آدم هایی که دوست مان دارند اما عذاب مان می دهند!(متن دو زبانه)

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
202516.jpg


ماهیمون هی می خواست یه چیزی بهم بگه . تا دهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه .
دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو .
اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابیـــد .
دیدم بهترین موقعه تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب :|
این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند، دوستشون داریم و دوستمون دارند ولی ما رونمی فهمند و فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما می کنند...


My fish in the aquarium wanted to talk to me, but every time she opened her mouth, it was filled with water so she couldn't talk. I took her out to let her talk, she was so happy and excited, started to jump up and down till she got tired and fell into sleep. I though while she is asleep its the best time i put her back in the aquarium. She has been sleeping for some hours now, I think she is mad that I left her in the water again, that's why she pretend she is still asleep

THIS IS THE STORY OF SOME PEOPLE AROUND US, WE LOVE THEM, THEY LOVE US TOO, BUT THEY DON'T UNDERSTAND US AND THEY THINK THEY TREAT US IN THE BEST WAY!!!
 
بالا