیق و صحیح و حسابرسىِ هرکدامِ ما از خودش - «حاسبوا انفسکم» پیش نخواهد رفت.
اشتباه است اگر کسی خیال کند همان کارهایی که دیگر حکومتها و دیگر کارگزاران دولتها در دنیا میکنند،
ما هم همانها را بکنیم. ما اصولی داریم، ما روشهای مخصوص به خودمان را داریم؛
اینها متعلق به اسلام است. این اصول باید بر دنیا حاکم بشود؛
نه این که اصول غلط دنیای جاهلی و استکباری، خودش را بر ما تحمیل بکند.
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
«لعلّکم تتّقون»(۴).
یعنی این روزه، پلکانی به سمت تقوا و وسیله‌یی برای تأمین آن در وجود و دل و جان شماست. تقوا این است که انسان در همه‌ی اعمال و رفتار خود مراقب باشد که آیا این کار مطابق رضای خدا و امر الهی است، یا نه. این حالت مراقبت و پرهیز و برحذر بودن دایمی، اسمش تقواست.
نقطه‌ی مقابل تقوا، غفلت و بیتوجهی و حرکت بدون بصیرت است. خدا، ناهوشیاری مؤمن را در امور زندگی نمیپسندد.
مؤمن باید در همه‌ی امور زندگی، چشم باز و دل بیدار داشته باشد.
این چشم باز و دل بیدار و هوشیار در همه‌ی امور زندگی، برای انسان مؤمن این اثر و فایده را دارد که متوجه باشد، کاری که میکند،
برخلاف خواست خدا و طریقه و ممشای دین نباشد.
وقتی این مراقبت در انسان به وجود آمد که گفتار و عمل و سکوت و قیام و قعود و هر اقدام و تصرف او،
برطبق خط مشییی است که خدای متعال معین کرده، اسم این حالت هوشیاری و توجه و تنبه در انسان تقواست،
که در فارسی به پرهیزگاری ترجمه شده، و مقصود از پرهیزگاری این است که حالت پرهیز و برحذر بودن، همیشه در انسان زنده باشد.
فایده‌ی روزه این است.
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
اگر ملتی یا فردی دارای تقوا بود، تمام خیرات دنیا و آخرت برای او جلب خواهد شد.
فایده‌ی تقوا، فقط برای کسب رضای پروردگار و نیل به بهشت الهی در قیامت نیست؛
فایده تقوا را انسان باتقوا در دنیا هم میبیند.
جامعه‌یی که باتقواست، جامعه‌یی که راه خدا را با دقت انتخاب میکند و با دقت نیز در آن راه حرکت میکند،
از نعم الهی در دنیا هم برخوردار میشود، عزت دنیوی هم به دست میآورد و خدا علم و معرفت در امور دنیا هم به او میدهد.
جامعه‌یی که در راه تقوا حرکت میکند، فضای زندگی آن جامعه، فضای سالم و محبت‌آمیز و همراه با تعاون و همکاری بین آحاد جامعه است.

تقوا، کلید خوشبختی دنیوی و اخروی است.
بشریت گمراه که از انواع سختیها و رنجهای شخصی و اجتماعی مینالد،
چوب بیتقوایی و غفلت و بیتوجهی و غرق شدن در منجلابی که شهواتش برای او فراهم کرده است، میخورد.
جوامعی که عقب افتاده‌اند، حالشان معلوم است.
جوامع پیشرفته‌ی عالم هم، اگرچه از بعضی جهات خوشبختیهایی دارند - که همان هم ناشی از هوشیاری و بیداری در بعضی از امور زندگی است -
اما دچار خلأها و کمبودهای مرگباری هستند که نویسندگان و گویندگان و هنرمندان آنها، امروز با صد زبان آن را بیان میکنند.
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
تقوا، وصیت اول و آخر پیامبران است.
در سوره‌های مختلف قرآن میخوانید، اولین سخنی که انبیای الهی به مردم گفته‌اند، توصیه به تقوا بوده است.
اگر تقوا باشد، هدایت الهی هم هست؛
و اگر تقوا نباشد، هدایت الهی هم به صورت کامل نصیب فرد و جامعه نمیشود.
این روزه، مقدمه‌ی تقواست.

خداوند در یک آیه‌ی دیگر از سوره حدید میفرماید:

«یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و امنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نورا تمشون به»(۵).
تقوا موجب میشود که خدای متعال نوری را در قلب و زندگی و راه شما قرار بدهد، تا بتوانید در پرتو آن نور حرکت کنید و راه زندگی را پیدا نمایید.
بشر نمیتواند با سردرگمی حرکت کند.
بدون شناختن مقصد و هدف، حرکت انسانی میسور نیست.
این نوری که میتواند هدف و سرمنزل و راه را به ما نشان بدهد، ناشی از تقوا و پرهیزگاری است.
توصیه همه‌ی انبیا و اولیا به تقواست.
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پی نوشتها:


۴) بقره: ۱۸۳

۵) حدید: ۲۸

 
بالا